ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
174 : 3

فَانْقَلَبُوْا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّٰهِ وَفَضْلٍ لَّمْ یَمْسَسْهُمْ سُوْٓءٌ ۙ— وَّاتَّبَعُوْا رِضْوَانَ اللّٰهِ ؕ— وَاللّٰهُ ذُوْ فَضْلٍ عَظِیْمٍ ۟

﴿فَٱنقَلَبُواْ﴾ پس بازگشتند، ﴿بِنِعۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ وَفَضۡلٖ لَّمۡ يَمۡسَسۡهُمۡ سُوٓءٞ﴾ و به مشرکین خبر رسید که پیامبر و یارانش برای جنگ با شما بیرون آمده‌اند، و کسانی که آن وقت در جنگ شرکت نکرده‌اند، پشیمان شده‌اند. پس خداوند ترس را در دل آنها انداخت، و به سوی مکه بازگشتند، و مؤمنان نیز با نعمت و بخششی از جانب خدا، به سوی مدینه بازگشتند؛ چرا که خداوند در این حالت به آنها توفیق داد تا از شهر بیرون بروند و به خدا تکیه و توکل نمایند، سپس خداوند به آنها پاداش یک جنگ کامل را عنایت نمود؛ زیرا آنها با فرمان بردن از پروردگار و پرهیزگاری‌شان، سزاوار پاداشی بزرگ شدند. ﴿وَٱتَّبَعُواْ رِضۡوَٰنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ ذُو فَضۡلٍ عَظِيمٍ﴾ و آنان با نعمت و بخششی از جانب خدا برگشتند، و هیچ آسیبی به آنان نرسید، و خشنودی خداوند را به دست آورند، و خداوند دارای فضلی بزرگ است. info
التفاسير:

external-link copy
175 : 3

اِنَّمَا ذٰلِكُمُ الشَّیْطٰنُ یُخَوِّفُ اَوْلِیَآءَهٗ ۪— فَلَا تَخَافُوْهُمْ وَخَافُوْنِ اِنْ كُنْتُمْ مُّؤْمِنِیْنَ ۟

سپس خداوند متعال فرمود: ﴿إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ يُخَوِّفُ أَوۡلِيَآءَهُۥ﴾ کسی که شما را از شر مشرکان ترساند و گفت: آنها علیه شما جمع شده‌اند، دعوتگری از دعوتگران شیطان بود که دوستان بی‌ایمان یا ضعیف الایمان خود را می‌ترساند. ﴿فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ﴾ بنابراین از مشرکین و دوستان شیطان نترسید؛ زیرا آنها در دست خدا قرار دارند، و جز با تقدیر الهی تصرفی نمی‌کنند. بلکه از خدا بترسید، خداوندی که دوستانش را که از او می‌ترسند و دعوتش را اجابت می‌کنند، یاری می‌دهد. در این آیه بیان شده است که انسان فقط باید از خدای یگانه بترسد، و ترس از خدا، از لوازم ایمان است. پس هر اندازه که بنده ایمان داشته باشد، به همان اندازه از خدا می‌ترسد. ترسِ پسندیده، همان است که بنده را از ارتکاب آنچه خدا حرام نموده است، باز دارد. info
التفاسير:

external-link copy
176 : 3

وَلَا یَحْزُنْكَ الَّذِیْنَ یُسَارِعُوْنَ فِی الْكُفْرِ ۚ— اِنَّهُمْ لَنْ یَّضُرُّوا اللّٰهَ شَیْـًٔا ؕ— یُرِیْدُ اللّٰهُ اَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْاٰخِرَةِ ۚ— وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیْمٌ ۟

پیامبر صلی الله علیه وسلم به مردم علاقه‌مند بود، و برای هدایت آنها تلاش می‌نمود، و هرگاه هدایت نمی‌شدند، غمگین می‌گردید. خداوند متعال فرمود: ﴿وَلَا يَحۡزُنكَ ٱلَّذِينَ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡكُفۡرِ﴾ و کسانی که در کفر از یکدیگر پیشی می‌گیرند، تو را غمگین نکنند؛ چرا که آنها شدیداً به کفر تمایل دارند، و در آن از یکدیگر پیشی می‌گیرند.﴿إِنَّهُمۡ لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡ‍ٔٗا﴾ آنها هرگز هیچ زیانی به خدا نمی‌رسانند، پس خداوند دینش را یاری می‌کند و پیامبرش را تایید و کمک می‌نماید، و بدون آنان نیز، امر و فرمان خویش را محقق می‌سازد. پس به آنان توجه مکن. جز این نیست که آنان با از دست دادنِ ایمان در دنیا، و به دست آوردن عذاب در روز آخر،ت در مسیر ضرر رساندن به خویشتن گام برمی‌دارند. آنان چون نزد خداوند ارزش و ارجی ندارند و از چشم او افتاده‌اند و نمی‌خواهد بهره‌ای از ثواب او را در آخرت داشته باشند، آنان را رسوا نموده است. به همین جهت از سر عدالت و حکمت خویش، آنان را توفیق نمی‌دهد که به آنچه اولیا و دوستانش به آن رسیده‌اند، به آن برسند؛ زیرا خداوند می‌داند که آنان راه هدایت را در پیش نمی‌گیرند، چراکه اخلاق آنان دچار فساد گشته و نیّتشان به پلیدی گراییده است. info
التفاسير:

external-link copy
177 : 3

اِنَّ الَّذِیْنَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْاِیْمَانِ لَنْ یَّضُرُّوا اللّٰهَ شَیْـًٔا ۚ— وَلَهُمْ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟

سپس خبر داد کسانی که کفر را بر ایمان برگزیده، و به آن علاقه‌مند شده‌اند، و مانند کسی گشته‌اند که مال خود را برای خرید کالای مورد علاقه‌اش، صرف می‌کند، ایشان که این‌گونه به کفر علاقه‌مند شده‌اند، ﴿لَن يَضُرُّواْ ٱللَّهَ شَيۡ‍ٔٗا﴾ هرگز به خداوند زیانی نمی‌رسانند، بلکه زیانِ کارشان به خودشان برمی‌گردد. ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾ و برای آنها عذابی دردناک است. چگونه به خدا زیان می‌رسانند درحالی که آنها به شدت به ایمان بی‌علاقه هستند و شدیداًً به کفر گرایش دارند؟! پس خداوند از آنها بی‌نیاز است. و خداوند کسانی دیگر از بندگان نیکوکارش را، برای دینش برانگیخته، و فرزانگانی از میان اهل عقل و خرد ‌را، برای آن آماده نموده است. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ ءَامِنُواْ بِهِۦٓ أَوۡ لَا تُؤۡمِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهِۦٓ إِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ يَخِرُّونَۤ لِلۡأَذۡقَانِۤ سُجَّدٗاۤ﴾ بگو: به خدا ایمان بیاورید یا نیاورید، [به خدا زیانی نمی‌رسد]. همانا کسانی که پیش از [نزول] آن دانش به آنها داده شده است، وقتی قرآن بر آنها خوانده ‌شود، به سجده می‌افتند. info
التفاسير:

external-link copy
178 : 3

وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِیْنَ كَفَرُوْۤا اَنَّمَا نُمْلِیْ لَهُمْ خَیْرٌ لِّاَنْفُسِهِمْ ؕ— اِنَّمَا نُمْلِیْ لَهُمْ لِیَزْدَادُوْۤا اِثْمًا ۚ— وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِیْنٌ ۟

کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده، و دین او را دور انداخته، و با پیامبرش مبارزه کرده‌اند، گمان نبرند مهلتی که به آنها داده، و آنها را در این دنیا ریشه کن نکرده‌ایم، بدان سبب است که آنها را دوست داریم، هرگز آن طور نیست که آنان گمان می‌برند، بلکه این مهلت، به خاطر زیانی است که خداوند برای آنها می‌خواهد، و این برای آن است تا بر عذاب و سزایشان افزوده گردد. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّمَا نُمۡلِي لَهُمۡ لِيَزۡدَادُوٓاْ إِثۡمٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ﴾ پس خداوند متعال به ستمگر مهلت می‌دهد، تا سرکشی او بیشتر گردد، و ناسپاسی‌هایش انباشته شود، سپس خداوند او را قدرتمندانه و به شدت می‌گیرد. پس ستمکاران از مهلت خداوند بترسند، و گمان نبرند که از دست او در می‌روند. info
التفاسير:

external-link copy
179 : 3

مَا كَانَ اللّٰهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِیْنَ عَلٰی مَاۤ اَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّٰی یَمِیْزَ الْخَبِیْثَ مِنَ الطَّیِّبِ ؕ— وَمَا كَانَ اللّٰهُ لِیُطْلِعَكُمْ عَلَی الْغَیْبِ وَلٰكِنَّ اللّٰهَ یَجْتَبِیْ مِنْ رُّسُلِهٖ مَنْ یَّشَآءُ ۪— فَاٰمِنُوْا بِاللّٰهِ وَرُسُلِهٖ ۚ— وَاِنْ تُؤْمِنُوْا وَتَتَّقُوْا فَلَكُمْ اَجْرٌ عَظِیْمٌ ۟

یعنی حکمت الهی چنین نبوده است که مؤمنان را به این اختلاط و عدم تمییزی که شما بر آن هستید، رها کند، بلکه خداوند، پاک را از ناپاک و مؤمن را از منافق و راستگو را از دروغگو جدا می‌نماید. و نیز حکمت الهی چنین نبوده است که بندگانش را از غیبی که می‌داند، آگاه سازد. پس حکمت او اقتضا نموده است که بندگانش را با انواع امتحان و آزمایش بیازماید، تا پاک و ناپاک از هم جدا شوند. پس خداوند پیامبرانش را فرستاد و دستور داد مردم از آنها اطاعت کنند، و فرمانشان را اجر نموده و به آنها ایمان آورند، و خداوند مردم را ـ اگر ایمان بیاورند و پرهیزگار باشند ـ به پاداش بزرگ نوید می‌دهد. بنابراین مردم ـ بر حسب پیروی کردنشان از پیامبران ـ بر دو نوعند؛ گروهی مطیع و فرمانبردار و مؤمن و مسلمان‌اند، و گروهی نافرمان و منافق و کافرند. پس به آنان پاداش و سزا می‌دهد و بر اساس عدل و دادگری و فضل و حکمت خود، به حساب و کتاب آفریدگانش می‌رسد. info
التفاسير:

external-link copy
180 : 3

وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِیْنَ یَبْخَلُوْنَ بِمَاۤ اٰتٰىهُمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهٖ هُوَ خَیْرًا لَّهُمْ ؕ— بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ ؕ— سَیُطَوَّقُوْنَ مَا بَخِلُوْا بِهٖ یَوْمَ الْقِیٰمَةِ ؕ— وَلِلّٰهِ مِیْرَاثُ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ ؕ— وَاللّٰهُ بِمَا تَعْمَلُوْنَ خَبِیْرٌ ۟۠

کسانی که بخل می‌ورزند و در بخشش آنچه خداوند از فضل خویش به آنها بخشیده است، از قبیل: مال، و مقام، و دانش، و سایر نعمت‌ها بخل ورزیده و آن را نمی‌بخشند و بر بندگان انفاق نمی‌کنند، گمان نبرند که این امر به صلاح آنهاست، بلکه موجب زیان و بدی آنها در دین و دنیا و آخرتشان می‌گردد. ﴿سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِۦ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ﴾ خداوند آن چیز را که بدان بخل ورزیده‌اند، طوق گردنشان می‌گرداند، و با آن عذاب داده می‌شوند. همان‌طور که در حدیث صحیح آمده است: (إنَّ البَخِيلَ يُمَثَّلُ لَهُ مَالُهُ يَومَ القِيَامَةِ شُجَاعاً أقرَعَ لَهُ زَبِيبَتَانِ يَأخُذُ بِلِهزِمَتِهِ يَقُولُ أنَا مَالُك أنَا كَنزُك) همانا انسان بخیل، دارایی و ثروتش را در روز قیامت، به صورت ماری بزرگ که بر اثر کثرت سنّ و سمّ فراوانی که دارد موی سرش ریخته است، می‌بیند و دارای دو شاخ است، و دو طرف دهان بخیل را گاز می‌گیرد و می‌گوید: «من مال تو هستم، من گنج تو هستم.» و پیامبر این آیه را یکی از مصادیق این حدیث قرار داد. پس اینها گمان نبرند که بخل به آنها فایده می‌دهد، و افتخاری برای آنهاست. بلکه بخل بزرگ‌ترین زیان را به آنها می‌رساند و بزرگ‌ترین سبب برای عذابشان است. ﴿وَلِلَّهِ مِيرَٰثُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ﴾ و خداوند متعال صاحب فرمانروایی و پادشاهی بزرگی است، و همۀ ملک و دارایی‌ها، به سوی او بر می‌گردد، و بندگان در حالی از دنیا می‌روند که نه درهمی همراه دارند و نه دیناری و نه غیر این. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَمَنۡ عَلَيۡهَا وَإِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ﴾ ما وارث و مالک تمام زمین و آنچه برآن است، می‌باشیم و همه به سوی ما باز می‌گردند. بیندیش که چگونه خداوند سبب ابتدایی و سبب نهایی را بیان کرد، تا بنده درآنچه خداوند به او بخشیده است، بخل نورزد. ابتدا خداوند خبر داد که آنچه نزد بنده و در دست اوست، بخششی است از جانب پروردگار، و نعمتی است از نعمت‌های او، و ملک بنده نیست، بلکه اگر فضل و احسان خدا نبود، چیزی از آن به وی نمی‌رسید. پس بخل ورزیدن بنده، بخل ورزیدن و جلوگیری از رسیدنِ بخشش و احسان خدا به بندگان است؛ چون احسان خداوند ایجاب می‌نماید با بندگانش احسان شود، همان‌طور که فرموده است: ﴿وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَ﴾ و نیکوکاری کن، همان‌گونه که خداوند با تو احسان کرده است. پس هرکس به یقین بداند آنچه در دست اوست، فضل و بخشش خداوند است، بخشش را منع نمی‌کند؛ چرا که به او زیانی نمی‌رساند، بلکه به قلب و مالش فایده می‌دهد، و ایمانش را می‌افزاید، و او را از آسیب و آفت‌ها حفاظت می‌کند. سپس بیان کرد همۀ آنچه در دست بنده‌هاست، به سوی خدا بر می‌گردد، و خداوند آن را به ارث می‌برد، و او بهترین وارثان است. پس بخل ورزیدن به چیزی که همیشه با تو همراه نیست، و بالاخره آن را از دست خواهی داد، و به دست کسی دیگر می‌افتد، معنی ندارد. سپس سبب جزائی را بیان کرد و فرمود: ﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ﴾ و خداوند از کارهایتان آگاه است. آگاهی خداوند، مستلزم آن است که بر کارهای خوب، پاداش خوب بدهد، و بر کارهای بد، سزا دهد. و کسی که ذرّه‌ای ایمان داشته باشد، از انفاق و بخشیدن که موجب پاداش الهی است، دریغ نمی‌ورزد، و به بخل که سبب عذاب اوست، راضی نخواهد بود. info
التفاسير: