Kilniojo Korano reikšmių vertimas - Vertimas į persų kalbą – As-Sadi tafsyras

Puslapio numeris:close

external-link copy
74 : 43

اِنَّ الْمُجْرِمِیْنَ فِیْ عَذَابِ جَهَنَّمَ خٰلِدُوْنَ ۟ۚ

﴿إِنَّ ٱلۡمُجۡرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ﴾ بی‌گمان، کسانی که با کفر ورزیدن و تکذیب کردن مرتکب جرم و گناه شدند در عذاب جهنّم فرو می‌روند و عذاب از هر سو آنها را احاطه می‌کند. ﴿خَٰلِدُونَ﴾ و در آن عذاب جاودانه خواهند بود، و هرگز از آن بیرون نمی‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
75 : 43

لَا یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِیْهِ مُبْلِسُوْنَ ۟ۚ

﴿لَا يُفَتَّرُ عَنۡهُمۡ﴾ یک لحظه از عذاب آنان کاسته نمی‌شود؛ نه از آنها دور می‌شود و نه سبک می‌گردد. ﴿وَهُمۡ فِيهِ مُبۡلِسُونَ﴾ و آنها در آن از هر خیر و برکتی نا امیدند، و امیدی به رهایی ندارند. آنها پروردگارشان را صدا می‌زنند و می‌گویند: ﴿رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا مِنۡهَا فَإِنۡ عُدۡنَا فَإِنَّا ظَٰلِمُونَ قَالَ ٱخۡسَ‍ُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ﴾ پروردگارا! ما را از جهنّم بیرون بیاور، اگر ما باز به سوی کارهای بد بازگردیم، بی‌گمان ستمکار هستیم. می‌فرماید: در آن گم شوید و با من سخن مگویید. و این عذاب بزرگ به سبب کارهایی است که کرده، و به علّت ستمی است که بر خود روا داشته‌اند. ﴿وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن كَانُواْ هُمُ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ و ما بر آنان ستم نکردیم، بلکه آنان خود ستمکار بودند. پس خداوند بر آنها ستم نکرد، و بدون گناه و جرم آنان را مجازات نکرده است. info
التفاسير:

external-link copy
76 : 43

وَمَا ظَلَمْنٰهُمْ وَلٰكِنْ كَانُوْا هُمُ الظّٰلِمِیْنَ ۟

و این عذاب بزرگ به سبب کارهایی است که کرده، و به علّت ستمی است که بر خود روا داشته‌اند. ﴿وَمَا ظَلَمۡنَٰهُمۡ وَلَٰكِن كَانُواْ هُمُ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ و ما بر آنان ستم نکردیم، بلکه آنان خود ستمکار بودند. پس خداوند بر آنها ستم نکرد، و بدون گناه و جرم آنان را مجازات نکرده است. info
التفاسير:

external-link copy
77 : 43

وَنَادَوْا یٰمٰلِكُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّكَ ؕ— قَالَ اِنَّكُمْ مّٰكِثُوْنَ ۟

﴿وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَ﴾ و در حالی که در جهنّم هستند، برای اینکه احتمالاً به استراحتی دست یابند فریاد می‌زنند: ای مالک! پروردگارت ما را بمیراند تا راحت شویم، چرا که ما در اندوهی سخت و عذابی شدید قرار داریم و توانایی تحمّل آن را نداریم. ﴿قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ﴾ مالک که نگهبان جهنم است، زمانی که از او می‌خواهند تا برایشان پیش خدا دعا کند تا آنها را بمیراند، می‌گوید: شما در جهنّم ماندگارید و هرگز از آن بیرون آورده نمی‌شوید. پس آنچه که می‌خواستند به آن دست نمی‌یابند، و مالک به ضد آنچه می‌خواهند آنان را پاسخ می‌دهد و غمی بر غمشان می‌افزاید. info
التفاسير:

external-link copy
78 : 43

لَقَدْ جِئْنٰكُمْ بِالْحَقِّ وَلٰكِنَّ اَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كٰرِهُوْنَ ۟

سپس آنها را به خاطر کارهایی که کرده‌اند نکوهش می‌کند و می‌گوید: ﴿لَقَدۡ جِئۡنَٰكُم بِٱلۡحَقِّ﴾ ما حق را برای شما آوردیم که می‌بایست از آن پیروی می‌کردید؛ و اگر شما از آن پیروی می‌نمودید، موفّق و خوشبخت می‌شدید، ﴿وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَكُمۡ لِلۡحَقِّ كَٰرِهُونَ﴾ ولی بیشترتان حق را نپسندیدید، بنابراین گرفتار شقاوت و بدبختی شدید که شقاوتی فراتر از آن نیست. info
التفاسير:

external-link copy
79 : 43

اَمْ اَبْرَمُوْۤا اَمْرًا فَاِنَّا مُبْرِمُوْنَ ۟ۚ

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَمۡ أَبۡرَمُوٓاْ أَمۡرٗا﴾ کسانی که حق را دروغ می‌انگاشتند و با آن مخالف بودند حیله و مکری ورزیدند، و برای نابودی حق و کسی که آن را آورده به وسیلۀ باطلی که آن را آراسته بودند تا مردم را گول زنند، توطئه کردند. ﴿فَإِنَّا مُبۡرِمُونَ﴾ ما نیز تصمیم گرفتیم و تدبیری نمودیم که برتر از تدبیر آنهاست و تدبیر آنان را درهم می‌شکند و آن را ابطال می‌نماید، و آن اسباب و دلایلی است که خداوند برای اثبات حق و ابطال باطل فراهم نمود. همان طور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ﴾ بلکه حق را بر باطل می‌زنیم پس آن را نابود می‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
80 : 43

اَمْ یَحْسَبُوْنَ اَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوٰىهُمْ ؕ— بَلٰی وَرُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَكْتُبُوْنَ ۟

﴿أَمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّا لَا نَسۡمَعُ سِرَّهُمۡ وَنَجۡوَىٰهُم﴾ آیا به سبب جهالت و ستمگری‌شان گمان می‌برند که ما اسرار پنهانی آنان را که در دلشان نهفته است و بر زبان نیاورده‌اند و سخنان آهستۀ آنها را که در گوشی می‌گویند، نمی‌شنویم؟! یعنی به این خاطر اقدام به ارتکاب گناهان می‌نمایند که گمان می‌برند پیگرد و مجازاتی بر گناهان پنهانی‌شان نخواهد بود. سپس خداوند این گمان را رد نمود و فرمود: ﴿بَلَىٰ﴾ آری! ما می‌شنویم و رازهای دل‌هایشان و سخنان در گوشی‌شان را می‌دانیم.﴿وَرُسُلُنَا لَدَيۡهِمۡ يَكۡتُبُونَ﴾ و فرستادگان ما که فرشتگان گرامی هستند نزد آنان می‌باشند، و هرآنچه می‌کنند می‌نویسند و ثبت و ضبط می‌نمایند تا اینکه آنها وارد قیامت می‌شوند، آنگاه همۀ آنچه را که کرده‌اند حاضر می‌یابند و پروردگارت بر هیچ کس ستمی روا نمی‌دارد. info
التفاسير:

external-link copy
81 : 43

قُلْ اِنْ كَانَ لِلرَّحْمٰنِ وَلَدٌ ۖۗ— فَاَنَا اَوَّلُ الْعٰبِدِیْنَ ۟

ای پیامبر بزرگوار! به کسانی که برای خداوند فرزندی قرار داده‌اند ـ درحالی که او یکتای یگانه و بی‌نیاز است و او خدایی است که همسر و فرزندی بر نگرفته است و همتایی ندارد ـ بگو: ﴿إِن كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٞ فَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡعَٰبِدِينَ﴾ اگر خداوند مهربان فرزندی ‌داشت من نخستین کسی بودم که آن را پرستش می‌نمودم؛ چون در آن صورت او بخشی از پدرش بود و من اولین کسی هستم که از دستورات خدا پیروی می‌کنم، ولی من اولین منکر این قضیه هستم، و بیش از همه و با شدّت این را که خداوند فرزندی داشته باشد انکار و نفی می‌کنم. پس باطل بودن این امر مشخّص گردید. این دلیل بزرگی است، و کسی آن را ارائه می‌دهد که حالات پیامبران را دانسته است. وقتی که معلوم است که پیامبران کامل‌ترین مخلوق می‌باشند و از همۀ مردم بیشتر به خیر دست می‌یازند و اعمال خیر را بیش از دیگران به تمام و کمال انجام می‌دهند، و هر شرّی را قبل از همۀ مردم ترک نموده و از آن دوری می‌جویند و منکرش می‌شوند پس اگر خداوند مهربان فرزندی ‌داشت و این سخن راست ‌بود، محمّد بن عبد الله که برترین پیامبران است اوّلین کسی می‌بود که آن فرزند را پرستش می‌کرد، و مشرکان در این کار از او گوی سبقت را نمی‌ربودند. و احتمال دارد که معنی آیه این باشد که اگر خداوند فرزندی داشته باشد، پس من نخستین کسی هستم که خداوند را پرستش می‌کنم، و از جمله عبادت و پرستش من این است که آنچه را خداوند ثابت قرار داده، اثبات می‌کنم؛ و آنچه را که نفی کرده است، نفی می‌کنم. پس این عبادت قولی و اعتقادی است و مستلزم آن است که اگر این حق ‌باشد، من اولین کسی خواهم بود که آن را باور می‌کردم. پس به این طریق باطل بودن ادعای مشرکین و فاسد بودن آن از نظر عقلی و نقلی معلوم و مشخص گردید. info
التفاسير:

external-link copy
82 : 43

سُبْحٰنَ رَبِّ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُوْنَ ۟

﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾ خداوندگار آسمان‌ها و زمین و عرش از داشتن شریک و همتا و مددکار و فرزند و دیگر چیزهایی که مشرکان به او نسبت می‌دهند پاک و منزّه است. info
التفاسير:

external-link copy
83 : 43

فَذَرْهُمْ یَخُوْضُوْا وَیَلْعَبُوْا حَتّٰی یُلٰقُوْا یَوْمَهُمُ الَّذِیْ یُوْعَدُوْنَ ۟

﴿فَذَرۡهُمۡ يَخُوضُواْ وَيَلۡعَبُواْ﴾ پس آنان را به حال خود واگذار تا در باطل خویش فرو روند؛ و با آنچه که محال است، خود را سرگرم کنند. پس دانش‌های آنان زیان‌آور است، و آن فرو رفتن و پرداختن به دانش‌هایی است که به وسیلۀ آن با حق و با آنچه پیامبران آورده‌اند مخالفت می‌ورزند. و کارهایشان بازی و بی‌خردی است که آنان را تزکیه نمی‌کند و معارف و شناخت به ‌بار نمی‌آورد. بنابراین آنها را به روز قیامت که در پیش دارند تهدید کرد و فرمود: ﴿حَتَّىٰ يُلَٰقُواْ يَوۡمَهُمُ ٱلَّذِي يُوعَدُونَ﴾ تا آن روزی را که بدیشان وعده داده می‌شود ملاقات کنند. پس در آن وقت خواهند دانست که چه به دست آورده‌اند، و به بدبختی همیشگی و عذاب پایداری که گرفتارش شده‌اند پی خواهند برد. info
التفاسير:

external-link copy
84 : 43

وَهُوَ الَّذِیْ فِی السَّمَآءِ اِلٰهٌ وَّفِی الْاَرْضِ اِلٰهٌ ؕ— وَهُوَ الْحَكِیْمُ الْعَلِیْمُ ۟

﴿وَهُوَ ٱلَّذِي فِي ٱلسَّمَآءِ إِلَٰهٞ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَٰهٞ﴾ خداوند متعال خبر می‌دهد که معبود به حق در آسمان‌ها و زمین تنها اوست؛ پس همۀ اهالی آسمان‌ها و مؤمنان اهل زمین او را پرستش می‌کنند، و وی را تعظیم می‌نمایند و در برابر شکوه و بزرگی او کرنش می‌نمایند، و در برابر کمال او اظهار نیازمندی می‌کنند. ﴿تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ﴾ آسمان‌های هفت‌گانه و زمین و کسانی که در آنها هستند او را به پاکی می‌ستایند، و هیچ چیزی نیست مگر اینکه او را به پاکی تسبیح می‌گویند. ﴿وَلِلَّهِۤ يَسۡجُدُۤ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ طَوۡعٗا وَكَرۡهٗا﴾ و آنچه در آسمان‌ها و زمین است به دلخواه یا به اجبار برای خداوند سجده می‌کنند. پس او تعالی معبود به حق است، و همۀ خلائق با اختیار یا با اکراه او را خدای خود قرار می‌دهند. مانند اینکه می‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَفِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ الوهیّت و محبّت او آسمان‌ها و زمین را در بر گرفته است، اما خودش بر بالای عرش می‌باشد و از آفریده‌هایش جداست و یگانه و بزرگوار می‌باشد. ﴿وَهُوَ ٱلۡحَكِيمُ﴾ و او با حکمت است، و هر چه را که آفریده محکم نموده، و آنچه را به عنوان آئین و برنامه مشروع نموده استوار گردانده است. پس او هیچ چیزی را نیافریده مگر به خاطر حکمتی، و فرمان تقدیری و تشریعی و جزایی او سراسر رحمت و حکمت است. ﴿ٱلۡعَلِيمُ﴾ و به همه چیز داناست. پنهان و پوشیده‌تر از آن را می‌داند و به اندازۀ ذره‌ای در آسمان‌ها و زمین -و نه کوچک‌تر و نه بزرگ‌تر از آن- از او پنهان نمی‌ماند. info
التفاسير:

external-link copy
85 : 43

وَتَبٰرَكَ الَّذِیْ لَهٗ مُلْكُ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا ۚ— وَعِنْدَهٗ عِلْمُ السَّاعَةِ ۚ— وَاِلَیْهِ تُرْجَعُوْنَ ۟

﴿وَتَبَارَكَ ٱلَّذِي لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا﴾ و بالا و بزرگوار است ، و خیرش فراوان است و صفاتش گسترده و فرمانروایی‌اش بزرگ است، خدایی که فرمانروایی آسمان‌ها و زمین و هر آنچه میان آن دو است ازآن اوست. بنابراین گستردگی فرمانروایی‌اش را بر آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست، و گستردگی علم خود را بیان کرد، و اینکه تنها او ـ تعالی ـ از غیب‌هایی که هیچ یک از بندگانش و هیچ پیامبر و فرشتۀ مقربی را از آن آگاه نکرده است آگاه می‌باشد. بنابراین فرمود: ﴿وَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ﴾ و آگاهی از زمان فرا رسیدن قیامت با اوست. ظرف را مقدم کرد تا مفید حصر باشد؛ یعنی هیچ کس جز او نمی‌داند که قیامت چه زمانی فرا می‌رسد. و از کمال فرمانروایی او و گستردگی سلطه‌اش این است که او صاحب دنیا و آخرت است. بنابراین فرمود: ﴿وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ﴾ و در آخرت به سوی او بازگردانده می‌شوید، آنگاه با حکم دادگرانه‌اش میان شما داوری می‌نماید. و از کمال فرمانروایی‌اش این است که هیچ یک از آفریده‌هایش اختیاری ندارد، و نمی‌تواند نزد او سفارش و شفاعت کند مگر با اجازۀ او. info
التفاسير:

external-link copy
86 : 43

وَلَا یَمْلِكُ الَّذِیْنَ یَدْعُوْنَ مِنْ دُوْنِهِ الشَّفَاعَةَ اِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ یَعْلَمُوْنَ ۟

﴿وَلَا يَمۡلِكُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِهِ ٱلشَّفَٰعَةَ﴾ و هیچ‌کدام از پیامبران و فرشتگان و دیگران که به جای خدا به نیایش خوانده می‌شوند اختیار شفاعت ندارند، و شفاعت نمی‌کنند مگر با اجازۀ خدا، و شفاعت نمی‌کنند مگر برای کسی که خدا بپسندد. بنابراین فرمود: ﴿إِلَّا مَن شَهِدَ بِٱلۡحَقِّ﴾ مگر کسی که با زبانش حق را بگوید و با قلب به آن اقرار نماید و به آنچه گواهی می‌دهد آگاه باشد. و باید شهادت او به حق باشد؛ و آن گواهی دادن به یگانگی خداوند است، و گواهی دادن به رسالت پیامبران و صحّت آنچه آورده‌اند، از قبیل: اصول و فروع دین و حقائق و دستورات آن می‌باشد. پس شفاعتِ شفاعت کنندگان دربارۀ اینها مفید خواهد بود و اینها نجات یافتگانِ از عذاب خدا هستند و اینها به پاداش الهی دست می‌یابند. info
التفاسير:

external-link copy
87 : 43

وَلَىِٕنْ سَاَلْتَهُمْ مَّنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُوْلُنَّ اللّٰهُ فَاَنّٰی یُؤْفَكُوْنَ ۟ۙ

سپس خداوند متعال فرمود: ﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُم مَّنۡ خَلَقَهُمۡ لَيَقُولُنَّ ٱللَّهُ﴾ و اگر از مشرکان در مورد توحید ربوبیّت و دربارۀ اینکه چه کسی آفریننده است بپرسی، خواهند گفت و اقرار خواهند کرد که آفریننده، خداوند یگانه است و شریکی ندارد. ﴿فَأَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ﴾ پس چگونه از یکتاپرستی و خالص گرداندن طاعت و عبادت برای خدا منحرف می‌شوند؟ پس اعتراف آنها به توحید ربوبیّت، آنان را ملزم می‌نماید تا به توحید الوهیّت [نیز] اقرار کنند و این بزرگ‌ترین دلیل بر بطلان شرک است. info
التفاسير:

external-link copy
88 : 43

وَقِیْلِهٖ یٰرَبِّ اِنَّ هٰۤؤُلَآءِ قَوْمٌ لَّا یُؤْمِنُوْنَ ۟ۘ

﴿وَقِيلِهِۦ يَٰرَبِّ إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ قَوۡمٞ لَّا يُؤۡمِنُونَ﴾ این عطف است بر ﴿وَعِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلسَّاعَةِ﴾ و آگاهی از قیامت با اوست؛ و نیز از گفتار پیامبر صلی الله علیه وسلم آگاه است که تکذیب قومش را به نزد پروردگارش شکایت می‌کند و غمگین می‌شود و به خاطر ایمان نیاوردن آنها حسرت می‌خورد. پس خدا از این حالت آگاه است، و بر کیفر دادن آنها تواناست. امّا خداوند متعال بردبار است و به بندگان مهلت و فرصت می‌دهد تا شاید برگردند و توبه نمایند. info
التفاسير:

external-link copy
89 : 43

فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلٰمٌ ؕ— فَسَوْفَ یَعْلَمُوْنَ ۟۠

بنابراین فرمود: ﴿فَٱصۡفَحۡ عَنۡهُمۡ وَقُلۡ سَلَٰمٞ﴾ پس، از آنان روی بگردان و در برابر آزارهایی که با زبان و با کارهایشان به تو می‌رسانند از آنان درگذر؛ و آنچه از تو به آنها می‌رسد باید تنها سلام باشد که خردمندان و صاحبان بینش به وسیلۀ آن با جاهلان روبه‌رو می‌شوند، و پاسخ می‌دهند؛ زیرا خداوند در مورد بندگان صالحش فرموده است: ﴿وَإِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا﴾ و هرگاه جاهلان به اقتضای جهالت خود، آنان را مورد خطاب قرار دهند، می‌گویند: سلام بر شما باد. پیامبر صلی الله علیه وسلم از فرمان پروردگارش اطاعت کرد؛ و در مقابل اذیّت و آزاری که قومش به او می‌رساندند، راه گذشت و بخشش را در پیش گرفت؛ و در مقابل آنها جز نیکویی و سخن زیبا چیزی دیگر انجام نداد. پس درود و سلام خدا بر کسی باد که خداوند او را با اخلاق بزرگ آراست؛ اخلاقی که او به سبب آن بر اهل آسمان‌ها و زمین برتری یافت و به وسیلۀ آن از ستارگان مقامش فراتر رفت. ﴿فَسَوۡفَ يَعۡلَمُونَ﴾ پس آنها زشتی گناهان و سرانجام جرمشان را بعدها خواهند دانست. info
التفاسير: