Fassarar Ma'anonin Alqura'ni - Fassarar Farisanci - Tafsirin al-Sa'adi

غافر

external-link copy
1 : 40

حٰمٓ ۟ۚ

قول مناسب‏تر در رابطه با حروف مقطعه‏ای که در اوایل برخی سوره‏های قرآن آمده، این است که بدون مستند شرعی از ذکر معنی برای آنها خودداری کنیم و در عین حال یقین داشته باشیم که خداوند این‏ها را بیهوده نازل نکرده است، بلکه در پس آن حکمتی است که ما از آن بی خبریم. info
التفاسير:

external-link copy
2 : 40

تَنْزِیْلُ الْكِتٰبِ مِنَ اللّٰهِ الْعَزِیْزِ الْعَلِیْمِ ۟ۙ

خداوند متعال از کتاب بزرگش خبر می‌دهد و می‌فرماید: این کتاب از سوی او نازل شده است؛ خداوندی که معبود راستین است، چون دارای کمال می‌باشد و در کارهایش تنهاست. ﴿ٱلۡعَزِيزِ﴾ توانمند است، و با توانایی‌اش بر هر مخلوقی چیره و غالب است. ﴿ٱلۡعَلِيمِ﴾ و به همه چیز آگاه و داناست. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 40

غَافِرِ الذَّنْۢبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیْدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ ؕ— لَاۤ اِلٰهَ اِلَّا هُوَ ؕ— اِلَیْهِ الْمَصِیْرُ ۟

﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ﴾ آمرزندۀ گناه گناهکاران است. ﴿وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ﴾ و توبۀ توبه کنندگان را می‌پذیرد. ﴿شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ﴾ هر کس که جرأت به انجام گناه نماید و از آن توبه نکند، او را سخت کیفر می‌دهد. ﴿ذِي ٱلطَّوۡلِ﴾ صاحب فضل و احسانِ فراگیر است. خداوند از کمال خود چیزهایی را بیان کرد، و این ایجاب می‌کند تا تنها او معبود باشد، معبودی که اعمال و طاعت‌ها فقط برای او انجام شود. پس فرمود: ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ إِلَيۡهِ ٱلۡمَصِير﴾ هیچ معبود به حقّی جز او نیست. بازگشت به سوی اوست. وجه مناسبت ذکر نزول قرآن از جانب خداوندی که به این صفت‌ها متصف می‌باشد، این است که این اوصاف مستلزم همۀ معانیی است که قرآن در بر دارد. پس به درستی که قرآن یا از اسماء و صفات و افعال خدا خبر می‌دهد، که این همان اسماء و افعال و صفات خداست؛ و یا از مسایل پوشیده و مخفی گذشته و آینده خبر می‌دهد، که این جزو یاد دادنِ خداوندِ دانا برای بندگانش است؛ و یا از نعمت‌های بزرگ و برکات چشمگیر و فرمان‌هایی خبر می‌دهد که انسان را به آن نعمت‌ها می‌رساند، که ﴿ذِي ٱلطَّوۡلِ﴾ بر این مفهوم دلالت می‌کند؛ و یا از عذاب‌های سخت خدا و گناهانی که باعث کیفرهای سخت الهی می‌شوند سخن می‌گوید، و ﴿شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ﴾ بر این مطلب دلالت می‌نماید؛ و یا گناهکاران را به توبه و بازگشت و طلب آمرزش فرا می‌خواند که ﴿غَافِرِ ٱلذَّنۢبِ وَقَابِلِ ٱلتَّوۡبِ شَدِيدِ ٱلۡعِقَابِ﴾ بر آن دلالت می‌نماید؛ و یا از این خبر می‌دهد که خداوند تنها معبود به حق است، و بر این مطلب دلایل عقلی و نقلی اقامه می‌کند، و [مردم را] بر آن تشویق می‌نماید؛ و از عبادت غیر خداوند نهی می‌نماید، و دلایل عقلی و نقلی بر فساد آن اقامه می‌کند و مردمان را از آن برحذر می‌دارد، که ﴿لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ﴾ بر آن دلالت دارد؛ و یا از فرمان عادلانۀ جزایی خدا، و پاداش نیکوکاران، و کیفر گناهکاران را خبر می‌دهد که این قول خداوند متعال ((إِلَيْهِ الْمَصِيرُ)) بر آن دلالت دارد و عبارت از تمامی خواسته‏های والایی است که قرآن بر آن دلالت دارد. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 40

مَا یُجَادِلُ فِیْۤ اٰیٰتِ اللّٰهِ اِلَّا الَّذِیْنَ كَفَرُوْا فَلَا یَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلَادِ ۟

خداوند تبارک و تعالی خبر می‌دهد که ﴿مَا يُجَٰدِلُ فِيٓ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ﴾ هیچ کس جز کافران در مقابل آیات خدا به ستیز نمی‌ایستند. منظور از مجادله در اینجا، رد نمودن آیات خدا و مقابله کردن با آن به وسیله باطل است. پس این، کار کافران می‌باشد. اما مؤمنان در مقابل حق تسلیم می‌شوند تا به وسیلۀ آن باطل را در هم بشکنند. و نباید انسان به حالت دنیوی کسی فریب بخورد که خداوند به او در دنیا نعمت بخشیده است، و گمان برد که این دلیلی است بر اینکه خدا او را دوست دارد و او بر حق است. بنابراین فرمود: ﴿فَلَا يَغۡرُرۡكَ تَقَلُّبُهُمۡ فِي ٱلۡبِلَٰدِ﴾ آمد و رفت آنها در شهرها برای انجام دادن انواع تجارت‌ها تو را گول نزند، بلکه بر بنده لازم است که مردم را با معیار حق بسنجد، و به حقایق شرعی بنگرد، و به وسیلۀ آن مردم را بسنجد؛ و مردم را معیار حق نداند، همچنان که کسی که علم و عقل ندارد چنین می‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
5 : 40

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوْحٍ وَّالْاَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ ۪— وَهَمَّتْ كُلُّ اُمَّةٍ بِرَسُوْلِهِمْ لِیَاْخُذُوْهُ وَجٰدَلُوْا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوْا بِهِ الْحَقَّ فَاَخَذْتُهُمْ ۫— فَكَیْفَ كَانَ عِقَابِ ۟

سپس کسی را که با آیات خدا به مجادله می‌پردازد تا آن را باطل کند، تهدید کرد. همان‌طور که امّت‌های پیشین از قبیل: قوم نوح و عاد و گروه‌هایی که پس از آنان آمدند نیز چنین کردند؛ آنهایی که علیه حق بسیج شدند تا آن را باطل کنند، و بر باطل گرد آمدند تا آن را یاری نمایند. ﴿وَهَمَّتۡ كُلُّ أُمَّةِۢ بِرَسُولِهِمۡ لِيَأۡخُذُوهُ﴾ و تحزّب، آنها را به جایی کشاند که هر امّتی آهنگ پیامبر خود را کرد تا او را به قتل برساند؛ پیامبرانی که رهبران اهل خیر بودند، و حق با آنها بود؛ حقّی که هیچ شکّی در آن نبود. آنها خواستند پیامبران را به قتل برسانند، و این سخت‌ترین چیزی بود که در حق پیامبران روا می‌داشتند. پس آیا بعد از این تجاوز و گمراهی و بدبختی جز عذاب بزرگ چیزی دیگر را انتظار می‌کشند! عذابی که از آن هرگز خارج نمی‌شوند؟! بنابراین در مورد کیفر دنیوی و اخروی آنها فرمود: ﴿فَأَخَذۡتُهُمۡ﴾ به سبب تکذیب و تحزّبشان آنها را گرفتار ساختم. ﴿فَكَيۡفَ كَانَ عِقَابِ﴾ پس کیفر و عذاب من چگونه بود؟! آری! سخت‌ترین و بدترین کیفر بود، و آن فقط یک صدای مرگبار یا سنگ‌هایی بود که از آسمان بر آنها می‌بارید، و یا خداوند زمین را دستور ‌داد که آنها را فرو ببرد و بگیرد، و یا به دریا فرمان ‌داد که غرقشان کند و ناگهان از پای در آمدند. info
التفاسير:

external-link copy
6 : 40

وَكَذٰلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَی الَّذِیْنَ كَفَرُوْۤا اَنَّهُمْ اَصْحٰبُ النَّارِ ۟

﴿وَكَذَٰلِكَ حَقَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ﴾ و همان‌گونه که فرمان و حکم پروردگارت بر کافرانِ امت‌های پیشین مبنی بر دوزخی بودن آنان تحقق یافت؛ به همان شیوه فرمان و حکم الهی مبنی بر گمراه شدن کسانی از قومت که کفر ورزیدند، تحقق یافت؛ فرمان و حکمی که دوزخی بودن آنان از آن نشأت گرفته است، بنابراین فرمود: ﴿أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ﴾ یعنی زیرا ایشان دوزخیان‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
7 : 40

اَلَّذِیْنَ یَحْمِلُوْنَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهٗ یُسَبِّحُوْنَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُوْنَ بِهٖ وَیَسْتَغْفِرُوْنَ لِلَّذِیْنَ اٰمَنُوْا ۚ— رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَیْءٍ رَّحْمَةً وَّعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِیْنَ تَابُوْا وَاتَّبَعُوْا سَبِیْلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیْمِ ۟

خداوند متعال از کمال لطف خویش نسبت به بندگان مؤمنش، و از اسبابی که برای سعادت آنها فراهم آورده و از توان آنها خارج است، خبر می‌دهد، مانند طلب آمرزش کردن فرشتگان مقرب برای آنها، و اینکه آنان آنچه را که صلاح دین و آخرتشان در آن است، برایشان از خدا می‌خواهند. در ضمن از شرافت حاملان عرش و آنهایی که پیرامون آن هستند، و از نزدیک بودنشان به پروردگارشان، و از کثرت عبادت آنها، و خیرخواهی‌شان برای بندگان خدا ـ چون آنها می‌دانند که خداوند این امور را دوست دارد ـ خبر می‌دهد. پس فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ﴾ آنان که عرش خداوند را حمل می‌کنند. عرش سقف همۀ آفریده‌ها، و بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین و زیباترین مخلوقات است، و از همه به خداوند نزدیک‌تر است، و آسمان‌ها و زمین و کرسی را فرا گرفته است. و خداوند این فرشتگان را به حمل عرش برگماشته است، و شکّی نیست که آنها از بزرگ‌ترین و قوی‌ترین فرشتگان می‌باشند. و انتخاب آنها از سوی خدا برای حمل عرش، و مقدّم نمودن آنها در ذکر، و نزدیک بودنشان از خدا بر این دلالت می‌نماید که آنها برترین فرشتگان -علیهم السلام- هستند. خداوند متعال فرمود: ﴿وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِيَةٞ﴾ و در آن روز، هشت فرشته عرش پروردگارت را بالای خود حمل می‌کنند. ﴿وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ﴾ و فرشتگان مقرّبی که پیرامون عرش هستند، به ستایش پروردگارشان مشغول‌اند. در اینجا آنها به علّت کثرت بندگی کردن خدا، به ویژه حمد و تسبیح‌شان مورد ستایش قرار گرفته‌اند. و سایر عبادت‌ها، در تسبیح و ستایش خداوند داخل هستند؛ چون تسبیح؛ یعنی منزّه دانستن خدا، و اینکه بنده این عبادت را برای کسی دیگر انجام نمی‌دهد. ذکر «سُبحَانَ اللهِ وَبِحَمد‌ِهِ» در این داخل است و از جملۀ آن عبادت‌هاست. ﴿وَيُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ و به او ایمان دارند، و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند. و این از جمله فواید ایمان و فضیلت‌های زیاد آن است که فرشتگان که به خداوند ایمان دارند و گناهی مرتکب نمی‌شوند، برای مؤمنان طلب آمرزش می‌نمایند. پس مؤمن به سبب ایمانش از چنین فضیلت بزرگی برخوردار می‌گردد. و از آنجا که آمرزش لوازمی دارد که جز با آن کامل نمی‌گردد ـ ‌غیر از آنچه که به بسیاری از اذهان خطور می‌کند مبنی بر اینکه طلب آمرزش نتیجه‌اش فقط بخشوده شدن گناهان است‌ـ خداوند نحوۀ آمرزش خواستن را بیان کرد که جز با آن کامل نمی‌گردد. پس فرمود: ﴿رَبَّنَا وَسِعۡتَ كُلَّ شَيۡءٖ رَّحۡمَةٗ وَعِلۡمٗا﴾ پروردگارا! دانش و مهربانی تو همه چیز را فرا گرفته، و هیچ چیزی بر تو پوشیده نمی‌ماند، و به اندازۀ ذرّه‌ای، و نه کوچک‌تر از آن و نه بزرگ‌تر از آن در آسمان‌ها و زمین از نگاه تو پنهان نمی‌ماند، و رحمت تو همه چیز را فرا گرفته است. پس جهان بالا و پایین از رحمت الهی لبریز گشته، و رحمت الهی آنها را فرا گرفته است، و به سبب رحمت او بندگان به اینجا رسیده‌اند. ﴿فَٱغۡفِرۡ لِلَّذِينَ تَابُواْ وَٱتَّبَعُواْ سَبِيلَكَ﴾ پس کسانی را که از شرک و گناهان توبه کرده‌اند؛ و با پیروی از پیامبران و در پیش گرفتن راه توحید و اطاعت، از تو تبعیّت کرده‌اند؛ بیامرز. ﴿وَقِهِمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ﴾ و آنان را از عذاب و از اسباب عذاب مصون بدار. info
التفاسير: