ಪವಿತ್ರ ಕುರ್‌ಆನ್ ಅರ್ಥಾನುವಾದ - ಪರ್ಷಿಯನ್ ಅನುವಾದ - ತಫ್ಸೀರ್ ಸಅದಿ

ಪುಟ ಸಂಖ್ಯೆ:close

external-link copy
170 : 2

وَاِذَا قِیْلَ لَهُمُ اتَّبِعُوْا مَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ قَالُوْا بَلْ نَتَّبِعُ مَاۤ اَلْفَیْنَا عَلَیْهِ اٰبَآءَنَا ؕ— اَوَلَوْ كَانَ اٰبَآؤُهُمْ لَا یَعْقِلُوْنَ شَیْـًٔا وَّلَا یَهْتَدُوْنَ ۟

سپس خداوند متعال از حالت مشرکان خبر داده است؛ همان‌هایی که هر وقت به پیروی کردن از آنچه خداوند بر پیامبرش نازل کرده است امر شوند، روی بر تافته و می‌گویند: ﴿بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآ﴾ پس آنان به تقلید از پدران‏شان اکتفا کرده و نسبت به ایمان آوردن به پیامبران تمایلی از خود نشان نمی‌دهند. در صورتی که پدران‏شان جاهل‎ترین و گمراه‌ترین مردم بوده‎اند. و این، مستمسکی است ضعیف برای رد کردن حق و رویگردانی از حقیقت و اظهار بی‎علاقگی نسبت به آن، و دلیلی بر عدم انصاف آنهاست. پس اگر آنها راه هدایت‌را در پیش می‌گرفتند و نیت پاکی داشتند، می‌بایست از حق پیروی ‎کنند. و هرکس که حق را هدف خویش قرار دهد و آن را با باطل مقایسه کند، قطعاً حقیقت برای او روشن می‎شود و اگر انصاف داشته باشد از آن پیروی می‎نماید. info
التفاسير:

external-link copy
171 : 2

وَمَثَلُ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا كَمَثَلِ الَّذِیْ یَنْعِقُ بِمَا لَا یَسْمَعُ اِلَّا دُعَآءً وَّنِدَآءً ؕ— صُمٌّۢ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُوْنَ ۟

سپس خداوند متعال می‏فرماید: ((وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ)). پس از آنکه خداوند متعال، عدم پیروی آنها از پیامبران و پیام‌های‏شان را بیان کرد؛ و اینکه آنها تقلید از پدران‏شان را بر تبعیت از کتاب‌های نازل شده بر پیامبران ترجیح ‌دادند، معلوم و آشکار گشت که آنها به حق روی نمی‎آورند و آن را اجابت نمی‌کنند؛ و هرگز از کینه و مخالفت خود دست بر نمی‎دارند. سپس خبر داد که آنها به هنگام فراخوانی دعوتگر راه ایمان، مانند حیوان‎هایی هستند که چوپان‏شان آنها را صدا می‎زند و آنان نمی‎دانند که چوپان‏شان چه می‎گوید. پس حیوانات فقط صدایی را می‎شنوند، اما آن صدا را طوری که به آنها فایده برساند، نمی‎فهمند. بنابراین آنان کر هستند؛ و حق را به منظور فهمیدن و پذیرفتن نمی‎شنوند؛ و کور هستند؛ و به دیدۀ عبرت به آن نگاه نمی‎کنند؛ و لال‌اند؛ و چیزی را که به سود آنها باشد، بر زبان نمی‎آورند. و سبب این همه عناد و لجاجت آن است که آنها عقلی درست ندارند، بلکه بی‎خردترینِ بی‎خردان و نادان‎ترینِ نادان‎ها هستند. پس اگر کسی به سوی نیکی و هدایت فراخوانده شده و از فساد دور گردانده شود و از فرورفتن وی در عذاب ممانعت به عمل آید و به چیزهایی دستور داده شود که صلاح و رستگاری و موفقیت و دستیابی به نعمت‎ها را در پی داشته باشد، اما او از فرمان خیرخواه سرپیچی کند و از دستور پروردگارش روی برتابد از باطل پیروی کند و حق را دور بیندازد، شکی نیست که چنین فردی بهره‎ای از عقل ندارد. و چنین فردی گرچه دارای مکر و فریب و خدعه باشد، اما در حقیقت بی‎خردترینِ بی‎خردان است. info
التفاسير:

external-link copy
172 : 2

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا كُلُوْا مِنْ طَیِّبٰتِ مَا رَزَقْنٰكُمْ وَاشْكُرُوْا لِلّٰهِ اِنْ كُنْتُمْ اِیَّاهُ تَعْبُدُوْنَ ۟

بعد از آنکه خداوند به صورت عمومی فرمانی را صادر کرد، در این آیه به طور خاص مؤمنان را فرمان می‎دهد؛ زیرا در حقیقت مؤمنان از اوامر و نواهی خدا بهره‎مند می‎شوند. چون آنها ایمان دارند، پس خداوند متعال به آنان دستور داده است که از روزی‎ حلال بخورند و خدا را بر این نعمت‌ها سپاس گویند؛ و شکر خدا بر این نعمت‌ها؛ یعنی اینکه از این نعمت‌ها در راستای اطاعت از خدا استفاده شود؛ و آدمی باید از این نعمت‌ها بهره گرفته و انرژی کسب کند، تا بتواند کارهایی را انجام دهد که مایۀ رسیدن به خداوند متعال هستند. پس خداوند مؤمنان را به چیزی دستور داد که پیامبران را به آن دستور داده است و فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلرُّسُلُ كُلُواْ مِنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ وَٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًا﴾ [المؤمنون: 51] «ای پیامبران! از چیزهای پاک بخورید، و کردار شایسته انجام دهید». شکر در این آیه؛ به معنی عمل صالح است. و نفرمود از چیزهای حلال بخورید، چون خداوند روزی‎های پاکیزه و خالصِ دیگر را نیز برای مؤمن مباح نموده است، روزی‌هایی که با ناپاکی‌ها و حرام آلوده نشده‌اند؛ و نیز ایمانش او را از خوردن آنچه که مال او نیست باز می‎دارد. ﴿إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ﴾ شکر او را به‌جا آورید اگر او را می‌پرستید. این بیانگر آن است که هر کس شکر و سپاس خدا را به جا نیاورد، خداوند را به یگانگی نپرستیده است؛ و کسی که شکر خدا را به جا آورد، او را پرستش نموده و به آنچه دستور داده عمل کرده است. نیز بیانگر آن است که خوردن روزی پاک، موجب عمل صالح و سبب پذیرفته شدن آن می‎گردد. و پس از بیان نعمت‎ها، به شکر کردن فرمان داده شده است، چون شکر، نعمت‎های موجود را حفظ می‎نماید و نعمت‎هایی را که در دست نیست، پدید می‎آورد؛ همان‌گونه که کفر و ناسپاسی، نعمت‎هایی را که در دست نیست، دورتر می‎کند و نعمت‎های موجود را از بین می‎برد. info
التفاسير:

external-link copy
173 : 2

اِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْكُمُ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِیْرِ وَمَاۤ اُهِلَّ بِهٖ لِغَیْرِ اللّٰهِ ۚ— فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَّلَا عَادٍ فَلَاۤ اِثْمَ عَلَیْهِ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ غَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟

بعد از آنکه خداوند متعال مباح بودن پاکی‎ها را بیان داشت، حرام بودن چیزهای ناپاک را هم بیان کرد و فرمود: ﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ﴾ و بر شما مردار را حرام کرده است؛ و مردار عبارت از حیوان حلال گوشتی است که [باید بصورت شرعی ذبح می‌شد، تا حلال شود، اما] بدون ذبح شرعی مرده باشد؛ زیرا مرده ناپاک و مضر است، چون ذاتاً آلوده است. و چون اغلب مردارها به سبب بیماری می‎میرند، پس خوردن آن، بیماری را افزون می‌کند. و شارع از این قاعدۀ کلی، مردارِ ملخ و ماهی دریا را استثنا کرده و آن را حلال و پاک معرفی نموده است. ﴿وَٱلدَّمَ﴾ یعنی خون جاری. همان‌طور که در آیه‌ای دیگر به خون جاری مقید شده است.﴿وَمَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ﴾ «و آنچه را که (هنگام سربريدن) نام غير خدا بر آن برده شده باشد» مانند حیوانی که برای بت‎ها و سنگ‎ها و قبور و امثال آن سربریده می‎شود. آنچه که ذکر شد، شامل تمامی انواع محرمات نیست، بلکه بیان چند نوع ناپاکی است که از مفهوم ﴿طَيِّبَٰتِ﴾ مستفاد می‌گردد. پس عموم چیزهای حرام از آیۀ گذشته که ﴿حَلَٰلٗا طَيِّبٗا﴾ بود، استنباط می‌شود و علت اینکه خداوند متعال چیزهای ناپاک و امثال آن را بر ما حرام کرده، این است که نسبت به ما مهربان است، تا اینکه از هرچیز زیان‎آوری دور باشیم. با وجود این، ﴿فَمَنِ ٱضۡطُرَّ﴾ اگر کسی به سبب گرسنگی، یا نداشتن خوراک حلال، یا به سبب اجبار و اکراه، مجبور به خوردن حرام شد، ﴿غَيۡرَ بَاغٖ﴾ مشروط بر آنکه اگر به حلال دسترسی داشت، یا اینکه اصلا گرسنه نبود، طالب و جویندۀ حرام نباشد. ﴿وَلَا عَادٖ﴾ و در خوردن آنچه برای او به صورت اضطراری حلال قرار داده شده است، تجاوز نکند. ﴿فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ﴾ هیچ گناهی بر او نیست؛ و چون گناه مرتفع شد، مسئله به حالت قبلی باز می‎گردد و انسان در این حالت، به خوردن مأمور است و نباید خود را به هلاکت بیندازد و خودکشی کند. پس در این هنگام خوردن بر او واجب است؛ و اگر در اثر نخوردنِ مواردی که به عنوان حرام از آنها یاد شد، بمیرد، گناهکار محسوب می‎شود و در واقع خودکشی کرده است. و این تساهل و تسامح در رابطه با خوردن محرمات مذکور، ناشی از مهربانی و رحمت خداوند نسبت به بندگانش می‎باشد. سپس خداوند متعال آیه را با دو اسم بزرگوار از اسماء زیبای خود، که با این حال و مقام بسیار تناسب دارند، پایان داد و فرمود: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ﴾ همانا خداوند بخشنده و مهربان است. و از آنجا که حلال بودن محرمات، مشروط به این دو شرط بود و احتمالاً انسان در رابطه با محقق شدن این شرایط، دقت عمل به خرج ندهد، به همین جهت خداوند متعال خبر داد که او بخشنده است، و چنانچه در این زمینه اشتباهی از بنده سرزند، آن را می‎آمرزد، به ویژه که ضرورت و نیاز بر بنده غالب آمده، و سختی شرایط، حواس او را پرت کرده باشد. این آیه معرّف آن قاعدۀ معروف است که می‌فرماید: «ضرورت‎ها، محرمات را مباح می‎گردانند». و هر کار ممنوعی که انسان مجبور به انجام آن شده باشد، خداوند مهربان آن را جایز قرار داده است. پس خداوند را در هر حال و در همه جا سپاسگزاریم. info
التفاسير:

external-link copy
174 : 2

اِنَّ الَّذِیْنَ یَكْتُمُوْنَ مَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ مِنَ الْكِتٰبِ وَیَشْتَرُوْنَ بِهٖ ثَمَنًا قَلِیْلًا ۙ— اُولٰٓىِٕكَ مَا یَاْكُلُوْنَ فِیْ بُطُوْنِهِمْ اِلَّا النَّارَ وَلَا یُكَلِّمُهُمُ اللّٰهُ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ وَلَا یُزَكِّیْهِمْ ۖۚ— وَلَهُمْ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟

این تهدید سختی است برای کسی که آنچه را خداوند بر پیامبرانش فرو فرستاده است، پنهان می‌کند، از قبیل علمی که خداوند از صاحبان آن پیمان گرفت تا آن را برای مردم بیان نمایند و پنهان نکنند. پس کسانی که آن را با بهره و کالایی از دنیا عوض کنند و دستور خداوند را دور اندازند، ﴿مَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ﴾ جز آتش در شکم خود فرو نمی‌برند، چون قیمتی که آنان به دست آورده‌اند با زشت‎ترین معامله و بزرگ‌ترین حرام به دست آورده‎اند. پس سزای آنها از نوع کردارشان است. ﴿وَلَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾ و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمی‎گوید، بلکه از آنها خشمناک گشته و از آنان روی برمی‌گرداند این از عذاب جهنم برای آنان سخت‌تر است. ﴿وَلَا يُزَكِّيهِمۡ﴾ و آنها را از اخلاق زشت پاکیزه نمی‎گرداند؛ و آنها کرداری نخواهند داشت که قابل ستایش و خشنودی خداوند باشد و بر آن پاداش داده شوند. و خداوند آنها را تزکیه نمی‌کند، چون آنان اسباب عدم تزکیه را اختیار کردند؛ و بزرگ‌ترین سبب تزکیه، عمل به کتاب خدا و پیروی کردن از آن و فرا خواندن مردم به سوی آن است. اما آنان کتاب خدا را دور انداختند، و از آن روی برتافتند، و گمراهی را بر هدایت و عذاب را بر آمرزش برگزیدند. بنابراین چیزی جز آتش آنان را نشاید. پس چگونه بر آن صبر می‎کنند و چگونه آن را تحمل می‎نمایند؟. info
التفاسير:

external-link copy
175 : 2

اُولٰٓىِٕكَ الَّذِیْنَ اشْتَرَوُا الضَّلٰلَةَ بِالْهُدٰی وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ ۚ— فَمَاۤ اَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ ۟

اما آنان کتاب خدا را دور انداختند، و از آن روی برتافتند، و گمراهی را بر هدایت و عذاب را بر آمرزش برگزیدند. بنابراین چیزی جز آتش آنان را نشاید. پس چگونه بر آن صبر می‎کنند و چگونه آن را تحمل می‎نمایند؟. info
التفاسير:

external-link copy
176 : 2

ذٰلِكَ بِاَنَّ اللّٰهَ نَزَّلَ الْكِتٰبَ بِالْحَقِّ ؕ— وَاِنَّ الَّذِیْنَ اخْتَلَفُوْا فِی الْكِتٰبِ لَفِیْ شِقَاقٍ بَعِیْدٍ ۟۠

﴿ذَٰلِكَ﴾ آنچه ذکر شد، یعنی مجازات عادلانۀ خدا و منع کردن اسباب هدایت از کسی که هدایت را انکار کرده و ضلالت را پذیرفته است، ﴿بِأَنَّ ٱللَّهَ نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ﴾ «بدان سبب است که خداوند کتاب را به حق نازل کرده است»؛ و از جمله‌ی حق این است که نیکوکار را در برابر نیکی‌هایش پاداش داده و گناهکار را بخاطر انجام گناه مجازات می‌کند. همچنین این قول خداوند متعال: ﴿نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ﴾ بیانگر آن است که خداوند، کتاب را برای هدایت آفریدگانش و روشن شدن حق از باطل و هدایت از گمراهی، نازل فرموده است. پس هر کس آن را از مقصود و مرام حقیقی‌اش به سویی دیگر برگرداند، سزاوار آن است که به شدیدترین عقوبت و سزا مجازات گردد. ﴿وَإِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِي ٱلۡكِتَٰبِ﴾ و همانا کسانی که در کتاب خدا اختلاف کردند و به بخشی از آن ایمان آورده و به بخشی از آن کفر ورزیدند؛ و یا کسانی که کتاب را تحریف کردند و آن را طبق خواست خویش برگرداندند. ﴿لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ﴾ اینان در مخالفت و دشمنی دور و دراز قرار دارند؛ چون آنها با کتابی که حق را به همراه آورده بود و اتفاق و اتحاد آنان را در پی داشت، مخالفت کردند. پس دچار دو دستگی شدیدی شدند و اختلاف و تفرقه سختی در میان آنان به وجود آمد. اما کسانی از اهل کتاب به آن ایمان آوردند و در هر چیزی به حکم آن عمل کردند و با یکدیگر متحد و متفق شده و با محبت و مهربانی با یکدیگر معاشرت نمودند. این آیات، متضمن تهدید کسانی است که آنچه را خداوند نازل فرموده است، پنهان می‎دارند و کالای دنیا را بر آن ترجیح می‎دهند. خداوند آنان را مورد تهدید قرار داده است که نه آنان را پاکیزه می‌گرداند و نه آنان را می‌آمرزد. و سبب این امر را بیان کرده و فرموده است: آنها گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند، در نتیجه عذاب خدا را به بهای مغفرت او خریدند. سپس، از شدت بردباری آنها بر آتش جهنم، ابراز تعجب نموده و با این کار، بیشتر، آنان را متألم می‌گرداند، چون آنها کارهایی را انجام می‎دهند که آنان را به آتش جهنم می‎رساند. و نیز فرمود: کتاب [ما] مشتمل بر حق است و اتفاق و اتحاد مؤمنان را در پی دارد؛ و هرکس با آن مخالفت ورزد، از حق دور شده و با آن در ستیز است. info
التفاسير: