የቅዱስ ቁርዓን ይዘት ትርጉም - የፋርስኛ ትርጉም ‐ ተፍሲረ አስሰዕዲ

የገፅ ቁጥር:close

external-link copy
150 : 7

وَلَمَّا رَجَعَ مُوْسٰۤی اِلٰی قَوْمِهٖ غَضْبَانَ اَسِفًا ۙ— قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُوْنِیْ مِنْ بَعْدِیْ ۚ— اَعَجِلْتُمْ اَمْرَ رَبِّكُمْ ۚ— وَاَلْقَی الْاَلْوَاحَ وَاَخَذَ بِرَاْسِ اَخِیْهِ یَجُرُّهٗۤ اِلَیْهِ ؕ— قَالَ ابْنَ اُمَّ اِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُوْنِیْ وَكَادُوْا یَقْتُلُوْنَنِیْ ۖؗ— فَلَا تُشْمِتْ بِیَ الْاَعْدَآءَ وَلَا تَجْعَلْنِیْ مَعَ الْقَوْمِ الظّٰلِمِیْنَ ۟

﴿وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗا﴾ و هنگامی که موسی به همراه قومش خشمگین برگشت؛ یعنی خشم و ناراحتی تمام وجود او را در برگرفته بود، چون غیرتش به جوش آمده، و کاملاً خیرخواه و دلسوز آنها بود. ﴿قَالَ بِئۡسَمَا خَلَفۡتُمُونِي مِنۢ بَعۡدِيٓ﴾ گفت: بعد از من چه بد جانشینی برای من بودید! یعنی چه بد حالتی است آن حالتی که بعد از رفتن من از نزد شما، به جانشینی من پرداختید؛ چرا که آن حالت، مقتضی هلاکت و شقاوت ابدی است! ﴿أَعَجِلۡتُمۡ أَمۡرَ رَبِّكُمۡ﴾ آیا بر فرمان پروردگارتان شتاب ورزیدید که شما را به فرو فرستادن کتاب وعده داده است؟! ولی شما با نظر فاسدتان، به این خصلت و عادت زشت روی آوردید. ﴿وَأَلۡقَى ٱلۡأَلۡوَاحَ﴾ از شدت خشم، الواح را پرت کرد، ﴿وَأَخَذَ بِرَأۡسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُۥٓ إِلَيۡهِ﴾ و سر و ریش برادرش هارون را گرفت و آن را به سوی خود کشید و به او گفت: ﴿ مَا مَنَعَكَ إِذۡ رَأَيۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ أَلَّا تَتَّبِعَنِۖ أَفَعَصَيۡتَ أَمۡرِي﴾ چه چیز تو را بازداشت، وقتی که آنها را دیدی گمراه شدند، از من پیروی نکنی؟ آیا از دستور من سرپیچی‌کردی که به تو فرمان دادم: ﴿ٱخۡلُفۡنِي فِي قَوۡمِي وَأَصۡلِحۡ وَلَا تَتَّبِعۡ سَبِيلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾ در میان قومم جانشین من باش، و [آنان‌را] اصلاح کن، و از راه فسادکنندگان پیروی مکن؟ ﴿قَالَ يَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡيَتِي وَلَا بِرَأۡسِيٓۖ إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَيۡنَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَلَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِي﴾ گفت: ای پسر مادرم! سر و ریش من را نگیر، من ترسیدم که تو بگویی: «میان بنی‌اسرائیل تفرقه انداخته و گفتۀ مرا رعایت نکردی.» و در اینجا ﴿قَالَ﴾ گفت: ﴿ٱبۡنَ أُمَّ﴾ پسر مادرم. و این برانگیختن مهربانی و شفقت برادرش است که تنها از مادر نام می‌برد، وگرنه موسی برادر تنی او است و از یک پدر و مادر هستند، ﴿إِنَّ ٱلۡقَوۡمَ ٱسۡتَضۡعَفُونِي﴾ همانا این قوم مرا تحقیر و درمانده کردند، وقتی که به آنها گفتم: ﴿يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦۖ وَإِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي﴾ ای قوم من ! همانا شما با پرستش گوساله مورد آزمایش قرارگرفته‌اید، و پروردگار شما، خداوند رحمان است.پس، از من پیروی نمایید و از دستورم اطاعت کنید. ﴿وَكَادُواْ يَقۡتُلُونَنِي﴾ و نزدیک بود مرا به قتل برسانند. پس گمان مبرکه من تقصیر و کوتاهی ورزیده‌ام، ﴿فَلَا تُشۡمِتۡ بِيَ ٱلۡأَعۡدَآءَ﴾ و با پرخاش کردن و دست‌درازی به سوی من، دشمنان را شاد مکن؛ زیرا دشمنان حریص و علاقه‌مندند که از اشتباه و لغزش من اطلاع پیدا کنند، ﴿وَلَا تَجۡعَلۡنِي مَعَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ و مرا در زمرۀ قوم ستمکار قرار مده، و همانند تعاملِ با آنان، با من معامله مکن. info
التفاسير:

external-link copy
151 : 7

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِیْ وَلِاَخِیْ وَاَدْخِلْنَا فِیْ رَحْمَتِكَ ۖؗ— وَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّٰحِمِیْنَ ۟۠

موسی علیه السلام خیال می‌کرد که برادرش مقصّر است، و شتابزده و قبل از اینکه بی‌گناهی اورا بداند، نسبت به او اقداماتی را انجام داد. اما از عمل خود پشیمان شد و گفت: ﴿ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَلِأَخِي﴾ پروردگارا! من و هارون -برادم- را بیامرز، ﴿وَأَدۡخِلۡنَا فِي رَحۡمَتِكَ﴾ و ما را در میان رحمت خود جای بده، و ما را غریق رحمت خویش بگردان؛ زیرا رحمت تو، دژ محکمی است که انسان را از همۀ بدی‌ها حفاظت می‌کند، و آنجا هر خیر و سروری یافت می‌شود. ﴿وَأَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ﴾ و تو نسبت به ما، از هر رحم‌کننده و از هر مهربانی، مهربان‌تر هستی، تو نسبت به ما از پدران و مادران و فرزندان و خود ما مهربانتر هستی. info
التفاسير:

external-link copy
152 : 7

اِنَّ الَّذِیْنَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّنْ رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِی الْحَیٰوةِ الدُّنْیَا ؕ— وَكَذٰلِكَ نَجْزِی الْمُفْتَرِیْنَ ۟

خداوند متعال با بیان حال کسانی که گوساله را پرستیدند، می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ ٱلۡعِجۡلَ﴾ کسانی‌که گوساله را به خدایی گرفتند، ﴿سَيَنَالُهُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَذِلَّةٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾ به زودی خشمی از جانب پروردگار به آنان می‌رسد، و زندگی دنیایشان را خواری فرا می‌گیرد. همان‌طور که آنان پروردگارشان را خشمگین کردند، و برای فرمان و امر وی ارزشی قایل نشدند، و به آن توهین کردند، ﴿وَكَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُفۡتَرِينَ﴾ و این‌گونه کسانی را که دروغ می‌بندند، سزا می‌دهیم. پس هرکس که به دروغ به خدا چیزی نسبت دهد و بر شریعت او دروغ بندد و چیزی را به خدا نسبت دهد که او نگفته است، بهره ای از خشم خدا و ذلت در زندگی دنیا به او خواهد رسید. و خشم خداوند به آنها رسید؛ چرا که آنها را دستور داد تا خودشان را بکشند، و اینکه خداوند جز با این کار، از آنان راضی نمی‌شود. پس برخی، برخی دیگر را کشتند؛ و این معرکه، تلفات زیادی را بر جای گذاشت، سپس خداوند توبۀ آنها را پذیرفت. info
التفاسير:

external-link copy
153 : 7

وَالَّذِیْنَ عَمِلُوا السَّیِّاٰتِ ثُمَّ تَابُوْا مِنْ بَعْدِهَا وَاٰمَنُوْۤا ؗ— اِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟

به همین‌علت خداوند حکم آنها را بیان فرمود که هم آنها و هم دیگران را شامل می‌شود. و فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِ﴾ و کسانی که کارهای بد را انجام می‌دهند، از قبیل: شرک و گناهان کبیره و صغیره، ﴿ثُمَّ تَابُواْ مِنۢ بَعۡدِهَا﴾ سپس بعد از آن توبه می‌کنند، به این صورت که بر گذشته، پشیمان شده و از آن دست می‌کشند، و تصمیم می‌گیرند که آن گناه را تکرار نکنند، ﴿وَءَامَنُوٓاْ﴾ و به خدا و به آنچه که واجب گردانده است به آن ایمان بیاورند، ایمان می‌آورند. و ایمان کامل نمی‌شود، مگر با انجام اعمال قلب و جوارح که بر ایمان مترتب است، ﴿إِنَّ رَبَّكَ مِنۢ بَعۡدِهَا﴾ همانا پروردگارت بعد از آن؛ یعنی بعد از توبه از گناهان و بازگشتن به سوی انجام عبادات، ﴿لَغَفُورٞ﴾ آمرزنده است وگناهان را می‌آمرزد، و آنها را محو می‌کند، گرچه به اندازۀ زمین باشد. ﴿رَّحِيمٞ﴾ و مهربان است و با پذیرفتن توبه و توفیق دادن بر انجام کارهای خیر، بر انسان رحم می‌نماید. info
التفاسير:

external-link copy
154 : 7

وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُّوْسَی الْغَضَبُ اَخَذَ الْاَلْوَاحَ ۖۚ— وَفِیْ نُسْخَتِهَا هُدًی وَّرَحْمَةٌ لِّلَّذِیْنَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُوْنَ ۟

﴿وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى ٱلۡغَضَبُ﴾ و هنگامی که خشم موسی فرونشست و به حالت اولیه خود بازگشت، و دانست که او در چه حالتی قرار دارد، و به کارهای مهمّ خود مشغول شد، ﴿أَخَذَ ٱلۡأَلۡوَاحَ﴾ و الواحی را که انداخته بود، برگرفت. و آن، الواح گرانقدر و ارزشمندی بود، ﴿وَفِي نُسۡخَتِهَا﴾ و نوشته‌های آن مشتمل و متضمن بر، ﴿هُدٗى وَرَحۡمَةٞ﴾ هدایت و رحمتی [فراوان] بود. در آن، هدایت از گمراهی روشن شده، و حق و باطل و کارهای خیر و شر بیان شده بود. و در آن، آدمی به نیکوترین و بهترین کارها و اخلاق و ادب راهنمایی شده بود. نیز در آن، رحمت و سعادتی بود برای کسانی که به آن عمل کنند، و رهنمودها و احکام و محتوای آن را بدانند. اما تمامی مردم، هدایت خدا و رحمت وی را نمی‌پذیرند، بلکه کسانی آن را می‌پذیرند و تسلیم آن می‌شوند که ﴿هُمۡ لِرَبِّهِمۡ يَرۡهَبُونَ﴾ از پروردگارشان می‌ترسند. و اما کسی که از خدا نمی‌ترسد و از ایستادن و قرار گرفتن در برابر او هراسی ندارد، رهنمودهای کتاب، جز سرکشی و گریز و نفرت چیزی به او نمی‌افزاید، در نتیجه حجت خدا بر او اقامه می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
155 : 7

وَاخْتَارَ مُوْسٰی قَوْمَهٗ سَبْعِیْنَ رَجُلًا لِّمِیْقَاتِنَا ۚ— فَلَمَّاۤ اَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ اَهْلَكْتَهُمْ مِّنْ قَبْلُ وَاِیَّایَ ؕ— اَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَآءُ مِنَّا ۚ— اِنْ هِیَ اِلَّا فِتْنَتُكَ ؕ— تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَآءُ وَتَهْدِیْ مَنْ تَشَآءُ ؕ— اَنْتَ وَلِیُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَاَنْتَ خَیْرُ الْغٰفِرِیْنَ ۟

﴿وَ﴾ هنگامی که بنی‌اسرائیل توبه کردند و به عقل آمدند، ﴿وَٱخۡتَارَ مُوسَىٰ قَوۡمَهُۥ سَبۡعِينَ رَجُلٗا لِّمِيقَٰتِنَا﴾ موسی از میان بهترینِ آنان، هفتاد مرد را برگزید، تا برای قوم خود پیش پروردگارشان معذرت خواهی کنند، و خداوند به آنها وعدۀ دیدار داد که در آن حاضر شوند. پس هنگامی که حاضر شدند، گفتند: ﴿أَرِنَا ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ﴾ ای موسی! خدا را آشکارا به ما نشان بده. پس جرأت بزرگی بر خدا کردند و نسبت به وی بی‌ادبی نمودند. بنابراین ﴿أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ﴾ زمین لرزه، آنها را فروگرفت وبیهوش افتادند و هلاک شدند. و موسی به زاری و دعا پرداخت و فرمود: ﴿رَبِّ لَوۡ شِئۡتَ أَهۡلَكۡتَهُم مِّن قَبۡلُ وَإِيَّٰيَ﴾ پروردگارا! اگر تو می‌خواستی، می‌توانستی من و آنان را هلاک و نابود کنی، پیش از اینکه حاضر شوند و برای قوم خود عذر بخواهند. پس آنان ستمکار شدند. ﴿أَتُهۡلِكُنَا بِمَا فَعَلَ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَّآ﴾ آیا ما را به خاطر کاری که بی‌خردانمان انجام داده‌اند، هلاک می‌کنی؟ پس موسی به درگاه خدا زاری کرد و عذر خواست و فرمود: کسانی که نسبت به خدا جسارت کرده‌اند، دارای عقل کاملی نبودند تا آنان را ازآنچه گفتند و انجام دادند، باز دارد؛ و همانا آنان دچار فتنه‌ای شده‌اند که آدمی را در خطر می‌اندازد و ترس آن را دارد که دینش را از بین ببرد. پس گفت: ﴿إِنۡ هِيَ إِلَّا فِتۡنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَآءُ وَتَهۡدِي مَن تَشَآءُۖ أَنتَ وَلِيُّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَاۖ وَأَنتَ خَيۡرُ ٱلۡغَٰفِرِينَ﴾ این، جز آزمایش تو نیست؛ با آن هر کس را که بخواهی، گمراه؛ و هرکس را که بخواهی، هدایت می‌کنی؛ تو سرپرست ما هستی؛ پس ما را بیامرز و بر ما رحم فرما و تو بهترین آمرزندگان هستی؛ یعنی تو بهترین آمرزنده و مهربان‌ترین مهربانان و بخشنده‌ترین بخشندگان هستی. انگار موسی ـ علیه الصلاة و السلام ـ می‌فرماید: نخستین هدف ما، پایبندی به طاعت تو و ایمانِ به تو است؛ و هرکس که عقل و فهم داشته و از توفیق شما بهره‌مند شده باشد، همواره بر راه راست خواهد بود. و اما کسی که عقلش ضعیف است و فتنه او را در بر گرفته باشد، هر چه بخواهد، انجام می‌دهد؛ با وجود این، تو مهربان‌ترین مهربانان هستی، و بهترین آمرزندگان. پس ما را بیامرز و بر ما رحم فرما. پس از آنکه موسی علیه السلام به درگاه خداوند بزرگ راز و نیاز نمود، و از وی حاجت خواست؛ خداوند خواستۀ او را پذیرفت، و آنان را پس از مرگشان زنده گردانید، و گناهانشان را بخشید. info
التفاسير: