Fassarar Ma'anonin Alqura'ni - Fassarar Farisanci - Tafsirin al-Sa'adi

Lambar shafi:close

external-link copy
46 : 5

وَقَفَّیْنَا عَلٰۤی اٰثَارِهِمْ بِعِیْسَی ابْنِ مَرْیَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرٰىةِ ۪— وَاٰتَیْنٰهُ الْاِنْجِیْلَ فِیْهِ هُدًی وَّنُوْرٌ ۙ— وَّمُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ التَّوْرٰىةِ وَهُدًی وَّمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِیْنَ ۟ؕ

به دنبال پیامبرانی که به تورات حکم می‌کردند، بنده و پیامبرمان؛ عیسی پسر مریم، روح خدا و کلمه‌ای که خدا آن را به سوی مریم فرستاد، درآوردیم. خداوند او را مبعوث نمود در حالی که تورات را، که پیش از او فرستاده شده بود، تصدیق کرد. پس او گواهی داد که موسی و آنچه از تورات آورده، حق است، و دعوت موسی را تایید و برابر شریعت او حکم نمود. و در اکثر امور شرعی، با شریعت موسی موافق بود. و گاهی عیسی ـ علیه السلام ـ در برخی احکام نرم تر و آسان‌تر می‌گرفت، همان طور که خداوند متعال از او می‌گوید که به بنی‌اسرائیل گفت: ﴿وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعۡضَ ٱلَّذِي حُرِّمَ عَلَيۡكُمۡ﴾ و تا پاره‌ای از چیزهایی را که بر شما حرام شده بود، برایتان حلال نمایم. ﴿وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡإِنجِيلَ﴾ و به عیسی کتاب بزرگ انجیل که کامل کنندۀ تورات بود، دادیم. ﴿فِيهِ هُدٗى وَنُورٞ﴾ در انجیل رهنمودی است که به راه راست هدایت می‌نماید، و نوری است که حق را از باطل روشن می‌گرداند.﴿وَمُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلتَّوۡرَىٰةِ﴾ و تصدیق کنندۀ تورات است که پیش از آن بوده است، و آن را تحکیم می‌نماید، و بر صحت آن گواهی می‌دهد، و با آن موافق است. ﴿وَهُدٗى وَمَوۡعِظَةٗ لِّلۡمُتَّقِينَ﴾ و هدایت و پندی است برای پرهیزگاران؛ زیرا پرهیزگاران از هدایت و رهنمود، بهره‌مند می‌شوند و از مواعظ، پند می‌گیرند، و از آنچه که شایسته نیست، باز می‌آیند. info
التفاسير:

external-link copy
47 : 5

وَلْیَحْكُمْ اَهْلُ الْاِنْجِیْلِ بِمَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ فِیْهِ ؕ— وَمَنْ لَّمْ یَحْكُمْ بِمَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ فَاُولٰٓىِٕكَ هُمُ الْفٰسِقُوْنَ ۟

﴿وَلۡيَحۡكُمۡ أَهۡلُ ٱلۡإِنجِيلِ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فِيهِ﴾ و پیروان انجیل باید طبق آنچه در انجیل آمده است، حکم کنند؛ یعنی بر آنان لازم است تا به کتابشان مقید و پایبند باشند. و برای آنها جایز نیست که از آن عدول کنند. ﴿وَمَن لَّمۡ يَحۡكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ﴾ و هرکس طبق آنچه خدا نازل کرده است، حکم نکند، پس ایشان فاسق‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
48 : 5

وَاَنْزَلْنَاۤ اِلَیْكَ الْكِتٰبَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْكِتٰبِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْكُمْ بَیْنَهُمْ بِمَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ وَلَا تَتَّبِعْ اَهْوَآءَهُمْ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ الْحَقِّ ؕ— لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَّمِنْهَاجًا ؕ— وَلَوْ شَآءَ اللّٰهُ لَجَعَلَكُمْ اُمَّةً وَّاحِدَةً وَّلٰكِنْ لِّیَبْلُوَكُمْ فِیْ مَاۤ اٰتٰىكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرٰتِ ؕ— اِلَی اللّٰهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِیْعًا فَیُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِیْهِ تَخْتَلِفُوْنَ ۟ۙ

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ﴾ و ما این کتاب را که قرآن است و برترین و بزرگ‌ترین کتاب‌هاست، به سوی تو فرستادیم. ﴿بِٱلۡحَقِّ﴾ آن را به حق نازل کرده‌ایم، و اخبار و دستورات و نواهی آن، مشتمل بر حق است.﴿مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ﴾ و کتاب‌هایی را که پیش از آن آمده‌اند، تصدیق می‌کند؛ چون قرآن بر صحت کتاب‌های پیشین گواهی می‌دهد و اخبارش با اخبار آنها موافق و برابر، و آیین و قوانین بزرگ آن، با شرایع و قوانین کتاب‌های گذشته موافق است. پس مصدّق کتاب‌های پیشین است. ﴿وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِ﴾ و مطالبی را دربردارد که کتاب‌های گذشته دربرداشتند، و حتی مطالب الهی و اخلاقی بیشتری را نیز دربردارد. قرآن کتابی است که از هر حقی که کتاب‌های گذشته آورده باشند، پیروی می‌نماید؛ به آن دستور داده و آدمی را بر انجام آن تحریک و تشویق می‌نماید، و برای رسیدن به آن، راه‌های زیادی را بیان می‌کند. قرآن کتابی است که خبر گذشتگان و آیندگان، و حکمت و احکامی که کتاب‌های پیشین آورده‌اند، در آن وجود دارد. پس آنچه که قرآن بر صحت آن گواهی دهد، راست است و پذیرفته می‌شود. و آنچه را نپذیرد و تصدیق نکند، مردود می‌باشد؛ زیرا حتماً دستخوش تحریف و تبدیل شده است؛ و اگر از جانب خدا بود، قرآن با آن مخالفت نمی‌کرد. ﴿فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ﴾ پس میان آنها طبق شرعی که خدا بر تو نازل کرده است، داوری کن. ﴿وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡحَقِّ﴾ و به جای حقی که پیش خود داری، از خواست‌ها و امیال فاسد آنان که با حق مخالف است، پیروی نکن؛ و چیزی فرومایه و حقیر را، به جای چیزی ارزشمند قرار مده.﴿لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗا﴾ برای هریک از شما ـ امت‌ها ـ راه و روشی قرار داده‌ایم. و این شریعت‌های مختلف که برای ملت‌های مختلف آمده‌اند، شریعت‌هایی هستند که بر حسب تفاوت حال و زمان، تغییر می‌کنند؛ و همه در زمانی که آیین زندگی مردم بوده‌اند، دادگرانه و منصفانه حکم کرده‌اند. اما اصول کلی تمامی شریعت‌ها، که در هر زمان و مکانی برای مردمان حاوی مصلحت و حکمت بوده‌اند، فرق نکرده و در همۀ شریعت‌ها وجود داشته‌اند. ﴿وَلَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَجَعَلَكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ ﴾ و اگر خدا می‌خواست، همۀ شما را یک ملت، و پیرو یک شریعت قرار می‌داد، به‌گونه‌ای که پیشینیان و پسینیانتان با هم اختلافی نداشته باشند. ﴿وَلَٰكِن لِّيَبۡلُوَكُمۡ فِي مَآ ءَاتَىٰكُمۡ﴾ ولی خداوند می‌خواهد شما را، در آنچه که به شما داده است، بیازماید، و معلوم سازد که چگونه عمل می‌کنید. و هر امتی را، طبق حکمت خویش، مورد آزمایش قرار داده و به هر یک چیزی را می‌دهد که شایسته اوست، تا ملت‌ها با یکدیگر به رقابت بپردازند، و هر ملتی تلاش کند که از دیگری سبقت بگیرد. بنابراین فرمود: ﴿فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِ﴾ پس به سوی خوبی‌ها و نیکی‌ها بشتابید، و آن را کامل بگردانید. نیکی‌ها هر فرض و مستحبی را، اعم از حقوق خدا و حقوق بندگان در بر می‌گیرد، و انجام دهندۀ آن جز با دو چیز از دیگران پیشی نمی‌گیرد: 1ـ شتافتن برای انجام نیکی و غنیمت شمردن زمان مناسب. 2ـ تلاش برای اینکه آن را به صورت کامل و آن گونه که بدان دستور داده شده است، انجام دهد. و از این آیه استنباط می‌شود که باید سعی نمود نماز و دیگر عبادت‌ها را در اول وقت انجام داد. نیز از این آیه برمی‌آید که بنده نباید فقط به انجام نماز و دیگر عبادات مفروض اکتفا کند، بلکه شایسته است مستحبات را نیز انجام دهد تا عبادتش تکمیل گردد، و پیشی گرفتن حاصل شود. ﴿إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا﴾ بازگشت همۀ شما ـ امت‌های گذشته و آینده ـ به سوی خداست، و شما را در روزی که هیچ شکی در آن نیست، جمع خواهد کرد. ﴿فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ﴾ پس در رابطه با شرایع و اعمالی که در آن اختلاف داشتید، شما را آگاه می‌سازد؛ و به اهل حق و کارهای شایسته آنان، پاداش می‌دهد، و اهل باطل و کارهای بد آنان را مجازات می‌نماید. info
التفاسير:

external-link copy
49 : 5

وَاَنِ احْكُمْ بَیْنَهُمْ بِمَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ وَلَا تَتَّبِعْ اَهْوَآءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ اَنْ یَّفْتِنُوْكَ عَنْ بَعْضِ مَاۤ اَنْزَلَ اللّٰهُ اِلَیْكَ ؕ— فَاِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ اَنَّمَا یُرِیْدُ اللّٰهُ اَنْ یُّصِیْبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوْبِهِمْ ؕ— وَاِنَّ كَثِیْرًا مِّنَ النَّاسِ لَفٰسِقُوْنَ ۟

﴿وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ﴾ و در میان آنها، طبق آنچه خدا نازل نموده است، داوری کن. گفته شده است که این آیه، آیۀ ﴿فَٱحۡكُم بَيۡنَهُمۡ أَوۡ أَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ﴾ را منسوخ کرده است. اما صحیح آن است که این آیه، آیۀ مذکور را منسوخ نمی‌کند. و این آیه دلالت می‌نماید که پیامبر صلی الله علیه وسلم اختیار دارد بین آنها داوری کند یا داوری نکند؛ چون منظور آنان از آمدن برای قضاوت به نزد پیامبر، تبعیت از حق نیست. و این دلالت می‌نماید که هرگاه پیامبر حکمی را صادر نماید، طبق آنچه خدا از کتاب و سنت نازل نموده، حکم کرده، و حکمش دادگرانه و منصفانه است؛ چرا که خداوند قبلاً فرمود: ﴿وَإِنۡ حَكَمۡتَ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ﴾ و اگر داوری کردی، میان آنان دادگرانه داوری کن. در این آیه بر رعایت عدالت تأکید شده، و اینکه دادگری و عدالت در تمامی احکام خداوند، مشهود است؛ زیرا احکامی که خداوند مشروع نموده است عین عدل و انصاف است؛ و هر آنچه با آن مخالف باشد، ظلم و ستم است.﴿وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ﴾ و از خواست و آرزوهای آنان پیروی نکن. باز از پیروی از خواست‌های آنان نهی کرد، تا به شدت از این کار برحذر دارد. البته نهیِ قبلی در مقام حکم و فتواست، و آن گسترده‌تر می‌باشد. اما این، فقط در مورد داوری است، و در هر دو لازم است که از خواست‌های آنان که مخالف حق است، پیروی نشود. بنابراین فرمود: ﴿وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن يَفۡتِنُوكَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَ﴾ و مبادا فریب آنها را بخوری و تو را به فتنه مبتلا کنند، و تو را از برخی از آنچه خدا به سوی تو فرستاده است، باز دارند. پس پیروی از خواست‌هایشان، به ترک حق که پیروی از آن واجب است، می‌انجامد. ﴿فَإِن تَوَلَّوۡاْ﴾ و اگر از پیروی کردن از تو، و از تبعیت از حق روی‌گرداندند، ﴿فَٱعۡلَمۡ﴾ بدان که این عدم تبعیت، برای آنها سزا و مجازاتی سخت دربردارد، و همانا خداوند می‌خواهد ﴿أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡ﴾ که آنان را، به سبب پاره‌ای از گناهانشان، دچار مصیبت و عذاب نماید، چون گناه، هم سزای دنیوی دارد و هم سزای اخروی. و از بزرگ‌ترین سزاها این است که بنده به فتنه مبتلا گردد، و ترکِ تبعیت از پیامبر برای وی آراسته شود. و این به سبب فسق و تمرد و سرپیچی اوست. ﴿وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ﴾ و همانا بسیاری از مردم فاسق‌اند؛ یعنی سرشت آنان چنین است که از اطاعت خدا و پیروی کردن از پیامبرش سرپیچی می‌کنند. info
التفاسير:

external-link copy
50 : 5

اَفَحُكْمَ الْجَاهِلِیَّةِ یَبْغُوْنَ ؕ— وَمَنْ اَحْسَنُ مِنَ اللّٰهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ یُّوْقِنُوْنَ ۟۠

﴿أَفَحُكۡمَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ يَبۡغُونَ﴾ آیا با روی‌گرداندن از تو، جویای حکم جاهلیت هستند؟ و حکم جاهلیت، هر حکمی است که با آنچه خدا بر پیامبرش نازل نموده است، مخالف باشد. پس راه سومی وجود ندارد؛ یا حکم خدا و پیامبر، و یا حکم جاهلیت. پس هرکس از اولی روی‌بگرداند، به راه دوم که بر اساس جهل و ستم و گمراهی بنا شده است، گرفتار می‌آید. بنابراین خداوند آن را به جاهلیت نسبت داده است. و اما حکم خدا بر اساس دانش و آگاهی و عدالت و دادگری و نور و هدایت بنا شده است. ﴿وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ﴾ و برای قومی که معتقدند و باور دارند، چه کسی بهتر از خدا حکم می‌نماید؟ پس اهل یقین، تفاوت هر دو حکم را دانسته و با یقین خود، ارزش حکم خدا را دریافته و از نظر عقلی و شرعی به این نتیجه می‌رسند که باید از آن پیروی کرد. یقین؛ یعنی آگاهی و شناخت کامل، که آدمی را به عمل و رفتار وا می‌دارد. info
التفاسير: