የቅዱስ ቁርዓን ይዘት ትርጉም - የፋርስኛ ትርጉም ‐ ተፍሲረ አስሰዕዲ

የገፅ ቁጥር:close

external-link copy
12 : 7

قَالَ مَا مَنَعَكَ اَلَّا تَسْجُدَ اِذْ اَمَرْتُكَ ؕ— قَالَ اَنَا خَیْرٌ مِّنْهُ ۚ— خَلَقْتَنِیْ مِنْ نَّارٍ وَّخَلَقْتَهٗ مِنْ طِیْنٍ ۟

پس خداوند او را بر این کار سرزنش نمود و فرمود: ﴿قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسۡجُدَ﴾ چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنی برای کسی که من با دو دست خود آفریده‌ام؟! یعنی او را شرافت دادم، و با این فضیلت، او را برتری بخشیدم به‌گونه‌ای که کسی دیگر این فضیلت را ندارد. وتو از فرمانم سرپیچی نموده، و در مورد دستورم سهل انگاری کردی! ﴿قَالَ﴾ شیطان در حالی که با پروردگارش معارضه می‌کرد، گفت: ﴿أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ﴾ من از او بهتر هستم. سپس برای اثبات این ادعای باطل، دلیل آورد و گفت: ﴿خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ﴾ مرا از آتش آفریده‌ای و او را از خاک، و این اقتضا می‌کند که آن‌که از آتش آفریده شده ازآنچه از خاک آفریده شده است، بهتر باشد؛ چون آتش بر بالای خاک قرار می‌گیرد. و این قیاس از چند جهت فاسد و باطل است: 1- این قیاس در مقابل دستور خدا -به سجده کردن- انجام شد؛ و قیاس وقتی که با نص معارض و مخالف باشد، قیاس باطلی است. چون منظور از قیاس این است حکمی که در مورد آن نصّی نیامده است، با اموری که در مورد آن نصّ وارد شده است، نزدیک شود و تابع آن قرار گیرد. اما قیاسی که با نصّ مخالفت کند، و معتبر دانسته شدن آن، منجر به لغو شدن نصی گردد، چنین قیاسی از زشت‌ترین قیاس‌هاست. 2- شیطان گفت: ﴿أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ﴾ من از او بهتر هستم. وهمین گفته، برای نقص و کمبودِ ابلیس پلید کافی است؛ چون او، نقص و کمبود خود را، با خود پسندی و تکبر و سخن گفتن در مورد خدا ـ آن هم بدون علم و آگاهی ـ اثبات نمود. و چه کمبودی بزرگ‌تر از این وجود دارد؟! 3- شیطان، در برتر قرار دادن آتش بر خاک، دروغ گفت؛ زیرا در مادۀ خاک، فروتنی و سکون و متانت وجود دارد، و برکت‌های زمین از قبیل: درختان و انواع گیاهان گوناگون از خاک می‌رویند، اما آتش صفت سبکی و شتابزدگی و سوزندگی دارد. بنابراین وقتی که ابلیس از فرمان خدا سرپیچی کرد، از مقام والای خود به پایین ترین جایگاه سقوط نمود info
التفاسير:

external-link copy
13 : 7

قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَكُوْنُ لَكَ اَنْ تَتَكَبَّرَ فِیْهَا فَاخْرُجْ اِنَّكَ مِنَ الصّٰغِرِیْنَ ۟

و خداوند به او فرمود: ﴿فَٱهۡبِطۡ مِنۡهَا﴾ از بهشت فرو شو، ﴿فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا﴾ تو حق نداری در آن تکبر کنی، چون بهشت سرای پاکان است و شایستۀ پلیدترین و بدترین خلق خدا نیست. ﴿فَٱخۡرُجۡ إِنَّكَ مِنَ ٱلصَّٰغِرِينَ﴾ پس بیرون برو، تو از ذلیل‌شدگان و خوارشدگان هستی. و این، کیفر تکبر و خودپسندی او بود. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 7

قَالَ اَنْظِرْنِیْۤ اِلٰی یَوْمِ یُبْعَثُوْنَ ۟

بنابراین هنگامی که ابلیس، دشمنی با خدا و با آدم و فرزندانشان را اعلام کرد، از خداوند خواست که او را تا روز رستاخیز مهلت بدهد تا بتواند فرزندان آدم را هرچه بیشتر گمراه سازد. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 7

قَالَ اِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِیْنَ ۟

از آنجا که حکمت الهی اقتضا می‌کند بندگان را مورد آزمایش قرار دهد، و راستگو از دروغگو، و کسی که از خدا اطاعت می‌کند از کسی که از دشمن خدا تبعیت می‌نماید، مشخص گردد، خواستۀ او را پذیرفت و فرمود: ﴿ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ﴾ تو از مهلت یافتگانی. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 7

قَالَ فَبِمَاۤ اَغْوَیْتَنِیْ لَاَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیْمَ ۟ۙ

شیطان وقتی از رحمت خدا ناامید شد، گفت: ﴿فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ صِرَٰطَكَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ﴾ به سبب اینکه مرا گمراه ساختی، بر سر راه راست تو به کمین مردم می‌نشینم؛ یعنی همواره بر سر راه راست تو خواهم بود، و نهایت تلاش خود را مبذول می‌دارم، تا مردم را از در پیش گرفتن راه تو باز ‌دارم. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 7

ثُمَّ لَاٰتِیَنَّهُمْ مِّنْ بَیْنِ اَیْدِیْهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ اَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَآىِٕلِهِمْ ؕ— وَلَا تَجِدُ اَكْثَرَهُمْ شٰكِرِیْنَ ۟

﴿ثُمَّ لَأٓتِيَنَّهُم مِّنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ وَعَنۡ أَيۡمَٰنِهِمۡ وَعَن شَمَآئِلِهِمۡ﴾ سپس از همۀ جهات و اطراف بر آنها حمله‌ور خواهم شد، و از هر راهی که بتوانم به پاره ای از اهدافم دست یابم، استفاده خواهم کرد. و از آنجا که شیطانِ خبیث می‌دانست که آنها ناتوان‌اند، و غفلت بر بسیاری از آنها غالب است، و برای گمراه کردن آنها تصمیم قطعی داشت، گمان برد و گمانش راست درآمد، و گفت: ﴿وَلَا تَجِدُ أَكۡثَرَهُمۡ شَٰكِرِينَ﴾ و بیشتر آنها را سپاسگزار نخواهی یافت؛ زیرا به جای آوردن شکر یکی از نشانه‌های پیمودن راه راست است. و او می‌خواست آنان را از راه راست باز دارد، و شکر خدا را به جای نیاورند. خداوند متعال فرموده است: ﴿ إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ﴾ همانا شیطان گروهش را فرا می‌خواند، تا از اهل دوزخ شوند. و خداوند ما را از آنچه که شیطان گفته، و بر انجام آن تصمیم قطعی گرفته است، آگاه کرد تا خود را برای مقابلۀ با دشمن آماده کنیم، و با شناخت راهی که شیطان از آن می‌آید و روزنه‌هایی که از آن به انسان راه پیدا می‌کند، از وی پرهیز کنیم. پس خداوند با این کار بزرگ‌ترین منّت را بر ما نهاده، و بزرگ‌ترین نعمت را به ما داده است. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 7

قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُوْمًا مَّدْحُوْرًا ؕ— لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَاَمْلَـَٔنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ اَجْمَعِیْنَ ۟

وقتی که شیطان چنین گفت، خداوند فرمود: ﴿ٱخۡرُجۡ مِنۡهَا﴾ با حقارت و ذلت ازاینجا بیرون برو، نه بااحترام واکرام، بلکه ﴿مَذۡءُومٗا﴾ ذلیل و خوار و نکوهیده، ﴿مَّدۡحُورٗا﴾ و طرد شده، و رانده شده از خدا. و از رحمت او و از هر خوبی بری شو.﴿لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمۡ أَجۡمَعِينَ﴾ بی‌گمان جهنم را از تو و از هرکس از آنان که از تو پیروی کند، پر می‌سازم. و این سوگند خداست که جهنم، جایگاه و سرای گناهکاران می‌باشد و آن را از شیاطین و انسان‌ها و جن‌هایی که از او پیروی می‌کنند، پر می‌سازد. info
التفاسير:

external-link copy
19 : 7

وَیٰۤاٰدَمُ اسْكُنْ اَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُوْنَا مِنَ الظّٰلِمِیْنَ ۟

سپس خداوند آدم را از شر شیطان برحذرداشت و فرمود: ﴿وَيَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ﴾ و ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید؛ یعنی خداوند متعال آدم و همسرش -حوا- را که به وی ارزانی داده بود تا در کنار او آرامش یابد، دستور داد تا از هرکجای بهشت که می‌خواهند بخورند، و هرگونه که می‌خواهند، در بهشت بهره‌مند شوند، اما خداوند برای آنها درختی را مشخص کرد و آنها را از خوردن آن نهی فرمود، و خداوند بهتر می‌داند که چه درختی بوده است، و در تعیین کردن آن برای ما فایده‌ای نیست. و خداوند خوردن آن درخت را بر آن دو حرام کرد، به دلیل اینکه فرمود: ﴿فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ پس، از ستمکاران می‌شوید. info
التفاسير:

external-link copy
20 : 7

فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطٰنُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وٗرِیَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْاٰتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهٰىكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هٰذِهِ الشَّجَرَةِ اِلَّاۤ اَنْ تَكُوْنَا مَلَكَیْنِ اَوْ تَكُوْنَا مِنَ الْخٰلِدِیْنَ ۟

آدم و حوا همواره از دستور خدا اطاعت می‌کردند تا اینکه شیطان به وسیلۀ فریب و مکرش در آنها نفوذ کرد، و وسوسه‌ای در دل آنها ایجاد نمود و آنان را فریب داد و گفت: ﴿مَا نَهَىٰكُمَا رَبُّكُمَا عَنۡ هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةِ إِلَّآ أَن تَكُونَا مَلَكَيۡنِ﴾ پروردگارتان شما را از این درخت بازنداشته است، مگر به خاطر اینکه [مبادا] دو فرشته شوید؛ یعنی از جنس فرشتگان شوید. ﴿أَوۡ تَكُونَا مِنَ ٱلۡخَٰلِدِينَ﴾ یا اینکه [مبادا] از جاودانگان شوید. همان طور که در آیه‌ای دیگر گفته است: ﴿هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَمُلۡكٖ لَّا يَبۡلَىٰ﴾ آیا تو را به درخت جاودانگی و سلطنت وملکی که تمام نمی‌شود، راهنمایی کنم؟ info
التفاسير:

external-link copy
21 : 7

وَقَاسَمَهُمَاۤ اِنِّیْ لَكُمَا لَمِنَ النّٰصِحِیْنَ ۟ۙ

و با گفتن این سخن، برای آدم و حوا سوگند خورد که، ﴿إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ﴾ من از زمرۀ خیرخواهان شما هستم که این سخنان را به شما گفتم. آدم و حوا با این چیزها فریب خوردند و در این حالت شهوت بر عقل غالب آمد. info
التفاسير:

external-link copy
22 : 7

فَدَلّٰىهُمَا بِغُرُوْرٍ ۚ— فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْاٰتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفٰنِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَّرَقِ الْجَنَّةِ ؕ— وَنَادٰىهُمَا رَبُّهُمَاۤ اَلَمْ اَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَاَقُلْ لَّكُمَاۤ اِنَّ الشَّیْطٰنَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِیْنٌ ۟

﴿فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖ﴾ و شیطان آنها را از مقام والایشان که دوری از گناهان بود، فرود آورد، و به وادی آلوده شدن به پلیدی‌های گناه درانداخت. پس آن دو اقدام به خوردن میوۀ آن درخت کردند. ﴿فَلَمَّا ذَاقَا ٱلشَّجَرَةَ بَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا﴾ وقتی از [میوۀ] درخت چشیدند، عورتشان آشکار شد؛ یعنی عورت هر یک که پوشیده و پنهان بود، نمایان شد. پس لخت شدن درون از لباسِ پرهیزگاری، در لباسِ ظاهر اثر کرد و لباس بیرون و درون، بیرون آمد و عورت‌هایشان آشکار گردید و شرمنده شدند، و شروع به چسباندن برگ‌های درختان بهشت به شرمگاه‌هایشان کردند، تا این‌گونه خود را بپوشانند. ﴿وَنَادَىٰهُمَا رَبُّهُمَآ﴾ و در این حالت خداوند آنان را ندا داد و در قالب توبیخ و سرزنش فرمود: ﴿أَلَمۡ أَنۡهَكُمَا عَن تِلۡكُمَا ٱلشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَآ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ لَكُمَا عَدُوّٞ مُّبِينٞ﴾ آیا شما را از خوردن این درخت بازنداشته بودم، و به شما نگفتم که شیطان برایتان دشمنی آشکار است؟ پس چرا آنچه را که از آن نهی شده بودید، مرتکب شدید و از دشمن خود اطاعت کردید؟! info
التفاسير: