ಪವಿತ್ರ ಕುರ್‌ಆನ್ ಅರ್ಥಾನುವಾದ - ಪರ್ಷಿಯನ್ ಅನುವಾದ - ತಫ್ಸೀರ್ ಸಅದಿ

ಪುಟ ಸಂಖ್ಯೆ: 212:208 close

external-link copy
34 : 10

قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَآىِٕكُمْ مَّنْ یَّبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیْدُهٗ ؕ— قُلِ اللّٰهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیْدُهٗ فَاَنّٰی تُؤْفَكُوْنَ ۟

خداوند متعال با بیان ناتوانی معبودان مشرکین، و اینکه معبودان مشرکان به چنان صفاتی متصف نیستند که موجب معبود گشتن آنها باشد، می‌فرماید: ﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ﴾ آیا از انبازان شما کسی هست که آفرینش را آغاز نماید؟ ﴿ثُمَّ يُعِيدُهُۥ﴾ سپس آن را باز گرداند؟ و این استفهام به معنی نفی و تأکید است؛ یعنی هیچ کس از آنان نیست که بتواند آفرینش را آغاز کند، سپس آن را باز بگرداند. این انبازان، ضعیف تر و ناتوان‌تر از آنند که بتوانند آفرینش را آغاز کنند و سپس آن را باز بگردانند. ﴿قُلِ ٱللَّهُ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ﴾ بگو: تنها خدا است که آفرینش را آغاز می‌کند، و سپس آن را باز می‌گرداند، بدون اینکه در این کار شریک و یاوری داشته باشد. ﴿فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ﴾ پس چگونه از عبادت خداوند یگانه‌ای که در آفرینش اولیه و بازگرداندن آن یکتاست، به عبادت کسانی منحرف می‌شوید که چیزی نمی‌آفرینند و خودشان آفریده می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
35 : 10

قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكَآىِٕكُمْ مَّنْ یَّهْدِیْۤ اِلَی الْحَقِّ ؕ— قُلِ اللّٰهُ یَهْدِیْ لِلْحَقِّ ؕ— اَفَمَنْ یَّهْدِیْۤ اِلَی الْحَقِّ اَحَقُّ اَنْ یُّتَّبَعَ اَمَّنْ لَّا یَهِدِّیْۤ اِلَّاۤ اَنْ یُّهْدٰی ۚ— فَمَا لَكُمْ ۫— كَیْفَ تَحْكُمُوْنَ ۟

﴿قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ﴾ بگو: آیا از انبازان شما کسی هست که به سوی حق راهنمایی کند، و با بیانات و ارشادات و الهام و توفیق خود، مردم را به حق هدایت نماید؟ ﴿قُلِ ٱللَّهُ يَهۡدِي لِلۡحَقِّ﴾ بگو: تنها خدا به سوی حق و به‌وسیلۀ دلایل و ارائۀ حجت و با الهام و توفیق دادن و کمک برای در پیش گرفتن بهترین و استوارترین راه، مردم را هدایت می‌کند. ﴿أَفَمَن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّيٓ إِلَّآ أَن يُهۡدَىٰ﴾ آیا آن‌کس‌که به سوی حق هدایت می‌کند سزاوارتر است که پیروی شود، یا کسی که خود راه نمی‌یابد مگر اینکه راهنمایی گردد؟ چون نمی‌داند و گمراه است. و این همان معبودان آنهایند که با خدا شریک می‌ساختند؛ نه هدایت می‌کنند و نه هدایت می‌یابند مگر اینکه هدایت شوند. ﴿فَمَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ﴾ پس چه چیزی چنین بلایی را بر سر شما آورده است که به باطل حکم کرده، و به درست بودن عبادت طاغوت‌هایی همراه با خدا حکم می‌کنید؟ در حالی که برایتان آشکار شده است که جز خدا هیچ کس سزاوار عبادت نیست؟! پس روشن شد معبودان دروغینی را که همراه با «الله» پرستش می‌کنند، دارای آن چنان صفت‌های معنوی و عملی نیستند که اقتضا نماید در کنار خدا عبادت شوند، بلکه معبودان باطل آنها، به کمبود و نقص‌هایی که موجب بطلان الوهیت آنهاست، متصف‌اند. پس چرا این معبودان را به خدایی می‌گیرند؟ info
التفاسير:

external-link copy
36 : 10

وَمَا یَتَّبِعُ اَكْثَرُهُمْ اِلَّا ظَنًّا ؕ— اِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِیْ مِنَ الْحَقِّ شَیْـًٔا ؕ— اِنَّ اللّٰهَ عَلِیْمٌۢ بِمَا یَفْعَلُوْنَ ۟

پاسخ این است که شیطان زشت ترین دروغ و گمراه ترین گمراهی را برای انسان می‌آراید، و آن را چنان برای او آراسته می‌گرداند که انسان به آن معتقد شده و به آن انس گرفته و آن را حق می‌گمارد، در حالی که آن چیزی نیست. بنابراین فرمود: ﴿وَمَا يَتَّبِعُ أَكۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّا﴾ و بیشتر کسانی که همراه با خدا شریکانی را به فریاد می‌خوانند، جز از گمان پیروی نمی‌کنند؛ یعنی در حقیقت آنها از شریکانی که برای خدا قرار داده‌اند، پیروی نمی‌کنند؛ زیرا خداوند اصلاً شریکی ندارد، بلکه آنان از گمان خود پیروی می‌کنند، و ﴿ إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيۡ‍ًٔا﴾ به درستی که ظن و گمان، انسان را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. پس آنان معبودان باطل را خدا نامیده، و آنان را همراه با او پرستش کردند. ﴿إِنۡ هِيَ إِلَّآ أَسۡمَآءٞ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٍۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَمَا تَهۡوَى ٱلۡأَنفُسُۖ وَلَقَدۡ جَآءَهُم مِّن رَّبِّهِمُ ٱلۡهُدَىٰٓ﴾ این معبودان جز نام‌هایی نیستند که شما و پدرانتان نام نهاده‌اید، و خداوند بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلی نازل نکرده است. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ﴾ به راستی که خداوند به آنچه می‌کنند، آگاه است. و به شدت آنان را بر این کار عقوبت می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
37 : 10

وَمَا كَانَ هٰذَا الْقُرْاٰنُ اَنْ یُّفْتَرٰی مِنْ دُوْنِ اللّٰهِ وَلٰكِنْ تَصْدِیْقَ الَّذِیْ بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیْلَ الْكِتٰبِ لَا رَیْبَ فِیْهِ مِنْ رَّبِّ الْعٰلَمِیْنَ ۟۫

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَا كَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن يُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾ ممکن و قابل تصور نیست که این قرآن به دروغ به خدا نسبت داده شود ، چون آن کتاب بزرگی است که ﴿لَّا يَأۡتِيهِ ٱلۡبَٰطِلُ مِنۢ بَيۡنِ يَدَيۡهِ وَلَا مِنۡ خَلۡفِهِۦۖ تَنزِيلٞ مِّنۡ حَكِيمٍ حَمِيدٖ﴾ باطل از جلو و پشت به آن راهی ندارد، بلکه از جانب خداوند حکیم و ستوده نازل شده است. و آن کتابی است که ﴿قُل لَّئِنِ ٱجۡتَمَعَتِ ٱلۡإِنسُ وَٱلۡجِنُّ عَلَىٰٓ أَن يَأۡتُواْ بِمِثۡلِ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانِ لَا يَأۡتُونَ بِمِثۡلِهِۦ وَلَوۡ كَانَ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٖ ظَهِيرٗا﴾ اگر انسان‌ها و جنیان جمع شوند تا مانند آن را بیاورند، نمی‌توانند مانند آن را بیاورند، گرچه برخی پشتیبان برخی دیگر باشند. و آن کتابی است که پروردگار جهانیان با آن سخن گفته است. پس چگونه کسی از مردم می‌تواند مانند آن را بگوید؟! و سخن، پیروِِ عظمت و صفت گویندۀ آن است. پس اگر کسی در بزرگی و داشتن صفت‌های کمال، مشابه خداوند است، می‌تواند مانند این قرآن را بیاورد. واگر به فرض ـ کسی به دروغ آن را به خدا نسبت می‌داد، خداوند فوراً او را عذاب می‌کرد. ﴿وَلَٰكِن﴾ اما خداوند این کتاب را به عنوان رحمت، و به منظور اتمام حجت بر تمام بندگان فرو و فرستاده است. ﴿تَصۡدِيقَ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ﴾ خداوند آن را فرو فرستاده و تصدیق کنندۀ کتاب‌های آسمانی است که پیش از آن بوده‌اند، به این صورت که با آنها همسو بوده، و آنچه را که آن کتاب‌ها به آن گواهی داده و به نزول آن مژده داده‌اند، تصدیق می‌کند. ﴿وَتَفۡصِيلَ ٱلۡكِتَٰبِ﴾ و بیانگر حلال و حرام و احکام دینی و قدری و اخبارهای راستین است. ﴿لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ به هیچ صورتی در آن شک و تردیدی نیست، بلکه آن حق و یقین است. ﴿تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ از سوی پروردگار جهانیان نازل شده است؛ پروردگاری که همۀ هستی را با نعمت‌های خود پرورش می‌دهد. و بزرگ‌ترین پرورش او عبارت است از اینکه این کتاب را برآنان نازل فرمود که منافع دینی و دنیوی بندگان در آن است، و مشتمل بر اخلاق و اعمال نیک می‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
38 : 10

اَمْ یَقُوْلُوْنَ افْتَرٰىهُ ؕ— قُلْ فَاْتُوْا بِسُوْرَةٍ مِّثْلِهٖ وَادْعُوْا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ دُوْنِ اللّٰهِ اِنْ كُنْتُمْ صٰدِقِیْنَ ۟

﴿أَمۡ يَقُولُونَ﴾ یا کسانی که آن را از روی سرکشی و ستمگری و عناد تکذیب می‌کنند، می‌گویند: ﴿ٱفۡتَرَىٰهُ﴾ محمد صلی الله علیه وسلم آن را به دروغ به خدا نسبت داده، و آن را از طرف خودش آورده است؟! ﴿قُلۡ﴾ [حجت را بر آنان تمام کن و] بگو: ﴿فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ﴾ اگر راست می‌گویید، سوره‌ای مانند آن بیاورید، و در این کار هر کس را که می‌توانید به فریاد بخوانید، و به کمک بطلبید تا شما را بر آوردن سوره‌ای مانند آن یاری دهد. و این محال است، و اگر ممکن بود آنها ادعا می‌کردند که توانایی این را دارند و مانند آن را می‌آورند. info
التفاسير:

external-link copy
39 : 10

بَلْ كَذَّبُوْا بِمَا لَمْ یُحِیْطُوْا بِعِلْمِهٖ وَلَمَّا یَاْتِهِمْ تَاْوِیْلُهٗ ؕ— كَذٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَیْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظّٰلِمِیْنَ ۟

اما وقتی ناتوانی آنان روشن شد، مشخص گردید که آنچه گفته‌اند، باطل است، و هیچ دلیلی بر صحت آن ندارند. آنچه که آنان را، به تکذیب کردن قرآن که مشتمل بر حق است و حقی بالاتر از آن وجود ندارد، واداشت این بود که کاملاً به آن آگاهی پیدا نکرده بودند؛ واگر کاملاً به آن آگاهی می‌داشتند و آن را به حق می‌فهمیدند، یقیناً آن را تصدیق می‌کردند. و هنوز تأویل آن مبنی بر این که عذاب بر آنها فرود می‌آید، برایشان نیامده است. و این تکذیب آنان از نوع تکذیب کسانی است که پیش ‌از آنان بوده‌اند. بنابراین فرمود: ﴿كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ بدینسان کسانی هم که پیش از آنان بودند، تکذیب کردند. پس بنگر که سرانجام ستمکاران چگونه بوده است؟ و سرانجامشان هلاکت بود و هیچ کس از آنان باقی نماند. پس اینان باید بپرهیزند از اینکه به تکذیبشان ادامه دهند؛ زیرا در این صورت همان عذابی که بر ملت‌های تکذیب‌کننده و نسل‌های هلاکت شده فرود آمد، بر آنان هم فرود خواهد آمد. از این آیه برمی‌آید که در کارها باید تحقیق کرد، و اینکه شایسته نیست انسان قبل از اینکه از ماهیت چیزی کاملاً آگاهی پیدا کند، به پذیرفتن یا نپذیرفتن آن مبادرت ورزد. info
التفاسير:

external-link copy
40 : 10

وَمِنْهُمْ مَّنْ یُّؤْمِنُ بِهٖ وَمِنْهُمْ مَّنْ لَّا یُؤْمِنُ بِهٖ ؕ— وَرَبُّكَ اَعْلَمُ بِالْمُفْسِدِیْنَ ۟۠

﴿وَمِنۡهُم مَّن يُؤۡمِنُ بِهِۦ﴾ و برخی از آنان به قرآن و به آنچه که قرآن در بر دارد، ایمان می‌‎آورند، ﴿وَمِنۡهُم مَّن لَّا يُؤۡمِنُ بِهِۦۚ وَرَبُّكَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ﴾ و برخی به آن ایمان نمی‌آورند ، و پرودگارت به حال تباهکاران داناتر است. و آنها کسانی هستند که از روی ستم و مخالفت به آن ایمان نمی‌آورند، پس خداوند آنها را به خاطر فسادشان به شدت مجازات خواهد کرد. info
التفاسير:

external-link copy
41 : 10

وَاِنْ كَذَّبُوْكَ فَقُلْ لِّیْ عَمَلِیْ وَلَكُمْ عَمَلُكُمْ ۚ— اَنْتُمْ بَرِیْٓـُٔوْنَ مِمَّاۤ اَعْمَلُ وَاَنَا بَرِیْٓءٌ مِّمَّا تَعْمَلُوْنَ ۟

﴿وَإِن كَذَّبُوكَ﴾ و اگر تو را تکذیب کردند، به دعوت خودت ادامه بده؛ چیزی از حساب آنان بر تو نیست، و از حساب تو چیزی بر آنان نیست؛ و هریک از شما در مقابل عملش جوابگو می‌باشد. ﴿فَقُل لِّي عَمَلِي وَلَكُمۡ عَمَلُكُمۡۖ أَنتُم بَرِيٓ‍ُٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَأَنَا۠ بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ﴾ و بگو: عملِ من از آنِ خودم، و عمل شما از آنِ خودتان است، شما ازآنچه من انجام می‌دهم، بیزارید؛ و من [نیز] از آنچه شما می‌کنید، بیزارم. همان‌طورکه خداوند متعال فرموده است: ﴿مَّنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلِنَفۡسِهِۦۖ وَمَنۡ أَسَآءَ فَعَلَيۡهَا﴾ هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، به نفع او می‌باشد؛ و هر کس کار بدی را انجام دهد، به زیان خودش است. info
التفاسير:

external-link copy
42 : 10

وَمِنْهُمْ مَّنْ یَّسْتَمِعُوْنَ اِلَیْكَ ؕ— اَفَاَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ وَلَوْ كَانُوْا لَا یَعْقِلُوْنَ ۟

خداوند از حال کسانی که پیامبر و پیامش را تکذیب می‌کنند، خبر ‌داده و می‌فرماید: ﴿وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَ﴾ و از آنان کسانی هستند که به هنگام قرائت قرآن، به پیامبر گوش فرا می‌دهند، اما نه به خاطر راه یافتن و هدایت شدن، بلکه به صورت تفریحی و برای اینکه تکذیب کنند، و به خاطر جستجوی اشتباه و لغزش گوش می‌دهند، و این گوش فرادادن مفید نیست و خیری را برای آنان به بار نمی‌آورد. قطعاً دروازۀ توفیق بر آنان بسته شده، و از فایدۀ گوش دادن محروم می‌شوند. بنابراین فرمود: ﴿أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَلَوۡ كَانُواْ لَا يَعۡقِلُونَ﴾ آیا تو می‌توانی [سخنی را] به کران بشنوانی، هرچند که نفهم و نادان باشند؟ و این استفهام به معنی نفی موکد است؛ یعنی تو هرگز نمی‌توانی کران را بشنوانی. کسانی که کر هستند، هر چند با صدای بلند با آنان صحبت کنی، نمی‌توانی سخن را به سمع آنان برسانی. به ویژه وقتی که عقل هم نداشته باشند. پس وقتی که شنوانیدن کرِ نفهم محال است، همچنین شنوانیدنِ تکذیب‌کنندگان به گونه‌ای که از آن فایده‌ای ببرند، محال و غیرممکن است. اما همین کران، آنچه را که حجت رسای خدا را بر آنان اقامه کند، شنیده‌اند. و این یکی از راه‌های بسیار اساسی برای کسب علم و دانش است که بر آنان مسدود شده است، و آن راه مسموعاتی است که متعلق به خبر می‌باشند. info
التفاسير: