Қуръони Карим маъноларининг таржимаси - Форсча таржима - Саъдий тафсири

Бет рақами:close

external-link copy
96 : 5

اُحِلَّ لَكُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَطَعَامُهٗ مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِلسَّیَّارَةِ ۚ— وَحُرِّمَ عَلَیْكُمْ صَیْدُ الْبَرِّ مَا دُمْتُمْ حُرُمًا ؕ— وَاتَّقُوا اللّٰهَ الَّذِیْۤ اِلَیْهِ تُحْشَرُوْنَ ۟

و از آنجا که واژۀ «صید» شامل شکار در دریا و خشکی می‌گردید، شکار دریا را استثنا کرد و فرمود: ﴿أُحِلَّ لَكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَحۡرِ وَطَعَامُهُۥ﴾ برای شما ـ در حال احرام ـ شکار دریا حلال شده است، و آن حیوانات زنده‌ای هستند که از دریا صید می‌شوند. و خوراک دریا، حیوانات مردۀ دریایی هستند، پس این دلالت می‌نماید که مردۀ دریا حلال است. ﴿مَتَٰعٗا لَّكُمۡ﴾ فایدۀ مباح بودن آن، این است تا شما از آن بهره‌مند شوید و همسفران شما از آن بهره‌مند گردند.﴿وَحُرِّمَ عَلَيۡكُمۡ صَيۡدُ ٱلۡبَرِّ مَا دُمۡتُمۡ حُرُمٗا﴾ و شکار خشکی تا زمانی که در احرام هستید، برایتان حرام است. و از کلمۀ «صید» چنین استنباط می‌شود که شکار باید وحشی باشد، چون حیوان اهلی شکار محسوب نمی‌شود. و باید خوردنی باشد؛ زیرا آنچه خوردنی نیست، شکار نشده است و آن را شکار نمی‌نامند. ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ ٱلَّذِيٓ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ﴾ و از خدایی بترسید که نزد او محشور می‌شوید؛ یعنی با انجام آنچه او بدان دستور داده و با ترک آنچه از آن نهی کرده است، از وی بترسید. و از شناخت و بینشی که در خصوص لقای خدا و حضور در پیشگاه او دارید در راستای پرهیزگاری و تقوای الهی کمک بگیرد؛ چرا که وقتی در پیشگاه او جمع شوید، شما را مجازات خواهد کرد. پس اگر تقوای الهی را پیشه کرده باشید، به شما پاداش فراوان می‌دهد؛ و اگر در مسیر تقوای الهی گام بر نداشته باشید، شما را سزا می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
97 : 5

جَعَلَ اللّٰهُ الْكَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیٰمًا لِّلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْیَ وَالْقَلَآىِٕدَ ؕ— ذٰلِكَ لِتَعْلَمُوْۤا اَنَّ اللّٰهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمٰوٰتِ وَمَا فِی الْاَرْضِ وَاَنَّ اللّٰهَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیْمٌ ۟

خداوند متعال خبر می‌دهد که﴿جَعَلَ ٱللَّهُ ٱلۡكَعۡبَةَ ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ قِيَٰمٗا لِّلنَّاسِ﴾ او کعبه ـ بیت‌الحرام ـ را مایۀ سامان بخشیدن امور مردم قرار داده است، که با بزرگداشت آن، دین و دنیای مردم پایدار می‌شود، و اسلامشان کامل می‌گردد، و گناهانشان آمرزیده می‌شود، و با زیارت کعبه، بخشش و نیکی فراوانی را به دست می‌آورند؛ چرا که در این مسیر، اموال زیادی انفاق می‌شود و سختی‌ها و مخاطر فراوانی پشت سر گذاشته می‌شود. و مسلمین از راه‌های دور می‌آیند و در آن جمع گشته و با یکدیگر آشنا می‌شوند و از یکدیگر کمک می‌گیرند و در رابطه با مصالح و منافع عمومی مسلمانان، به رایزنی و مشورت می‌پردازند و با یکدیگر در مصالح دینی و دنیوی خود، گفتگو می‌کنند. خداوند متعال در این راستا فرموده است: ﴿لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾ تا شاهد منافع خویش باشند، و نام خدا را در روزهای معلومی بر دام‌های زبان بسته‌ای که روزی آنان کرده است، ببرند. و به خاطر اینکه کعبه، مایۀ قیام و به پا داشتن مصالح مردم است، برخی از علما گفته‌اند: حجِ خانۀ خدا در هر سال، فرض کفایی است. پس اگر همۀ مردم حج کعبه را ترک کنند، هر کس که توانایی رفتن به آنجا را داشته باشد، گناهکار می‌شود؛ و اگر مردم حج کعبه را ترک کنند، آنچه که مایۀ بر پاداشتن مصالح آنها است، از بین می‌رود و قیامت برپا خواهد شد. ﴿وَٱلۡهَدۡيَ وَٱلۡقَلَٰٓئِدَ﴾ همچنین قربانی‌های بی‌نشان و نشان‌دار ـ که شریف ترین انواع قربانی هستند – مایۀ قیام و برپا داشتن منافع مردم می‌باشند؛ چرا که از آن استفاده می‌برند، و به خاطر آن، از پاداش الهی بهره‌مند می‌شوند. ﴿ذَٰلِكَ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَأَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ﴾ این بدان خاطر است تا بدانید خداوند به تمامی آنچه درآسمان‌ها و زمین می‌باشد، آگاه است. و بدانید که خداوند به هر چیزی آگاه است. از جمله آگاهی خداوند این است که زیارت این خانه را برایتان مقرر ساخت، چون می‌دانست بسیاری از منافع دینی و دنیوی شما در آن تأمین می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
98 : 5

اِعْلَمُوْۤا اَنَّ اللّٰهَ شَدِیْدُ الْعِقَابِ وَاَنَّ اللّٰهَ غَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟ؕ

﴿ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ وَأَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾ بدانید که خداوند سخت کیفر است، و در عین حال خداوند بسی آمرزگار و مهربان است. پس باید این آگاهی در دل‌های شما وجود داشته باشد و دو چیز را به صورت قطعی و یقین بدانید، یکی اینکه خداوند سخت کیفر است؛ و کیفر او، هم در دنیا و هم در آخرت سخت می‌باشد، و او کسی‌را که از فرمانش سرپیچی کند، به شدت مجازات می‌کند، و بدانید او نسبت به کسی که به سویش باز گردد و توبه کند و از او اطاعت نماید، آمرزنده و مهربان است. این علم و آگاهی برای شما دو منفعت دارد؛ یکی ترس از مجازات و سزای خدا، و دیگری امیدواری به آمرزش و پاداش او و عمل کردن به مقتضای خوف و رجاء. info
التفاسير:

external-link copy
99 : 5

مَا عَلَی الرَّسُوْلِ اِلَّا الْبَلٰغُ ؕ— وَاللّٰهُ یَعْلَمُ مَا تُبْدُوْنَ وَمَا تَكْتُمُوْنَ ۟

سپس خداوند متعال فرمود: ﴿مَّا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ﴾ بر پیامبر چیزی جز رساندنِ [پیام] نیست، و او طبق دستور، پیام خدا را رسانده، و وظیفه‌اش را انجام داده است، و دیگر وظیفه‌ای ندارد. ﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا تَكۡتُمُونَ﴾ و خداوند آنچه را آشکار می‌کنید و آنچه را پنهان می‌دارید، می‌داند، و بر این اساس شما را مجازات می‌نماید. info
التفاسير:

external-link copy
100 : 5

قُلْ لَّا یَسْتَوِی الْخَبِیْثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ اَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِیْثِ ۚ— فَاتَّقُوا اللّٰهَ یٰۤاُولِی الْاَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُوْنَ ۟۠

﴿قُل﴾ مردم را از بدی بر حذردار و بر انجام اعمال نیک تشویق کن و به آنان بگو: ﴿لَّا يَسۡتَوِي ٱلۡخَبِيثُ وَٱلطَّيِّبُ﴾ هیچ ناپاک و پاکی برابر نیست. پس ایمان و کفر و اطاعت و نافرمانی برابر نیستند، و اهل بهشت و اهل جهنم برابر نیستند، و اعمال زشت و کارهای پاک، و مال حرام و مال حلال با هم برابر نیستند. ﴿وَلَوۡ أَعۡجَبَكَ كَثۡرَةُ ٱلۡخَبِيثِ﴾ گرچه زیادی ناپاک تو را شگفت‌زده کند؛ زیرا ناپاک هرچند زیاد باشد، به صاحب خود فایده‌ای نمی‌دهد بلکه او را در دین و دنیایش دچار زیان می‌کند.﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾ پس ای خردمندان! از خدا بترسید تا رستگار شوید. خداوند صاحبان خرد و اندیشۀ کامل را مورد خطاب قرار داده است؛ چرا که آنها مورد اهتمام هستند، و امید خیر و خوبی از آنان می‌رود. سپس خداوند خبر داد که رستگاری، مبتنی بر پرهیزگاری است و پرهیزگاری، به معنی موافقت و همراهی با امر و نهی خداست. پس هرکس از او بترسد و پرهیزگاری را پیشه نماید، کاملاً به رستگاری دست می‌یابد. و هرکس تقوای الهی را ترک نماید، دچار زیان می‌شود و فایده و سود فراوانی را از دست می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
101 : 5

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا لَا تَسْـَٔلُوْا عَنْ اَشْیَآءَ اِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ ۚ— وَاِنْ تَسْـَٔلُوْا عَنْهَا حِیْنَ یُنَزَّلُ الْقُرْاٰنُ تُبْدَ لَكُمْ ؕ— عَفَا اللّٰهُ عَنْهَا ؕ— وَاللّٰهُ غَفُوْرٌ حَلِیْمٌ ۟

خداوند بندگان مؤمنش را از پرسیدن دربارۀ چیزهایی نهی می‌کند که چون برایشان بیان شود، ناراحت و اندوهگین می‌گردند. مانند پرسش برخی از مسلمانان از پیامبر صلی الله علیه وسلم در مورد پدرانشان، و اینکه آنها در جهنم‌اند یا در بهشت؟ چنین موردی اگر برای پرسشگر بیان شود، چه بسا در آن خیری نباشد. و یا مانند پرسش آنها در مورد کارهایی که هنوز پیش نیامده ‌است. و مانند سؤال‌هایی که در شریعت سخت‌گیری‌هایی به دنبال دارد، و امت را در تنگنا قرار می‌دهد. و مانند پرسش در مورد امور بی‌ربط و بی‌فایده. پس، از این پرسش‌ها و امثال آن نهی شده است. و اما سؤالی که چیزی از این امور را به دنبال نداشته باشد، ایرادی ندارد و به آن امر شده است. همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَسۡ‍َٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ﴾ اگر نمی‌دانید، از دانایان به کتاب و سنّت بپرسید. ﴿وَإِن تَسۡ‍َٔلُواْ عَنۡهَا حِينَ يُنَزَّلُ ٱلۡقُرۡءَانُ تُبۡدَ لَكُمۡ﴾ و اگر زمانی که قرآن نازل می‌شود، در این موارد پرسش کنید، برایتان روشن می‌شود؛ یعنی اگر سؤالتان بجا باشد، به گونه‌ای که زمانی دربارۀ آن سؤال کنید که قرآن بر شما نازل می‌شود. پس در رابطه با فهم آیه‌ای که برایتان مشکل است، یا علت حکمی که بر شما پوشیده مانده است، سؤال نمایید، از آسمان وحی فرود می‌آید و حقیقت را برایتان روشن می‌گرداند. در غیر این صورت در مورد چیزی که خداوند از آن سکوت کرده است، ساکت باشید. ﴿عَفَا ٱللَّهُ عَنۡهَا﴾ خداوند به خاطر آنکه بندگانش را از آن معاف کند، در مورد آن چیزها سکوت کرده است. پس هر چیزی که خداوند در مورد آن سکوت کرده باشد، ازجملۀ اموری است که پروردگار آن را جایز قرار داده، و از آن در گذشته است. ﴿وَٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ﴾ و خداوند آمرزنده و بردبار است، و به آمرزش و بخشیدن متصف بوده، و همواره به بردباری و نیکوکاری معروف است. پس خویشتن را در معرض آمرزش و احسان او قرار دهید و رحمت و خشنودی وی را بجویید. info
التفاسير:

external-link copy
102 : 5

قَدْ سَاَلَهَا قَوْمٌ مِّنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ اَصْبَحُوْا بِهَا كٰفِرِیْنَ ۟

مسائلی که شما از پرسش دربارۀ آن نهی شده‌اید، ﴿قَدۡ سَأَلَهَا قَوۡمٞ مِّن قَبۡلِكُمۡ﴾ از جنس سؤالاتی است که اقوام پیش از شما از روی سخت‌گیری نه از روی طلب راهنمایی، پرسیده‌اند. اما وقتی برای آنان بیان شد، ﴿أَصۡبَحُواْ بِهَا كَٰفِرِينَ﴾ بدان کافر شدند. همان‌طور که پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیث صحیح فرموده است: «مَا نَهَیتُکُمْ عَنةُ فَاجتَنِبُوةُ وَمَا أمَرتُکُمْ بِهِ فَأتُوْاْ مِنهُ مَا استَطَعتُمْ فَإنَّمَا أهلَکَ مَن کَانَ قَبلَکُم کَثرَةُُ مَسَائِلِهِم وَاختِلَافُهُم عَلَی أنبِیَائِهِم»، «آنچه شما را از آن نهی کرده‌ام از آن بپرهیزید، و آنچه شما را بدان دستور داده‌ام آن را به اندازۀ توانتان انجام دهید. همانا پیشینیان شما را سوال‌های زیاد و اختلافشان با پیامبرانشان هلاک ساخت.» info
التفاسير:

external-link copy
103 : 5

مَا جَعَلَ اللّٰهُ مِنْ بَحِیْرَةٍ وَّلَا سَآىِٕبَةٍ وَّلَا وَصِیْلَةٍ وَّلَا حَامٍ ۙ— وَّلٰكِنَّ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا یَفْتَرُوْنَ عَلَی اللّٰهِ الْكَذِبَ ؕ— وَاَكْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُوْنَ ۟

این، نکوهش و مذمتِ مشرکان است؛ کسانی که در دین خدا چیزهایی را پدید آوردند که خداوند به آن دستور نداده، و آنچه را که خدا حلال کرده بود، حرام کردند. پس طبق نظرات فاسد خود که با وحی خدا مخالف بود، برخی از اغنام و احشامشان را برخویشتن حرام کردند. بنابراین خداوند فرمود: ﴿مَا جَعَلَ ٱللَّهُ مِنۢ بَحِيرَةٖ﴾ خداوند بحیره‌ای را قرار نداده است. بحیره به معنی شتر ماده‌ای است که عرب‌ها گوش آن را می‌شکافتند، سپس سوار شدنِ آن را حرام شمرده و آن حیوان را محترم می‌دانستند. ﴿وَلَا سَآئِبَةٖ﴾ سائبه، شتر، گاو یا گوسفندی بود که وقتی به سن مخصوصی می‌رسید وی را نام نهاده و آن را رها می‌کردند، پس نه کسی بر آن سوار می‌شد و نه با آن باری حمل می‌کردند، و نه گوشت آن خورده می‌شد. و عده‌ای، قسمتی از مال خود را نذر می‌کردند و آن را سائبه قرار می‌دادند. ﴿وَلَا حَامٖ﴾ و حام شتر نری بود که هرگاه به حالت خاصی می‌رسید ـ که خودشان آن حالت را تشخیص می‌دادند ـ بر آن سوار نشده و باری بر آن نمی‌نهادند. مشرکان همه اینها را بدون دلیل حرام کرده بودند و این افترا و دروغ بستن بر خدا بود و از جهالت و بی‌خردی آنان سرچشمه می‌گرفت. بنا بر این فرمود: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَۖ وَأَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ﴾ اما کافران بر خدا دروغ می‌بندند و بیشترشان عقل ندارند. پس در این مورد هیچ دلیل نقلی و عقلی ندارند، با وجود این به نظرات خود که برجهالت و ظلم بنا شده بود، راضی شده و به آن می‌بالیدند. info
التفاسير: