وه‌رگێڕانی ماناكانی قورئانی پیرۆز - وەرگێڕاوی فارسی - تەفسیری سەعدی

ژمارەی پەڕە:close

external-link copy
31 : 35

وَالَّذِیْۤ اَوْحَیْنَاۤ اِلَیْكَ مِنَ الْكِتٰبِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ بِعِبَادِهٖ لَخَبِیْرٌ بَصِیْرٌ ۟

خداوند متعال بیان می‌دارد کتابی که به پیامبرش وحی نموده ﴿هُوَ ٱلۡحَقُّ﴾ حق است، و از آنجا که بسیار مطالب حق را دربر دارد، و اصول آن را احاطه کرده است، انگار حق فقط در آن یافت می‌شود. پس نباید در دل‌هایتان شک و تردیدی نسبت به آن باشد، و آن را کم ندانید. پس وقتی که این کتاب حق است، لزوماً همۀ مسائل الهی و غیبی و دیگری که در آن یافت می‌شود، مطابق با واقعیت است. بنابراین جایز نیست چیزی از آن استنباط گردد که با ظاهرش و با مدلول واقعی‌اش مخالف باشد. ﴿مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ﴾ تصدیق کنندۀ کتاب‌ها و پیامبرانی است که پیش از آن بوده‌اند، چون کتاب‌ها و پیامبرانِ گذشته به آمدن این کتاب خبر داده‌اند. پس وقتی این کتاب پدید آمد و آشکار گشت، راست بودن کتاب‌های گذشته روشن گردید. بنابراین کتاب‌های گذشته این مژده را داده‌اند، و این قرآن تصدیق کنندۀ کتاب‌های آسمانی پیشین است. بنابراین هیچ کس نمی‌تواند به کتاب‌های گذشته ایمان داشته باشد، درحالی که به قرآن کفر ورزد؛ چون اگر قرآن را قبول نکند، ایمان او به کتاب‌های گذشته که از آمدن قرآن خبر داده‌اند ملغی و باطل محسوب می‌شود؛ زیرا همۀ کتاب‌های پیش از قرآن، از آمدن آن خبر داده‌اند، و اخبار کتاب‌های گذشته مطابق با اخبار قرآن است. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ بِعِبَادِهِۦ لَخَبِيرُۢ بَصِيرٞ﴾ بی‌گمان، خداوند از حال بندگانش آگاه، و به سرانجام آنان بیناست. پس به هر امت و هر فردی چیزی می‌دهد كه شایستۀ حال اوست. از این رو شریعت‌های گذشته فقط شایسته و مناسب آن زمان بوده‌اند. بنابراین خداوند اینچنین پیامبران را یكی پس از دیگری ‌فرستاد تا اینكه با فرستادن محمّد صلی الله علیه وسلم ، نبوت را به پایان رساند؛ و محمّد صلی الله علیه وسلم شریعتی را آورد كه تا روز قیامت مصالح و منافع و سعادت آنان را تأمین می‌نماید. info
التفاسير:

external-link copy
32 : 35

ثُمَّ اَوْرَثْنَا الْكِتٰبَ الَّذِیْنَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۚ— فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهٖ ۚ— وَمِنْهُمْ مُّقْتَصِدٌ ۚ— وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرٰتِ بِاِذْنِ اللّٰهِ ؕ— ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِیْرُ ۟ؕ

بنابراین از آنجا كه این امّت از همۀ امّت‌های گذشته، عقلی كامل‌تر و اندیشه‌ای بهتر داشتند؛ و دل‌هایشان نرم‌تر و پاكیزه‌تر بود، خداوند آنها را برگزید و دین اسلام را برای آنان برگزید، و كتابی را كه از همۀ كتاب‌ها برتر بود به آنان داد. از این رو می‌فرماید: ﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَا﴾ سپس كتاب را به بندگان برگزیدۀ خود عطا كردیم، ﴿فَمِنۡهُمۡ ظَالِمٞ لِّنَفۡسِهِۦ﴾ اما برخی با انجام گناهانی پایین‌تر از كفر، بر خود ستم می‌كنند، ﴿وَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ﴾ و برخی میانه رو هستند، و فقط به انجام آنچه بر آنها واجب است اكتفا می‌نمایند، و از حرام دوری می‌جویند. ﴿وَمِنۡهُمۡ سَابِقُۢ بِٱلۡخَيۡرَٰتِ﴾ و برخی در راه انجام نیكی‌ها پیشتازند؛ یعنی در انجام آن می‌شتابند و از دیگران پیشی می‌گیرند. و چنین كسانی، فرایض را ادا می‌كنند و نوافل زیادی را انجام می‌دهند، و حرام و مكروه را ترك می‌نمایند. خداوند اینها را برای به ارث بردن این كتاب برگزیده است، گرچه مراتب آنها فرق می‌كند و حالاتشان متفاوت است. پس هر یك از اینها سهمی از كتاب را به ارث می‌برند. حتی كسی كه بر خود ستم می‌كند، آنچه از اصل ایمان و علوم ایمان و اعمال ایمان كه با خود دارد از وراثت كتاب است؛ چون منظور از وراثت و به ارث بردن كتاب، به ارث بردن دانش و عمل كتاب و خواندن كلمات آن و بیرون آوردن معانی و مفاهیم آن است. ﴿بِإِذۡنِ ٱللَّهِ﴾ به «سابق بالخیرات» بر می‌گردد. یعنی پیشتازی او به سوی نیكی‌ها به حكم خداست؛ تا او به عمل خودش مغرور نشود، بلكه بداند كه به سوی نیكی‌ها نشتافته است مگر به سبب توفیق و یاری خداوند. پس شایسته است كه خداوند را به‌خاطر نعمت‌هایی كه به او داده است، شکرگزار باشد. ﴿ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡكَبِيرُ﴾ این است فضل بزرگ؛ یعنی به ارث بردن كتاب بزرگوار از سوی بندگان برگزیدۀ خدا، فضل بزرگی است كه همۀ نعمت‌ها در مقایسه با آن، از ارزش چندانی برخوردار نیستند. پس به‌طور مطلق بزرگ‌ترین نعمت و بزرگ‌ترین فضل، به ارث بردن این كتاب است. info
التفاسير:

external-link copy
33 : 35

جَنّٰتُ عَدْنٍ یَّدْخُلُوْنَهَا یُحَلَّوْنَ فِیْهَا مِنْ اَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَّلُؤْلُؤًا ۚ— وَلِبَاسُهُمْ فِیْهَا حَرِیْرٌ ۟

سپس پاداش كسانی را بیان كرد كه آنها را وارث كتاب گردانده است و فرمود: ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا﴾ باغ‌هایی كه مشتمل بر درختان و سایه و باغچه‌های زیبا و نهرهای جوشان و كاخ‌های بلند و منزل‌های آراسته و جاودانگی و زندگی آنچنانی است كه پایان نمی‌یابد. و «العدن» یعنی اقامت، پس ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ﴾ یعنی باغ‌های اقامتی، و «جنات» را به «اقامه» اضافه نمود، چون آن باغ‌ها مخصوص اقامت، و همیشگی هستند؛ و كسانی كه وارد آن می‌شوند، برای همیشه در آن می‌مانند. ﴿يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ ﴾ در آنجا با دستبندهای طلا آراسته می‌گردند؛ دستبندهایی كه آن را دوست می‌دارند، و بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهند. و مردان و زنان در زیورات بهشت برابرند. ﴿وَلُؤۡلُؤٗا﴾ و با مرواریدهایی كه در لباس‌ها و بدنشان رشته می‌گردد، آراسته می‌شوند. ﴿وَلِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ﴾ و لباسشان در آنجا ابریشم نازك و ضخیم سبز رنگ است. info
التفاسير:

external-link copy
34 : 35

وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِیْۤ اَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ ؕ— اِنَّ رَبَّنَا لَغَفُوْرٌ شَكُوْرُ ۟ۙ

﴿وَقَالُواْ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِيٓ أَذۡهَبَ عَنَّا ٱلۡحَزَنَ﴾ وقتی نعمت و لذّتشان تكمیل گردید، می‌گویند: ستایش خداوندی راست كه اندوه را از ما زدود. و این شامل هر غم و اندوهی می‌شود. پس به‌خاطر پدید آمدن نقص و كمبود در زیبایی و غذا و نوشیدنی‌شان غمی به آنها دست نمی‌دهد، و نه در بدن‌ها و لذّت‌هایشان كمبودی پدید می‌آید تا به سبب آن غمگین شوند، و نه به خاطر این اندوهگین می‌شوند كه آیا همیشه در اینجا می‌مانند یا نه. پس آنها برای همیشه در ناز و نعمت به‌سر می‌برند، و همواره بر نعمت‌هایشان افزوده می‌شود. ﴿إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٞ شَكُورٌ﴾ بی‌گمان، پروردگار ما آمرزندۀ سپاسگزار است؛ لغزش‌ها و اشتباهات ما را بخشید، و قدرشناس است كه نیكی‌های ما را پذیرفت و آن را چند برابر نمود، و از فضل خویش به ما بخشید كه اعمال و آرزوهای ما به این درجه از فضل نمی‌رسید. پس به سبب آمرزش خداوند، آنها از هر ناگواری نجات یافتند؛ و در سایۀ قدر شناسی و فضل خداوند، هر چیز مرغوب و دوست داشتنی را به‌دست آوردند. info
التفاسير:

external-link copy
35 : 35

١لَّذِیْۤ اَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهٖ ۚ— لَا یَمَسُّنَا فِیْهَا نَصَبٌ وَّلَا یَمَسُّنَا فِیْهَا لُغُوْبٌ ۟

﴿ٱلَّذِيٓ أَحَلَّنَا دَارَ ٱلۡمُقَامَةِ﴾ خداوندی كه ما را در جایگاهی جای داد كه اقامت در آن همیشگی است، و سرایی است كه ماندن در آن به‌خاطر خوبی‌های فراوانش و شادی‌های پی در پی‌اش و از بین رفتن رنج‌ها، هركسی به آن گرایش دارد. و استقرار در این سرای همیشگی ﴿مِن فَضۡلِهِۦ﴾ از فضل و لطف خداوند است نه از اعمال ما. پس اگر فضل او نبود، ما به آنچه كه رسیده‌ایم نمی‌رسیدیم. ﴿لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٞ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٞ﴾ و در آنجا هیچ گونه رنج و مشقت جسمانی، و هیچ گونه ناتوانی و رنج قلبی به ما دست نمی‌دهد؛ و از كثرت لذت بردن رنجیده نمی‌شویم. و این دلالت می‌نماید كه خداوند بدن‌های آنها را رشد و پرورش می‌دهد، و اسباب دایمی راحت و آسایش را برای آنها فراهم می‌نماید، به گونه‌ای كه هیچ مشقت جسمی و روحی به آنها دست نمی‌دهد. و هیچ غم و اندوهی آنان را فرا نمی‌گیرد. و این بیانگر آن است كه آنها در بهشت نمی‌خوابند؛ چون فایدۀ خواب، رفع خستگی و راحت شدن است. اما اهل جنت خسته نمی‌شوند. نیز بدان سبب که خواب، مرگ كوچک است و اهل بهشت نمی‌میرند. خداوند ما را به لطف و كرم خویش از بهشتیان بگرداند. info
التفاسير:

external-link copy
36 : 35

وَالَّذِیْنَ كَفَرُوْا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ ۚ— لَا یُقْضٰی عَلَیْهِمْ فَیَمُوْتُوْا وَلَا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِّنْ عَذَابِهَا ؕ— كَذٰلِكَ نَجْزِیْ كُلَّ كَفُوْرٍ ۟ۚ

وقتی خداوند حالت اهل بهشت و نعمت‌های آنان را بیان کرد، حالت اهل جهنّم و عذابشان را نیز بیان فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ نَارُ جَهَنَّمَ﴾ و کسانی که نشانه‌هایی را که پیامبرانشان برایشان آوردند انکار نمودند، و ملاقات پروردگارشان را انکار کردند، آتش دوزخ سرای آنان است که در آن به شدّت عذاب داده می‌شوند و سخت‌ترین کیفرها به آنها می‌رسد. ﴿لَا يُقۡضَىٰ عَلَيۡهِمۡ فَيَمُوتُواْ﴾ بر آنان نه به مرگ حکم می‌شود تا بمیرند و راحت شوند، ﴿وَلَا يُخَفَّفُ عَنۡهُم مِّنۡ عَذَابِهَا﴾ و نه چیزی از عذابش در حق آنان کاسته می‌شود. پس شدّت عذاب و بزرگی آن، همواره و همیشه بر آنها ادامه دارد. ﴿كَذَٰلِكَ نَجۡزِي كُلَّ كَفُورٖ﴾ بدینگونه با عذاب جهنّم، هر کسی را که به کفر ورزی ادامه ‌دهد و بر آن پافشاری ‌کند، سزا می‌دهیم. info
التفاسير:

external-link copy
37 : 35

وَهُمْ یَصْطَرِخُوْنَ فِیْهَا ۚ— رَبَّنَاۤ اَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَیْرَ الَّذِیْ كُنَّا نَعْمَلُ ؕ— اَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَّا یَتَذَكَّرُ فِیْهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَآءَكُمُ النَّذِیْرُ ؕ— فَذُوْقُوْا فَمَا لِلظّٰلِمِیْنَ مِنْ نَّصِیْرٍ ۟۠

﴿وَهُمۡ يَصۡطَرِخُونَ فِيهَا﴾ و آنها در دوزخ، فریاد بر می‌آورند و کمک می‌طلبند و می‌گویند: ﴿رَبَّنَآ أَخۡرِجۡنَا نَعۡمَلۡ صَٰلِحًا غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُ﴾ پروردگارا! ما را از جهنّم بیرون بیاور تا کارهای شایسته انجام دهیم، غیر از کارهایی که قبلاً می‌کردیم. پس آنها به گناهشان اعتراف کرده، و می‌دانند خداوند دربارۀ آنها به عدل و داد حکم نموده است. امّا بازگشت به دنیا را زمانی از خدا می‌خواهند که دیگر وقت آن نیست، پس خداوند به آنها می‌فرماید: ﴿أَوَ لَمۡ نُعَمِّرۡكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ﴾ آیا بدان اندازه به شما عمر ندادیم که در آن هر کس می‌خواست پند پذیرد برایش کافی بود؟ یعنی به اندازه‌ای به شما فرصت دادیم که هر کس در صدد پندپذیری و انجام عمل صالح بود، می‌توانست توشۀ لازم را بردارد. و در دنیا بهره‌مندتان ساختیم، و روزی‌های فراوان به شما دادیم، و اسباب راحتی و آسایش را برایتان فراهم نمودیم، و عمرتان را طولانی کردیم، و نشانه‌ها را برایتان پی در پی فرستادیم، ﴿وَجَآءَكُمُ ٱلنَّذِيرُ﴾ و بیم دهندگان را پشت سر هم به سوی شما روانه ساختیم و شما را با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها آزمودیم تا به سوی ما باز گردید و توبه کنید. اما بیم دادن در مورد شما ثمر بخش نگردید، و هیچ موعظه‌ای دربارۀ شما مثمر ثمر واقع نشد. و کیفر را از شما دور داشتیم تا اینکه اجل‌هایتان به پایان رسید و عمرهایتان تمام شد، و با بدترین حالات از دنیا رخت بربستید و به این جهان رسیدید؛ جهانی که در آن طبق اعمالتان کیفر داده می‌شوید. و اکنون که از خدا می‌خواهید شما را به دنیا بازگرداند، دیگر وقت آن تمام شده، و خداوند مهربان و بخشنده بر شما خشم گرفته است، و عذاب آتش جهنّم بر شما شدّت یافته، و اهل بهشت شما را فراموش کرده‌اند. پس برای همیشه در جهنّم بمانید و همیشه خوار و ذلیل در عذاب به سر برید. بنابراین فرمود: ﴿فَذُوقُواْ فَمَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ﴾ پس بچشید طعم عذاب را که ستمکاران یاوری ندارند تا آنها را یاری کند و از جهنّم بیرون آورد یا از عذابشان بکاهد. info
التفاسير:

external-link copy
38 : 35

اِنَّ اللّٰهَ عٰلِمُ غَیْبِ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ ؕ— اِنَّهٗ عَلِیْمٌۢ بِذَاتِ الصُّدُوْرِ ۟

وقتی خداوند جزای اهل هر دو سرا را بیان نمود، و اعمال و کارهای هر دو گروه را ذکر کرد، از گستردگی آگاهی و علم خداوند و مطلع بودن او از امور پنهان آسمان‌ها و زمین خبر داد؛ امور پنهانی که از دید و نگاه مردم پنهان است و از آن آگاهی ندارند. بیان کرد که خداوند رازهای درون سینه‌ها را می‌داند، و آنچه را از خیر و شر و پاکی و ناپاکی در دل‌ها پنهان است می‌داند؛ پس به هر کس آنچه را که مستحق آن است می‌دهد، و هر یک را در جای مناسبش قرار می‌دهد. info
التفاسير: