د قرآن کریم د معناګانو ژباړه - فارسي ژباړه - تفسیر السعدي

د مخ نمبر:close

external-link copy
27 : 4

وَاللّٰهُ یُرِیْدُ اَنْ یَّتُوْبَ عَلَیْكُمْ ۫— وَیُرِیْدُ الَّذِیْنَ یَتَّبِعُوْنَ الشَّهَوٰتِ اَنْ تَمِیْلُوْا مَیْلًا عَظِیْمًا ۟

﴿وَٱللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡكُمۡ﴾ و خداوند می‌خواهد توبۀ شما را بپذیرد، توبه‌ای که از هم ‌پاشیدگی و پراکندگی‌تان را جمع نماید و شما را به خدا نزدیک کند. ﴿وَيُرِيدُ ٱلَّذِينَ يَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ﴾ و کسانی که به دنبال هواهای نفسانی هستند و شهوات را بر خشنودی معبود و خدایشان مقدم می‌دارند، و آرزوهای خود را می‌پرستند، از قبیل: کافران و گناهکارانی که خواهش‌های نفسانی خود را بر طاعت پروردگارشان مقدم می‌دارند. پس اینها می‌خواهند ﴿أَن تَمِيلُواْ مَيۡلًا عَظِيمٗا﴾ شما را از راه راست به راه گمراهان و راه کسانی که خداوند بر آنها خشم گرفته است، منحرف نمایند. می‌خواهند شما را از طاعت پروردگار رویگردان کنند و به اطاعت شیطان درآورند، و از سعادت کامل که در فرمان بردن از دستورات خدا نهفته است به بدبختی کامل که در پیروی از شیطان است، رهنمون کنند. پس وقتی که دانستید خداوند شما را به چیزی دستور می‌دهد که صلاح و رستگاری و سعادتتان درآن است، و دانستید که پیروان شهوات به چیزی دستور می‌دهند که زیان و بدبختی شما درآن است، برای خود بهترین دعوتگر و بهترین راه را برگزینید. info
التفاسير:

external-link copy
28 : 4

یُرِیْدُ اللّٰهُ اَنْ یُّخَفِّفَ عَنْكُمْ ۚ— وَخُلِقَ الْاِنْسَانُ ضَعِیْفًا ۟

﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُخَفِّفَ عَنكُمۡ﴾ خداوند با آسان نمودن چیزهایی که شما را به انجام آن دستور داده و یا از آن نهی کرده است، می‌خواهد کار را بر شما آسان کند. و چنانچه برخی از احکام در بعضی حالت‌ها بر شما سنگینی کند، آنچه را که نیاز دارید در حالت دشوار از آن استفاده کنید، برایتان جایز قرار دادهاست، مانند: خوردن مردار و خون و امثال آن که برای کسی که در شرایط اضطراری قرار گرفته، جایز است. و مانند ازدواج مرد آزاد با کنیز که با شرایطی که گذشت جایز است. و این از روی رحمت کامل و احسان فراگیر خداوند، و بدان خاطر است که وی ضعف و ناتوانی انسان را می‌داند، و واقف است که انسان از همۀ جهات ناتوان است. جسم انسان ضعیف است، اراده و تصمیم او ضعیف است، و ایمان و صبرش کم. پس به این خاطر خداوند خواست چیزهایی را که آدمی توانایی انجام آن را ندارد، و ایمان و صبر و نیرویش تاب و تون آن را ندارد، برای او آسان بگرداند. info
التفاسير:

external-link copy
29 : 4

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا لَا تَاْكُلُوْۤا اَمْوَالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ اِلَّاۤ اَنْ تَكُوْنَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِّنْكُمْ ۫— وَلَا تَقْتُلُوْۤا اَنْفُسَكُمْ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ كَانَ بِكُمْ رَحِیْمًا ۟

خداوند بندگان مؤمن خویش را نهی می‌کند که مال‌های یکدیگر را به ناحق بخورند، و خوردن مال به ناحق، شامل خوردن آن به طریق غصب، دزدی، قمار و معاملات نامشروع می‌گردد. بلکه چه بسا اگر آدمی مال خود را به صورت اسراف و ولخرجی بخورد مالش را به طریق نامشروع خورده باشد؛ چرا که اسراف و ولخرجی امری باطل است و حق نمی‌باشد. بعد از آنکه خداوند خوردن مال را به ناحق حرام گرداند، خوردن مالی را برای آنها حلال نمود که از طریق کسب و تجارت مشروع به‌دست می‌آید، کسب و تجارتی که تمامی شرایط داد و ستد از قبیل: رضایت و غیره را دارا می‌باشد و هیچ مانعی در آن وجود ندارد. ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ﴾ و یکدیگر را نکشید. و انسان نباید خودکشی کند، و نیز خود را در معرض هلاکت قرار دهد و به انجام کارهایی مبادرت ورزد که منجر به تلف شدن و هلاک گشتن انسان می‌گردد. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا﴾ همانا خداوند نسبت به شما مهربان است. از جمله مهربانی خداوند این است که جان‌ها و مال‌هایتان را محافظت نموده، و شما را از تلف کردن و ضایع نمودن آن نهی کرده است، و برای تلف کردن جان و مال، حدود و تعزیراتی را وضع کرده است. به این ایجاز و اختصار در فرمودۀ الهی بیندیش ﴿لَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم﴾ ، ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَكُمۡ﴾ که چگونه اموال دیگران و اموال خودت را، و کشتن دیگران و خودکشی را در یک عبارت آورده است که از عبارت «لَا یَأکُل بَعضُکُم مَالَ بَعض» [بعضی از شما مال بعضی دیگر را نخورند]، و از عبارت «لَا یَقتُل بَعضُکُم بَعضاً» [برخی از شما برخی دیگررا نکشند] مختصرتر است، ضمن اینکه دو عبارت اخیر، منحصراً مال و جان دیگران‌را شامل می‌شود.و نسبت دادن مال‌ها و جان‌ها به مؤمنان بر این دلالت می‌نماید که مؤمنان در دوستی و دلسوزی و مهربانی با یکدیگر و در داشتن منافع مشترک، مانند یک پیکر هستند؛ زیرا ایمان، منافع دینی و دنیوی آنها را مشترک گردانده است. خداوند مؤمنان را از خوردن اموال و گرفتن آن به ناحق نهی کرد؛ چراکه این کار نهایت زیان را برای کسی که آن را به ناحق می‌خورد و یا آن را می‌گیرد دربر دارد. سپس از انواع کسب و تجارت و مشاغل و اجاره‌ها سخن به میان آورد که برای آنها سودمند و حلال است، پس فرمود: ﴿إِلَّآ أَن تَكُونَ تِجَٰرَةً عَن تَرَاضٖ مِّنكُمۡ﴾ مگر اینکه تجارتی باشد که از رضایت طرفین سرچشمه بگیرد. برای صحیح قلمداد کردن هر بیع و معامله‌ای، باید رضایت طرفین موجود باشد، اما شرط «رضایت طرفین»، برای معاملاتی است که ربوی نباشند. [پس نباید چنین تصور کرد که هرگاه در یک معاملۀ ربوی طرفین رضایت داشته باشند، آن معامله صحیح است؛ زیرا شرط رضایت طرفین، برای معاملات غیر ربوی است]؛ زیرا ربا تجارت نیست، بلکه با اهداف تجارت مخالفت دارد. و دو طرف معامله باید رضایت داشته باشند و هر یک با اختیار خودش معامله را انجام دهد. یکی از عواملی که سبب ایجاد رضایت کامل می‌شود، این است که مورد معامله باید مشخص باشد؛ زیرا اگر چنین نباشد نمی‌توان تصور کرد که پس از تسلیم نمودن مورد معامله، فرد رضایت دارد یا نه؛ زیرا چیزی که در دسترس نباشد، مانند معامله قمار می‌ماند. پس در تمام معاملاتی که موردِ معامله مشخص نمی‌باشد، رضایت وجود ندارد، و عقد معامله در آنها جاری نمی‌شود. و نیز از این آیه استنباط می‌شود که معاملات با رضایت قولی یا فعلی منعقد می‌گردد؛ زیرا خداوند رضایت را شرط قرار داده است، پس به هر صورتی که رضایت حاصل شود، معامله منعقد می‌گردد. سپس خداوند آیه را با ﴿إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُمۡ رَحِيمٗا﴾ به پایان رسانید. و از جمله رحمت الهی این است که خون و مال‌هایتان را مصون و محفوظ گردانده، و شما را از تلف کردن و هتک حرمت آن نهی کرده است. info
التفاسير:

external-link copy
30 : 4

وَمَنْ یَّفْعَلْ ذٰلِكَ عُدْوَانًا وَّظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیْهِ نَارًا ؕ— وَكَانَ ذٰلِكَ عَلَی اللّٰهِ یَسِیْرًا ۟

سپس فرمود: ﴿وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ﴾ و هر کس چنین کند؛ یعنی مال‌ها را به ناحق بخورد، و انسان‌ها را بکشد، ﴿عُدۡوَٰنٗا وَظُلۡمٗا﴾ و این کار را از روی ستم و تجاوز انجام دهد، نه از روی نادانی و فراموشی، ﴿فَسَوۡفَ نُصۡلِيهِ نَارٗا﴾ او را با آتش بزرگی می‌سوزانیم. عظمت و بزرگی آن آتش، از نکره بودنش «ناراً» مستفاد می‌گردد. ﴿وَكَانَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرًا﴾ و این کار برای خدا آسان است. info
التفاسير:

external-link copy
31 : 4

اِنْ تَجْتَنِبُوْا كَبَآىِٕرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَیِّاٰتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُّدْخَلًا كَرِیْمًا ۟

این از فضل و نیکویی و احسان خداوند بر بندگان است که به آنها وعده داده است؛ اگر از گناهان کبیره‌ای که از آن نهی شده‌اند، پرهیز کنند، خداوند همۀ گناهان و بدی‌هایشان را می‌بخشد و آنها را به جایگاه بزرگوارانه‌ای که نعمت آن فراوان است وارد می‌نماید، و آن بهشت است، که چیزهایی در بر دارد که هیچ چشمی مانند آن را ندیده، و هیچ گوشی آن را نشنیده، و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. و پرهیز از گناهان کبیره، شامل انجام دادن فرایض می‌باشد که ترک‌کنندۀ آن، مرتکب کبیره می‌گردد. مانند نمازهای پنج‌گانه و نماز جمعه و روزۀ رمضان. همان گونه که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: (الصَّلَوَاتُ الخَمسُ وَالجُمُعَةُ إلَي الجُمُعَةِ وَرَمَضَانُ إلَي رَمَضَانَ مُكَفِّرَاتٌ لِمَا بَينَهُمَا مَا اجتُنِبَتِ الكَبَائِر) نمازهای پنج‌گانه و جمعه تا جمعه‌ای دیگر، و رمضان تا رمضانی دیگر، گناهانی را که در این میان انجام گرفته‌اند، محو می‌کنند، به شرطی که از گناهان کبیره پرهیز شود. و بهترین تعریف برای گناهان کبیره چنین است: گناهی است که در دنیا برای آن حدی تعیین شده، و در آخرت مرتکب آن عقاب و عذاب می‌چشد. و یا می‌توان گفت: گناه کبیره؛ گناهی است که ایمان آدمی را منتفی می‌کند، و یا به دنبال آن لعنتی قرار داده شده است، یا خداوند بر مرتکب آن خشم می‌گیرد. info
التفاسير:

external-link copy
32 : 4

وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللّٰهُ بِهٖ بَعْضَكُمْ عَلٰی بَعْضٍ ؕ— لِلرِّجَالِ نَصِیْبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوْا ؕ— وَلِلنِّسَآءِ نَصِیْبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ ؕ— وَسْـَٔلُوا اللّٰهَ مِنْ فَضْلِهٖ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ كَانَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیْمًا ۟

خداوند بندگان مؤمنش را نهی می‌کند که برخی از آنها، آرزوی چیزی را بکنند که خداوند با دادن آن چیز به کسی دیگر، او را برتری داده است، اعم از چیزهایی که به‌دست آوردن آن ممکن است و یا چیزهایی که به دست آوردنش ممکن نمی‌باشد. پس زنان نباید آرزوی دارا بودن ویژگی‌های مردان را بکنند که خداوند با آن ویژگی‌ها، آنان را بر زنان برتری داده است. و نباید فقیر آرزو کند که به مقام سرمایه‌داری برسد، بدون اینکه در مقام کسب و عمل، تکانی به خویش بدهد؛ زیرا این حسادت است که آرزو کنی مال کسی از آن تو باشد و از او گرفته شود. و نیز این کار به منزلۀ ناخشنودی از تقدیر الهی است، و تنبلی و آرزوهای پوچ، و خیال پردازی را به همراه دارد. بلکه شایسته است بنده، بر حسب توانایی‌اش، برای به‌دست آوردن منافع دینی و دنیوی خود تلاش نماید، و فضل خداوند را بجوید. پس نه بر خودش توکل و تکیه کند، و نه بر کسی دیگر، بلکه به پروردگارش تکیه و اعتماد نماید. بنابراین خداوند تعالی فرمود: ﴿لِّلرِّجَالِ نَصِيبٞ مِّمَّا ٱكۡتَسَبُواْ﴾ مردان از کارهایی که انجام می‌دهند و منتهی به نتیجۀ مطلوب می‌شود، بهره‌ای دارند. ﴿وَلِلنِّسَآءِ نَصِيبٞ مِّمَّا ٱكۡتَسَبۡنَ﴾ و زنان از آنچه به دست می‌آورند، بهره‌ای دارند. پس هرکس زحمت نکشد، چیزی را حاصل نخواهد کرد. ﴿وَسۡ‍َٔلُواْ ٱللَّهَ مِن فَضۡلِهِۦٓ﴾وتمام منافع دینی و دنیوی‌تان را از فضل الهی بجویید، و این نشانۀ کمال بنده و سعادت اوست. اما کسی که کاری انجام نداده، و بر خود اعتماد می‌کند، و خود را نیازمند و محتاج پروردگارش نمی‌داند، یا اینکه هم کار نمی‌کند، و هم به خودش تکیه می‌نماید، چنین فردی خوار و زیان‌دیده است. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٗا﴾ پس خداوند به هرکس چیزی را می‌دهد که شایستگی برخورداری آن را دارد، و نعمات خود را به کسی نمی‌دهد که شایستۀ آن نباشد. info
التفاسير:

external-link copy
33 : 4

وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِیَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدٰنِ وَالْاَقْرَبُوْنَ ؕ— وَالَّذِیْنَ عَقَدَتْ اَیْمَانُكُمْ فَاٰتُوْهُمْ نَصِیْبَهُمْ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ كَانَ عَلٰی كُلِّ شَیْءٍ شَهِیْدًا ۟۠

﴿وَلِكُلّٖ﴾ و برای هرکس، ﴿جَعَلۡنَا مَوَٰلِيَ﴾ وارثانی قرار داده‌ایم ـ که او را سرپرستی می‌کنند و در کارهایش او را یاری می‌دهند، و وی نیز آنها را سرپرستی نموده و در کارهایشان آنان را یاری می‌دهد ـ و باید ﴿مِمَّا تَرَكَ ٱلۡوَٰلِدَانِ وَٱلۡأَقۡرَبُونَ﴾ از آنچه خویشاوندان و پدر و مادر برجای گذاشته‌اند، سهم آنان داده شود. و این همۀ وارثان اصل از قبیل: پدر و پدربزرگ، و وارثان فرع از قبیل: فرزندان و نوه‌ها و وارثان اطرافیان از قبیل: برادران و پسرانشان و عموها و پسرانشان را دربر می‌گیرد. این وارثان به سبب خویشاوندی، ارث می‌برند. سپس نوعی دیگر از وارثان را بیان کرد و فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ عَقَدَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ﴾ و کسانی که با آنها پیمان بسته‌اید، همکار و یاریگرشان باشید و در اموالتان شریک باشند. آنچه ذکر شد، از نعمت الهی بر بندگانش است؛ زیرا دوستان و وارثان با یکدیگر در کارهایی همکاری می‌کنند که به تنهایی نمی‌توانند آن را انجام دهند.﴿فَ‍َٔاتُوهُمۡ نَصِيبَهُمۡ﴾ به وارثانی که از طریق پیمان بستن وارث گشته‌اند، بهره و سهم آنان را از کمک و یاری دادن ـ بر غیر معصیت خدا ـ بدهید. نیز ارث را به وارثان نزدیک بدهید که به سبب خویشاوندی ارث می‌برند. (إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا)) خداوند از همه چیز اطلاع دارد، همه چیز را می‌داند، تمامی حرکات و سکنات بندگانش را می‌بیند و تمامی صداهای آنها را می‌شنود. info
التفاسير: