ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
45 : 6

فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِیْنَ ظَلَمُوْا ؕ— وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟

﴿فَقُطِعَ دَابِرُ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ﴾ و به‌وسیلۀ عذاب، قوم ستمگر ریشه‌کن شدند، و هیچ سبب و علتی را، برای رهایی خود نیافتند. ﴿وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است که قضا و تقدیرش، بر هلاکت تکذیب‌کنندگان جاری شد؛ زیرا با این کار، آیات و دلایل او، و اکرام و بزرگداشت دوستانش، و اهانت او به دشمنانش، و راست بودن آنچه که پیامبرانش آورده‌اند، روشن می‌گردد. info
التفاسير:

external-link copy
46 : 6

قُلْ اَرَءَیْتُمْ اِنْ اَخَذَ اللّٰهُ سَمْعَكُمْ وَاَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلٰی قُلُوْبِكُمْ مَّنْ اِلٰهٌ غَیْرُ اللّٰهِ یَاْتِیْكُمْ بِهٖ ؕ— اُنْظُرْ كَیْفَ نُصَرِّفُ الْاٰیٰتِ ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُوْنَ ۟

خداوند متعال خبر می‌دهد که همان‌طور درآفریدن و تدبیر امور یگانه است، در وحدانیت و معبود بودن نیز یگانه است. پس فرمود: ﴿قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَخَذَ ٱللَّهُ سَمۡعَكُمۡ وَأَبۡصَٰرَكُمۡ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُم﴾ بگو: به من بگویید: اگر خداوند گوش و چشم‌هایتان را بگیرد، و بر دل‌هایتان مهر بزند، و بدون گوش و چشم و عقل بمانید، ﴿مَّنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِهِ﴾ آیا معبودی جز «الله» هست که آن را به شما بازپس دهد؟ پس وقتی غیر از خدا کسی آن را به شما بر نمی‌گرداند، چرا همراه با وی کسی را پرستش می‌کنید که بر هیچ چیزی توانایی ندارد، مگر اینکه خدا آن را بخواهد؟ و این از دلایل توحید و بطلان شرک است. بنابراین فرمود: ﴿ٱنظُرۡ كَيۡفَ نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ﴾ بنگر که چگونه آیات را به شیوه‌های گوناگون بیان می‌کنیم و آن را به صورت‌های مختلف می‌آوریم، تا حق روشن شود، و راه مجرمان روشن گردد. ﴿ثُمَّ هُمۡ﴾ سپس آنان با وجود این بیان کامل، ﴿يَصۡدِفُونَ﴾ از آیات و دلایل خدا روی می‌گردانند و به آن پشت می‌کنند. info
التفاسير:

external-link copy
47 : 6

قُلْ اَرَءَیْتَكُمْ اِنْ اَتٰىكُمْ عَذَابُ اللّٰهِ بَغْتَةً اَوْ جَهْرَةً هَلْ یُهْلَكُ اِلَّا الْقَوْمُ الظّٰلِمُوْنَ ۟

﴿قُلۡ أَرَءَيۡتَكُمۡ﴾ بگو: مرا خبر دهید که، ﴿إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ بَغۡتَةً أَوۡ جَهۡرَةً﴾ اگر عذاب خدا ناگهان یا آشکارا شما را فرا گیرد؛ یعنی ناگهان عذاب خدا بیاید، یا زمانی آن فرا رسد که قبلاً مقدّماتی به چشم بخورد که بیانگر آن باشد عذاب خدا در راه است، ﴿هَلۡ يُهۡلَكُ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلظَّٰلِمُونَ﴾ آیا جز قوم ستمکار، کسی هلاک می‌شود؟ زیرا آنان به سبب ستم و مخالفتشان، مسبّبان اصلی عذاب بر خودشان شدند. پس بپرهیزید از اینکه بر ستم و ظلم ماندگار شوید؛ زیرا ستم، هلاکت همیشگی و شقاوت و بدبختی جاودانگی است. info
التفاسير:

external-link copy
48 : 6

وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِیْنَ اِلَّا مُبَشِّرِیْنَ وَمُنْذِرِیْنَ ۚ— فَمَنْ اٰمَنَ وَاَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُوْنَ ۟

خداوند چکیدۀ آنچه را که پیامبران را بدان مبعوث کرده است، بیان می‌دارد؛ و آن مژده رساندن و بیم دادن است. و این «بشارت» و «انذار» مستلزم بیان مبشِّر [پیامبران] و مبشَّر [که عدم خوف و حزن یا بهشت] می‌باشد. همچنان‌که مستلزم بیان اعمالی است که هرگاه بنده آن را انجام دهد، مژده به او می‌رسد. و نیز مستلزم بیان «منذِر» [پیامبران] و نیز «منذَر به» [که خوف و حزن یا جهنم] می‌باشد. و هم مستلزم ذکر اعمالی است که هرکس آن را انجام دهد، بیم و خطر او را فراخواهد گرفت. اما مردم بر حسب پذیرش دعوت پیامبران و عدم پذیرش آن، به دو نوع تقسیم می‌شوند: ﴿فَمَنۡ ءَامَنَ وَأَصۡلَحَ﴾ هرکس به خدا و فرشتگان و کتاب‌ها و پیامبران و روز قیامت ایمان بیاورد و ایمان و اعمال و نیت خود را اصلاح نماید، ﴿فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ﴾ پس آنان از آنچه که با آن روبه‌رو خواهند شد، ترسی ندارند.﴿وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ﴾ و [بر آنچه که در گذشته از دست داده‌اند] اندوهگین نمی‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
49 : 6

وَالَّذِیْنَ كَذَّبُوْا بِاٰیٰتِنَا یَمَسُّهُمُ الْعَذَابُ بِمَا كَانُوْا یَفْسُقُوْنَ ۟

﴿وَٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا يَمَسُّهُمُ ٱلۡعَذَابُ﴾ و کسانی که آیات ما را تکذیب می‌کنند، عذاب به آنان می‌رسد و آن را می‌چشند،﴿بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ﴾ به سبب فسقی که می‌کردند. info
التفاسير:

external-link copy
50 : 6

قُلْ لَّاۤ اَقُوْلُ لَكُمْ عِنْدِیْ خَزَآىِٕنُ اللّٰهِ وَلَاۤ اَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَاۤ اَقُوْلُ لَكُمْ اِنِّیْ مَلَكٌ ۚ— اِنْ اَتَّبِعُ اِلَّا مَا یُوْحٰۤی اِلَیَّ ؕ— قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْاَعْمٰی وَالْبَصِیْرُ ؕ— اَفَلَا تَتَفَكَّرُوْنَ ۟۠

خداوند متعال به پیامبرش  صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: به کسانی که پیشنهاد می‌کنند تا دلایل و معجزات را بیاوری، یا به شما می‌گویند: ما را دعوت می‌کنی تا همراه با خدا، تو را نیز پرستش کنیم، بگو: ﴿لَّآ أَقُولُ لَكُمۡ عِندِي خَزَآئِنُ ٱللَّهِ﴾ به شما نمی‌گویم که کلیدهای روزی و رحمت خدا در دست من است. ﴿وَلَآ أَعۡلَمُ ٱلۡغَيۡبَ﴾ و غیب نمی‌دانم؛ چرا که اینها نزد خدا هستند. پس او ذاتی است که ﴿مَّا يَفۡتَحِ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحۡمَةٖ فَلَا مُمۡسِكَ لَهَاۖ وَمَا يُمۡسِكۡ فَلَا مُرۡسِلَ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدِهِۦ﴾ هر دروازۀ رحمتی را که برای مردم بگشاید، کسی نمی‌تواند آن را ببندد، و آنچه را که مسدود ‌سازد، کسی نمی‌تواند آن را بگشاید. و تنها او به آشکار و پنهان آگاه است. ﴿عَٰلِمُ ٱلۡغَيۡبِ فَلَا يُظۡهِرُ عَلَىٰ غَيۡبِهِۦٓ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ٱرۡتَضَىٰ مِن رَّسُولٖ﴾ پس هیچ‌کس را بر غیب خود آگاه نمی‌سازد، مگر پیامبری که خدا بر گزیند و از وی راضی باشد. ﴿وَلَآ أَقُولُ لَكُمۡ إِنِّي مَلَكٌ﴾ و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ای قوی و نیرومند هستم و در هرچیزی تصرف می‌کنم، پس من بالاتر از مقامی که خداوند مرا در آن قرار داده است، ادعا نمی‌کنم. ﴿إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ﴾ این است هدف و مقصد من. بنابراین پیروی نمی کنم جز از چیزی که به سوی من وحی شده است. بنابراین خودم به آن عمل می کنم، و همۀ مردم را به پیروی از آن فرا می خوانم. پس وقتی مقام و جایگاه من شناخته شد، چرا چیزی از من می‌خواهند که من آن را ادعا نمی‌کنم؟ و آیا انسان جز آنچه دارد و در توانایی او است، بر چیزی دیگر ملزم می‌گردد؟ من شما را به سوی چیزی فرا می‌خوانم که بر من وحی می‌شود، پس چرا شما مرا در تنگنا قرار می‌دهید تا برای خود غیر از جایگاه و مقامی که دارم، ادعا کنم؟ و آیا این، جز ستم و مخالفت و سرکشی از جانب شما، چیز دیگری است؟ به منظور بیان تفاوت کسی که دعوت خدا را پذیرفته و تسلیم وحی شده است، با کسی که چنین نیست، بگو: ﴿قُلۡ هَلۡ يَسۡتَوِي ٱلۡأَعۡمَىٰ وَٱلۡبَصِيرُۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ﴾ آیا کور و بینا برابرند؟ آیا فکر نمی‌کنید؟ باشد که هر چیزی را در جایگاه آن قرار دهید، و چیزی را انتخاب کنید که رجحان و اولویت دارد. info
التفاسير:

external-link copy
51 : 6

وَاَنْذِرْ بِهِ الَّذِیْنَ یَخَافُوْنَ اَنْ یُّحْشَرُوْۤا اِلٰی رَبِّهِمْ لَیْسَ لَهُمْ مِّنْ دُوْنِهٖ وَلِیٌّ وَّلَا شَفِیْعٌ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُوْنَ ۟

این قرآن بیم‌دهندۀ همۀ مردم است، اما کسانی از آن بهره می‌برند، ﴿ٱلَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحۡشَرُوٓاْ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ﴾ که می‌ترسند در نزد پروردگارشان گرد آورده شوند. پس آنان به منتقل شدن از این دنیا به دنیای آخرت یقین دارند؛ بنابر این آنچه را که به آنان فایده می‌رساند، با خود بر می‌گیرند؛ و آنچه را که به آنان زیان می رساند، رها می‌کنند. ﴿لَيۡسَ لَهُم مِّن دُونِهِۦ﴾ آنان جز خدا، ﴿وَلِيّٞ وَلَا شَفِيعٞ﴾ هیچ یاور و شفاعت‌کننده‌ای ندارند. کسی را ندارند که یاورشان باشد؛ و آنچه را که می‌خواهند، برای آنان فراهم نماید؛ و امر ناگوار را از آنان دور کند. و کسی را ندارند که برای آنها شفاعت نماید؛ چون مردم اختیاری ندارند و کاری از دستشان ساخته نیست. ﴿لَّعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ﴾ باشد که با پیروی از دستورات خدا و پرهیز از منهیات او، پرهیزگار شوند؛ زیرا بیم دادن، موجب پرهیزگاری و یکی از اسباب آن است. info
التفاسير:

external-link copy
52 : 6

وَلَا تَطْرُدِ الَّذِیْنَ یَدْعُوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَدٰوةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیْدُوْنَ وَجْهَهٗ ؕ— مَا عَلَیْكَ مِنْ حِسَابِهِمْ مِّنْ شَیْءٍ وَّمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَیْهِمْ مِّنْ شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُوْنَ مِنَ الظّٰلِمِیْنَ ۟

﴿وَلَا تَطۡرُدِ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥ﴾ و اهل عبادت و اخلاص را، به خاطر همنشینی با دیگران از خود مران؛ آنهایی که همواره پروردگارشان را از طریقِ انجام دادن عبادت‌هایی در قالب ذکر و نماز و غیره، و از طریق فراخواندن و حاجت طلبیدن از او در بامدادان و شامگاهان فرا می‌خوانند، و با این عمل خود، رضایت و خشنودی او را طلب می‌کنند، و این کارها را خالصانه برای او انجام می‌دهند. پس اینان سزاوار رانده شدن و روی گرداندن نیستند، بلکه با آنان دوستی کن، و به خود نزدیک نما؛ چون ایشان برگزیدگان مردم هستند، گرچه فقیرند، اما درحقیقت ایشان با عزّت و بزرگوار هستند، هرچند که نزد مردم خوار و حقیر باشند. ﴿مَا عَلَيۡكَ مِنۡ حِسَابِهِم مِّن شَيۡءٖ وَمَا مِنۡ حِسَابِكَ عَلَيۡهِم مِّن شَيۡءٖ﴾ از حساب آنان چیزی بر تو نیست، و از حساب تو نیز چیزی بر آنان نیست. هریک حسابش جدا است و کار نیک و بدش برای او است. ﴿فَتَطۡرُدَهُمۡ فَتَكُونَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ اگر آنان را طرد کنی، از ستمکاران خواهی بود. پیامبر صلی الله علیه وسلم به شدت این دستور را اطاعت نمود، و از آن فرمان برد. بنابراین هرگاه مؤمنان فقیر می‌نشستند، با آنان می‌نشست، و با آنان به خوبی رفتار می‌نمود، و با آنها نرمی می‌کرد، و اخلاقش با آنها نیکو بود، و آنان را به خود نزدیک می کرد، حتی بیشتر همنشینان او صلی الله علیه وسلم از این گروه بودند. سبب نزول این آیات این بود که مردمانی از قریش و از افراد خشن و گستاخ عرب به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفتند: اگر می‌خواهی ما ایمان بیاوریم و از تو پیروی کنیم، فلان و فلان را که فقیر و بینوا هستند طرد کن؛ زیرا خجالت می‌کشیم اعراب ما را در حالی ببینند که با این فقرا همنشین هستیم. و ازآنجا که پیامبر خیلی دوست داشت آنها مسلمان شوند و از او پیروی کنند، به قلبش خطور کرد که چنین کند. بنابراین خداوند با این آیات او را مورد سرزنش قرار داد. info
التفاسير: