ශුද්ධවූ අල් කුර්ආන් අර්ථ කථනය - පර්සියානු පරිවර්තනය - තෆ්සීර් අස්-සඃදී

පිටු අංක:close

external-link copy
9 : 69

وَجَآءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهٗ وَالْمُؤْتَفِكٰتُ بِالْخَاطِئَةِ ۟ۚ

همچنین غیر از این دو گروه سرکشِ عاد و ثمود، سرکشان و متجاوزان دیگری نیز آمده‌اند، همانند فرعون مصر که خداوند بنده و پیامبرش موسی بن عمران ـ علیه الصّلاة والسّلام ـ را به سوی او فرستاد، و معجزات روشنی به آنها ارائه داد که به وسیلۀ آن حق را به یقین شناختند، اما از روی ستمگری و برتری‌جویی آن را انکار کردند و بدان کفر ورزیدند. و دیگر تکذیب‌کنندگانی که پیش از او بودند. ﴿وَٱلۡمُؤۡتَفِكَٰتُ بِٱلۡخَاطِئَةِ﴾ و اهل آبادی‌های زیر و رو شده؛ یعنی همۀ آبادی‌هایی که قوم لوط در آن می‌زیستند، مرتکب کفر و تکذیب و ستمگری و مخالفت و انواع گناهان و فساد گشتند. info
التفاسير:

external-link copy
10 : 69

فَعَصَوْا رَسُوْلَ رَبِّهِمْ فَاَخَذَهُمْ اَخْذَةً رَّابِیَةً ۟

﴿فَعَصَوۡاْ رَسُولَ رَبِّهِمۡ فَأَخَذَهُمۡ أَخۡذَةٗ رَّابِيَةً﴾ این اسم جنس است؛ یعنی هرکدام از این قوم و دسته‌ها پیامبری را تکذیب کردند که خداوند به سوی آنان فرستاده بود، و خداوند همۀ آنان را با عذاب فرو گرفت و به شدت آنها را مؤاخذه کرد و هلاک ساخت. info
التفاسير:

external-link copy
11 : 69

اِنَّا لَمَّا طَغَا الْمَآءُ حَمَلْنٰكُمْ فِی الْجَارِیَةِ ۟ۙ

از جمله کسانی که خداوند آنها را گرفتار عذاب نمود، قوم نوح هستند که خداوند آنها را در طوفان غرق کرد. ﴿لَمَّا طَغَا ٱلۡمَآءُ﴾ وقتی که آب روی زمین طغیان کرد و از جاهای بلند زمین فراتر رفت. اما خداوند بر مردمانی که مانده بودند منّت گذارد، و آنها را در کشتی روان سوار کرد، در حالی که در کمرهای پدران و مادرانشان بودند و خداوند پدران و مادران آنها را نجات داد. info
التفاسير:

external-link copy
12 : 69

لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَّتَعِیَهَاۤ اُذُنٌ وَّاعِیَةٌ ۟

پس خداوند را ستایش کنید و او را سپاس گزارید؛ خداوندی که شما را نجات داد، آنگاه که سرکشان را هلاک و نابود ساخت. و از آیات الهی که بر یگانگی او دلالت می‌نمایند، درس عبرت بیاموزید. بنابراین فرمود: ﴿لِنَجۡعَلَهَا لَكُمۡ تَذۡكِرَةٗ﴾ تا جنس کشتی را برایتان پندی قرار دهیم که شما را یادآوری نماید که اولین کشتی ساخته شده چگونه ساخته شد، و حکایت آن چگونه بود، و خداوند چگونه کسانی را که به او ایمان آورده و از پیامبرش پیروی کرده بودند به وسیلۀ آن کشتی نجات داد، و تمام اهل زمین را هلاک کرد! چون نوعِ هر چیزی، انسان را به یاد اصل و اساس آن می‌اندازد. ﴿وَتَعِيَهَآ أُذُنٞ وَٰعِيَةٞ﴾ و این را خردمندان می‌فهمند و منظور از آن را درک می‌نمایند. به خلاف کسانی که غافل و رویگردان می‌باشند و کودن هستند، چنین کسانی از آیات الهی سود نمی‌برند؛ چون آنها نمی‌فهمند و در آیات الهی نمی‌اندیشند. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 69

فَاِذَا نُفِخَ فِی الصُّوْرِ نَفْخَةٌ وَّاحِدَةٌ ۟ۙ

وقتی خداوند آنچه را که با تکذیب‌کنندگان کرده بود بیان کرد، و فرمود که «چگونه آنها را مجازات کرده، و آنها را در دنیا به سزای اعمالشان رسانده، و خداوند پیامبران و پیروان آنها را نجات داده است»، این مقدمه‌ای بود برای بیان جزای جهان آخرت که در آن روز پاداش اعمالِ به تمام و کمال داده می‌شود. پس خداوند چیزهای خطرناکی را که پیش از وقوع قیامت اتفاق می‌افتد بیان کرد، و فرمود: اولین چیزی که اتفاق می‌افتد، این است که اسرافیل در صور می‌دمد، آنگاه که اجساد از نو زنده می‌شوند. ﴿نَفۡخَةٞ وَٰحِدَةٞ﴾ یک بار در صور دمیده می‌شود و ارواح بیرون می‌آیند، و هر روحی در جسد خودش داخل می‌شود، و ناگهان مردم می‌ایستند و نگاه می‌کنند. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 69

وَّحُمِلَتِ الْاَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَّاحِدَةً ۟ۙ

﴿وَحُمِلَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَٱلۡجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةٗ وَٰحِدَةٗ﴾ و زمین و کوه‌ها برداشته می‌شوند، و کوه‌ها درهم کوبیده و نابود می‌گردند، و با زمین مخلوط می‌شوند. و زمین از بین رفته و به میدانی صاف و هموار تبدیل می‌گردد که هیچ فراز و نشیبی در آن دیده نمی‌شود. این کاری است که با زمین و اهل زمین می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 69

فَیَوْمَىِٕذٍ وَّقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ۟ۙ

فَيَوۡمَئِذٖ وَقَعَتِ ٱلۡوَاقِعَةُ info
التفاسير:

external-link copy
16 : 69

وَانْشَقَّتِ السَّمَآءُ فَهِیَ یَوْمَىِٕذٍ وَّاهِیَةٌ ۟ۙ

و آنچه با آسمان می‌شود این است که آسمان به تکان و جنبش درمی‌آید و پاره می‌گردد، و رنگ آن تغییر می‌کند، و بعد از این صلابت و قدرت بزرگ، سست و نا استوار می‌گردد. به راستی که امر بزرگی آن را آشفته می‌کند، و اندوه خطرناکی آن را سست و ضعیف می‌گرداند. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 69

وَّالْمَلَكُ عَلٰۤی اَرْجَآىِٕهَا ؕ— وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ یَوْمَىِٕذٍ ثَمٰنِیَةٌ ۟ؕ

﴿وَٱلۡمَلَكُ عَلَىٰٓ أَرۡجَآئِهَا﴾ و فرشتگان بزرگوار بر کناره‌های آسمان خواهند بود، در حالی که در برابر عظمت خداوند فروتن‌اند. ﴿وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِيَةٞ﴾ و هشت تن از فرشتگان -که بی‌نهایت قوی هستند- در آن روز عرش پروردگار را حمل می‌کنند، آنگاه که خداوند برای قضاوت و داوری با عدالت و فضل خویش می‌آید. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 69

یَوْمَىِٕذٍ تُعْرَضُوْنَ لَا تَخْفٰی مِنْكُمْ خَافِیَةٌ ۟

بنابراین فرمود: ﴿يَوۡمَئِذٖ تُعۡرَضُونَ﴾ در آن روز پیش خدا آورده می‌شوید. ﴿لَا تَخۡفَىٰ مِنكُمۡ خَافِيَةٞ﴾ و هیچ چیزی از اجساد و کارها و حالات شما نهان نمی‌ماند، چون خداوند دانای پیدا و پنهان است. و بندگان را در آن روز با سر و پای برهنه و به صورت ختنه نشده، در زمینی هموار و صاف حشر می‌گرداند، که صدای صداکننده به آنها می‌رسد و همه با چشم دیده می‌شوند. در این هنگام آنها را طبق کارهایی که کرده‌اند جزا و سزا می‌دهد. بنابراین کیفیت جزا را بیان کرد و فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
19 : 69

فَاَمَّا مَنْ اُوْتِیَ كِتٰبَهٗ بِیَمِیْنِهٖ فَیَقُوْلُ هَآؤُمُ اقْرَءُوْا كِتٰبِیَهْ ۟ۚ

اینها اهل سعادت و خوشبختی هستند، و نامه‌های اعمالشان که در آن کارهای درستشان ثبت شده به دست راستشان داده می‌شود تا از دیگران مشخص گردند، و بیانگر این باشد که آنها گرامی و بزرگوار هستند. هرکدام از اینها در این هنگام از سر شادی و از آنجا که دوست دارد مردم از احسانی که خداوند به او نموده آگاه شوند، می‌گوید: ﴿هَآؤُمُ ٱقۡرَءُواْ كِتَٰبِيَهۡ﴾ بگیرید نامۀ اعمال مرا بخوانید؛ نامۀ اعمال من به باغ‌های بهشت و انواع خوبی‌ها و بخشوده شدن گناهان و پوشیده شدن عیب‌ها مژده می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
20 : 69

اِنِّیْ ظَنَنْتُ اَنِّیْ مُلٰقٍ حِسَابِیَهْ ۟ۚ

و آنچه مرا به اینجا رساند، ایمان به زنده شدن پس از مرگ، و کسب آمادگی برای آن با انجام دادن اعمالی بود که می‌توانستم آنها را انجام دهم. ﴿إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَٰقٍ حِسَابِيَهۡ﴾ من یقین داشتم که با حساب و کتاب خود روبه‌رو می‌شوم. info
التفاسير:

external-link copy
21 : 69

فَهُوَ فِیْ عِیْشَةٍ رَّاضِیَةٍ ۟ۙ

﴿فَهُوَ فِي عِيشَةٖ رَّاضِيَةٖ﴾ او در زندگانی‌ای خواهد بود که همۀ آنچه را دل‌ها دوست دارند و چشم‌ها از دیدن آن لذّت می‌برند در بر دارد، در حالی که آن را پسندیده است و حاضر نیست چیزی دیگر را به جای آن انتخاب کند. info
التفاسير:

external-link copy
22 : 69

فِیْ جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ۟ۙ

﴿فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٖ﴾ در منازل و کاخ‌هایی بلند و مرتفع خواهد بود. info
التفاسير:

external-link copy
23 : 69

قُطُوْفُهَا دَانِیَةٌ ۟

﴿قُطُوفُهَا دَانِيَةٞ﴾ میوه‌های متنوّع این باغ‌ها به راحتی در دسترس است، و اهل بهشت آن را در حال نشسته و ایستاده و در حالی که لمیده‌اند می‌توانند بچینند و بردارند. info
التفاسير:

external-link copy
24 : 69

كُلُوْا وَاشْرَبُوْا هَنِیْٓـًٔا بِمَاۤ اَسْلَفْتُمْ فِی الْاَیَّامِ الْخَالِیَةِ ۟

و به صورت گرامیداشت به آنها گفته می‌شود: ﴿كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ﴾ از هر نوع غذای لذیذ بخورید و از هر نوشیدنی گوارا بنوشید. ﴿هَنِيٓ‍َٔۢا﴾ کامل و بدون آنکه آلاینده‌ای در این خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها باشد. ﴿بِمَآ أَسۡلَفۡتُمۡ فِي ٱلۡأَيَّامِ ٱلۡخَالِيَةِ﴾ این به پاداش کارهای شایسته‌ای است که انجام می‌دادید، از قبیل: نماز و روزه و صدقه و حج و نیکی کردن با مردم و ذکر خدا و روی آوردن به او و ترک کردن کارهای بد. پس خداوند اعمال را سببی برای ورود به بهشت گردانده، و آن را اساس نعمت‌ها و سعادت قرار داده است. info
التفاسير:

external-link copy
25 : 69

وَاَمَّا مَنْ اُوْتِیَ كِتٰبَهٗ بِشِمَالِهٖ ۙ۬— فَیَقُوْلُ یٰلَیْتَنِیْ لَمْ اُوْتَ كِتٰبِیَهْ ۟ۚ

اینها اهل شقاوت و بدبختی هستند که نامۀ اعمال آنان که کارهای بدشان در آنها ثبت شده است، به دست چپشان داده می‌شود تا مشخّص گردند و خوار و رسوا شوند. پس هرکدام از آنها به خاطر غم و اندوه و ناراحتی می‌گوید: ﴿يَٰلَيۡتَنِي لَمۡ أُوتَ كِتَٰبِيَهۡ﴾ ای کاش کارنامه‌ام به من داده نمی‌شد! چون این کارنامه به وارد شدن به دوزخ و زیانمندی همیشگی مژده می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
26 : 69

وَلَمْ اَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ۟ۚ

﴿وَلَمۡ أَدۡرِ مَا حِسَابِيَهۡ﴾ کاش چیزی نمی‌بودم و برانگیخته نمی‌شدم، و مورد حساب و بازخواست قرار نمی‌گرفتم. بنابراین می‌گوید: info
التفاسير:

external-link copy
27 : 69

یٰلَیْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِیَةَ ۟ۚ

﴿يَٰلَيۡتَهَا كَانَتِ ٱلۡقَاضِيَةَ﴾ ای کاش مرگ من، پایان‌بخش عمرم ‌بود و بعد از آن دوباره زنده نمی‌شدم! info
التفاسير:

external-link copy
28 : 69

مَاۤ اَغْنٰی عَنِّیْ مَالِیَهْ ۟ۚ

سپس متوجه دارایی و قدرت خویش می‌شود، و ناگهان می‌بیند که مال و قدرت او آفت جانش گشته؛ چون او از این مال و قدرت برای آخرت خود استفاده نکرده است، و برای او در روز قیامت سودی ندارد؛ و اگر بخواهد مال خود را به عنوان بلاگردان خویش بدهد به او فایده نمی‌رساند. پس می‌گوید: ﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّي مَالِيَهۡ﴾ مال و دارائی‌ام در دنیا به من سودی نرساند؛ چون من از آن چیزی برای آخرت خود پیش نفرستادم. همچنین در آخرت به من سودی نبخشید؛ چون زمان فایده رساندن آن گذشته است. info
التفاسير:

external-link copy
29 : 69

هَلَكَ عَنِّیْ سُلْطٰنِیَهْ ۟ۚ

﴿هَلَكَ عَنِّي سُلۡطَٰنِيَهۡ﴾ فرمانروایی و قدرت من از دستم رفت و نابود گشت. پس لشکریان و کثرت ساز و برگ و مقام و جایگاه بزرگ به من سودی نرساند، بلکه همه از بین رفتند، و به سبب همین مال و مقام سود [واقعی] را از دست دادم، و به جای آن غم‌ها و رنج‌ها مرا فراگرفت. info
التفاسير:

external-link copy
30 : 69

خُذُوْهُ فَغُلُّوْهُ ۟ۙ

پس در این وقت دستور داده می‌شود که او را عذاب دهند، و به نگهبانان تندخو و سختگیر جهنّم گفته می‌شود: ﴿خُذُوهُ فَغُلُّوهُ﴾ او را بگیرید و در گردنش طوقی بیندازید که او را خفه ‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
31 : 69

ثُمَّ الْجَحِیْمَ صَلُّوْهُ ۟ۙ

﴿ثُمَّ ٱلۡجَحِيمَ صَلُّوهُ﴾ سپس او را بر اخگرها و شعله‌های آتش بغلطانید. info
التفاسير:

external-link copy
32 : 69

ثُمَّ فِیْ سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُوْنَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوْهُ ۟ؕ

﴿ثُمَّ فِي سِلۡسِلَةٖ ذَرۡعُهَا سَبۡعُونَ ذِرَاعٗا فَٱسۡلُكُوهُ﴾ سپس او را در زنجیری از زنجیرهای بسیار داغ جهنّم که طولش هفتاد گز است به بند کشید؛ یعنی زنجیر را از مقعد او فروبرید و از دهانش بیرون کنید تا در آن به بند کشیده شود و آویزان گردد. و او همواره به این عذاب وحشتناک گرفتار می‌شود. چه بد عذاب و چه بد کیفری است! و چقدر جای حسرت و تأسّف است؛ info
التفاسير:

external-link copy
33 : 69

اِنَّهٗ كَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللّٰهِ الْعَظِیْمِ ۟ۙ

چون سببی که او را به اینجا رسانده این است که او: ﴿إِنَّهُۥكَانَ لَا يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ ٱلۡعَظِيمِ﴾ بی‌گمان به خداوند بزرگ ایمان نمی‌آورد، و به پروردگارش کفر می‌ورزید، و با پیامبران خدا به مخالفت بر می‌خاست و حقّی را که آنها با خود آورده بودند رد ‌کرد. info
التفاسير:

external-link copy
34 : 69

وَلَا یَحُضُّ عَلٰی طَعَامِ الْمِسْكِیْنِ ۟ؕ

﴿وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ﴾ و مردم را بر خوراک دادن به بینوا ترغیب نمی‌کرد؛ یعنی در دلش مهربانی و رحم نبود که بر فقرا و بینوایان رحم کند. پس او آنها را از مال خود خوراک نمی‌داد، و دیگران را نیز تشویق نمی‌کرد که به آنها خوراک دهند؛ چون انگیزه‌ای در دلش برای این کار وجود نداشت. باید دانست که مدار خوشبختی دو چیز است: یکی اخلاص برای خدا که اصل آن ایمان آوردن به خداست، و دیگری نیکی کردن با مردم است، و بزرگ‌ترین نیکی، برآورده کردن نیاز مستمندان و دادن غذا به آنهاست. اما اینها نه اخلاص داشتند و نه نیکوکاری کردند، بنابراین سزاوار چیزی می‌گردند که مستحق آن هستند. info
التفاسير:

external-link copy
35 : 69

فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هٰهُنَا حَمِیْمٌ ۟ۙ

﴿فَلَيۡسَ لَهُ ٱلۡيَوۡمَ هَٰهُنَا حَمِيمٞ﴾ او در روز قیامت خویشاوند یا دوستی ندارد که برایش سفارش کند تا از عذاب خدا نجات یابد و یا به پاداش الهی دست یازد. ﴿وَلَا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ عِندَهُۥٓ إِلَّا لِمَنۡ أَذِنَ لَهُۥ﴾ و شفاعت نزد او [= خدا] برای هیچ کسی فایده نخواهد داشت، مگر شفاعت کسی که خداوند به او اجازه دهد. ﴿مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِنۡ حَمِيمٖ وَلَا شَفِيعٖ يُطَاعُ﴾ ستمگران هیچ یار مهربان و شفاعت‌کننده‌ای ندارند که اطاعت شود. info
التفاسير: