Fassarar Ma'anonin Alqura'ni - Fassarar Farisanci - Tafsirin al-Sa'adi

Lambar shafi:close

external-link copy
164 : 2

اِنَّ فِیْ خَلْقِ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَاخْتِلَافِ الَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِیْ تَجْرِیْ فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ مِنَ السَّمَآءِ مِنْ مَّآءٍ فَاَحْیَا بِهِ الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیْهَا مِنْ كُلِّ دَآبَّةٍ ۪— وَّتَصْرِیْفِ الرِّیٰحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَآءِ وَالْاَرْضِ لَاٰیٰتٍ لِّقَوْمٍ یَّعْقِلُوْنَ ۟

﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾ خداوند متعال خبر می‎دهد که در این آفریده‎های بزرگ، نشانه‎های فراوانی است؛ یعنی نشانه‌هایی دال بر یگانگی خداوند و الوهیت و فرمانروایی و رحمت و سایر صفاتش. اما این نشانه‎ها ﴿لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ﴾ برای کسانی است که عقل دارند و از عقل خود برای تفکر در آفریده‌ها استفاده می‎نمایند. پس آدمی بر حسب اندیشه و عقلی که خداوند به او ارزانی داشته است، باید از آیه‎ها و نشانه‎هایش بهره‎مند ‎شود و آن را با فکر و عقل و تدبیرش حلّاجی ‎کند. پس ﴿خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ﴾ آفرینش آسمان‌ها و بلندی و گستردگی و محکمی و استواری آنها؛ و آفرینش خورشید و ماه و ستارگانی که خداوند برای منافع بندگان در آسمان قرار داده. و آفرینش ﴿وَٱلۡأَرۡضِ﴾ زمین نیز که آن را برای مردم گهواره قرار داده، تا بر آن بیاسایند و از آنچه که در آن وجود دارد، بهره برند و از آیات و نشانه‌هایش عبرت بگیرند، بیانگر آن است که خداوند در «خلق» و «تدبیر» منفرد بوده و از قدرت و توانایی فراوانی برخوردار است. نیز بیانگر حکمت خداوند است، حکمتی که بر اساس آن، این نشانه‎ها را محکم و زیبا آفریده و آنها را نظم داده است. همچنین بیانگر علم خداوند و رحمت اوست و اینکه با این نشانه‎ها، منافع و نیازهای آفریده‎ها را بر طرف می‌نماید. و این آیات، بزرگ‌ترین دلیل بر کمال خداوند است و اینکه او سزاوار هر نوع پرستشی می‌باشد؛ زیرا در آفریدن و تدبیر و انجام امور بندگان، یگانه و تنهاست. ﴿وَٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ﴾ در پی یکدیگر آمدن شب و روز به صورت همیشگی، به‌گونه‌ای که هرگاه یکی برود، دیگری جای آن را می‎گیرد و گرمی و سردی و میانه و کوتاه و طولانی بودن و فصل‎هایی که پدید می‎آیند، و منافع انسان‌ها و حیوانات و همۀ آن چه روی زمین قرار دارد، تامین می‎کنند، همۀ این امور، با نظم و تدبیری انجام می‎شود که عقل‌ها از آن حیران‌اند و فرزانگان از درک آن عاجزند. این تغییرات بر قدرت و علم و حکمت و رحمت گسترده و لطف فراگیر گردانندۀ آن و بر کارسازی و تدبیر و عظمت و فرمانروایی او، دلالت می‎کند. همۀ این موارد ایجاب می‎کند که تنها او پرستش شود و تنها او مورد محبت و تعظیم قرار گیرد و تنها از او بیم داشت و به او امیدوار بود و در راستای خشنودی او تلاش نمود. ﴿وَٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ﴾ و در کشتی‎هایی که در دریا روان هستند. خداوند ساختن این کشتی‎ها را به بندگانش الهام نموده و ابزار و اسباب لازم جهت ساختن آن را در اختیار آنان قرار داده است. سپس دریای بیکران و بادهایی را برای شما مسخر نموده است که با آن، کشتی‎های مملو از مسافر و کالای تجاری که آدم‌ها مصالح و منافع زندگی‎شان را با آن تامین می‎کنند، به حرکت در می‌آورد. پس چه کسی ساختن این کشتی را به آنها الهام نمود؟ و چه کسی به آنها توانایی داد تا آن را بسازند؟ و چه کسی ابزار و اسباب ساختن کشتی را در اختیار آنان قرار داد؟ چه کسی دریا را برای آنها رام گرداند؟ و چه کسی برای ماشین‌های آبی و خشکی، سوختی را آفریده است، که به‌وسیلۀ آن، انسان‌ها و کالاها را حمل ‎نمایند؟ آیا این چیزها به طور اتفاقی درست شده‎اند، یا این مخلوق ضعیف و ناتوان که به هنگام تولد نه دانشی داشت و نه توانایی و قدرتی، به تنهایی آن را ساخته و به راه انداخته است؟! مخلوقی که بدون علم و قدرت به دنیا آمده، سپس خداوند به او توانایی بخشیده و آنچه را که می‌خواست به او یاد داده است. آیا او رام کنندۀ این چیزهاست، یا پروردگار واحدی که حکیم و داناست و هیچ چیزی وی را ناتوان و ضعیف نمی‎کند و انجام هیچ کاری برای او غیر ممکن نیست؟ آری! همه چیز در برابر ربوبیت و عظمت او، سر تعظیم فرود می‌آورد، و بندۀ ضعیف، فقط جزئی از اجزای اسباب و عواملی است که خداوند به‌وسیله آن عوامل، این امور را به وجود آورده است. پس این بیانگر رحمت خداوند و عنایت او به آفریده‎هایش است و ایجاب می‎کند که محبت و ترس و امید و عبادات و کرنش و تعظیم برای او انجام شود. ﴿وَمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ﴾ و آن بارانی است که از ابرها فرود می‎آید. ﴿فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا﴾ و در نتیجه انواع حبوبات و گیاهان را می‎رویاند که مورد نیاز خلائق است و بدون آن نمی‎توانند زندگی کنند. آیا این، بیانگر قدرت و توانایی خدایی نیست که آن را فرو فرستاده و به‌وسیلۀ آن چیزهای زیادی را از زمین بیرون آورده است؟! و آیا بیانگر رحمت و لطف او نسبت به بندگان و تهیۀ منافع آنها و شدت نیازمندی بندگان به خدا نیست؟! آری! همین امر ایجاب می‎کند که خداوند معبود و خدای آنها باشد و مردگان را زنده کند و آنها را بر اعمال‏شان پاداش یا کیفر دهد. ﴿وَبَثَّ فِيهَا﴾ و در مناطق مختلف زمین گسترانده است ﴿مِن كُلِّ دَآبَّةٖ﴾ جنبندگان گوناگونی را، که بر قدرت و عظمت و یگانگی و فرمانروایی بزرگ او دلیل می‌باشند. خداوند همۀ این جنبندگانِ روی زمین را، برای انسان مسخّر و رام نموده است، تا از آن استفاده ‎کنند. انسان‌ها از گوشت بعضی از جنبندگان روی زمین استفاده می‎کنند و از شیر آن می‎نوشند و بر بعضی از آنها سوار می‎شوند واز بعضی ازآنها برای تهیۀ منافع و محافظت از خویشتن بهره می‌برند. و بعضی هستند که از آن عبرت و پند گرفته می‎شود. خداوند هرنوع جنبنده‎ای را در زمین پخش نموده و کفیل روزی‌شان است. پس هیچ جنبنده‎ای در روی زمین نیست مگر اینکه روزی آن بر عهدۀ خداست و او قرارگاه و محل رفت و آمدش را می‎داند. ﴿وَتَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ﴾ و در گردش بادها و سرد و گرم شدن و وزیدن آن به سوی جنوب و شمال و شرق و دیگر جهات؛ و اینکه خداوند گاهی به وسیلۀ آن، ابرها را به حرکت در می‌آورد و گاهی به‌وسیلۀ آن ابرها را به هم در می‌آمیزد و گاهی بادها را ابزار تلقیح گیاهان و گاهی آن را سبب بارش باران قرار می‎دهد و گاهی از شدت و زیان آن می‌کاهد و گاهی بادها موجب رحمت ‎شده و گاهی بشارت دهندۀ عذاب خواهند بود. پس چه کسی این کارها را می‎کند و چه کسی در این بادها منافعی برای بندگان به ودیعه نهاده است؟! و چه کسی باد را مسخر نموده تا همۀ حیوانات با آن زنده بمانند و جسم‎ها و درختان و دانه‎ها و گیاهان را رشد دهد؟آری! خداوند عزیز و حکیم و مهربان که نسبت به بندگانش لطف دارد، این بادها را مسخر نموده است. خداوندی که شایسته و سزاوار هر نوع کرنش و فروتنی و محبت و پرستش است و همه به سوی او باز خواهند گشت. خداوند ابرها را که آب زیاد با خود دارند، میان آسمان و زمین مسخّر می‌سازد و به هرجا که بخواهد، می‎برد و به‌وسیلۀ آن شهرها و بندگان را زنده می‎گرداند و تپه‎ها و دره‎ها را سیرآب می‎کند. و به هنگام نیاز آب، آن را بر بندگان فرو می‎فرستد و هرگاه آب باران به آنها زیان برساند، خـداونـد آن را نـگاه می‎دارد، پس آن را از سر رحمت و لطف فرو می‎فرستد و نیز از سرِ مهربانی و عنایت باز می‎دارد. پس چقدر بزرگ است فرمانروایی و قدرت او! و چقدر احسان او فراوان و منت او مهربانانه است!و چقدر زشت است که بندگان از روزی وی بهره ‎برند و با احسان او زندگی ‎کنند، سپس این روزی و احسان را در راه عصیان و سرپیچی از اوامر خداوند صرف نمایند؟ آیا این دلیلی بر بردباری و عفو و گذشت و لطف عظیم او نیست؟ پس در همه حال سپاس از آن خداست. خلاصۀ مطلب اینکه، هرگاه انسان عاقل، درجهان هستی و در امور شگفت انگیز آفریده‎ها بیندیشد و در صنعت و دقت و الطاف و حکمتی که در آن به ودیعه نهاده شده است، فکر نماید، به این نتیجه می‌رسد که جهان و پدیده‌های آن به حق و برای حق آفریده شده‎اند و خواهد دانست که این مخلوقات، نشانه‎ها و کتاب‎های هدایتی هستند که انسان را به سوی حق و یگانگی خدا راهنمایی می‎کنند. و می‎داند که این پدیده‌ها، انسان را به آنچه پیامبران از روز آخرت خبر داده‌اند، راهنمایی می‎کنند. و می‎داند که این آفریده‎ها، تسلیم فرمان خدا هستند و از خود تدبیری ندارند و نمی‎توانند از مدبر خود سرپیچی کنند. پس معلوم شد که همۀ جهان هستی، نیازمند و محتاج اوست و او از همۀ آفریده‎ها بی‎نیاز است. پس هیچ معبود و پروردگار بحقّی، جز او نیست. info
التفاسير:

external-link copy
165 : 2

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَّتَّخِذُ مِنْ دُوْنِ اللّٰهِ اَنْدَادًا یُّحِبُّوْنَهُمْ كَحُبِّ اللّٰهِ ؕ— وَالَّذِیْنَ اٰمَنُوْۤا اَشَدُّ حُبًّا لِّلّٰهِ ؕ— وَلَوْ یَرَی الَّذِیْنَ ظَلَمُوْۤا اِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ ۙ— اَنَّ الْقُوَّةَ لِلّٰهِ جَمِیْعًا ۙ— وَّاَنَّ اللّٰهَ شَدِیْدُ الْعَذَابِ ۟

این آیه، ارتباط بسیار زیبایی با آیۀ پیش دارد؛ زیرا خداوند متعال در آیۀ قبل، یگانگی خود و دلایل قاطع و روشن آن را که آدمی را به علم یقین می‌‎رساند، بیان داشت. و در اینجا ذکر نمود: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ﴾ و دسته‎ای از مردم هستند که با وجود این بیان کامل، ﴿يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا﴾ برای خداوند همتایان و همگونانی بر می‎گیرند و در عبادت و محبت و طاعت و تعظیم، آنها را با خدا برابر قرار می‎دهند. و هرکس بعد از اقامۀ حجت و بیان توحید این‌گونه باشد، بداند که مخالف خداست و با او مبارزه می‎کند و از اندیشیدن در آیات او و تأمل در آفریده‎هایش روی گردان است. پس او کوچک‌ترین عذری در این مورد ندارد، و کیفر و عذاب شدید برای اوست. اینهایی که برای خداوند همتایانی قرار می‌دهند، آن معبودان دروغین را در آفریدن و روزی دادن و تدبیر امور با خداوند همتا و برابر نمی‌دانند، بلکه آنها را در عبادت همتا و برابر با خداوند قرار می‌دهند و آنها را عبادت می‎کنند تا آنان را به خدا نزدیک نمایند. و ﴿مَن يَتَّخِذُ﴾ دلیلی است بر اینکه خداوند هیچ همتایی ندارد، بلکه مشرکان بعضی از مخلوقات را همتایان او قرار می‌دهند، همتایانی دروغین و اسم‌هایی بدون مسمّی و محتوا. همان‌گونه که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَجَعَلُواْ لِلَّهِ شُرَكَآءَ قُلۡ سَمُّوهُمۡۚ أَمۡ تُنَبِّ‍ُٔونَهُۥ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَم بِظَٰهِرٖ مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ﴾ [الرعد: 33] «و برای خداوند انبازانی قرار دادند. بگو: «آنها را نام ببرید.» آیا خداوند را از چیزی آگاه می‎کنید که در زمین است و او نمی‎داند؟ یا سخنی سطحی [و پوچ] می‌گویید؟!» ﴿إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ﴾ [النجم: 23] «این [بت‌ها] نام‌هایی بیش نیستند که شما و پدران‏تان نام‏گذاری کرده‌اید [و] خداوند دلیلی بر [حقّانیت] آنها نازل نفرموده است. [آنان] پیروی نمی‎کنند مگر از گمان». پس مخلوق، همتای خداوند نیست؛ چون خداوند آفریننده است و غیر از او، مخلوق و آفریده. پروردگار روزی دهنده است و غیر او روزی داده می‎شوند. خداوند بی‎نیاز است و شما نیازمند. او از هر جهت کامل است و بندگان از هر نظر ناقص. خداوند نفع دهنده و ضرر دهنده است و مخلوق نمی‎تواند سود یا زیانی برساند و هیچ چیزی در اختیار او نیست. پس، باطل بودن سخن کسی که معبود و همتایانی برای خدا قرار می‌دهد، معلوم شد؛ و فرق نمی‌کند که آن معبود و همتا، چه چیز و چه‌کسی باشد؛ خواه فرشته یا پیامبری باشد و یا فردی صالح و شایسته یا بتی، و یا هر چیز دیگری. و به یقین دانسته شد که خداوند، سزاوار محبت کامل و کرنش کامل است. بنابراین خداوند مؤمنان را ستایش نموده و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ﴾ یعنی محبت مؤمنان برای خدا، بیشتر از دوست داشتن کسانی است که با خداوند همتایانی قرار می‎دهند و آنان را دوست می‌دارند؛ چون مؤمنان، دوستی‎ خود را خالص برای خداوند قرار داده‎اند، اما آنها در دوستی خود، شریک گرفته‎اند. مؤمنان کسی را دوست دارند که به حقیقت شایستۀ محبت است، کسی که محبت او عین صلاح بنده و سعادت و رستگاری اوست. اما مشرکان کسی را به دوستی گرفته‎اند که سزاوار هیچ محبتی نیست و محبت آن، عین بدبختی و فساد و از هم پاشیدن امور می‎باشد. بنابراین خداوند مشرکان را تهدید نموده و می‌فرماید: ﴿وَلَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ﴾ واگر کسانی که با قرار دادن همتا برای خدا و فرود آوردن سر تسلیم در برابر غیر او به خود ستم کرده، و از طریق بازداشتن مردم از راه خدا و تلاش برای زیان رساندن به مردم، به آنان ستم کرده‎اند، ﴿إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ﴾ در روز قیامت، عذاب را با چشم‏های‏شان مشاهده کنند، ﴿أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَأَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ﴾ به یقین خواهند دانست که تمام قدرت و توانایی‏ها از آن خداست و همتایانی که آنها برای خدا گرفته‎اند هیچ قدرتی ندارند. پس درآن روز، ناتوانی و عجز چیزهایی که با خدا شریک ‎گرفته‌اند برای آنها روشن می‎شود، نه آن‌گونه که در دنیا بر آنان مشتبه شده بود و گمان می‌بردند که اینها اختیاری دارند؛ و آنان را به خدا نزدیک می‎کنند. اما گمان‏شان نادرست از آب در آمد و باعث ناکامی آنها شد و تلاش آنان باطل گردید و کیفر شدید بر آنان واجب گردید. و همتایانی که برای خدا شریک قرار دادند، نه تنها چیزی را از آنها دور نکرده و به اندازۀ ذره‎ای به آنها سودی نرساندند، بلکه آنها را متضرر ساختند. و پیروی شدگان از پیروی کنندگان بیزاری ‎جویند و پیوند‌ِ میان آنها قطع گردد؛ چون پیوند و ارتباط آنها به خاطر غیر خدا و برخلاف دستورات او و پیوندی باطل بود. بنابراین اعمال‏شان که امید آن را داشتند نفع و نتیجه‌ای برای آنان در بر داشته باشد، نابود ‌گشته و احوال‏شان از هم پاشیده شده و در می‌یابند که دروغگو بوده‎اند. و کارهایی که انجام می‌دادند، مایۀ حسرت و پشیمانی آنان شده و برای همیشه در جهنم خواهند ماند و هرگز از آن بیرون نمی‎آیند. آیا زیانی بزرگ‌تر از این وجود دارد؟! این بدان سبب است که آنها از باطل پیروی کردند و به چیزی امید بستند که امیدی در آن نیست و به جایی چنگ زدند که مستمسک خوبی نبود، پس اعمال آنها باطل گردید. و چون اعمال‏شان باطل گردید، انگشت حسرت به دهان گرفتند و بسیار متضرر شدند. به خلاف کسانی که به خداوند، پادشاه حق و آشکار، دل بستند و اعمال خود را خالصانه برای او انجام دادند و به نفع و سود او امید بستند، پس به‌راستی چنین کسانی حق را در جای خود قرار دادند. بنابراین اعمال آنان حق و صحیح و استوار است و نتیجۀ اعمال خود را کسب نموده و پاداش خویش را نزد پروردگارشان بدون هیچ کم و کاستی دریافت می‌دارند. خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡبَٰطِلَ وَأَنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡحَقَّ مِن رَّبِّهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ﴾ [محمد: 1-2] «آن کسانی که کفر ورزیدند و [مردم ‌را] از راه خدا باز داشتند، [خدا] اعمال آنها را نابود خواهد کرد. و آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده، ایمان آوردند- [که] آن حق و از جانب پروردگارشان می‎باشد- خداوند گناهان‏شان را محو می‎سازد و حال‏شان را اصلاح می‎نماید. این بدان جهت است کسانی که کفر ورزیدند، از باطل پیروی کردند و کسانی که ایمان آوردند از همان حق -که از جانب پروردگارشان است- پیروی کردند. این‌چنین خداوند برای مردم مثال‌های‏شان را بیان می‎دارد». ودر این هنگام پیروان آرزو می‎کنند به دنیا بازگردانده شوند، تا به خدا شرک نورزند و خالصانه خدا را بپرستند و از پیروی شدگان بیزاری بجویند. اما این بسیار بعید است، چرا که فرصت از دست رفته است، و اکنون مهلت و فرصتی وجود ندارد. اما با این وجود، آنها دروغ می‎گویند، و اگر به دنیا باز گردانده شوند، دوباره به آنچه از آن نهی شده‎اند روی می‎آورند: ﴿كَلَّآ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا﴾ نه، چنین نیست، بلکه این سخنی است که آنها ‎گویندۀ آن هستند و آرزویی است که از روی خشم و نفرت از پیروی شدگان -که از آنان و گناه‏شان بیزاری جسته‎اند- آروز می‎کنند. و شیطان که در رأس پیروی شدگان است وقتی کار به پایان می‎رسد، می‎گوید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُكُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِيۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاْ أَنفُسَكُم﴾ [ابراهیم: 22] «همانا خداوند به شما وعدۀ راستین و حق داد؛ و من هم به شما وعده دادم، اما خلاف وعده کردم؛ و من قدرتی بر شما نداشتم، جز اینکه شما را فرا خواندم و شما اجابت کردید. پس من را سرزنش نکنید بلکه خودتان را سرزنش کنید». info
التفاسير:

external-link copy
166 : 2

اِذْ تَبَرَّاَ الَّذِیْنَ اتُّبِعُوْا مِنَ الَّذِیْنَ اتَّبَعُوْا وَرَاَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْاَسْبَابُ ۟

و پیروی شدگان از پیروی کنندگان بیزاری ‎جویند و پیوند‌ِ میان آنها قطع گردد؛ چون پیوند و ارتباط آنها به خاطر غیر خدا و برخلاف دستورات او و پیوندی باطل بود. بنابراین اعمال‏شان که امید آن را داشتند نفع و نتیجه‌ای برای آنان در بر داشته باشد، نابود ‌گشته و احوال‏شان از هم پاشیده شده و در می‌یابند که دروغگو بوده‎اند. و کارهایی که انجام می‌دادند، مایۀ حسرت و پشیمانی آنان شده و برای همیشه در جهنم خواهند ماند و هرگز از آن بیرون نمی‎آیند. آیا زیانی بزرگ‌تر از این وجود دارد؟! این بدان سبب است که آنها از باطل پیروی کردند و به چیزی امید بستند که امیدی در آن نیست و به جایی چنگ زدند که مستمسک خوبی نبود، پس اعمال آنها باطل گردید. و چون اعمال‏شان باطل گردید، انگشت حسرت به دهان گرفتند و بسیار متضرر شدند. به خلاف کسانی که به خداوند، پادشاه حق و آشکار، دل بستند و اعمال خود را خالصانه برای او انجام دادند و به نفع و سود او امید بستند، پس به‌راستی چنین کسانی حق را در جای خود قرار دادند. بنابراین اعمال آنان حق و صحیح و استوار است و نتیجۀ اعمال خود را کسب نموده و پاداش خویش را نزد پروردگارشان بدون هیچ کم و کاستی دریافت می‌دارند. خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ أَضَلَّ أَعۡمَٰلَهُمۡ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡبَٰطِلَ وَأَنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبَعُواْ ٱلۡحَقَّ مِن رَّبِّهِمۡۚ كَذَٰلِكَ يَضۡرِبُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ أَمۡثَٰلَهُمۡ﴾ [محمد: 1-2] «آن کسانی که کفر ورزیدند و [مردم ‌را] از راه خدا باز داشتند، [خدا] اعمال آنها را نابود خواهد کرد. و آنان که ایمان آوردند و کردار شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده، ایمان آوردند- [که] آن حق و از جانب پروردگارشان می‎باشد- خداوند گناهان‏شان را محو می‎سازد و حال‏شان را اصلاح می‎نماید. این بدان جهت است کسانی که کفر ورزیدند، از باطل پیروی کردند و کسانی که ایمان آوردند از همان حق -که از جانب پروردگارشان است- پیروی کردند. این‌چنین خداوند برای مردم مثال‌های‏شان را بیان می‎دارد». info
التفاسير:

external-link copy
167 : 2

وَقَالَ الَّذِیْنَ اتَّبَعُوْا لَوْ اَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّاَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوْا مِنَّا ؕ— كَذٰلِكَ یُرِیْهِمُ اللّٰهُ اَعْمَالَهُمْ حَسَرٰتٍ عَلَیْهِمْ ؕ— وَمَا هُمْ بِخٰرِجِیْنَ مِنَ النَّارِ ۟۠

ودر این هنگام پیروان آرزو می‎کنند به دنیا بازگردانده شوند، تا به خدا شرک نورزند و خالصانه خدا را بپرستند و از پیروی شدگان بیزاری بجویند. اما این بسیار بعید است، چرا که فرصت از دست رفته است، و اکنون مهلت و فرصتی وجود ندارد. اما با این وجود، آنها دروغ می‎گویند، و اگر به دنیا باز گردانده شوند، دوباره به آنچه از آن نهی شده‎اند روی می‎آورند: ﴿كَلَّآ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا﴾ نه، چنین نیست، بلکه این سخنی است که آنها ‎گویندۀ آن هستند و آرزویی است که از روی خشم و نفرت از پیروی شدگان -که از آنان و گناه‏شان بیزاری جسته‎اند- آروز می‎کنند. و شیطان که در رأس پیروی شدگان است وقتی کار به پایان می‎رسد، می‎گوید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَكُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُكُمۡۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيۡكُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُكُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِيۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوٓاْ أَنفُسَكُم﴾ [ابراهیم: 22] «همانا خداوند به شما وعدۀ راستین و حق داد؛ و من هم به شما وعده دادم، اما خلاف وعده کردم؛ و من قدرتی بر شما نداشتم، جز اینکه شما را فرا خواندم و شما اجابت کردید. پس من را سرزنش نکنید بلکه خودتان را سرزنش کنید». info
التفاسير:

external-link copy
168 : 2

یٰۤاَیُّهَا النَّاسُ كُلُوْا مِمَّا فِی الْاَرْضِ حَلٰلًا طَیِّبًا ؗ— وَّلَا تَتَّبِعُوْا خُطُوٰتِ الشَّیْطٰنِ ؕ— اِنَّهٗ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِیْنٌ ۟

این خطاب متوجه همۀ مردم اعم از مومن و کافر است. پس خداوند برآنها منت گذاشته که آنها را فرمان داده، تا از تمام آن چه در زمین است؛ از دانه‎ها و میوه‎ها و حیوانات بخورند، به شرطی که ﴿حَلَٰلٗا﴾ استفاده از آن برای‏تان حلال باشد و آن چیز به زور گرفته نشود و مال دزدی نباشد و به‌وسیلۀ معامله‌ای حرام یا به صورت نامشروع به دست نیامده باشد. ﴿طَيِّبٗا﴾ یعنی پاکیزه باشد و ناپاک و آلوده نباشد، مانند مردار، خون، گوشت خوک و چیزهای نجس و ناپاک. این آیه بیانگر آن است که اصل در هرچیزی مباح بودن آن است؛ و اینکه خوردن و بهره بردن از آن جایز است. نیز از این آیه استنباط می‌شود که حرام بر دو نوع است: یا ذاتاً حرام است؛ که عبارت از چیز خبیث، آلوده و ناپاک است؛ یا به سبب چیزی که برآن عارض گردیده، حرام گشته است؛ و آن چیزی است که به خاطر تعلق گرفتن حق خدا یا حق بندگان به آن، حرام شده است. این آیه بیانگر آن است که خوردن به اندازه‎ای که جسم انسان را تقویت کند، واجب است و ترک کنندۀ آن، گناهکار محسوب می‌شود؛ چراکه فرمان خدا را سرپیچی کرده است. خداوند آنها را دستور داد، تا از آنچه آنان را بدان مأمور کرده و صلاح و نیکی آنها را در بردارد، پیروی کنند؛ و از پیروی کردن از گام‌های شیطان، پرهیز نمایند: ﴿خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ﴾ یعنی راه‌هایی که شیطان به در پیش گرفتن آن امر می‎کند؛ که شامل تمامی انواع گناهان، از جمله کفر و فسق و ستم می‎شود. این آیه شامل تحریم «سوائب»[«سوائب» جمع «سائبه» است و به شتری گفته می‌شود که به منظور شفا یافتن بیماری و یا پایان یافتن جنگ رها می‌شود] و «حام»[«حام» بر شتری اطلاق می‌شود که بر پشتش سوار نمی‌شوند و بر آن بار نمی‌نهند؛ و آن شتری است که ده نسل از وی متولد می‌شود] و مانند آن می‌شود؛ همچنین خوردن چیزهای حرام را نیز در بر می-گیرد. ﴿إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٌ﴾ همانا او دشمن آشکار شماست؛ یعنی دشمنی‎اش آشکار است و از فرمان دادن شما، هدفی جز فریب دادن‏تان و اینکه اهل جهنم باشید، ندارد. info
التفاسير:

external-link copy
169 : 2

اِنَّمَا یَاْمُرُكُمْ بِالسُّوْٓءِ وَالْفَحْشَآءِ وَاَنْ تَقُوْلُوْا عَلَی اللّٰهِ مَا لَا تَعْلَمُوْنَ ۟

پروردگار جل جلاله فقط به این بسنده نکرد که ما را از پیروی نمودن از گام‌های شیطان نهی کند، بلکه ما را از دشمنی او مطلع نمود، تا از وی بپرهیزیم. سپس به این نیز اکتفا نکرد و ما را به صورت مشروح از آنچه شیطان به آن فرمان می‎دهد، مطلع نمود و بیان داشت که آنچه شیطان بدان فرمان می‎دهد، زشت‎ترین و بزرگ‌ترین فسادرا در پی دارد. به همین جهت فرمود: ﴿إِنَّمَا يَأۡمُرُكُم بِٱلسُّوٓءِ﴾ همانا شیطان شما را به بدی فرمان می‎دهد و انجام دهندۀ آن را دچار شر و بدی می‎کند. و همۀ گناهان در این داخل‎اند. ﴿وَٱلۡفَحۡشَآءِ﴾ از باب عطف خاص بر عام است؛ زیرا «فحشاء» یعنی گناهانی که زشتی آنها به نهایت رسیده است، مانند زنا و نوشیدن شراب و قتل و تهمت و بخل و سایر موارد، که هر کس عقل داشته باشد، آنها را زشت می‎داند. ﴿وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾ و اینکه آنچه را نمی‌دانید به خدا نسبت دهید. نسبت دادن امورات شرعی و تقدیری به خداوند بدون علم و آگاهی، در این مورد داخل است. پس هرکس خداوند را به غیر از آنچه او خود را به آن متصف نموده است، توصیف کند؛ و یا به غیر از آنچه پیامبرش او را بدان متصف نموده است، متصف نماید؛ و یا چیزی را از خداوند نفی کند که آن را برای خود ثابت کرده است؛ و یا چیزی را برای خداوند ثابت نماید که آن را از خویشتن نفی کرده است؛ به راستی که بدون علم به خداوند چیزهایی نسبت داده و در مورد او بدون شناخت و آگاهی سخن گفته است. و هرکس ادّعا کند که خداوند همتایی دارد؛ و تصور کند که با پرستش بت‎ها به خدا نزدیک می‎شود؛ بی‎گمان بدون علم در مورد خداوند سخن گفته است. و هرکس بگوید خداوند فلان چیز را حلال نموده و فلان چیز را حرام کرده است؛ یا به فلان چیز دستور داده و از فلان چیز نهی کرده است؛ و بدون آگاهی این چیزها را بگوید؛ همانا او بدون علم بر خداوند سخن بسته است. و هرکس بگوید خداوند این نوع از مخلوقات را به خاطر فلان علت آفریده است و برای اثبات سخن خود دلیلی نداشته باشد، به راستی که بدون علم چیزهایی را به خداوند نسبت داده است. و بزرگ‌ترین دروغی که، به خداوند نسبت داده می‌شود این است که کلام خدا و پیامبر طبق مفاهیمی تفسیر شود که گروهی از گمراهان آن مفاهیم را مصطلح کرده‎اند، سپس گفته شود: منظور خدا از کلامش همین بوده است. پس نسبت دادن سخن به خداوند بدون علم، از بزرگ‌ترین و جامع‌ترین امور حرام و منحرف‌ترین راه شیطان است. این است راه‌های شیطان که او و لشکریانش مردم را به سوی آن فرا می‎خوانند. آری! آنان برای گمراه کردن خلق، هر مکر و فریبی که در توان دارند، مبذول می‎دارند. اما خداوند متعال به عدل، نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان می‎دهد و از زشتی و منکر و تجاوز نهی می‎کند. پس انسان باید فکر کند و بنگرد که با کدام‌یک از این دو دعوتگر همراه است؟ آیا از دعوت خداوند پیروی می‎کند که خیر و سعادت دنیا و آخرت او را می‎خواهد؟ خداوندی که رستگاری کامل، در اطاعت اوست و موفقیت آن است که آدمی در خدمت او باشد. و همۀ سودها در معامله کردن با خداوندی است که نعمت‎های ظاهری و باطنی را به انسان ارزانی داشته است؛ خداوندی که جز به خیر و خوبی فرمان نمی‎دهد و جز از شر و بدی نهی نمی‎کند. یا اینکه از شیطان، که دشمن انسان است و او را به بدی فرا می‎خواند و برای هلاک کردن او در دنیا و آخرت تلاش می‎کند، پیروی می‎نماید؟! شیطانی که شر مطلق در اطاعت از اوست و زیان کامل در ولایت و دوستی او. شیطانی که جز به بدی فرمان نمی‎دهد و جز از خوبی نهی نمی‎کند. info
التفاسير: