ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
12 : 19

یٰیَحْیٰی خُذِ الْكِتٰبَ بِقُوَّةٍ ؕ— وَاٰتَیْنٰهُ الْحُكْمَ صَبِیًّا ۟ۙ

سخن گذشته، بر تولّد یحیی و دوران جوانی و پرورش یافتنش دلالت می‌نماید. وقتی یحیی به حالتی رسید که می‌توانست خطاب و سخن را بفهمد، خداوند او را فرمان داد تا کتاب را با جد‌ّیّت و جهد بگیرد؛ یعنی در حفظ کردن کلماتش، و فهمیدن معانی‌اش، و عمل کردن به ‌اوامر و نواهی آن بکوشد. حفظ کردن و فهمیدن و عمل کردن به امر و نهی، از مصادیق گرفتنِ با قوّت است. یحیی فرمان پروردگارش را اطاعت کرد، و به کتاب روی آورد و آن‌را حفظ کرد و در آن تدبر نمود. و خداوند هوشیاری و ذکاوتی به او داد که در دیگران یافت نمی‌شود. بنابراین فرمود: ﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحُكۡمَ صَبِيّٗا﴾ یعنی ما در دوران کودکی، شناخت احکام خدا و حکم کردن را به او دادیم. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 19

وَّحَنَانًا مِّنْ لَّدُنَّا وَزَكٰوةً ؕ— وَكَانَ تَقِیًّا ۟ۙ

﴿وَحَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا﴾ و نیز از جانب خویش، به او مهربانی و رحمت دادیم که کارهایش به وسیلۀ آن آسان گردید، و احوالش بهبود یافت، و رفتارش با آن ثبات یافت. ﴿وَزَكَوٰةٗ﴾ و به ‌او پاکی دادیم؛ یعنی او را از آفت‌ها و گناهان پاک نمودیم. پس ‌دلش پاک شد، و عقلش رشد کرد؛ و این، متضمن آن است که صفت‌های زشت و اخلاق نادرست از وی دور گردد، و اخلاق نیکو و صفت‌های پسندیده در وی ریشه بدواند. بنابراین فرمود: ﴿وَكَانَ تَقِيّٗا﴾ و پرهیزگار بود؛ یعنی آنچه را که به آن فرمان داده می‌شد، انجام می‌داد؛ و از آنچه نهی می‌شد، دوری می‌کرد. و هرکس مؤمن و پرهیزگار باشد دوست خداوند خواهد بود و اهل بهشت می‌باشد؛ و بهشتی را که به پرهیزگاران وعده داده شده، و پاداشی که خداوند برای پرهیزگاری قرار داده است، به دست خواهد آورد. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 19

وَّبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَكُنْ جَبَّارًا عَصِیًّا ۟

﴿وَبَرَّۢا بِوَٰلِدَيۡهِ﴾ و نیز او نسبت به پدر و مادرش نیک رفتار و نیکوکار بود؛ یعنی از فرمانِ پدر و مادر سرپیچی نکرده، و با آنها بدی نمی‌کرد؛ بلکه در سخن و رفتار با آنها، به نیکی رفتار می‌نمود. ﴿وَلَمۡ يَكُن جَبَّارًا عَصِيّٗا﴾ و از عبادت پروردگار سر باز نمی‌زد و گردنکشی نمی‌کرد، و خودش را از بندگان خدا، و از پدر و مادرش بالاتر نمی‌پنداشت، و تکبر نمی‌ورزید. پس او هم حقّ خدا را. به جای می‌آورد، و هم حقّ بندگان خدا را، بنابراین او در همۀ احوالش، از سلامت و عافیتی که خداوند بهرۀ او نموده بود، برخوردار بود؛ هم در آغاز و هم در سرانجامِ کارها، از سلامتی بهره‌مند بود. بنابراین فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
15 : 19

وَسَلٰمٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوْتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ۟۠

﴿وَسَلَٰمٌ عَلَيۡهِ يَوۡمَ وُلِدَ وَيَوۡمَ يَمُوتُ وَيَوۡمَ يُبۡعَثُ حَيّٗا﴾ و سلام بر او، روزی که به دنیا آمد، و روزی که می‌میرد، و روزی که زنده برانگیخته می‌شود. و این بدان معنی است که ایشان دراین حالات سه‌گانه، از شرّ و عِقاب در امان است؛ یعنی او از اهل بهشت می‌باشد. درود و سلام خدا بر او و بر پدرش و بر همۀ پیامبران باد؛ و خداوند، ما را از پیروان آنها بگرداند. و او بخشنده و بزرگوار است. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 19

وَاذْكُرْ فِی الْكِتٰبِ مَرْیَمَ ۘ— اِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ اَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِیًّا ۟ۙ

وقتی داستان زکریا و یحیی را که از نشانه‌های عجیب الهی بود بیان کرد به بیان داستان عجیب‌تری پرداخت و به تدریج از پایین تا به بالا شروع کرد. پس فرمود: ﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ﴾ ای پیامبر! در کتاب [= قرآن] از مریم علیها السلام سخن بگوی، و این از بزرگترین فضیلت‌های مریم است که در کتاب بزرگی که مسلمانان در شرق و غرب آن را تلاوت می‌نمایند از او یاد شده است. و از او به بهترین صورت یاد شده و مورد ستایش قرار گرفته است. و این، پاداشِ عملِ خوب و تلاشِ کامل او است. یعنی حالت نیکوی مریم را بیان کن، آنگاه که ﴿إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا﴾ در ناحیۀ شرقی، از خانواده‌اش کناره گرفت و از آنها دور شد. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 19

فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُوْنِهِمْ حِجَابًا ۫— فَاَرْسَلْنَاۤ اِلَیْهَا رُوْحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ۟

﴿فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا﴾ و میان خود و ایشان پرده و پوششی افکند؛ و این کناره‌گیری و افکندن پوشش میان خود و آنها، بدان خاطر بود تا در گوشه‌ای تنها باشد؛ و به عبادت پروردگارش بپردازد، و با اخلاص و فروتنی او را عبادت نماید. و این، اطاعت از فرمان الهی بود که فرموده بود: ﴿وَإِذۡ قَالَتِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَٰمَرۡيَمُ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰكِ وَطَهَّرَكِ وَٱصۡطَفَىٰكِ عَلَىٰ نِسَآءِ ٱلۡعَٰلَمِينَ يَٰمَرۡيَمُ ٱقۡنُتِي لِرَبِّكِ وَٱسۡجُدِي وَٱرۡكَعِي مَعَ ٱلرَّٰكِعِينَ﴾ و [به یاد آور] آنگاه که فرشتگان گفتند: «ای مریم! بی گمان خداوند تو را برگزیده و پاک نموده و تو را بر زنان جهان برگزیده است؛ ای مریم! پروردگارت را عبادت کن و سجده ببر و با رکوع کنندگان رکوع کن.» ﴿فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا﴾ پس روح خویش؛ یعنی جبرئیل -علیه السلام- را به سوی او فرستادیم، ﴿فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا﴾ و جبرئیل در شکل مردی کامل و خوش قیافه که عیب و نقصی نداشت، بر مریم ظاهر شد؛ چون مریم توان دیدن جبرئیل را در قالب صورت و شکل واقعی‌اش نداشت. در حالی که از خانواده و جامعه دور شده، و از عزیزترین مردمان -که خانواده‌اش بودند- خود را در پوشش قرار داده بود، ترسید که مبادا این مرد چشم طمع به او دوخته باشد. پس به خدا پناه برد و به وی گفت: info
التفاسير:

external-link copy
18 : 19

قَالَتْ اِنِّیْۤ اَعُوْذُ بِالرَّحْمٰنِ مِنْكَ اِنْ كُنْتَ تَقِیًّا ۟

﴿إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ﴾ از سوء قصد تو، به رحمت الهی پناه می‌برم، ﴿إِن كُنتَ تَقِيّٗا﴾ اگر تو از خدا می‌ترسی و پرهیزگار هستی، پس به سوی من دست دراز نکن. مریم، هم به خدا پناه برد و هم او را ترساند و برحذر داشت؛ و او را دستور داد تا تقوای الهی را رعایت کند، حال آنکه وی درآن حالتِ تنهایی و جوانی و دوری از مردم به‌سر می‌برد، و آن مرد، از آن زیباییِ آشکار و هیئت کامل انسانی برخوردار بود. آن مرد، با او سخن بدی نگفت و به او دست درازی نکرد؛ و این برخورد مریم، تنها به علت ترس از خدا بود، و این، نهایتِ پاکدامنی و دوری از شر و راه‌های منتهی به آن می‌باشد. و این عفت ـ به ‌ویژه با وجود انگیزه‌ها و فقدان موانع ـ از بهترین اعمال است. از این رو، خداوند مریم را ستوده و فرموده است: ﴿وَمَرۡيَمَ ٱبۡنَتَ عِمۡرَٰنَ ٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلۡنَٰهَا وَٱبۡنَهَآ ءَايَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ﴾ و مریم -دختر عمران- که دامن خود را به گناه نیالود؛ پس، از روح خود، در او دمیدیم؛ و او و پسرش را، نشانه‌ای برای جهانیان قرار دادیم.بنابراین خداوند، به سبب پاکدامنی‌اش، به او فرزندی بخشید که معجزۀ الهی، و از همان اوانِ کودکی، پیامبر بود. info
التفاسير:

external-link copy
19 : 19

قَالَ اِنَّمَاۤ اَنَا رَسُوْلُ رَبِّكِ ۖۗ— لِاَهَبَ لَكِ غُلٰمًا زَكِیًّا ۟

وقتی جبرئیل دید که مریم می‌ترسد و هراسان است، گفت: ﴿إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ﴾ من فرستادۀ پروردگارت هستم؛ یعنی وظیفۀ من، این است که رسالت الهی را درمورد تو اجرا کنم. ﴿لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا﴾ تا به تو پسرِ پاکیزه‌ای ببخشم. و این، مژدۀ بزرگی مبنی بر داشتن فرزند و پاکیزگی وی می‌باشد؛ زیرا پاکیزگی، مستلزم آن است که وی از عادت‌های زشت و ناپسند پاک بوده، و به خصلت‌های پسندیده متصف باشد. info
التفاسير:

external-link copy
20 : 19

قَالَتْ اَنّٰی یَكُوْنُ لِیْ غُلٰمٌ وَّلَمْ یَمْسَسْنِیْ بَشَرٌ وَّلَمْ اَكُ بَغِیًّا ۟

مریم، از پدید آمدن فرزند بدون پدر تعجب کرد، و گفت: ﴿أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَلَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞ وَلَمۡ أَكُ بَغِيّٗا﴾ چگونه پسری خواهم داشت، حال آنکه بشری به من دست نزده و زناکار هم نبوده‌ام؟! و فرزند جز از این طریق بوجود نمی‌آید؟ info
التفاسير:

external-link copy
21 : 19

قَالَ كَذٰلِكِ ۚ— قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ ۚ— وَلِنَجْعَلَهٗۤ اٰیَةً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا ۚ— وَكَانَ اَمْرًا مَّقْضِیًّا ۟

﴿قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞۖ وَلِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ﴾ گفت: بدینسان است، و پروردگارت فرموده است که این کار برای من آسان است، و می‌خواهم او را معجزه‌ای برای مردمان کنم که بر قدرت خداوند دلالت ‌نماید، و اینکه اسباب، به‌طور مستقل تاثیر گذار نیستند؛ بلکه تاثیر آنها، به ‌تقدیر الهی است. پس، برخی اوقات، بندگان خدا برخی از اسباب را تاثیرگذار نمی‌یابند، [به‌عبارت دیگر، این‌گونه نیست که هرگاه سببی وجود داشته باشد، حتماً مسبب هم به‌وجود خواهد آمد] و این، بدان جهت است تا بندگان نگاهشان فقط به اسباب معطوف نباشد، به‌گونه‌ای که به آن بنگرند و از خدایی که آن را سبب قرار داده است، غافل بمانند. ﴿وَرَحۡمَةٗ مِّنَّا﴾ و تا وی را از سوی خویش رحمتی قرار دهیم، و این کار را، مرحمتی نسبت به او و مادرش و عموم مردم قرار دهیم. اما رحمتِ خداوند نسبت به عیسی، این بود که خداوند او را با وحی خویش برگزید، و آنچه را به پیامبران اولوالعزم ارزانی نموده بود، به او نیز ارزانی کرد. و رحمت خدا نسبت به مادرش، این بود که ستایش نیکو و منافع بزرگ و افتخار فراوان بهرۀ او شد. و رحمت خدا و بزرگ‌ترین نعمت وی نسبت به مردم، این بود که در میانشان پیامبری مبعوث نمود که آیات خدا را برآنان تلاوت ‌نمود و آنها را پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت را به آنان آموخت، و مردم به او ایمان آوردند و از او اطاعت ‌کردند و به سعادت دنیا و آخرت دست ‌یافتند. ﴿وَكَانَ﴾ و پدید آمدن عیسی -علیه السلام- به این صورت ﴿أَمۡرٗا مَّقۡضِيّٗا﴾ کاری بود انجام یافته؛ یعنی پیش‌تر خداوند چنین حکم نموده بود، و باید تقدیر و قضای الهی اجرا می‌شد. پس جبرئیل ـ علیه السلام ـ در گریبان مریم دمید. info
التفاسير:

external-link copy
22 : 19

فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهٖ مَكَانًا قَصِیًّا ۟

وقتی مریم به عیسی ـ علیه السلام ـ باردار شد، از رسوایی ترسید، بنابراین از مردم کناره‌گیری کرد و به ﴿مَكَانٗا قَصِيّٗا﴾ جای دوری رفت، و هنگامی که زمان زایمانش فرا رسید، درد زایمان او را به کنار تنۀ درخت خرما کشاند؛ و چون درد زایمان و درد بی‌خوراکی و بی‌آبی او را به ستوه آورد، و قلبش از گفته‌های مردم دردمند شد، و ترسید که مبادا نتواند شکیبایی ورزد، آرزو کرد که کاش قبل از این حادثه مرده بود، و چیز ناقابل و فراموش شده‌ای بود، و از یاد و خاطره‌ها محو می‌شد. این آرزوی مریم، به خاطر آن حالت پریشان کننده بود؛ و این آرزو، هیچ خیر و مصلحتی برای او دربر نداشت؛ بلکه خیر و مصلحت، در آنچه بود که اتفاق افتاد. info
التفاسير:

external-link copy
23 : 19

فَاَجَآءَهَا الْمَخَاضُ اِلٰی جِذْعِ النَّخْلَةِ ۚ— قَالَتْ یٰلَیْتَنِیْ مِتُّ قَبْلَ هٰذَا وَكُنْتُ نَسْیًا مَّنْسِیًّا ۟

وقتی مریم به عیسی ـ علیه السلام ـ باردار شد، از رسوایی ترسید، بنابراین از مردم کناره‌گیری کرد و به ﴿مَكَانٗا قَصِيّٗا﴾ جای دوری رفت، و هنگامی که زمان زایمانش فرا رسید، درد زایمان او را به کنار تنۀ درخت خرما کشاند؛ و چون درد زایمان و درد بی‌خوراکی و بی‌آبی او را به ستوه آورد، و قلبش از گفته‌های مردم دردمند شد، و ترسید که مبادا نتواند شکیبایی ورزد، آرزو کرد که کاش قبل از این حادثه مرده بود، و چیز ناقابل و فراموش شده‌ای بود، و از یاد و خاطره‌ها محو می‌شد. این آرزوی مریم، به خاطر آن حالت پریشان کننده بود؛ و این آرزو، هیچ خیر و مصلحتی برای او دربر نداشت؛ بلکه خیر و مصلحت، در آنچه بود که اتفاق افتاد. info
التفاسير:

external-link copy
24 : 19

فَنَادٰىهَا مِنْ تَحْتِهَاۤ اَلَّا تَحْزَنِیْ قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِیًّا ۟

پس، در این هنگام فرشته او را دلداری داد ﴿فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ﴾ و از پایین او را صدا زد. شاید در آن زمان، جبرئیل در مکانی قرار داشته است که پایین‌تر از مکانی بوده که مریم در آن قرار داشته است. و به او گفت: ﴿أَلَّا تَحۡزَنِي﴾ ناراحت و پریشان مباش؛ زیرا ﴿قَدۡ جَعَلَ رَبُّكِ تَحۡتَكِ سَرِيّٗا﴾ پروردگارت پایین‌تر از تو چشمه‌ای پدید آورده است که از آن می‌نوشی. info
التفاسير:

external-link copy
25 : 19

وَهُزِّیْۤ اِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسٰقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا ۟ؗ

﴿وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبٗا جَنِيّٗا﴾ و تنۀ درخت خرما را بجنبان تا بر تو خرمای لذیذ و تازه فرو بریزد. info
التفاسير: