کاری که در این آیه از آن سخن به میان آمده است، کار کسانی بود که در زمان پیامبر در مدینه میزیستند. قبایل اوس و خزرج -«أنصار»- قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم مشرک بودند. سه گروه یهودی به نامهای بنی قریظه، بنی نضیر و بنی قینقاع بر آنها وارد شدند و هر گروهی از آنان با گروهی از اهل مدینه پیمان بستند؛ و هرگاه طرفهای مدینه با یکدیگر میجنگیدند، گروهی از یهودیان، همپیمانان خود را در برابر دشمنانش که آنها را گروهی دیگر از یهودیان حمایت و کمک میکردند، یاری مینمودند؛ و یهودی، یهودی را میکشت. و اگر کار به آواره شدن میانجامید و غارتی پیش میآمد، یهودی، یهودی را از خانه و کاشانهاش بیرون میراند. سپس چون جنگ فروکش میکرد و هردو گروه اسیرانی را میگرفتند، برای آزادی یکدیگر فدیه میدادند. در این راستا سه عمل بر آنها فرض بود؛ خون یکدیگر را نریزند، و یکدیگر را از سرزمینشان بیرون نرانند و هر گاه اسیری از خود بیابند برای آزاد کردنش، فدیه بدهند.
اما آنها فقط به امر آخر عمل کردند و دو مورد قبلی را رها ساختند. خداوند بر این کارشان اعتراض نمود و فرمود: ﴿أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡكِتَٰبِ﴾ آیا به بخشی از کتاب ایمان دارید که عبارت از «فدیه دادن برای آزاد کردن اسیر» است، ﴿وَتَكۡفُرُونَ بِبَعۡضٖ﴾ و به بخشی دیگر از کتاب کفر میورزید که کشتن و بیرون راندن است؟!
این آیه بیانگر آن است که ایمان؛ مقتضی انجام اوامر و دوری از نواهی است و اینکه اطاعت از اوامر [خدا و رسولش] جزو ایمان است. خداوند متعال میفرماید: ﴿فَمَا جَزَآءُ مَن يَفۡعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ إِلَّا خِزۡيٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾ سزای هر آن کس از شما که چنین میکند، جز خواری و رسوایی در دنیا چیست؟ البته چنین خلاف و انحرافی از آنان سر زد، پس خداوند آنان را رسوا نمود و پیامبرش را بر آنان مسلط گردانید، پس برخی از آنان را به قتل رساند؛ و تعدادی را به اسارت درآورد؛ و گروهی را نیز از خانه و کاشانهشان بیرون راند.
﴿وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِ﴾ و روز قیامت به شدیدترین و سختترین عذاب برگردانده میشوند. ﴿وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ﴾ و خداوند از آنچه میکنید، غافل نیست.
کاری که در این آیه از آن سخن به میان آمده است، کار کسانی بود که در زمان پیامبر در مدینه میزیستند. قبایل اوس و خزرج -«أنصار»- قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم مشرک بودند. سه گروه یهودی به نامهای بنی قریظه، بنی نضیر و بنی قینقاع بر آنها وارد شدند و هر گروهی از آنان با گروهی از اهل مدینه پیمان بستند؛ و هرگاه طرفهای مدینه با یکدیگر میجنگیدند، گروهی از یهودیان، همپیمانان خود را در برابر دشمنانش که آنها را گروهی دیگر از یهودیان حمایت و کمک میکردند، یاری مینمودند؛ و یهودی، یهودی را میکشت. و اگر کار به آواره شدن میانجامید و غارتی پیش میآمد، یهودی، یهودی را از خانه و کاشانهاش بیرون میراند. سپس چون جنگ فروکش میکرد و هردو گروه اسیرانی را میگرفتند، برای آزادی یکدیگر فدیه میدادند. در این راستا سه عمل بر آنها فرض بود؛ خون یکدیگر را نریزند، و یکدیگر را از سرزمینشان بیرون نرانند و هر گاه اسیری از خود بیابند برای آزاد کردنش، فدیه بدهند.
اما آنها فقط به امر آخر عمل کردند و دو مورد قبلی را رها ساختند. خداوند بر این کارشان اعتراض نمود و فرمود: ﴿أَفَتُؤۡمِنُونَ بِبَعۡضِ ٱلۡكِتَٰبِ﴾ آیا به بخشی از کتاب ایمان دارید که عبارت از «فدیه دادن برای آزاد کردن اسیر» است، ﴿وَتَكۡفُرُونَ بِبَعۡضٖ﴾ و به بخشی دیگر از کتاب کفر میورزید که کشتن و بیرون راندن است؟!
این آیه بیانگر آن است که ایمان؛ مقتضی انجام اوامر و دوری از نواهی است و اینکه اطاعت از اوامر [خدا و رسولش] جزو ایمان است. خداوند متعال میفرماید: ﴿فَمَا جَزَآءُ مَن يَفۡعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمۡ إِلَّا خِزۡيٞ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾ سزای هر آن کس از شما که چنین میکند، جز خواری و رسوایی در دنیا چیست؟ البته چنین خلاف و انحرافی از آنان سر زد، پس خداوند آنان را رسوا نمود و پیامبرش را بر آنان مسلط گردانید، پس برخی از آنان را به قتل رساند؛ و تعدادی را به اسارت درآورد؛ و گروهی را نیز از خانه و کاشانهشان بیرون راند.
﴿وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰٓ أَشَدِّ ٱلۡعَذَابِ﴾ و روز قیامت به شدیدترین و سختترین عذاب برگردانده میشوند. ﴿وَمَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ﴾ و خداوند از آنچه میکنید، غافل نیست.
سپس خداوند عاملی را که باعث شد آنها به بخشی از کتاب کفر بورزند، و به بخشی از آن ایمان بیاورند، مطرح نموده و میفرماید: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا بِٱلۡأٓخِرَةِ﴾ اینها کسانی هستند که زندگی دنیا را به بهای آخرت خریدند و گمان بردند که چنانچه همپیمانان خود را کمک نکنند، ننگ بزرگی بر جبین آنان نقش میبندد، بنابراین آتش جهنم را بر عار و عیب دنیا ترجیح داده و آن را انتخاب کردند. پس فرمود: ﴿فَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ﴾ عذاب آنها تخفیف داده نمیشود، بلکه به همان سختی و شدت خود باقی خواهد ماند؛ و در هیچ زمانی آسوده خاطر نمیشوند. ﴿وَلَا هُمۡ يُنصَرُونَ﴾ و آنان یاری نخواهند شد؛ یعنی مصایب از آنها دور نخواهد شد.
خداوند بر بنیاسرائیل منت مینهد که موسی را برای آنها فرستاد و تورات را به او داد؛ سپس بعد از او پیامبرانی دیگر را فرستاد که به تورات حکم کردند، تا اینکه با آمدن عیسی علیه السلام سلسلۀ پیامبران آنها را [که مطابق تورات حکم میکردند] به پایان رساند، و به عیسی معجزات روشنی داد که با مشاهدۀ چنان معجزاتی، انسان ایمان میآورد.
﴿وَأَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ﴾ و او را با روحالقدس نیرو بخشیدیم. بیشتر مفسرین گفتهاند که روح القدس جبرئیل علیه السلام است. و گفته شده، روحالقدس نیروی ایمان است که خداوند به وسیلۀ آن بندگانش را تقویت مینماید.
سپس همراه با این نعمتها که با مقیاس مادی اندازهگیری نمیشوند، پیامبرانی پیش شما آمدند، ﴿بِمَا لَا تَهۡوَىٰٓ أَنفُسُكُمُ ٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ﴾ و احکامی را پیش شما آوردند که برخلاف میل شما بود، و شما از ایمان آوردن، سرباز زدید. ﴿فَفَرِيقٗا﴾ و گروهی از پیامبران را ﴿كَذَّبۡتُمۡ وَفَرِيقٗا تَقۡتُلُونَ﴾ دروغگو نامیدید، و گروهی را کشتید. پس شما هوای نفس را بر هدایت مقدم داشتید و دنیا را بر آخرت ترجیح دادید. در این کلمات توبیخ و سرزنش گزندهای نهفته است که بر هیچ عاقلی پوشیده نیست.
﴿وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢ﴾ و گفتند: دلهای ما در پوشش است؛ یعنی وقتی که آنها را به سوی ایمان فرا بخوانی، عذر خواهی نموده و میگویند: دلهایمان در پوشش است؛ یعنی بر دلهایشان پوشش و پردههایی قرار دارد. پس دلهایشان آنچه را تو میگویی، نمیفهمد؛ و به گمان-شان این عذر از آنها پذیرفته شده و جاهل و نادان و غیر مکلّف قلمداد میشوند، در حالیکه آنان دروغ میگفتند. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿بَل لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِكُفۡرِهِمۡ﴾ بلکه خداوند به سبب کفرشان، آنها را لعنت کرده است؛ یعنی آنها به سبب کفرشان، ملعون ورانده شده هستند، پس تعداد کمی از آنها ایمان میآورند. یا میتوان گفت، معنی آیه چنین است: ایمانشان کم است و کفرشان زیاد.