पवित्र कुरअानको अर्थको अनुवाद - फारसी भाषामा : तफ्सीर साअ्दी ।

رقم الصفحة:close

external-link copy
141 : 4

١لَّذِیْنَ یَتَرَبَّصُوْنَ بِكُمْ ۚ— فَاِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللّٰهِ قَالُوْۤا اَلَمْ نَكُنْ مَّعَكُمْ ۖؗ— وَاِنْ كَانَ لِلْكٰفِرِیْنَ نَصِیْبٌ ۙ— قَالُوْۤا اَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِّنَ الْمُؤْمِنِیْنَ ؕ— فَاللّٰهُ یَحْكُمُ بَیْنَكُمْ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ ؕ— وَلَنْ یَّجْعَلَ اللّٰهُ لِلْكٰفِرِیْنَ عَلَی الْمُؤْمِنِیْنَ سَبِیْلًا ۟۠

سپس دوستی منافقان با کافران، و دشمنی آنان را با مؤمنان، بیان نمود و فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمۡ﴾ همانان که منتظرند تا به شما خیر یا شری نایل آید، و آنها برحسب نفاقشان برای هر حالتی، جوابی آماده کرده‌اند. ﴿فَإِن كَانَ لَكُمۡ فَتۡحٞ مِّنَ ٱللَّهِ قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡ﴾ پس اگر از جانب خدا، پیروزی نصیب شما گردد، می‌گویند: مگر ما با شما نبودیم؟ پس آنها اظهار می‌کنند که در ظاهر و باطن با مؤمنان هستند تا از عیب‌جویی و سرزنش و طعنه در امان بمانند، و در تقسیم غنایم با مؤمنان شریک شوند، و از طریق مؤمنان پیروزی و موفقیت را به دست آورند. ﴿وَإِن كَانَ لِلۡكَٰفِرِينَ نَصِيبٞ﴾ و اگر کافران بهره‌ای داشته باشند. نفرمود: اگر پیروز شوند؛ زیرا کافران به چنین پیروزیی دست نمی‌یابند که سر آغازی برای پیروزی همیشگی آنان باشد، بلکه تنها چیزی که عاید آنان می‌شود، بهره‌ای ناپایدار است، و این بر اساس حکمتی از جانب پروردگار می‌باشد. پس وقتی که کافران بهره‌ای ببرند، ﴿قَالُوٓاْ أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَيۡكُمۡ﴾ به آنها می‌گویند: مگر ما نبودیم که می‌توانستیم بر شما چیره شویم؟﴿وَنَمۡنَعۡكُم مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ مگر ما نبودیم که شما را در برابر مؤمنان حمایت می‌کردیم؟ یعنی آنان نزد کافران چنان وانمود می‌کردند که: از ضربه زدن به شما امتناع ورزیدیم در حالی که توانایی انجام آن کار را داشتیم. و شما را در مقابل مؤمنان حمایت نمودیم به گونه‌ای که در مسیر نابودی آنان گام بر‌داشتیم، و آنها را نسبت به جنگ با شما بی‌علاقه و رغبت گرداندیم، و دشمنان را علیه آنان یاری نمودیم و... ﴿فَٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾ پس خداوند روز قیامت در میان شما داوری کرده، و به مؤمنانی که در ظاهر و باطن مؤمن بوده‌اند بهشت عطا می‌کند، و مردان و زنان منافق و مشرک را عذاب می‌دهد. ﴿وَلَن يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لِلۡكَٰفِرِينَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ سَبِيلًا﴾ و هرگز خداوند کافران را بر مؤمنان مسلط و چیره نمی‌گرداند، بلکه همواره گروهی از مؤمنان که بر حق می‌باشند، پیروز هستند. و هر کس با آنها مخالفت ورزد و درصدد خوار کردنشان برآید، زیانی به آنان نمی‌رساند. و خداوند همواره اسباب پیروزی را برای مؤمنان فراهم می‌کند، و سلطۀ کافران را بر آنها نمی‌پذیرد، و این امری عیان و مشهود است. حتی برخی از مسلمین که گروه‌های کافر بر آنها فرمانروایی می‌کنند، حقوقشان محترم شمرده شده و به دینشان تعرض نمی‌کنند، و مسلمین نزد آنها حقیر و خوار نیستند، بلکه از احترام و عزّت کامل برخوردارند. پس خداوند را در ظاهر و باطن و اول و آخر سپاس می‌گوئیم. info
التفاسير:

external-link copy
142 : 4

اِنَّ الْمُنٰفِقِیْنَ یُخٰدِعُوْنَ اللّٰهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ ۚ— وَاِذَا قَامُوْۤا اِلَی الصَّلٰوةِ قَامُوْا كُسَالٰی ۙ— یُرَآءُوْنَ النَّاسَ وَلَا یَذْكُرُوْنَ اللّٰهَ اِلَّا قَلِیْلًا ۟ؗۙ

خداوند از صفات زشت و نشانه‌های بد منافقان خبر داده و می‌فرماید: شیوۀ منافقان، فریب دادن خداست. و این بدان سبب است که آنان به ایمان تظاهر کردند و کفر را پنهان داشتند، و چنان پنداشتند که این کار بر خدا مخفی می‌ماند و آن را نمی‌داند و آن را برای بندگانش آشکار نمی‌سازد، حال آنکه خداوند فریب‌دهندۀ آنان است. پس برخورداری از چنین حالتی و ادامه دادن آن، به مثابه‌ی گول زدن خودشان است. وچه فریب خورده است کسی که تلاشی‌را انجام ‌دهد، اما سرانجام به خواری و ذلت و محرومیت دچار ‌گردد! و این کار بر بی‌خردی چنین شخصی دلالت می‌نماید؛ زیرا او گناه را انجام می‌دهد، ولی آن‌را نیکو می‌بیند وعین خردمندی و هوشیاری می‌پندارد. خدایا! جهالت و خواری چه بلای بزرگی است! از جمله مواردی که خداوند می‌خواهد آنان‌را در قیامت فریب دهد این است: ﴿يَوۡمَ يَقُولُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ وَٱلۡمُنَٰفِقَٰتُ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱنظُرُونَا نَقۡتَبِسۡ مِن نُّورِكُمۡ قِيلَ ٱرۡجِعُواْ وَرَآءَكُمۡ فَٱلۡتَمِسُواْ نُورٗاۖ فَضُرِبَ بَيۡنَهُم بِسُورٖ لَّهُۥ بَابُۢ بَاطِنُهُۥ فِيهِ ٱلرَّحۡمَةُ وَظَٰهِرُهُۥ مِن قِبَلِهِ ٱلۡعَذَابُ﴾١٣﴿يُنَادُونَهُمۡ أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡ﴾روزی که زنان و مردان منافق به مؤمنان می‌گویند: «به ما بنگرید، تا از روشنایی و نورتان برای خود اندکی برگیریم»، [به آنان] گفته می‌شود: «به پشت سرتان برگردید، و نوری‌را بجوئید»، پس آنگاه میان آنها و مؤمنان دیواری زده می‌شود که دروازه‌ای دارد؛ داخلش رحمت و ظاهرش عذاب است، منافقان آنان‌را صدا می‌زنند: «آیا ما با شما نبودیم؟» از جمله صفت‌های منافقان این است که ﴿وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ﴾ هرگاه به نماز ایستند، که بزرگ‌ترین عبادت عملی است،﴿قَامُواْ كُسَالَىٰ﴾ با سستی و تنبلی به نماز می‌ایستند، و آن‌را بر خود سخت و دشوار می‌بینند، ودر انجام آن احساس خستگی و رنج می‌کنند. تنبلی و سستی آنان بدان خاطر است که دل‌هایشان به نماز علاقه ندارد. و اگر دل‌های آنان از علاقه به خدا وآنچه نزد خداست و از ایمان تهی نبود، تنبلی و سستی به آنان روی نمی‌آورد. ﴿يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ﴾ باطن و اندرون ریاکارانه‌ای دارند، و فقط به خاطر «ریا» کاری را انجام می‌دهند، وهدفشان از انجام اعمال این است که مردم آنها را ببینند و آنهارا احترام کنند. آنها اعمال‌را مخلصانه برای خدا انجام نمی‌دهند. بنابراین ﴿وَلَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا﴾ خدارا جز اندکی یاد نمی‌کنند؛ زیرا دل‌هایشان سرشار از ریا است، و جز مؤمنی که قلبش سرشار از محبت خداست، و شکوه و عظمت الهی تمامی دلش‌را فرا گرفته است، نمی‌تواند خدارا یاد کند و برآن پایدار باشد. info
التفاسير:

external-link copy
143 : 4

مُّذَبْذَبِیْنَ بَیْنَ ذٰلِكَ ۖۗ— لَاۤ اِلٰی هٰۤؤُلَآءِ وَلَاۤ اِلٰی هٰۤؤُلَآءِ ؕ— وَمَنْ یُّضْلِلِ اللّٰهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهٗ سَبِیْلًا ۟

﴿مُّذَبۡذَبِينَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ لَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ وَلَآ إِلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ﴾ میان مؤمنان و کافران سرگشته و حیران‌اند، پس ظاهر و باطنشان ـ همزمان ـ نه با مؤمنان است و نه با مشرکان؛ چرا که در باطن با کافران هستند و در ظاهر با مؤمنان، و این بزرگ‌ترین حد گمراهی است. بنابراین فرمود: ﴿وَمَن يُضۡلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِيلٗا﴾ و خدا هرکس را که گمراه کند، راهی برای هدایتش و وسیله‌ای برای رهایی‌اش از گمراهی نخواهی یافت؛ زیرا درِ رحمت به روی او بسته شده، و عذاب او را فرا گرفته است. بیان این صفات مذموم و زشت بر این دلالت می‌نماید که مؤمنان به ضد آن؛ یعنی به راستگویی و اخلاصِ در ظاهر و باطن متصف هستند، و در نماز و عبادات و ذکر خدا با نشاط و سرِحال می‌باشند و خداوند آنها را هدایت نموده و به در پیش گرفتن راه راست موفق می‌گرداند. پس فرد خردمند باید این دو مسیررا بر خود عرضه نماید، و هرکدام‌را که برایش بهتر است برگزیند. info
التفاسير:

external-link copy
144 : 4

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا لَا تَتَّخِذُوا الْكٰفِرِیْنَ اَوْلِیَآءَ مِنْ دُوْنِ الْمُؤْمِنِیْنَ ؕ— اَتُرِیْدُوْنَ اَنْ تَجْعَلُوْا لِلّٰهِ عَلَیْكُمْ سُلْطٰنًا مُّبِیْنًا ۟

خداوند متعال بیان داشت که یکی از صفت‌های منافقان این است که کافران را به جای مؤمنان به دوستی می‌گیرند، پس بندگان مؤمنش را برحذر داشت از اینکه در این صفت به منافقان شباهت پیدا کنند؛ زیرا دوستی با کافران سبب می‌شود، ﴿أَن تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ عَلَيۡكُمۡ سُلۡطَٰنٗا مُّبِينًا﴾ تا دلیل روشنی به دست خدا بدهید که شما را عذاب بدهد. خداوند ما را از دوستی با کافران برحذر داشته و ما را از مفاسدی که دوستی با آنان دربر دارد، آگاه نموده است. پس، دوستی با کافران باعث گرفتار شدن به عذاب الهی است. و این آیه مبین آن است که خداوند هیچ کسی را قبل از اینکه حجت و دلیل بر او اقامه شود، عذاب نمی‌دهد. نیز در این آیه مسلمانان از ارتکاب گناه بر حذر داشته شده‌اند؛ زیرا کسی که گناه انجام می‌دهد، دلیل آشکاری علیه خود اقامه می‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
145 : 4

اِنَّ الْمُنٰفِقِیْنَ فِی الدَّرْكِ الْاَسْفَلِ مِنَ النَّارِ ۚ— وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیْرًا ۟ۙ

خداوند از سرانجام منافقان خبر داده و بیان می‌کند که آنها در اعماق جهنم و در پایین‌ترین طبقات عذاب و بدترین حالت‌های آن قرار دارند. پس آنها پایین‌تر از کافران به‌سر می‌برند؛ زیرا آنان در کفر ورزیدن به خدا و دشمنی کردن با پیامبرانش، با کافران مشارکت داشتند، و اضافه بر این، با مؤمنان از راه مکر و فریب و دشمنی درآمدند و در این کار شگردهای عجیب و غریبی به‌کار ‌بردند که کمتر کسی از نیّات پلید آنان اطلاع حاصل می‌کرد. آنان طوری عمل می‌کردند که احکام اسلام بر آنها جاری گردد، و خود را مستحق چیزهایی قرار می‌دادند که مستحق آن نبودند. پس با این کار سزاوار سخت ترین عذاب گردیدند. آنها هیچ نجات دهنده و یاوری نخواهند داشت که بخشی از عذاب را از آنان دور نماید. واین حکم شامل حال هرمنافقی است. info
التفاسير:

external-link copy
146 : 4

اِلَّا الَّذِیْنَ تَابُوْا وَاَصْلَحُوْا وَاعْتَصَمُوْا بِاللّٰهِ وَاَخْلَصُوْا دِیْنَهُمْ لِلّٰهِ فَاُولٰٓىِٕكَ مَعَ الْمُؤْمِنِیْنَ ؕ— وَسَوْفَ یُؤْتِ اللّٰهُ الْمُؤْمِنِیْنَ اَجْرًا عَظِیْمًا ۟

﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ﴾ مگر کسانی که خداوند به آنان توفیق داده که از گناهانشان توبه کنند.﴿وَأَصۡلَحُواْ﴾ و ظاهر و باطن خود را اصلاح کرده‌اند. ﴿وَٱعۡتَصَمُواْ بِٱللَّهِ﴾ و به دین خدا چنگ زده، و برای جلب منافع و دور کردن زیان از خود به او پناه برده‌اند. ﴿وَأَخۡلَصُواْ دِينَهُمۡ لِلَّهِ﴾ و دینشان را -که اسلام و ایمان و احسان است- برای خدا خالص نموده‌اند. پس هدف آنان از اعمال ظاهری و باطنی، جلب رضای خدا بوده و از ریا و نفاق سالم مانده‌اند. و هرکس که به این صفات متصف باشد، ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ ایشان در دنیا و برزخ و روز قیامت با مؤمنان خواهند بود. ﴿وَسَوۡفَ يُؤۡتِ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَجۡرًا عَظِيمٗا﴾ و خداوند به آنان پاداشی بزرگ خواهد داد، که ماهیّت و وسعت آن را کسی جز خدا نمی‌داند. نعمت‌هایی را به آنان می‌دهد، که هیچ چشمی آن را ندیده و هیچ گوشی آن را نشنیده و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. بنگر که خداوند چگونه اعتصام و اخلاص را به طور ویژه بیان نمود، با اینکه اعتصام و اخلاص در جملۀ ﴿وَأَصۡلَحُواْ﴾ داخل است؛ زیرا اعتصام و اخلاص، بخشی از اصلاح و خودسازی است، چون مؤمن شدیداً به توشۀ اعتصام و اخلاص نیاز دارد، به ویژه در این مقام دشوار که نفاق در دل‌ها جای گرفته است و جز با اعتصام و چنگ زدن به خدا و پناه بردن به وی و دراز کردن دست نیاز به سوی او نمی‌توان آن را از بین برد. و اخلاص کاملاً با نفاق متضاد است. پس اعتصام و اخلاص را بیان کرد چون دارای فضیلت و برتری هستند، و اعمال ظاهر و باطن به آن دو بستگی دارد، و در این مقام به شدت به این دو امر نیاز است. و بنگر که خداوند ـ وقتی که بیان نمود اینها با مؤمنان هستند ـ نفرمود: خداوند به آنان پاداش بزرگی می‌دهد، با اینکه سیاق جمله در رابطه با آنان است، بلکه فرمود: ﴿وَسَوۡفَ يُؤۡتِ ٱللَّهُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَجۡرًا عَظِيمٗا﴾ زیرا خداوند در چندین جای دیگر قرآن، این قاعده را به کار برده است، و آن اینکه هرگاه سیاق جمله در رابطه با بیان بعضی از جزئیات باشد، و خداوند بخواهد پاداش یا عذابی بر آن جزئیات مترتب سازد، پاداش یا عذابی که در بین این «جزئیات» و «جنسی که در برگیرندۀ جزئیات می‌باشد» مشترک است، همواره پاداش یا عقاب را متوجه «جنس» می‌کند نه «جزئیات»، جنسی که هم این امر جزئی و هم غیر از آن را دربر می‌گیرد. نیز تا گمان نرود که این حکم به این امر جزئی اختصاص دارد. و این از اسرار شگفت انگیز قرآن است. پس این گروه از منافقان که توبه کرده و به اصلاح خویشتن پرداخته‌اند، با مؤمنان هستند و پاداش مؤمنان به آنان هم می‌رسد. info
التفاسير:

external-link copy
147 : 4

مَا یَفْعَلُ اللّٰهُ بِعَذَابِكُمْ اِنْ شَكَرْتُمْ وَاٰمَنْتُمْ ؕ— وَكَانَ اللّٰهُ شَاكِرًا عَلِیْمًا ۟

سپس خداوند از کمالِ بی‌نیازی و گستردگی بردباری و رحمت و احسانش خبر داد و فرمود: ﴿مَّا يَفۡعَلُ ٱللَّهُ بِعَذَابِكُمۡ إِن شَكَرۡتُمۡ وَءَامَنتُمۡ﴾ خداوند چه نیازی به عذاب شما دارد، اگر شکرگزار وی باشید و ایمان بیاورید؟! و خداوند قدرشناس و داناست و به کسانی که در راه او متحمل دشواری‌های زیادی شده، و آنان‌که همواره اهل عمل هستند، پاداش بزرگ و احسان گسترده‌ای عطا می‌کند. و هر کس چیزی را به خاطر خدا رها کند، خداوند بهتر از آن را به او می‌دهد. خداوند به ظاهر و باطن شما و اعمالتان آگاه است، و اخلاص و صداقت و یا ضد آن را که در اعمالتان وجود دارد، می‌داند. و از شما می‌خواهد که توبه کنید و به سویش بازگردید. پس چنانچه به سوی او برگردید، چه نیازی به تعذیب شما دارد؟! زیرا خداوند برای تسکین خود، شما را عذاب نمی‌دهد، و از عذاب دادن شما سودی به وی نمی‌رسد. بلکه گناهکار جز به خود زیان نمی‌رساند. همان‌طورکه عمل نیک آدمی فقط به نفع اوست. و شکر؛ یعنی فروتنی دل و اعتراف و اقرار به نعمت خدا، و ستایش خدا با زبان، و فرمانبرداری از او با اعضای بدن. شکر؛ یعنی اینکه از نعمت‌های خدا، در راه نافرمانی و ارتکاب گناه استفاده نشود. info
التفاسير: