ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
111 : 6

وَلَوْ اَنَّنَا نَزَّلْنَاۤ اِلَیْهِمُ الْمَلٰٓىِٕكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتٰی وَحَشَرْنَا عَلَیْهِمْ كُلَّ شَیْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوْا لِیُؤْمِنُوْۤا اِلَّاۤ اَنْ یَّشَآءَ اللّٰهُ وَلٰكِنَّ اَكْثَرَهُمْ یَجْهَلُوْنَ ۟

آنها ایمان را فقط به خواست و ارادۀ خودشان معلق کرده بودند، و به خدا اعتماد و توکل نداشتند و این بزرگ‌ترین اشتباه آنان محسوب می‌شود؛ زیرا اگر معجزات بزرگی نیز از قبیل اینکه: فرشتگان نزد آنها بیایند، و بر صدق رسالت پیامبر گواهی بدهند، و مردگان با آنان سخن بگویند، و به زنده شدنِ پس از مرگ گواهی دهند، ﴿وَحَشَرۡنَا عَلَيۡهِمۡ كُلَّ شَيۡءٖ قُبُلٗا﴾ و هر چیزی را آشکارا و در برابر آنها گرد آوریم تا با آنها سخن بگویند، و آنها را به طور مستقیم مشاهده کنند، و بر صدق آنچه پیامبر آورده است گواهی دهند، باز هم اگر خداوند نخواهد، ایمان نمی‌آورند. ولی بیشترشان نادان‌اند؛ به همین جهت ایمان خود را مشروط به آمدن و آشکار شدن معجزات کرده‌اند. اما عقل و دانش حکم می‌کند که هدفِ بنده، پیروی کردن از حق باشد و آن را با در پیش گرفتن راه‌هایی که خدا بیان کرده است، بجوید و به آن عمل نماید، و در راستای پیروی کردن از اوامر خدا، از وی کمک بخواهد، و به توانایی و حرکت خود اعتماد ننماید، و دلایل و معجزاتی را که فایده‌ای برای وی در بر ندارد، طلب نکند. info
التفاسير:

external-link copy
112 : 6

وَكَذٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰطِیْنَ الْاِنْسِ وَالْجِنِّ یُوْحِیْ بَعْضُهُمْ اِلٰی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوْرًا ؕ— وَلَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوْهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُوْنَ ۟

خداوند متعال پیامبرش صلی الله علیه وسلم را دلجویی داده و می‌فرماید: همچنان‌که دشمنانی را برای تو قرار داده‌ایم که دعوتت را رد کرده و با تو مبارزه می‌نمایند، و نسبت به تو حسادت می‌ورزند؛ این سنت ما است که برای هر پیامبری که وی را به سوی مردم فرستاده‌ایم، دشمنانی از انس و جن قرار داده‌ایم، که بر خلاف آنچه آنان آورده‌اند، بپا خاسته‌اند. ﴿يُوحِي بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٖ زُخۡرُفَ ٱلۡقَوۡلِ غُرُورٗا﴾ برخی از آنان کار باطلی را که به سوی آن دعوت می‌کنند، برای برخی دیگر می‌آرایند، و سخنان آراسته را به آنان القا می‌کنند، و آن را به بهترین صورت درمی‌آورند تا بی‌خردان فریب آن را بخورند، و نادانانی که حقایق را نمی‌فهمند و مفاهیم را درک نمی‌کنند، از آن فرمان برند. این عبارت و کلام آراسته شده و بی‌اساس و فریبکارانه، مورد پسند آنها واقع می‌شود، و از آن خشنود می‌گردند، در نتیجه حق را باطل، و باطل را حق می‌دانند. info
التفاسير:

external-link copy
113 : 6

وَلِتَصْغٰۤی اِلَیْهِ اَفْـِٕدَةُ الَّذِیْنَ لَا یُؤْمِنُوْنَ بِالْاٰخِرَةِ وَلِیَرْضَوْهُ وَلِیَقْتَرِفُوْا مَا هُمْ مُّقْتَرِفُوْنَ ۟

بنابراین فرمود: ﴿وَلِتَصۡغَىٰٓ إِلَيۡهِ﴾ و تا به این سخن فریبنده و به ظاهر زیبا، تمایل پیدا کند، ﴿أَفۡ‍ِٔدَةُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ﴾ دل‌های کسانی که به روز قیامت ایمان ندارند، چون ایمان نداشتن به روز قیامت و بی‌بهره بودن از عقل و خرد، آنان را براین امر وا می‌دارد. ﴿وَلِيَرۡضَوۡهُ﴾ و تا آن را بپسندند؛ یعنی بعد از اینکه به آن تمایل پیدا کردند، از آن خشنود می‌شوند. پس نخست به آن گرایش و تمایل پیدا کرده و این کلمات آراسته شده و به ظاهر زیبا را می‌شنوند و از آن خشنود شده و آن را می‌پسندند، و در دل‌هایشان زیبا جلوه می‌کند و تبدیل به عقیده‌ای ریشه‌دار و یکی از ویژگی‌هایی آنها می‌گردد. در نتیجه مرتکب کردار و گفتارهایی زشت می‌شوند؛ یعنی کردار و رفتار دروغینی انجام می‌دهند که زادۀ این عقیدۀ زشت است. پس این است حالت فریب‌خوردگانی که از انسان‌های سرکش و شیطان صفت، و جن‌ها پیروی کرده و دعوتشان را می‌پذیرند. و اما کسانی که به روز قیامت ایمان دارند، و دارای خرد و اندیشۀ کامل و متین هستند، فریب این لفّاظی‌ها و کلمات و جملات بی‌اساس را نمی‌خورند و در چنگال این فریب‌کاری‌ها نمی‌افتند. بلکه به شناخت حقایق روی آورده و به مفاهیمی می‌نگرند که به سوی آن فرا خوانده می‌شوند. پس اگر آن مفاهیم حق باشد، آن را می‌پذیرند و تسلیم آن می‌شوند، گرچه آن مفاهیم با کلمات و عبارت‌های ناقص و غیر کامل ادا شود. و اگر آن مفاهیم باطل باشد، آن را بر پیشانی منادیِ‌اش ـ هرکه باشد ـ کوبیده و آن را رد می‌کنند، گرچه این مفاهیم در لباسی زیبا و فریبنده‌تر از ابریشم عرض اندام کند. یکی از حکمت‌های الهی در اینکه برای پیامبران، دشمنان؛ و برای باطل، یاورانی قرارداده است که به سوی آن دعوت می‌کنند، این است که بندگانش را مورد آزمایش و امتحان قرار دهد، و راستگو از دروغگو، وعاقل از نادان، و بینا از کور متمایز گردد. و ازجمله حکمت‌های او در این مورد، بیان و توضیح حق است؛ زیرا وقتی که باطل با حق به نبرد بپردازد و در برابر آن مقاومت کند، حق روشن و واضح می‌شود، و دلایل حق و شواهدی که بر راستی و حقیقت حق، و باطل بودن باطل دلالت می‌نمایند، روشن می‌گردند. واین چیزی است که رقابت کنندگان درآن به رقابت می‌پردازند. info
التفاسير:

external-link copy
114 : 6

اَفَغَیْرَ اللّٰهِ اَبْتَغِیْ حَكَمًا وَّهُوَ الَّذِیْۤ اَنْزَلَ اِلَیْكُمُ الْكِتٰبَ مُفَصَّلًا ؕ— وَالَّذِیْنَ اٰتَیْنٰهُمُ الْكِتٰبَ یَعْلَمُوْنَ اَنَّهٗ مُنَزَّلٌ مِّنْ رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُوْنَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِیْنَ ۟

ای پیامبر! بگو: ﴿أَفَغَيۡرَ ٱللَّهِ أَبۡتَغِي حَكَمٗا﴾ آیا غیر از خدا قاضی و حاکمی برگیرم که برای داوری پیش او بروم، و به اوامر و نواهی او پایبند باشم؟ همانا هر آنچه غیر از خدا است، محکوم است ‌و حاکم نیست؛ و داوری و تدبیر مردم، مشتمل بر نقص و کمبود می‌باشد. قاضی و داور، خداوند یگانه‌ایست که یکتاست، و شریکی ندارد، و آفرینش و امر در دست اوست. ﴿وَهُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ مُفَصَّلٗا﴾ و اوست که کتاب را به صورت مشروح و مفصّل بر شما نازل کرد؛ یعنی حلال و حرام و احکام شرع و اصول و فروع دین را در آن توضیح داده است، و هیچ بیان و توضیحی روشن‌تر از آن، و هیچ دلیلی بالاتر از آن وجود ندارد، و هیچ حکم و فرمانی زیباتر از حکم وی نیست، و هیچ سخنی راست‌تر از سخن وی وجود ندارد. چون احکامش دربردارندۀ حکمت و رحمت است. و پیروان کتاب‌های گذشته از قبیل یهودیان و نصارا به این اعتراف می‌کنند، ﴿يَعۡلَمُونَ أَنَّهُۥ مُنَزَّلٞ مِّن رَّبِّكَ بِٱلۡحَقِّ﴾ و می‌دانند که آن از جانب پروردگارت و به حق نازل شده است. به همین جهت اخباری که در کتاب‌های یهود و نصارا در این زمینه آمده است، متفق می‌باشد.﴿فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ﴾ بنابراین هرگز در این زمینه شک نکن و از شک‌کنندگان مباش. info
التفاسير:

external-link copy
115 : 6

وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَّعَدْلًا ؕ— لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمٰتِهٖ ۚ— وَهُوَ السَّمِیْعُ الْعَلِیْمُ ۟

[سپس مفصّل و مشروح بودن آن را بیان کرد و فرمود:] ﴿وَتَمَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدۡقٗا وَعَدۡلٗا﴾ و سخنان و فرمان پروردگارت صادقانه و دادگرانه ‌انجام پذیرفت؛ یعنی در اخبار و سخن‌هایش صادق، و در امر و نهی‌اش دادگر است. پس راست‌تر از اخبار خداوند که در این کتاب عزیز آمده است، و دادگرانه‌تر از اوامر و نواهی وی وجود ندارد. ﴿لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَٰتِهِۦ﴾ و هیچ دگرگون‌کننده‌ای برای سخنانش نیست؛ چون آن را محفاظت نموده و در بالاترین حد راستی و در اوج حقانیت قرار داده است، پس تغییر دادن آن ممکن نیست، و نمی‌توان سخنانی زیباتر از آن را پیشنهاد کرد. ﴿وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ﴾ و او همۀ صداها را علی‌رغم اختلاف زبان‌ها و تنوع نیازها می‌شنود.﴿ٱلۡعَلِيمُ﴾ و دانا وآگاه است، و دانش و آگاهی او درون‌ها و برون‌ها، پنهان و آشکار و گذشته و آینده را در برگرفته است. info
التفاسير:

external-link copy
116 : 6

وَاِنْ تُطِعْ اَكْثَرَ مَنْ فِی الْاَرْضِ یُضِلُّوْكَ عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ ؕ— اِنْ یَّتَّبِعُوْنَ اِلَّا الظَّنَّ وَاِنْ هُمْ اِلَّا یَخْرُصُوْنَ ۟

خداوند، پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم را از پیروی کردن از بیشتر مردم بازداشته و می‌فرماید: ﴿وَإِن تُطِعۡ أَكۡثَرَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾ و اگر از بیشتر کسانی که در زمین هستند پیروی کنی، تو را از راه خدا منحرف می‌سازند؛ زیرا بیشتر آنها در ادیان و اعمال و علومشان به بیراهه رفته‌اند؛ دینشان فاسد، و اعمالشان پیرو خواست‌هایشان است، و در دانش و علوم خود تحقیق نمی‌کنند، و آگاهی و علوم آنها انسان را به راه راست نمی‌رساند. بلکه از گمان خویش پیروی می‌کنند؛ گمانی که آدمی را به حق نمی‌رساند و از حق بی‌نیاز نمی‌کند. و از روی ظن و تخمین، در مورد خدا مطالب پوچ و بی‌اساسی می‌گویند، و هرکس این‌گونه باشد، شایسته است که خداوند بندگانش را از او برحذر دارد، و حالاتشان را برای آنها توصیف کند؛ زیرا این موضوع گرچه خطاب به پیامبر صلی الله علیه وسلم است، اما امتش نیز در سایر احکامی که به آن حضرت اختصاص ندارد، پیرو او هستند. info
التفاسير:

external-link copy
117 : 6

اِنَّ رَبَّكَ هُوَ اَعْلَمُ مَنْ یَّضِلُّ عَنْ سَبِیْلِهٖ ۚ— وَهُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِیْنَ ۟

و خداوند از همه راستگوتر است، و ﴿هُوَ أَعۡلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِۦۖ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ﴾ می‌داند چه کسانی از راه او منحرف می‌شوند، و او راه یافتگان و هدایت شدگان را بهتر می‌شناسد. پس بر شما مؤمنان واجب است تا اندرزها و اوامر و نواهی خدا را پیروی کنید، چون او مصالح و منافع شما را بهتر می‌داند، و از خودتان نسبت به شما مهربان‌تر است. این آیه دلالت می‌نماید که برای اثبات حقانیت حق، به کثرت پیروان آن استناد نمی‌شود، و کم بودن افرادی که راهی را در پیش گرفته‌اند دلیل بر آن نیست که آنها بر حق نیستند. بلکه واقعیت بر خلاف این است؛ زیرا اهل‌حق تعدادشان اندک، و ارزش و پاداششان نزد خدا بزرگ است. بلکه باید حق و باطل را از راه‌هایی که انسان را بدان می‌رسانند، شناخت. info
التفاسير:

external-link copy
118 : 6

فَكُلُوْا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللّٰهِ عَلَیْهِ اِنْ كُنْتُمْ بِاٰیٰتِهٖ مُؤْمِنِیْنَ ۟

خداوند متعال بندگان مؤمنش را به مقتضای ایمانشان فرمان می‌دهد که اگر مؤمن هستند، باید گوشت حلال چهار پایان و دیگر حیوانات را بخورند؛ حیواناتی که هنگام سربریدن، نام خدا بر آن برده شده است، و به حلال بودن آن اعتقاد دارند. و نباید مانند اهل جاهلیت عمل کنند، که ازجانب خودشان بسیاری از چیزهای حلال را حرام ساخته بودند، و این ناشی از گمراهی آنان بود و شیطان‌هایشان آنان را بدان سو برده بودند. پس خداوند بیان داشت که نشان و علامت مؤمنان، مخالفت با اهل جاهلیت است؛ و نباید در این عادات زشت که تغییر شریعت خدا را در بر دارد، مانند آنان باشند info
التفاسير: