خداوند شروع به برشمردن نعمتهایش بر بنیاسرائیل نموده و میفرماید: ﴿وَإِذۡ نَجَّيۡنَٰكُم مِّنۡ ءَالِ فِرۡعَوۡنَ﴾ و [به یاد آورید] هنگامی که شما را از گزند فرعون و لشکریانش نجات دادیم و آنها قبل از اين ﴿يَسُومُونَكُمۡ سُوٓءَ ٱلۡعَذَابِ﴾ بر شما حکومت میکردند و شما را بهکار میگرفتند و سختترین عذاب را به شما میچشاندند بهگونهای که ﴿يُذَبِّحُونَ أَبۡنَآءَكُمۡ﴾ پسرانتان را از ترس اینکه مبادا جمعیت شما رشد کند، سر میبریدند. ﴿وَيَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡ﴾ و زنانتان را زنده نگاه میداشتند؛ یعنی آنها را نمیکشتند. پس شما یا کشته میشدید یا بهوسیلۀ انجام دادن کارهای سخت، ذلیل و خوار میگشتید؛ بر شما منت مینهادند و بر شما حکومت میکردند و این نهایت ذلت است. ﴿وَفِي ذَٰلِكُم بَلَآءٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَظِيمٞ﴾ و در این نجات دادن، احسان و نیکیِ بزرگی از جانب پروردگارتان برای شما مقرر است. و بر شما واجب میگرداند که نعمات وی را شاکر باشید و عبادت او را به جای آورید.
سپس خداوند احسان خود را به آنها یاد آور میشود، آنگاه که به موسی وعده داد چهل شب با وی ملاقات کند و تورات را بر آنها نازل نماید که نعمتها و مصالح بزرگی را برای آنها دربر داشت، اما آنها صبر نکردند تا مدت و میعاد کامل گردد؛ و پس از اینکه او رفت، به گوسالهپرستی روی آوردند.
﴿وَأَنتُمۡ ظَٰلِمُونَ﴾حال آنکه شما ستمکارید و بر ستم خود واقفـید، چـرا که حجت بر شما اقامه شده است، پس گناهـی که شـما مرتکب شـدهاید، بزرگترین جنایت و زشتترین گناه است.
(وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ...) «و هنگامی که موسی به قومش گفت: ای قوم من! شما با پرستش گوساله بر خود ستم کردهايد، بنابراين به درگاه آفريدگارتان توبه کنيد، پس خودتان را بکشيد ...» سپس خداوند از طریق پیامبرش موسی شما را فرمان داد که توبه کنید و یکدیگر را بکشید، تا خداوند از شما درگذرد.
﴿وَإِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ﴾ و [به یاد آورید] هنگامی که گفتید: ای موسی! هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر اینکه خداوند را آشکارا ببینیم. و این نهایت جسارت و گستاخی در برابر خدا و پیامبرش است. ﴿فَأَخَذَتۡكُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ﴾ پس صاعقه؛ یعنی مرگ یا بیهوشی شما را فرا گرفت. ﴿وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ﴾ در حالیکه به هنگام وقوع این امر، هر یک از شما به همراهش نگاه میکرد.
سپس خداوند نعمتش را که در بیابان و دشت و برهوت به آنها ارزانی داشت، یادآور شده و میفرماید:
﴿وَظَلَّلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡغَمَامَ وَأَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَنَّ﴾ و ابر را بر شما سایه گرداندیم و «منّ» را بر شما فرو فرستادیم. هر رزقی که بدون زحمت و خستگی بهدست آید، «منّ» نامیده میشود؛ و زنجبیل و قارچ و نان از این نوع است. ﴿وَٱلسَّلۡوَىٰ﴾ «سلوی»؛پرندۀ کوچکی است که در زبان عربی به آن «سُمَانَی» نیز گفته میشود و در فارسـی آن را «بلدرچـین» میگویند که دارای گوشـتی خـوشمـزه است. پس «مَنّ و سلوی» به اندازهای که آنها را کفایت میکرد، فرو فرستاده شد.
﴿كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ﴾ از خوراکیهای پاکیزهای بخورید که روزی شما گرداندهایم، روزیای که اهالی شهرهای مرفّه نیز از آن برخوردار نبودند. اما آنها شکر این نعمت را بهجا نیاوردند، و همچنان به سنگدلی و ارتکاب گناه ادامه دادند، ﴿وَمَا ظَلَمُونَا﴾ و بر ما ستم نکردند؛ یعنی با مخالفت با اوامر ما به ما ستم نکردند، چون معصیت گناهکاران زیانی به خداوند نمیرساند. همان طور که پرستش پرستشگران به او فایدهای نمیرساند، ﴿وَلَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ﴾ و لکن آنها بر خود ستم میکردند، پس ضرر کارهایشان به خودشان بر میگردد.