クルアーンの対訳 - ペルシア語対訳 - アッ=サァディーの注釈

ページ番号:close

external-link copy
114 : 4

لَا خَیْرَ فِیْ كَثِیْرٍ مِّنْ نَّجْوٰىهُمْ اِلَّا مَنْ اَمَرَ بِصَدَقَةٍ اَوْ مَعْرُوْفٍ اَوْ اِصْلَاحٍ بَیْنَ النَّاسِ ؕ— وَمَنْ یَّفْعَلْ ذٰلِكَ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللّٰهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیْهِ اَجْرًا عَظِیْمًا ۟

در بسیاری از راز گویی‌های مردم، خیر و برکت نیست. و چون در آن خیر و برکت نیست، یا فایده‌ای ندارد، مانند سخن‌های بیهوده که مباح هستند، و یا سخن باطل محض است، مانند انواع سخن حرام. سپس خداوند مواردی را از آن مستثنی نمود و فرمود: ﴿إِلَّا مَنۡ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ﴾ مگر کسی که به صدقه دادن مال یا دانش یا فایده‌ای دیگر دستور دهد. عبارت‌های کوتاه مانند گفتن «سبحان الله» و «الحمد لله» در آن داخل است. همان‌طور که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (إنَّ بِكُلِّ تَسبِيحَةٍ صَد‌َقَةٌ وَكُلِّ تَكبِيرَةٍ صَد‌َقَةٌ وَكُلِّ تَهلِيلَةٍ صَد‌َقَةٌ وَأمرٍ بَالمَعرُوفِ صَد‌َقَةٌ وَنَهيٍ عَنِ المُنكَرِ صَد‌َقَةٌ وَفِي بُضعِ أحَد‌ِكُم صَد‌َقَةٌ) «همانا «سبحان الله» گفتن صدقه است و «الله أکبر» و «لا إله إلا الله» گفتن، و امر به معروف و نهی از منکر صدقه است، و جماع هر یک از شما با زنش صدقه است.» ﴿أَوۡ مَعۡرُوفٍ﴾ و آن احسان و طاعت و هر آن چیزی است که بر حسب شریعت و عقل، نیک تشخیص داده شده باشد. و چون امر به معروف را به طور مطلق بیان کرد شامل نهی از منکر نیز می‌شود؛ زیرا ترک کردن چیزهایی که از آن نهی شده است، معروف و نیکی است. و نیز کار خوب به طور کامل انجام نمی‌شود، مگر با ترک کردن کار بد. و اما در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر همراه با یکدیگر بیان شوند، در این صورت معروف به معنی انجام دادن کاری است که بدان دستور داده شده، و منکر به معنی ترک کردن آنچه از آن نهی شده است می‌باشد. ﴿أَوۡ إِصۡلَٰحِۢ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ﴾ و اصلاح صورت نمی‌پذیرد، مگر میان دو نفری که با یکدیگر کشمکش و اختلاف دارند. و کشمکش و درگیری، جدال، و دشمنی ورزید‌ن با یکدیگر، فتنه و تفرقۀ بی‌شماری را در پی دارد. پس در اینجا شارع، مسلمانان را برای اصلاح در مسألۀ خون و اموال و آبرویِ مردم و اصلاح و همبستگی دینی تشویق نموده است، همان‌طور که فرموده است: ﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْ﴾ همه به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید. و فرموده است: ﴿ وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَيۡنَهُمَاۖ فَإِنۢ بَغَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا عَلَى ٱلۡأُخۡرَىٰ فَقَٰتِلُواْ ٱلَّتِي تَبۡغِي حَتَّىٰ تَفِيٓءَ إِلَىٰٓ أَمۡرِ ٱللَّهِ﴾ و اگر دو گروه از مؤمنان با یکدیگر جنگیدند، در میانشان اصلاح و آشتی برقرار کنید. پس اگر یکی بر دیگری تجاوز کرد، با گروهی که تجاوز می‌کند، بجنگید تا به دستور و فرمان خدا باز گردد. و خداوند متعال فرموده است ﴿وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞ﴾ و صلح بهتر است، و کسی که برای اصلاح و آشتی دادن مردم تلاش می‌نماید، از کسی که همواره به نماز و روزه و صدقه مشغول است، بهتر است. و کسی که به دنبال اصلاح و آشتی دادن مردم است خداوند حتماً تلاش و کار او را به نتیجه می‌رساند. همان‌طور کسی که برای فسادانگیزی تلاش می‌کند، خداوند کارش را بی‌نتیجه می‌گرداند و او را به هدفش نمی‌رساند، همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾ خداوند کار فسادانگیزان و تباهی‌کنندگان را درست نمی‌نماید. پس این کارها در هر کجا که انجام شوند، خیر و خوبی هستند، همان‌طور که این استثنا برآن دلالت می‌نماید. اما پاداش کامل بر حسب نیت و اخلاص در این کارها می‌باشد. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا﴾ و هرکس این کارها را برای خشنودی خدا انجام دهد، به او پاداش بزرگ خواهیم داد. پس شایسته است که بنده هدفش رضای خدا باشد، و کار را در هر وقت و مکانی مخلصانه برای خدا انجام دهد، تا به سبب آن پاداش بزرگ به دست بیاورد و به اخلاص عادت کند و از مخلصان باشد، و پاداش کامل به او برسد -خواه هدفش حاصل شده و خواه حاصل نشده باشد- زیرا نیت درست وجود داشته و به اندازۀ توانش کار کرده است. info
التفاسير:

external-link copy
115 : 4

وَمَنْ یُّشَاقِقِ الرَّسُوْلَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدٰی وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیْلِ الْمُؤْمِنِیْنَ نُوَلِّهٖ مَا تَوَلّٰی وَنُصْلِهٖ جَهَنَّمَ ؕ— وَسَآءَتْ مَصِیْرًا ۟۠

هرکس با پیامبر صلی الله علیه وسلم و با آنچه او آورده است، مخالفت ورزد، ﴿مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ﴾ پس از اینکه با دلایل قرآنی و برهان‌های نبوی هدایت برای او روشن شده است، ﴿وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ و راهی جز راه مؤمنان در پیش بگیرد، و راه مؤمنان شیوه و راه آنها در عقاید و اعمالشان است. ﴿نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ﴾ او را با آنچه که برای خود برگزیده است، رها می‌کنیم، و او را خوار می‌گردانیم، و او را بر انجام کار خیر توفیق نمی‌دهیم چون او حق را دیده و آن را شناخته اما آن را ترک کرده است. پس سزای دادگرانه و عادلانه از جانب خدا، این است که او را در گمراهی‌اش سرگردان باقی بگذارد و بر گمراهی‌اش بیفزاید. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَلَمَّا زَاغُوٓاْ أَزَاغَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُمۡ﴾ و چون منحرف شدند، خداوند دل‌هایشان را منحرف و کج نمود. و خداوند متعال فرموده است: ﴿وَنُقَلِّبُ أَفۡ‍ِٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ كَمَا لَمۡ يُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّةٖ﴾ و دل‌ها و چشمانشان را واژگون می‌کنیم تا ایمان نیاورند، همان‌طور که در اولین بار به آن ایمان نیاوردند. مفهوم آیه دلالت می‌نماید که هرکس با پیامبر مخالفت نکند، و از راه مؤمنان پیروی نماید، به این صورت که هدفش رضای خدا و پیروی از پیامبر و همراهی با جماعت مسلمین باشد، سپس بنا به اقتضای نفس بشری و غلبۀ غرایز، گناهانی از وی سر بزند، یا ارادۀ گناه بکند، خداوند او را به خودش و شیطان واگذار نمی‌کند، بلکه لطف خود را شامل حال او می‌گرداند، و بر او منت ‌نهاده، و از بدی مصون می‌دارد. همان‌طور که خداوند متعال در مورد یوسف علیه السلام فرموده است: ﴿كَذَٰلِكَ لِنَصۡرِفَ عَنۡهُ ٱلسُّوٓءَ وَٱلۡفَحۡشَآءَۚ إِنَّهُۥ مِنۡ عِبَادِنَا ٱلۡمُخۡلَصِينَ﴾ این چنین تا بدی و زشتی را از او دور کنیم، همانا او از بندگان مخلص ما است؛ یعنی به سبب اخلاصش، گناه و زشتی را از او دور کردیم. همچنان که عموم و کلّیّت سبب، دلالت می‌نماید که خداوند بدی را از هر انسان مخلصی دور می‌نماید. ﴿وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَ﴾ او را در جهنم به شدّت عذاب می‌دهیم، ﴿وَسَآءَتۡ مَصِيرًا﴾ و جهنم برای او بد جایگاه و سرانجامی است. و این وعید که به دنبال مخالفت با پیامبر و مؤمنان می‌آید، بر حسب کوچکی و بزرگی گناه دارای مراتب و مراحلی است که کسی جز خدا آن را نمی‌داند. بعضی از این مخالفت‌ها انسان را برای همیشه در جهنم ماندگار ساخته، و او را خوار و ذلیل می‌گرداند. و بعضی از مخالفت‌ها سزای کمتری دارند. پس شاید آیۀ دوم، به منزلۀ توضیح و تشریح این آیه است که به طور مطلق آمده است. info
التفاسير:

external-link copy
116 : 4

اِنَّ اللّٰهَ لَا یَغْفِرُ اَنْ یُّشْرَكَ بِهٖ وَیَغْفِرُ مَا دُوْنَ ذٰلِكَ لِمَنْ یَّشَآءُ ؕ— وَمَنْ یُّشْرِكْ بِاللّٰهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلٰلًا بَعِیْدًا ۟

وعید مقرر بر مخالفت و دوری از راه مؤمنان مراتبی دارد که جز خداوند کسی نمی‌تواند این مراتب را مشخص نماید؛ و این مراتب نیز بر حسب حالت گناه، بزرگی و کوچکی آن تعیین می‌شود؛ برخی موجب جاودانگی در آتش و خواری و پستی کامل است؛ اما مرتبه برخی دیگر پایین‌تر است و آیه‌ی دوم به منزله‌ی تفصیل و تفسیری بر این حکم مطلق است. به این توضیح که خداوند تعالی شرک را نمی‌بخشد، چون شرک ورزیدن به خدا توهین به پروردگار جهانیان وتوهین به یگانگی پروردگار است. و شرک، برابر دانستن مخلوقِ فاقدِ سود و زیان با ذاتی است که تنها او مالک نفع و ضرر است. خدایی که هیچ نعمتی نیست مگر اینکه از جانب او است، و فقط او ناراحتی و رنج را دور می‌نماید؛ او دارای کمال مطلق است، و از هر نظر بی‌نیاز است. پس بزرگ‌ترین ستم و بزرگ‌ترین گمراهی آن است که انسان عبادت را برای ذاتی که دارای چنین عظمت و شکوهی است، خالصانه انجام ندهد، و بخشی از عبادت را برای مخلوق انجام دهد که از صفت‌های کمال هیچ بهره‌ای ندارد، و همواره محتاج است، مخلوقی که جز عدم چیزی نیست، و وجود نداشته و کمال ندارد و از هرنظر محتاج است. و اما گناهان پایین‌تر از شرک، به خواست و ارادۀ خداوند بستگی دارد، واگر خداوند بخواهد با رحمت و حکمت خویش آن را می‌آمرزد، و اگر بخواهد بنده را بر آن عذاب می‌دهد و براساس عدل و حکمت خود وی را به سبب آن گناهان مجازات می‌نماید. و به این آیۀ کریمه استدلال شده است که اجماع امت، حجت؛ و امت از اشتباه معصوم است. دلیل آن این است که خداوند کسی را که با راه و روش مؤمنان مخالفت ورزد به رسوایی و آتش جهنم تهدید کرده است، و ﴿سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ مفرد و مضاف است، و همۀ عقاید و اعمالی را که مؤمنان بر آن هستند، شامل می‌شود. پس هرگاه مؤمنین بر واجب بودن چیزی اتفاق نمودند، یا بر مستحب یا حرام بودن، یا مکروه یا جایز بودن چیزی اتفاق نمودند، پس این راه آنها است؛ و هرکسی در چیزی که آنان بر آن اجماع کرده‌اند، مخالفت کند، در حقیقت راهی غیر از راه آنان را در پیش گرفته است. و فرمودۀ الهی بر این مطلب دلالت می‌نماید که می‌فرماید: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ﴾ شما بهترین امتی هستید که به سود انسان‌ها آفریده شده‌اید؛ امر به معروف می‌کنید و نهی از منکر می‌نمایید. وجه دلالت آن، این گونه است که خداوند خبر داده که مؤمنان جز به کار خوب دستور نمی‌دهند، پس هرگاه بر واجب یا مستحب بودن چیزی اتفاق نمودند، این از جملۀ اموری است که آنها به آن فرمان داده‌اند. پس با عبارت صریح مشخص و مقرر می‌گردد که آنچه آنها بدان دستور می‌دهند، معروف و نیکی است و بعد از نیکی، چیزی جز منکر و زشتی وجود ندارد. و همچنین هر گاه بر نهی کردن از چیزی اتفاق نمودند، پس آن چیز از جمله اموری است که آنان از آن نهی شده‌اند و آن جز منکر چیزی نمی‌تواند باشد. و این مانند این فرموده الهی است که می‌فرماید: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا﴾ و همچنین شما را امتی میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید. پس خداوند متعال خبر داد که این امت را میانه و معتدل و برگزیده قرار داده است، تا در هر چیزی بر مردم گواه باشند. پس هرگاه گواهی دادند که خداوند به این حکم دستور داده یا از آن نهی کرده یا آن را جایز قرار داده است، گواهی آنان معصوم است، چون آنها به آنچه گواهی می‌دهند، آگاهی دارند و در شهادت خود، عادل و دادگر هستند. پس اگر چنین نباشد، آنها در شهادتشان عادل شمرده نمی‌شوند، و نسبت به آن آگاهی ندارند. خداوند متعال در این زمینه می‌فرماید: ﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾ پس اگر در چیزی اختلاف کردید، آن را به خدا و پیامبر باز گردانید. از این آیه فهمیده می‌شود که آنچه آنها درآن اختلاف نکرده و برآن اتفاق دارند، موظف نیستند آن را به کتاب و سنت برگردانند؛ زیرا با کتاب و سنت موافق است، و عمل آنها با کتاب و سنت مخالف نیست. پس این دلایل و امثال آن مفید یقین است، چرا که اجماع دلیل قاطعی شمرده می‌شود. بنابراین خداوند زشتیِ گمراهیِ مشرکین را بیان داشت و فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
117 : 4

اِنْ یَّدْعُوْنَ مِنْ دُوْنِهٖۤ اِلَّاۤ اِنٰثًا ۚ— وَاِنْ یَّدْعُوْنَ اِلَّا شَیْطٰنًا مَّرِیْدًا ۟ۙ

آنچه که مشرکان به جای خدا به فریاد می‌طلبند، جز بت‌هایی نیست که نام‌های ماده برآنها نهاده‌اند، مانند «عُزَّی» و «مَنَاۀ» و امثال آن؛ و معلوم است که اسم بر مسمّی دلالت می‌نماید، پس وقتی نام‌هایشان نام‌های زنانه و ناقص است، بیانگر آن است که چیزهایی که به این اسم‌ها نام‌گذاری شده‌اند نیز ناقص و دارای کمبودند، و فاقد صفت‌های کمال می‌باشند. همان‌طور که خداوند متعال در چندین جا در کتابش خبر داده است که این بت‌ها و معبودان باطل؛ چیزی را نمی‌آفرینند، و روزی نمی‌دهند، و زیانی را از کسانی که آنها را می‌پرستند دور نمی‌کنند، بلکه نمی‌توانند زیانی را از خودشان دور کنند، و سودی به کسی برسانند. و اگر کسی به آنها سوء قصدی داشته باشد، نمی‌توانند خودشان را یاری کنند، و شنوایی و بینایی و دهان ندارند. پس کسی که چنین است چگونه پرستش می‌شود؟! و چگونه عبادت خالصانۀ خداوندی ترک می‌شود که دارای نام‌های نیکو، و صفات عالی و ستایش، و کمال و بزرگی و شکوه و قدرت و زیبایی و رحمت و نیکی و احسان است، و در آفریدن و تدبیر و حکمت در امر و تقدیر یگانه است؟! و این جزو زشت‌ترین زشتی است که بر نقص و کمبود صاحبش، و سقوط او به منتها پستی و حقارت دلالت می‌نماید. با وجود این آنها فقط در ظاهر این بت‌های ناقص را می‌پرستند، و در حقیقت آنها جز شیطان؛ که دشمنشان است و می‌خواهد آنها را هلاک کند، و برای هلاک کردن آنها از هرآنچه که در توان دارد، بهره می‌برد، چیزی دیگر را نمی‌پرستند؛ شیطانی که بسیار گمراه است و خداوند او را نفرین نموده، و او را از رحمت خویش دور کرده است. پس همان‌طور که خداوند او را از رحمت خود دور نموده است، او نیز برای دور کردن بندگان از رحمت خدا تلاش می‌کند. ﴿إِنَّمَا يَدۡعُواْ حِزۡبَهُۥ لِيَكُونُواْ مِنۡ أَصۡحَٰبِ ٱلسَّعِيرِ﴾ همانا شیطان گروه خود را فرا می‌خواند، تا از اهل جهنم باشند. info
التفاسير:

external-link copy
118 : 4

لَّعَنَهُ اللّٰهُ ۘ— وَقَالَ لَاَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِیْبًا مَّفْرُوْضًا ۟ۙ

بنابراین خداوند از تلاش شیطان، برای فریب دادن بندگان و آراستن و زیبا جلوه دادن بدی و فساد برای آنها، خبر داده، و اینکه به پروردگارش سوگند خورده وگفته است: ﴿لَأَتَّخِذَنَّ مِنۡ عِبَادِكَ نَصِيبٗا مَّفۡرُوضٗا ﴾ از بندگانت بهره‌ای مشخص برمی‌گیرم. شیطانِ ملعون می‌داند که نمی‌تواند همۀ بندگان خدا را فریب دهد، و می‌داند که بر بندگان مخلص خدا توانایی و قدرتی ندارد، بلکه فرمانروایی و قدرت او بر کسی است که او را به دوستی برگزیده، و اطاعت از او را بر اطاعت از مولا و پروردگارش ترجیح داده است. و در جایی دیگر شیطان قسم خورده و گفته است: ﴿وَلَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ﴾ حتماً همه را فریب خواهم داد، جز بندگان مخلص تو. پس چیزی که شیطان پلید به طور قطع درپی آن است، خداوند ازآن خبر داده و می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ صَدَّقَ عَلَيۡهِمۡ إِبۡلِيسُ ظَنَّهُۥ فَٱتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقٗا مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ﴾ و قطعاً شیطان گمان خود را برآنها درست و راست یافت، بنابراین از او پیروی کردند، جز گروهی از مؤمنان. info
التفاسير:

external-link copy
119 : 4

وَّلَاُضِلَّنَّهُمْ وَلَاُمَنِّیَنَّهُمْ وَلَاٰمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّكُنَّ اٰذَانَ الْاَنْعَامِ وَلَاٰمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّٰهِ ؕ— وَمَنْ یَّتَّخِذِ الشَّیْطٰنَ وَلِیًّا مِّنْ دُوْنِ اللّٰهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِیْنًا ۟ؕ

شیطان قسم خورده است از میان بندگان سهمیۀ مقرر و مشخصی را بر‌گیرد، و هدفش را در مورد آنها بیان کرده، و به صراحت گفته است: ﴿وَلَأُضِلَّنَّهُمۡ﴾ آنها را از راه راست گمراه می‌کنم، به طوری که آن را نشناسند و به آن عمل نکنند. ﴿وَلَأُمَنِّيَنَّهُمۡ﴾ و همراه با گمراه کردن، آنها را در آرزوها و خیالات قرار می‌دهم، به گونه‌ای که آرزو و خیال کنند آنچه مؤمنانِ هدایت یافته به دست می‌آورند، آنها هم به دست خواهند آورد؛ و این عین فریب است. پس فقط به گمراه کردن آنها اکتفا نکرد، بلکه گمراهی‌شان را برای آنان زیبا جلوه داد. و این مزیدِ بر شر و بدی آنها است؛ زیرا آنها کارهای اهل جهنم را انجام می‌دهند که موجب عقوبت و سزا است، و گمان می‌برند که این کارها باعث وارد شدن به بهشت می‌شود. و از یهود و نصارا و امثالشان عبرت بگیر، آن گونه که خداوند از آنها حکایت کرده است: ﴿وَقَالُواْ لَن يَدۡخُلَ ٱلۡجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوۡ نَصَٰرَىٰۗ تِلۡكَ أَمَانِيُّهُمۡ﴾ و گفتند: «هرگز وارد بهشت نخواهد شد مگر کسی که یهودی یا نصرانی باشد، این آرزو و خیالاتشان است.»﴿كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمۡ﴾ و این چنین برای هر امتی کارشان را آراسته نمودیم. ﴿قُلۡ هَلۡ نُنَبِّئُكُم بِٱلۡأَخۡسَرِينَ أَعۡمَٰلًا ٱلَّذِينَ ضَلَّ سَعۡيُهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَهُمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ يُحۡسِنُونَ صُنۡعًا﴾ بگو: «آیا شما را به زیانکارترین مردم آگاه سازیم؟ [آنان] کسانی هستند که تلاش وکوشش‌شان در زندگی دنیا به هدر رفته، وآنها گمان می‌برند که کار خوبی می‌کنند.» خداوند متعال درمورد منافقان فرموده است، آنها روز قیامت به مؤمنان می‌گویند: ﴿أَلَمۡ نَكُن مَّعَكُمۡۖ قَالُواْ بَلَىٰ وَلَٰكِنَّكُمۡ فَتَنتُمۡ أَنفُسَكُمۡ وَتَرَبَّصۡتُمۡ وَٱرۡتَبۡتُمۡ وَغَرَّتۡكُمُ ٱلۡأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَآءَ أَمۡرُ ٱللَّهِ وَغَرَّكُم بِٱللَّهِ ٱلۡغَرُورُ﴾ آیا ما با شما نبودیم؟ گویند: «آری! اما شما خودتان را به فتنه مبتلا کردید و منتظر ماندید و شک کردید و آرزوهایتان شما را فریب داد تا اینکه امر خدا آمد. و [شیطانِ] مغرور کننده، شما را دربارۀ خدا فریب داد.» ﴿وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُبَتِّكُنَّ ءَاذَانَ ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾ و آنها را به شکافتن و قطع کردن گوش چهار پایان، از قبیل: بحیره و سائبه و وصیله و حام دستور می دهم. پس با ذکر برخی از این گمراهی‌ها به همۀ گمراهی‌ها اشاره کرد.و این نوعی گمراه کردن است که در قالب حرام نمودن آنچه خدا حلال کرده، یا حلال کردن آنچه خدا حرام نموده است، تجلی می‌یابد. و اعتقادات فاسد و احکام ستمگرانه نیز جزو بزرگ‌ترین گمراهی محسوب می‌شود. ﴿وَلَأٓمُرَنَّهُمۡ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلۡقَ ٱللَّهِ﴾ و این، تغییر آفرینش ظاهری را در بر می‌گیرد و شامل خال‌کوبی و برداشتن موی صورت زن و شکافتن دندانها به قصد زیبایی و امثال آن می شود، که شیطان آنها را به انجام آن فریب داد، و آنها آفرینش خدا را تغییر دادند. تغییر آفرینش خدا، به معنی عدم رضایت از آفرینش الهی و اعتراض به حکمت اوست، و بیانگر آن است که آنچه آنها با دستان خود می سازند، از آفرینش خدا بهتر است. نیز به معنی راضی نبودن به تقدیر و تدبیر الهی است. همچنان‌که به معنی تغییر دادن آفرینش باطنی نیز می‌باشد؛ زیرا خداوند، بندگان را یکتا پرست، و بر پذیرفتن حق و ترجیح دادن آن سرشته است. اما شیاطین، انسان‌ها را وسوسه کرده و آنها را نسبت به این آفرینش زیبا، بدبین نموده، و شر و شرک و کفر و فساد و گناه را برای آنها زیبا جلوه می‌دهد. چون هر نوزادی که به دنیا می آید، بر فطرت [پاک] به دنیا می آید .اما پدر و مادرش او‌را یهودی یا نصرانی یا آتش پرست می‌کنند. نیز شیطان در صدد برمی‌آید تا انسان موارد دیگری نیز که خدا بندگانش را برآن سرشته است، از قبیل: توحید و محبت و شناخت خدا را تغییر دهند. پس شیطان افکار و عقاید آنها را مانند درندگان پاره پاره نموده و بسان گرگی که گوسفندِ جدا شده از گلّه را می‌درّد، آنها را دریده است. و اگر لطف و کرم خدا، بندگان مخلصش را در بر نمی‌گرفت، آنان نیز به آنچه دیگران بدان گرفتار شده‌اند، مبتلا گشته، و در دنیا و آخرت دچار زیان شده و ناکام و زیانبار برمی‌گشتند. و این ناکامی بدان سبب است که آنها از پروردگار و آفرینندۀ خود روی بر تافته، و دشمنی را که بدی آنان را می خواهد، به دوستی گرفته‌اند. بنابراین فرمود: ﴿وَمَن يَتَّخِذِ ٱلشَّيۡطَٰنَ وَلِيّٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ فَقَدۡ خَسِرَ خُسۡرَانٗا مُّبِينٗا﴾ و هرکس به جای خدا، شیطان را به دوستی برگزیند، به راستی که دچار زیان آشکاری شده است. و چه زیانی روشن‌تر و بزرگ‌تر از زیان کسی است که در دین و دنیایش دچار زیان شده، و گناهان و لغزش‌هایش او را هلاک کرده است؟! در نتیجه گرفتار بدبختی همیشگی گردیده و نعمت جاودانگی را از دست داده است؟! اما کسی که با پروردگار خود دوستی نماید و رضایت و خشنودی او را برگزیند، به رستگاری کامل رسیده و خوشبختی دنیا و آخرت را به دست آورده و چشم و دلش روشن می‌گردد. پروردگارا! آنچه را که تو داده‌ای هیچ کس نمی تواند مانع آن بشود، و آنچه را که تو منع نموده‌ای کسی نمی تواند آن را بدهد. پروردگارا! ما را از زمرۀ کسانی قرار بده که از عنایت و سرپرستی تو برخوردارند، و به آنها عافیت عنایت فرموده‌ای. info
التفاسير:

external-link copy
120 : 4

یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیْهِمْ ؕ— وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطٰنُ اِلَّا غُرُوْرًا ۟

سپس فرمود: ﴿يَعِدُهُمۡ وَيُمَنِّيهِمۡ﴾ شیطان کسانی را که برای گمراه کردنشان تلاش می‌کند، وعده می‌دهد. وعده، وعید را نیز شامل می‌شود، همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ٱلشَّيۡطَٰنُ يَعِدُكُمُ ٱلۡفَقۡرَ﴾ شیطان به شما وعدۀ فقر می‌دهد. پس شیطان به آنها می‌گوید: «اگر مالهایتان را در راه خدا انفاق کنید، فقیر خواهید شد». و آنها را می‌ترساند که اگر جهاد کنند کشته یا زخمی می‌شوند، همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ يُخَوِّفُ أَوۡلِيَآءَهُۥ﴾ در واقع این شیطان است که دوستانش را می‌ترساند . و به هنگام برگزیدن خشنودی خدا، آنها را با تمام وسایل ممکن و غیرممکن تهدید می‌کند، و این ترس و وحشت را به مغز و اندیشۀ آنان وارد می‌گرداند تا در انجام کار نیک سستی بورزند، و آنها را از انجام دادنِ آن می‌ترساند. همچنین آنها را در آرزوها و خیالات باطلی که سرابی بیش نیستند، سرگردان می‌کند. بنابراین فرمود: ﴿وَمَا يَعِدُهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ إِلَّا غُرُورًا﴾ و شیطان جز وعده‌های فریبکارانه به آنها نمی‌دهد info
التفاسير:

external-link copy
121 : 4

اُولٰٓىِٕكَ مَاْوٰىهُمْ جَهَنَّمُ ؗ— وَلَا یَجِدُوْنَ عَنْهَا مَحِیْصًا ۟

((اُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ﴾) ایشان جایگاهشان جهنم است. بنابراین هرکس از شیطان فرمان برد، و از پروردگارش روی بگرداند، و به پیروان و گروه شیطان بپیوندد، جایگاهش جهنم است.﴿وَلَا يَجِدُونَ عَنۡهَا مَحِيصٗا﴾ و هیچ راه فرار و نجاتی از جهنم نمی یابند، بلکه برای همیشه در آن می‌مانند. info
التفاسير: