ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
92 : 3

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتّٰی تُنْفِقُوْا مِمَّا تُحِبُّوْنَ ؕ۬— وَمَا تُنْفِقُوْا مِنْ شَیْءٍ فَاِنَّ اللّٰهَ بِهٖ عَلِیْمٌ ۟

هرگز به نیکی نمی‌رسید، «برّ» یا نیکی، نامی است که هر خیر و عمل خوبی را در بر می‌گیرد، و آن راهی است که آدمی را به بهشت می‌رساند. و راه رسیدن به بهشت را در پیش نمی‌گیرید مگر اینکه از آنچه دوست دارید و از بهترین و پاکیزه‌ترین مال‌هایتان در راه خدا انفاق کنید؛ زیرا بخشیدن مالی که انسان آن را دوست دارد، یکی از بزرگ‌ترین دلایلِ سخاوتمندی و بخشایشگری و داشتن مکارم اخلاق و مهربانی و نرمی طبع است. و یکی از بهترین دلایلِ دوست داشتن خدا و ترجیح دادن دوستی وی بر دوستی مال و ثروت است که سرشت انسان به شدت به آن وابسته است. پس هرکس محبت خدا را ترجیح دهد، به قلۀ کمال رسیده است. و همچنین هرکس از پاکیزه‌ها انفاق کند، و با بندگان خدا نیکوکاری نماید، خداوند با او نیکی می‌نماید و او را بر انجام دادن کارها و برخورداری از اخلاق و فضایلی موفّق می‌گرداند که بدون این حالت به دست نمی‌آید. همچنین کسی که نفقه را این‌گونه بدهد، دیگر اعمال صالح و شایسته را به طریق اولی انجام می‌دهد و به طریق اولی از اخلاق حسنه برخوردار خواهد شد. و بخشیدن از چیزهای خوب، کامل‌ترین حالت انفاق است. پس هر اندازه بنده در راه خدا ببخشد، کم یا زیاد، خوب یا نامرغوب، خداوند آن را می‌داند، و هر انفاق کننده‌ای را بر حسب عملش پاداش می‌دهد، و در دنیا جای آن مال را پر می کند و در آخرت او را در بهشت جای می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
93 : 3

كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِّبَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ اِلَّا مَا حَرَّمَ اِسْرَآءِیْلُ عَلٰی نَفْسِهٖ مِنْ قَبْلِ اَنْ تُنَزَّلَ التَّوْرٰىةُ ؕ— قُلْ فَاْتُوْا بِالتَّوْرٰىةِ فَاتْلُوْهَاۤ اِنْ كُنْتُمْ صٰدِقِیْنَ ۟

از جمله ایراداتی که یهودیان نسبت به رسالت عیسی و محمد صلی الله علیه وسلم مطرح می‌کردند، این بود که گمان می‌بردند نسخ، چیز باطلی است، و ممکن نیست پیامبری دستوری بیاورد که با دستور پیامبر قبلی مخالف باشد. خداوند آنها را از طریق مطرح کردن موضوعی که خود به آن آگاهی داشتند، تکذیب کرد؛ زیرا آنها اعتراف می‌کردند که همۀ غذاها ـ قبل از نازل شدن تورات ـ برای بنی‌اسرائیل حلال بود، به جز چیزهای اندکی که یعقوب ـ علیه السلام ـ به خاطر بیماری‌اش بر خود حرام کرده بود. وانگهی در تورات امور حرام شدۀ بسیاری وجود دارد که نسخ شده‌اند؛ امور حرام شده‌ای که در گذشته حلال بوده‌اند. پس اگر این مطلب را انکار می‌کنند، به آنها بگو: ﴿فَأۡتُواْ بِٱلتَّوۡرَىٰةِ فَٱتۡلُوهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾ اگر گمان می‌برید نسخی وجود ندارد و حرام کردن و حلال کردنی در میان نیست، پس تورات را بیاورید و بخوانید اگر راست می‌گویید. و این قوی‌ترین دلیل است، و آن عبارت است از اینکه چیزی به عنوان دلیل برای کسی آورده شود که خود بدان معترف است و آن را انکار نمی‌کند. پس چنانچه آن انسان، حق را گردن نهاد و تسلیم آن شد حرفی نیست، و اگر از تسلیم شدن در برابر آن امتناع ورزد، و پس از آنکه حق برایش روشن شد نقدی از آن به عمل نیاورد، دروغ و افترا و ستم و بطلان راهی که بر آن قرار دارد، روشن می‌شود. و یهودیان چنین بودند. ﴿قُلۡ صَدَقَ ٱللَّهُ﴾ بگو: «خداوند در همۀ آنچه که گفته است، راست فرموده، و سخن چه کسی از سخن خـداوند راست‌تر است؟!».خداوند در این آیات، دلایلی بر صـحت و درسـتی رسـالت محمد صلی الله علیه وسلم و دعوت او، و باطل بودن ادعای منحرفان و کسانی از اهل کتاب که پیامبر خدا را تکذیب کردند، و دعوتش را رد نمودند، ارائه کرده است. پس خداوند در این مورد راست گفته است، و بندگانش را با ارائه دلایل و حجت‌هایی که کوه‌ها در برابر آن از هم می‌پاشند، و متفکران در برابر آن سر خم می‌کنند، قانع کرده است. پس هیچ راهی نمانده است جز اینکه همۀ مردم از آیین ابراهیم که آیین توحید و یگانه دانستن خداست، تبعیت کنند و تمام فرستادگان الهی و همۀ کتاب‌هایی را که خدا نازل کرده است، تصدیق نمایند، و از ادیان باطل و منحرف روی بگردانند؛ زیرا ابراهیم از هر آن چیزی که با توحید مخالف بود، رویگردان بود، و از شرک و مشرکین بیزاری می‌جست. info
التفاسير:

external-link copy
94 : 3

فَمَنِ افْتَرٰی عَلَی اللّٰهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَاُولٰٓىِٕكَ هُمُ الظّٰلِمُوْنَ ۟ؔ

از جمله ایراداتی که یهودیان نسبت به رسالت عیسی و محمد صلی الله علیه وسلم مطرح می‌کردند، این بود که گمان می‌بردند نسخ، چیز باطلی است، و ممکن نیست پیامبری دستوری بیاورد که با دستور پیامبر قبلی مخالف باشد. خداوند آنها را از طریق مطرح کردن موضوعی که خود به آن آگاهی داشتند، تکذیب کرد؛ زیرا آنها اعتراف می‌کردند که همۀ غذاها ـ قبل از نازل شدن تورات ـ برای بنی‌اسرائیل حلال بود، به جز چیزهای اندکی که یعقوب ـ علیه السلام ـ به خاطر بیماری‌اش بر خود حرام کرده بود. وانگهی در تورات امور حرام شدۀ بسیاری وجود دارد که نسخ شده‌اند؛ امور حرام شده‌ای که در گذشته حلال بوده‌اند. پس اگر این مطلب را انکار می‌کنند، به آنها بگو: ﴿فَأۡتُواْ بِٱلتَّوۡرَىٰةِ فَٱتۡلُوهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾ اگر گمان می‌برید نسخی وجود ندارد و حرام کردن و حلال کردنی در میان نیست، پس تورات را بیاورید و بخوانید اگر راست می‌گویید. و این قوی‌ترین دلیل است، و آن عبارت است از اینکه چیزی به عنوان دلیل برای کسی آورده شود که خود بدان معترف است و آن را انکار نمی‌کند. پس چنانچه آن انسان، حق را گردن نهاد و تسلیم آن شد حرفی نیست، و اگر از تسلیم شدن در برابر آن امتناع ورزد، و پس از آنکه حق برایش روشن شد نقدی از آن به عمل نیاورد، دروغ و افترا و ستم و بطلان راهی که بر آن قرار دارد، روشن می‌شود. و یهودیان چنین بودند. ﴿قُلۡ صَدَقَ ٱللَّهُ﴾ بگو: «خداوند در همۀ آنچه که گفته است، راست فرموده، و سخن چه کسی از سخن خـداوند راست‌تر است؟!».خداوند در این آیات، دلایلی بر صـحت و درسـتی رسـالت محمد صلی الله علیه وسلم و دعوت او، و باطل بودن ادعای منحرفان و کسانی از اهل کتاب که پیامبر خدا را تکذیب کردند، و دعوتش را رد نمودند، ارائه کرده است. پس خداوند در این مورد راست گفته است، و بندگانش را با ارائه دلایل و حجت‌هایی که کوه‌ها در برابر آن از هم می‌پاشند، و متفکران در برابر آن سر خم می‌کنند، قانع کرده است. پس هیچ راهی نمانده است جز اینکه همۀ مردم از آیین ابراهیم که آیین توحید و یگانه دانستن خداست، تبعیت کنند و تمام فرستادگان الهی و همۀ کتاب‌هایی را که خدا نازل کرده است، تصدیق نمایند، و از ادیان باطل و منحرف روی بگردانند؛ زیرا ابراهیم از هر آن چیزی که با توحید مخالف بود، رویگردان بود، و از شرک و مشرکین بیزاری می‌جست. info
التفاسير:

external-link copy
95 : 3

قُلْ صَدَقَ اللّٰهُ ۫— فَاتَّبِعُوْا مِلَّةَ اِبْرٰهِیْمَ حَنِیْفًا ؕ— وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِیْنَ ۟

از جمله ایراداتی که یهودیان نسبت به رسالت عیسی و محمد صلی الله علیه وسلم مطرح می‌کردند، این بود که گمان می‌بردند نسخ، چیز باطلی است، و ممکن نیست پیامبری دستوری بیاورد که با دستور پیامبر قبلی مخالف باشد. خداوند آنها را از طریق مطرح کردن موضوعی که خود به آن آگاهی داشتند، تکذیب کرد؛ زیرا آنها اعتراف می‌کردند که همۀ غذاها ـ قبل از نازل شدن تورات ـ برای بنی‌اسرائیل حلال بود، به جز چیزهای اندکی که یعقوب ـ علیه السلام ـ به خاطر بیماری‌اش بر خود حرام کرده بود. وانگهی در تورات امور حرام شدۀ بسیاری وجود دارد که نسخ شده‌اند؛ امور حرام شده‌ای که در گذشته حلال بوده‌اند. پس اگر این مطلب را انکار می‌کنند، به آنها بگو: ﴿فَأۡتُواْ بِٱلتَّوۡرَىٰةِ فَٱتۡلُوهَآ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾ اگر گمان می‌برید نسخی وجود ندارد و حرام کردن و حلال کردنی در میان نیست، پس تورات را بیاورید و بخوانید اگر راست می‌گویید. و این قوی‌ترین دلیل است، و آن عبارت است از اینکه چیزی به عنوان دلیل برای کسی آورده شود که خود بدان معترف است و آن را انکار نمی‌کند. پس چنانچه آن انسان، حق را گردن نهاد و تسلیم آن شد حرفی نیست، و اگر از تسلیم شدن در برابر آن امتناع ورزد، و پس از آنکه حق برایش روشن شد نقدی از آن به عمل نیاورد، دروغ و افترا و ستم و بطلان راهی که بر آن قرار دارد، روشن می‌شود. و یهودیان چنین بودند. ﴿قُلۡ صَدَقَ ٱللَّهُ﴾ بگو: «خداوند در همۀ آنچه که گفته است، راست فرموده، و سخن چه کسی از سخن خـداوند راست‌تر است؟!».خداوند در این آیات، دلایلی بر صـحت و درسـتی رسـالت محمد صلی الله علیه وسلم و دعوت او، و باطل بودن ادعای منحرفان و کسانی از اهل کتاب که پیامبر خدا را تکذیب کردند، و دعوتش را رد نمودند، ارائه کرده است. پس خداوند در این مورد راست گفته است، و بندگانش را با ارائه دلایل و حجت‌هایی که کوه‌ها در برابر آن از هم می‌پاشند، و متفکران در برابر آن سر خم می‌کنند، قانع کرده است. پس هیچ راهی نمانده است جز اینکه همۀ مردم از آیین ابراهیم که آیین توحید و یگانه دانستن خداست، تبعیت کنند و تمام فرستادگان الهی و همۀ کتاب‌هایی را که خدا نازل کرده است، تصدیق نمایند، و از ادیان باطل و منحرف روی بگردانند؛ زیرا ابراهیم از هر آن چیزی که با توحید مخالف بود، رویگردان بود، و از شرک و مشرکین بیزاری می‌جست. info
التفاسير:

external-link copy
96 : 3

اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُّضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِیْ بِبَكَّةَ مُبٰرَكًا وَّهُدًی لِّلْعٰلَمِیْنَ ۟ۚ

پروردگار متعال از عظمت خانه‌اش خبر داده و می‌فرماید: کعبه، نخستین خانه‌ایست که خداوند جهت عبادت و ذکر خود در زمین بنا نهاده، و در آن انواع برکت‌ها و هدایت‌ها قرار داده است، خانه‌ای که منافع و مصالح گوناگونی برای جهانیان در بردارد، و در آن بخشش فراوان الهی و نشانه‌های روشنی است، و یادآور مقام ابراهیم خلیل و اعمالی است که او در حج انجام داده است. خانۀ کعبه همچنین یادآور خاطرات سرور و رهبر پیامبران محمد صلی الله علیه وسلم است. این خانه، حرمِ امن الهی است که هرکس وارد آن شود، خداوند برایش مقدر می‌گرداند که در امنیت و آسایش باشد، و از نظر شرع و دین نیز مؤمن به حساب آید. و چون خانۀ کعبه از فضایل و برکات فراوانی برخوردار است که به‌طور خلاصه ذکر گردید، خداوند حج، و زیارت آن را بر کسانی که توانایی رفتن به آنجا را دارند، واجب گردانیده است. توانایی آن است که آدمی برای رسیدن به آن دیار وسیلۀ سواریِ مناسبی داشته باشد، و بتواند توشۀ راه را تهیه نماید. بنابراین [جملۀ ﴿مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗا﴾] همۀ وسایل سواری جدید و آنچه در آینده پدید خواهد آمد را، در بر می‌گیرد. و این از معجزات قرآن است که احکام آن برای هر زمان و مکانی تناسب دارد، و مسلّماً بدون احکام قرآن رسیدن به نیکی و درستیِ کامل ممکن نیست. پس هرکس به این فریضۀ ارجمند [حج] یقین پیدا کرد و آن را انجام داد، از مؤمنان هدایت یافته است، و هرکس به آن کفر بورزد، و حج خانۀ خدا را انجام ندهد، از دین خارج می‌باشد. و هرکس کفر بورزد، همانا خداوند از جهانیان بی‌نیاز است. info
التفاسير:

external-link copy
97 : 3

فِیْهِ اٰیٰتٌۢ بَیِّنٰتٌ مَّقَامُ اِبْرٰهِیْمَ ۚ۬— وَمَنْ دَخَلَهٗ كَانَ اٰمِنًا ؕ— وَلِلّٰهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ اِلَیْهِ سَبِیْلًا ؕ— وَمَنْ كَفَرَ فَاِنَّ اللّٰهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعٰلَمِیْنَ ۟

پروردگار متعال از عظمت خانه‌اش خبر داده و می‌فرماید: کعبه، نخستین خانه‌ایست که خداوند جهت عبادت و ذکر خود در زمین بنا نهاده، و در آن انواع برکت‌ها و هدایت‌ها قرار داده است، خانه‌ای که منافع و مصالح گوناگونی برای جهانیان در بردارد، و در آن بخشش فراوان الهی و نشانه‌های روشنی است، و یادآور مقام ابراهیم خلیل و اعمالی است که او در حج انجام داده است. خانۀ کعبه همچنین یادآور خاطرات سرور و رهبر پیامبران محمد صلی الله علیه وسلم است. این خانه، حرمِ امن الهی است که هرکس وارد آن شود، خداوند برایش مقدر می‌گرداند که در امنیت و آسایش باشد، و از نظر شرع و دین نیز مؤمن به حساب آید. و چون خانۀ کعبه از فضایل و برکات فراوانی برخوردار است که به‌طور خلاصه ذکر گردید، خداوند حج، و زیارت آن را بر کسانی که توانایی رفتن به آنجا را دارند، واجب گردانیده است. توانایی آن است که آدمی برای رسیدن به آن دیار وسیلۀ سواریِ مناسبی داشته باشد، و بتواند توشۀ راه را تهیه نماید. بنابراین [جملۀ ﴿مَنِ ٱسۡتَطَاعَ إِلَيۡهِ سَبِيلٗا﴾] همۀ وسایل سواری جدید و آنچه در آینده پدید خواهد آمد را، در بر می‌گیرد. و این از معجزات قرآن است که احکام آن برای هر زمان و مکانی تناسب دارد، و مسلّماً بدون احکام قرآن رسیدن به نیکی و درستیِ کامل ممکن نیست. پس هرکس به این فریضۀ ارجمند [حج] یقین پیدا کرد و آن را انجام داد، از مؤمنان هدایت یافته است، و هرکس به آن کفر بورزد، و حج خانۀ خدا را انجام ندهد، از دین خارج می‌باشد. و هرکس کفر بورزد، همانا خداوند از جهانیان بی‌نیاز است. info
التفاسير:

external-link copy
98 : 3

قُلْ یٰۤاَهْلَ الْكِتٰبِ لِمَ تَكْفُرُوْنَ بِاٰیٰتِ اللّٰهِ ۖۗ— وَاللّٰهُ شَهِیْدٌ عَلٰی مَا تَعْمَلُوْنَ ۟

در آیات گذشته، خداوند متعال بر اهل کتاب دلایل اقامه کرد، هرچند که آنها پیامبر صلی الله علیه وسلم را مانند فرزندانشان می‌شناختند. و در این آیات، مخالفان را به سبب کفر ورزیدنشان به آیات خدا، و بازداشتن مردم از راه وی، سرزنش و توبیخ نموده است؛ چون تودۀ اهل کتاب پیرو علمایشان هستند، و خداوند حالات آنها را می‌داند، و آنان را بر این عمل مجازات خواهد نمود. پس از آنکه خداوند متعال دلایل را بر اهل کتاب اقامه کرد، و آنها را به سبب کفر و سرسختی‌شان توبیخ و سرزنش نمود، بندگان مؤمن را بر حذر داشت که فریب آنان را نخورند، و برای آنها بیان نمود که این دسته از اهل کتاب، به شدت در پی آنند که به شما زیان برسانند، و شما را پس از ایمان آوردنتان، به سوی کفر بگردانند. اما شما ای گروه مؤمنان! ـ الحمد لله ـ خدواند پس از آنکه نعمت دین را به شما ارزانی نمود، و نشانه‌ها و محاسن و مناقب و فضائل آن را مشاهده کردید، پیامبری را در میانتان مبعوث کرد که شما را به تمام آنچه به نفعتان است، راهنمایی کرد، و در سایۀ رحمت خدا به ریسمان الهی -که همان دینش است- چنگ زدید. پس [اکنون بعد از برخورداری از این همه عنایت خدا] محال است کافران بتوانند شما را از دینتان برگردانند؛ زیرا دینی که بر این اصول و پایه‌های ثابت و استوار و انوار درخشان بنا نهاده شده است دل‌ها به سوی آن پر می‌کشند، و از آن دل نمی‌کَنَند، و بندگان را به بهترین اهداف و آرمان‌ها می‌رساند. ﴿وَمَن يَعۡتَصِم بِٱللَّهِ﴾ و هرکس بر خداوند توکل کند و به او پناه ببرد، ﴿فَقَدۡ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ همانا به راه راست هدایت یافته است. در این آیه، انسان‌ها تشویق شده‌اند که به [دین] خدا جنگ بزنند، و اینکه دین خدا تنها راهی است که آدمی را به امنیت و آرامش و هدایت می‌رساند. info
التفاسير:

external-link copy
99 : 3

قُلْ یٰۤاَهْلَ الْكِتٰبِ لِمَ تَصُدُّوْنَ عَنْ سَبِیْلِ اللّٰهِ مَنْ اٰمَنَ تَبْغُوْنَهَا عِوَجًا وَّاَنْتُمْ شُهَدَآءُ ؕ— وَمَا اللّٰهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُوْنَ ۟

در آیات گذشته، خداوند متعال بر اهل کتاب دلایل اقامه کرد، هرچند که آنها پیامبر صلی الله علیه وسلم را مانند فرزندانشان می‌شناختند. و در این آیات، مخالفان را به سبب کفر ورزیدنشان به آیات خدا، و بازداشتن مردم از راه وی، سرزنش و توبیخ نموده است؛ چون تودۀ اهل کتاب پیرو علمایشان هستند، و خداوند حالات آنها را می‌داند، و آنان را بر این عمل مجازات خواهد نمود. پس از آنکه خداوند متعال دلایل را بر اهل کتاب اقامه کرد، و آنها را به سبب کفر و سرسختی‌شان توبیخ و سرزنش نمود، بندگان مؤمن را بر حذر داشت که فریب آنان را نخورند، و برای آنها بیان نمود که این دسته از اهل کتاب، به شدت در پی آنند که به شما زیان برسانند، و شما را پس از ایمان آوردنتان، به سوی کفر بگردانند. اما شما ای گروه مؤمنان! ـ الحمد لله ـ خدواند پس از آنکه نعمت دین را به شما ارزانی نمود، و نشانه‌ها و محاسن و مناقب و فضائل آن را مشاهده کردید، پیامبری را در میانتان مبعوث کرد که شما را به تمام آنچه به نفعتان است، راهنمایی کرد، و در سایۀ رحمت خدا به ریسمان الهی -که همان دینش است- چنگ زدید. پس [اکنون بعد از برخورداری از این همه عنایت خدا] محال است کافران بتوانند شما را از دینتان برگردانند؛ زیرا دینی که بر این اصول و پایه‌های ثابت و استوار و انوار درخشان بنا نهاده شده است دل‌ها به سوی آن پر می‌کشند، و از آن دل نمی‌کَنَند، و بندگان را به بهترین اهداف و آرمان‌ها می‌رساند. ﴿وَمَن يَعۡتَصِم بِٱللَّهِ﴾ و هرکس بر خداوند توکل کند و به او پناه ببرد، ﴿فَقَدۡ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ همانا به راه راست هدایت یافته است. در این آیه، انسان‌ها تشویق شده‌اند که به [دین] خدا جنگ بزنند، و اینکه دین خدا تنها راهی است که آدمی را به امنیت و آرامش و هدایت می‌رساند. info
التفاسير:

external-link copy
100 : 3

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْۤا اِنْ تُطِیْعُوْا فَرِیْقًا مِّنَ الَّذِیْنَ اُوْتُوا الْكِتٰبَ یَرُدُّوْكُمْ بَعْدَ اِیْمَانِكُمْ كٰفِرِیْنَ ۟

در آیات گذشته، خداوند متعال بر اهل کتاب دلایل اقامه کرد، هرچند که آنها پیامبر صلی الله علیه وسلم را مانند فرزندانشان می‌شناختند. و در این آیات، مخالفان را به سبب کفر ورزیدنشان به آیات خدا، و بازداشتن مردم از راه وی، سرزنش و توبیخ نموده است؛ چون تودۀ اهل کتاب پیرو علمایشان هستند، و خداوند حالات آنها را می‌داند، و آنان را بر این عمل مجازات خواهد نمود. پس از آنکه خداوند متعال دلایل را بر اهل کتاب اقامه کرد، و آنها را به سبب کفر و سرسختی‌شان توبیخ و سرزنش نمود، بندگان مؤمن را بر حذر داشت که فریب آنان را نخورند، و برای آنها بیان نمود که این دسته از اهل کتاب، به شدت در پی آنند که به شما زیان برسانند، و شما را پس از ایمان آوردنتان، به سوی کفر بگردانند. اما شما ای گروه مؤمنان! ـ الحمد لله ـ خدواند پس از آنکه نعمت دین را به شما ارزانی نمود، و نشانه‌ها و محاسن و مناقب و فضائل آن را مشاهده کردید، پیامبری را در میانتان مبعوث کرد که شما را به تمام آنچه به نفعتان است، راهنمایی کرد، و در سایۀ رحمت خدا به ریسمان الهی -که همان دینش است- چنگ زدید. پس [اکنون بعد از برخورداری از این همه عنایت خدا] محال است کافران بتوانند شما را از دینتان برگردانند؛ زیرا دینی که بر این اصول و پایه‌های ثابت و استوار و انوار درخشان بنا نهاده شده است دل‌ها به سوی آن پر می‌کشند، و از آن دل نمی‌کَنَند، و بندگان را به بهترین اهداف و آرمان‌ها می‌رساند. ﴿وَمَن يَعۡتَصِم بِٱللَّهِ﴾ و هرکس بر خداوند توکل کند و به او پناه ببرد، ﴿فَقَدۡ هُدِيَ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ﴾ همانا به راه راست هدایت یافته است. در این آیه، انسان‌ها تشویق شده‌اند که به [دین] خدا جنگ بزنند، و اینکه دین خدا تنها راهی است که آدمی را به امنیت و آرامش و هدایت می‌رساند. info
التفاسير: