クルアーンの対訳 - ペルシア語対訳 - アッ=サァディーの注釈

ページ番号:close

external-link copy
66 : 4

وَلَوْ اَنَّا كَتَبْنَا عَلَیْهِمْ اَنِ اقْتُلُوْۤا اَنْفُسَكُمْ اَوِ اخْرُجُوْا مِنْ دِیَارِكُمْ مَّا فَعَلُوْهُ اِلَّا قَلِیْلٌ مِّنْهُمْ ؕ— وَلَوْ اَنَّهُمْ فَعَلُوْا مَا یُوْعَظُوْنَ بِهٖ لَكَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَاَشَدَّ تَثْبِیْتًا ۟ۙ

خداوند متعال خبر می‌دهد اگر کارهایی که برای انسان دشوار است، از قبیل: خود کشی، و بیرون رفتن از خانه و کاشانه را بر بندگانش واجب می‌گردانید، جز تعداد کمی از آنها این کارها را نمی‌کردند. پس آنها باید خدا را به خاطر دستورهای آسانش که انجام آن برای هر کسی ساده و آسان است، سپاس بگویند و شکر او را به جای آورند. و این بیانگر آن است که بنده باید سختی‌ها را به یاد آورد تا انجام عبادات برایش آسان شود، و بیشتر پروردگارش را ستایش کند و سپاس او را به جا آورد. سپس خداوند متعال خبر داد که اگر آنها به انجام کارهایی که به آن موظف شده بودند، مبادرت ورزیده، و تلاش را در راستای انجام و تکمیل کارهایی که بدان موظف شده ‌بودند، مصروف می‌داشتند، و آرزو و خیالات پوچ در دل نمی‌پروراندند، و در صدد یافتن آن نبودند، برایشان بهتر بود و آنان را پا برجاتر می‌کرد. و شایسته است که بنده چنین باشد، و به مسئولیت و وظیفۀ خود عمل کند و آن را به پایان برساند، و به تدریج پیش برود تا به علم و عملی که در امر دین و دنیای وی مقدر شده است، دست یابد. برخلاف کسی که آرزوی چیزی را می‌کند که به انجام آن کار مأمور نشده است، و او به سبب تنبلی و سستی عزم و اراده، به ندرت به آن می‌رسد. سپس خداوند متعال ثمرات عمل کردن به پندها را که چهار چیز است بیان داشت: 1- برخورداری از خیر و نیکی: ﴿لَكَانَ خَيۡرٗا لَّهُمۡ﴾ اگر آنچه را که به آن اندرز داده ‌شدند انجام می‌دادند، از برگزیدگان و نیکان می‌شدند؛ کسانی که همواره کارهای خوب را انجام می‌دهند. و صفت آدم‌های پست از آنان دور می‌شد، چون اثبات چیزی، مستلزم نفی ضد آن است. پس وقتی خوب بودن آنها ثابت شد، بد بودنشان منتفی می‌گردد. 2- حاصل شدن ثبات و پایداری و افزوده شدن آن؛ زیرا خداوند مؤمنان را به سبب ایمانشان که همان عمل کردن به چیزی است که بدان پند داده شده‌اند، پا برجا می‌دارد. پس خداوند مؤمنان را در زندگی دنیا به هنگام پیش آمدن فتنه‌ها -که آدمی در رابطه با انجام دستورات و پرهیز از منهیات متزلزل می‌شود- و در هنگام بروز مشکلات پا برجا و استوار می‌دارد، و آنان به ثباتی دست می‌یابند که به وسیلۀ آن به انجام دستورات و ترک منهیاتی که نفس مقتضی انجام آن است، توفیق می‌یابند. و به هنگام پیش آمدن مشکلاتی که آدمی آن را نمی‌پسندد، ثابت قدم و پابرجا می‌مانند. پس بنده چنانچه توفیق حاصل کند که صبر و بردباری پیشه نماید، یا از تقدیرات خدا خشنود گردد و یا شکر پروردگار را به جای آورد، به ثبات و آرامش می‌رسد. در نتیجه خداوند او را بر این کار یاری می‌کند، و در هنگام مرگ و در قبر، بر دین خدا پا برجا خواهد بود. و بنده‌ای که همواره دستورات شرع را انجام می‌دهد، به آن انس می‌گیرد و به آن علاقه‌مند می‌شود، و این یاری خداوند است که وی را بر انجام عبادات ثابت و استوار می‌دارد. info
التفاسير:

external-link copy
67 : 4

وَّاِذًا لَّاٰتَیْنٰهُمْ مِّنْ لَّدُنَّاۤ اَجْرًا عَظِیْمًا ۟ۙ

3- ﴿وَإِذٗا لَّأٓتَيۡنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجۡرًا عَظِيمٗا﴾ و در دنیا و آخرت به آنان پاداشی بزرگ می‌دهیم، و این پاداش، روح و قلب و بدن را شامل خواهد شد و این پاداش، نعمت پایدار بهشت است که هیچ چشمی آن را ندیده، و هیچ گوشی آن را نشنیده و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. info
التفاسير:

external-link copy
68 : 4

وَّلَهَدَیْنٰهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِیْمًا ۟

r 4- هدایت به راه راست، و این ذکر عام بعد از خاص است، به خاطر شرافتی که هدایت از آن برخوردار است؛ یعنی خداوند او را به راه راست هدایت می‌کند، چون هدایت به معنی شناخت حق و دوست داشتن آن، و ترجیح دادن آن و عمل کردن به آن است، و سعادت و رستگاری نیز در گروِ آن می‌باشد. پس هرکس که به راه راست هدایت شود به راستی که به همۀ خوبی‌ها دست یافته و هرنوع بدی و زیان از او دور شده است. info
التفاسير:

external-link copy
69 : 4

وَمَنْ یُّطِعِ اللّٰهَ وَالرَّسُوْلَ فَاُولٰٓىِٕكَ مَعَ الَّذِیْنَ اَنْعَمَ اللّٰهُ عَلَیْهِمْ مِّنَ النَّبِیّٖنَ وَالصِّدِّیْقِیْنَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصّٰلِحِیْنَ ۚ— وَحَسُنَ اُولٰٓىِٕكَ رَفِیْقًا ۟ؕ

یعنی هر زن و مرد -کوچک و بزرگ که بر حسب حالت خود و به اندازۀ آنچه که بر او واجب شده است- از خدا و پیامبرش اطاعت کند، ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم﴾ پس ایشان همراه کسانی خواهند بود که خداوند نعمت بزرگی که مقتضی کمال و رستگاری و سعادت هردو سرا می‌باشد به آنها داده است. ﴿مِّنَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ﴾ از پیامبران، که خداوند آنها را به سبب وحی خویش، برتری داده و با فرستادن آنان به سوی مردم، و فرا خواندن آنان به سوی خداوند، فضل خویش را به آنها اختصاص داد. ﴿وَٱلصِّدِّيقِينَ﴾ و آنها کسانی‌اند که آنچه را پیامبران آورده‌اند، به طور کامل تصدیق نموده‌اند. پس آنها حق را شناخته و با شناخت آن و انجام دادن آن در گفتار و کردار، و دعوت به سوی خدا، آن را تصدیق کرده‌اند. ﴿وَٱلشُّهَدَآءِ﴾ و شهیدان کسانی هستند که در راه خدا و برای اعلای کلمۀ «الله» جنگیده و کشته شده‌اند.﴿وَٱلصَّٰلِحِينَ﴾ کسانی که خداوند ظاهر و باطنشان را اصلاح نموده، و اعمالشان نیز صالح گردیده است.پس هرکس از خداوند اطاعت کند، با اینها همراه خواهد بود. ﴿وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِكَ رَفِيقٗا﴾ واینها چه خوب دوستانی هستند که با آنها در باغ‌های بهشت جمع شده، و در جوار پروردگار جهانیان به‌سر می‌برند. info
التفاسير:

external-link copy
70 : 4

ذٰلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللّٰهِ ؕ— وَكَفٰی بِاللّٰهِ عَلِیْمًا ۟۠

﴿ذَٰلِكَ ٱلۡفَضۡلُ﴾ فضیلتی که بدان دست یافته‌اند، ﴿مِنَ ٱللَّهِ﴾ از سوی خداست؛ زیرا اوست که آنان را به کسب آن موفق گردانده، و آنان را بر آن یاری نموده، و پاداش و ثوابی را به آنها داده که اعمالشان به آن نمی‌رسد، ﴿وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِيمٗا﴾ و بس است که خداوند عالم و دانا باشد. او به احوال بندگانش داناست، و می‌داند کدام‌یک از آنان، به سبب انجام دادن اعمال شایسته، مستحق پاداش و اجر فراوان می‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
71 : 4

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا خُذُوْا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوْا ثُبَاتٍ اَوِ انْفِرُوْا جَمِیْعًا ۟

خداوند متعال بندگان مؤمنش را دستور می‌دهد تا در برابر دشمنان کافرشان، آمادگی خود را حفظ کنند، و این آمادگی همۀ جوانبی را در برمی‌گیرد که در جنگ با کفار از آن کمک گرفته می‌شود، و حیله و توطئه کفار با آن دفع می‌گردد، از قبیل: استفاده از دژ و قلعه‌های مستحکم، و خندق و کانال‌هایی که مانع عبور کافران می‌گردد، و آموختن تیراندازی، سوارکاری، و آموختن صنعت‌هایی که در جنگ با کافران به کمک می‌آید، و چیزهایی که نقل و انتقال و ورود و خروج و حیلۀ کافران به وسیلۀ آن دفع می‌شود.بنابراین فرمود: ﴿فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ﴾ دسته‌دسته [به جهاد] بروید؛ یعنی یک لشکر برای جنگ برود و دیگران باقی بمانند.﴿أَوِ ٱنفِرُواْ جَمِيعٗا﴾ یا اینکه همگی برای جنگ بیرون روید، و همۀ این امور، در راستای جلب مصلحت جامعۀ اسلامی، و دفع آسیب از مسلمین، و فراهم کردن اسباب آرامش آنان است. و این آیه مانند دیگر سخن خداوند است که فرموده است: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةٖ﴾ و برای جنگ با کفار، هر اندازه که می‌توانید آمادگی کسب کنید. info
التفاسير:

external-link copy
72 : 4

وَاِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَّیُبَطِّئَنَّ ۚ— فَاِنْ اَصَابَتْكُمْ مُّصِیْبَةٌ قَالَ قَدْ اَنْعَمَ اللّٰهُ عَلَیَّ اِذْ لَمْ اَكُنْ مَّعَهُمْ شَهِیْدًا ۟

سپس خداوند از کسانی خبر می‌دهد که ایمانشان ضعیف است و از شرکت در جهاد تنبلی وسستی می‌ورزند، پس فرمود: ﴿وَإِنَّ مِنكُمۡ﴾ و ای مؤمنان! گروهی از شما هستند، ﴿لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ﴾ که از جهاد در راه خدا سستی می‌کنند، و به علت ضعف و سستی و بزدلی، در جهاد شرکت نمی‌کنند. و گفته شده است که معنی آن چنین است: دیگران را از جنگ باز داشته، و آنها را نسبت به جهاد بی‌علاقه می‌کنند، و کسانی که این گونه رفتار ‌نمایند، منافقان هستند. اما معنی اول از دو جهت بهتر است: یکی اینکه خداوند فرمود: ﴿مِنكُمۡ﴾ یعنی از شما، و مؤمنان مورد خطاب قرار گرفته‌اند. دوم اینکه در آخر آیه فرمود: ﴿كَأَن لَّمۡ تَكُنۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُۥ مَوَدَّةٞ﴾ انگار میان شما و ایشان دوستی و مودّتی نبوده است؛ زیرا کفار اعم از مشرکین و منافقین، با مؤمنین دوستی ندارند و خداوند دوستی میان آنها و مؤمنان را قطع نموده است. واقعیت نیز همین است؛ زیرا مؤمنان بر دو قسم‌اند: گروهی که در ایمانشان صادق و راستگو بوده، و صداقتشان سبب شده، تا کمال تصدیق را داشته باشند و جهاد کنند. و گروهی از مؤمنان، ضعیفان هستند که داخل اسلام شده و ایمان ضعیفی دارند، و از چنان قوت معنوی و ایمانی برخوردار نیستند که به جهاد بروند. همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿قَالَتِ ٱلۡأَعۡرَابُ ءَامَنَّاۖ قُل لَّمۡ تُؤۡمِنُواْ وَلَٰكِن قُولُوٓاْ أَسۡلَمۡنَا﴾ اعراب بادیه‌نشین گفتند: «ما ایمان آورده‌ایم.»، بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، بلکه بگویید: ما تسلیم شده‌ایم.» سپس خداوند هدف کسانی را که از شرکت در جهاد سستی می‌ورزند، بیان نمود و فرمود: بزرگ‌ترین هدفشان، زندگی دنیا و برخورداری از کالای آن است. پس فرمود: ﴿فَإِنۡ أَصَٰبَتۡكُم مُّصِيبَةٞ﴾ اگر مصیبتی به شما برسد، از قبیل: شکست خوردن و کشته شدن و پیروز شدن دشمنان بر شما در بعضی حالت‌ها که خداوند در این کارها حکمت‌هایی دارد، ﴿قَالَ﴾ فردی که در جهاد شرکت نکرده است، می‌گوید: ﴿قَدۡ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيَّ إِذۡ لَمۡ أَكُن مَّعَهُمۡ شَهِيدٗا﴾ نعمت خداوند شامل حالم شده است، چراکه با آنها نبودم. او به سبب ضعف عقل و ایمانش، شرکت نکردن در جهاد - این مصیبت عظیم- را نعمت تلقی کرده، و نمی‌داند نعمت حقیقی، انجام این عبادت بزرگ است، عبادتی که به سبب آن، ایمان قوی می‌گردد و بنده از سزا و عقوبت و زیان در امان می‌ماند، و پاداش بزرگ و رضایت خداوند بزرگوار و بخشنده را به دست می‌آورد. اما با نرفتن به جهاد و نشستن، گرچه کمی استراحت می‌کند، ولی به دنبال آن، خستگی طولانی و دردهای شدیدی را فرا می‌گیرد، و پاداش بزرگی را که مجاهدین به دست می‌آورند، از دست می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
73 : 4

وَلَىِٕنْ اَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ اللّٰهِ لَیَقُوْلَنَّ كَاَنْ لَّمْ تَكُنْ بَیْنَكُمْ وَبَیْنَهٗ مَوَدَّةٌ یّٰلَیْتَنِیْ كُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوْزَ فَوْزًا عَظِیْمًا ۟

سپس فرمود: ﴿وَلَئِنۡ أَصَٰبَكُمۡ فَضۡلٞ مِّنَ ٱللَّهِ﴾ و اگر بخششی از سوی خدا به شما برسد؛ یعنی پیروزی و غنیمت به‌دست آورید. ﴿لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمۡ تَكُنۢ بَيۡنَكُمۡ وَبَيۡنَهُۥ مَوَدَّةٞ يَٰلَيۡتَنِي كُنتُ مَعَهُمۡ فَأَفُوزَ فَوۡزًا عَظِيمٗا﴾ انگار میان شما و او، دوستی و مود‌ّتی نبوده است، و می‌گوید: «کاش آنجا ‌بودم و به موفقیت بزرگی دست می‌یافتم.» یعنی آرزو می‌کند که ای کاش در جنگ شرکت می‌کرد، و از غنیمت‌های بدست آمده بهره‌ای به او می‌رسید؛ زیرا هدفی جز به دست آوردن غنیمت، ندارد. انگار میان شما و او، دوستیِ ایمانی نبوده است، چرا که یکی از ویژگی‌های اخوت ایمانی، این است که مؤمنان در جلب منافع و دفع مضار، خود را شریک یکدیگر بدانند و چنانچه برادران مؤمنشان به خیر و منفعتی دست یابند، خوشحال ‌گردند، و به سبب از دست رفتن منافع برادرانشان، ناراحت ‌شوند. و همه در راستای سامان دادن به دین و دنیای خود تلاش ‌کنند. اما کسی که فقط دنیا را آرزو می‌کند، از چنین روحیۀ ایمانی برخوردار نیست. info
التفاسير:

external-link copy
74 : 4

فَلْیُقَاتِلْ فِیْ سَبِیْلِ اللّٰهِ الَّذِیْنَ یَشْرُوْنَ الْحَیٰوةَ الدُّنْیَا بِالْاٰخِرَةِ ؕ— وَمَنْ یُّقَاتِلْ فِیْ سَبِیْلِ اللّٰهِ فَیُقْتَلْ اَوْ یَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیْهِ اَجْرًا عَظِیْمًا ۟

یکی از مصادیق لطف و مهربانی خدا نسبت به بندگان، این است که رحمت خویش را از آنها دریغ نمی‌دارد، و درهای رحمت خویش را به روی آنان نمی‌بندد، بلکه هرکس به کاری دست یازد که شایستۀ او نیست، خداوند او را فرا می‌خواند تا کمبودش را جبران کند، و خویشتن را اصلاح بگرداند. پس خداوند آنان را به اخلاص و بیرون رفتن برای جهاد، دستور داد و فرمود: ﴿فَلۡيُقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾ یک قول در مورد این آیه همین است که بیان شد، و این صحیح‌ترین اقوال است. و گفته شده که معنی آن چنین است: مؤمنانی که ایمانشان کامل است و در ایمانشان صادق هستند، باید در راه خدا بجنگند، ﴿ٱلَّذِينَ يَشۡرُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا بِٱلۡأٓخِرَةِ﴾ آنهایی که دنیا را به آخرت می‌فروشند، چون به دنیا علاقه‌ای ندارند، و مشتاق آخرت می‌باشند. پس اینها مورد خطاب خدا قرار می‌گیرند؛ زیرا آنان به سبب ایمان کاملشان، خود را برای جهاد با دشمنان آماده نموده‌اند، و ایمان کامل همین را اقتضا می‌نماید. و اما آنهایی که در جهاد سستی می‌کنند، خداوند به آنها توجه و اعتنایی نمی‌کند -خواه برای جهاد بیرون روند یا در خانه‌هایشان بنشینند- این مشابه آن فرمودۀ خداوند متعال است که می‌فرماید: ﴿قُلۡ ءَامِنُواْ بِهِۦٓ أَوۡ لَا تُؤۡمِنُوٓاْۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهِۦٓ إِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ يَخِرُّونَۤ لِلۡأَذۡقَانِۤ سُجَّدٗاۤ﴾ بگو: «به آن ایمان بیاورید یا ایمان نیاورید، همانا کسانی که قبل از آن علم را داده شده‌اند، هرگاه بر آنان تلاوت شود، به سجده می‌افتند.» و در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿فَإِن يَكۡفُرۡ بِهَا هَٰٓؤُلَآءِ فَقَدۡ وَكَّلۡنَا بِهَا قَوۡمٗا لَّيۡسُواْ بِهَا بِكَٰفِرِينَ﴾ اگر ایشان به آن کفر بورزند، ما قومی را به آن گمارده‌ایم که به آن کافر نیستند. و گفته شده است که معنی آیه چنین است: جهادگران باید با کفار و کسانی بجنگند، که زندگی دنیا را به بهای آخرت می‌خرند. پس در این صورت کلمۀ ﴿ٱلَّذِينَ﴾ در محل نصب مفعول است. ﴿وَمَن يُقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾ و هرکس در راه خدا بجنگد و جهاد کند، جهادی که خدا و پیامبرش به آن دستور داده‌اند، و در آن اخلاص داشته و هدفش رضای خدا باشد، ﴿فَيُقۡتَلۡ أَوۡ يَغۡلِبۡ فَسَوۡفَ نُؤۡتِيهِ أَجۡرًا عَظِيمٗا﴾ پس اگر کشته شود یا پیروز گردد به او پاداش بزرگی خواهیم داد، و بر ایمان و دینش می‌افزاییم، و غنیمت زیادی نصیب او می‌گردد، و ستایش و نام نیک از او برجای می‌ماند. پاداش مجاهدین در راه خدا، چیزهایی است که خداوند در بهشت برای آنها آماده نموده است، که هیچ چشمی مانند آن را ندیده، و هیچ گوشی آن را نشنیده، و به دل هیچ انسانی خطور نکرده است. info
التفاسير: