ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
10 : 59

وَالَّذِیْنَ جَآءُوْ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُوْلُوْنَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِاِخْوَانِنَا الَّذِیْنَ سَبَقُوْنَا بِالْاِیْمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِیْ قُلُوْبِنَا غِلًّا لِّلَّذِیْنَ اٰمَنُوْا رَبَّنَاۤ اِنَّكَ رَءُوْفٌ رَّحِیْمٌ ۟۠

و برای کسانی که پس از آنها می‌آیند، همین فضیلت کافی است که در مسیر آنها حرکت کنند و به رهنمود آنان اقتدا نمایند. بنابراین خداوند پیشینیانی را که به آنها اقتدا نموده‌اند بیان کرد و فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ﴾ و کسانی که بعد از مهاجرین و انصار به دنیا می‌آیند، ﴿يَقُولُونَ﴾ در قالب خیرخواهی برای خود و همۀ مؤمنان می‌گویند: ﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ﴾ پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان آوردن از ما پیشی گرفته‌اند بیامرز. و این دعایی است که همۀ مؤمنان گذشته را از قبیل: اصحاب و کسانی که پیش از آنها و بعد از آنها بوده‌اند شامل می‌شود. و این از فضائل ایمان است که مؤمنان از یکدیگر استفاده می‌برند و برای یکدیگر دعا می‌کنند، چون همه در ایمان مشارکت دارند، و ایمان است که میان مؤمنان پیوند برادری ایجاد می‌کند، و به سبب این پیوند برای یکدیگر دعا می‌کنند و یکدیگر را دوست می‌دارند. بنابراین خداوند در این دعا بیان کرد که کینه‌ای در دل‌هایشان نسبت به همدیگر ندارند، و هرگاه در دل کینه نباشد، ضد آن -که محبّت و دوستی و خیرخواهی برای همدیگر است- جای می‌گیرد. و خداوند کسانی را که پس از اصحاب می‌آیند مؤمن قلمداد نمود، چون وقتی می‌گویند: ﴿سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ﴾ دلیلی است بر اینکه در ایمان آوردن با گذشتگان مشارکت دارند، و در عقاید و ایمان و اصول آن پیرو اصحاب هستند. و این‌ها اهل سنت و جماعت می‌باشند که این وصف کامل فقط بر آنها صدق پیدا می‌کند. خداوند صفت آنها را بیان کرد که به گناهان اقرار می‌نمایند، و از خداوند برای یکدیگر طلب آمرزش می‌کنند، و تلاش می‌نمایند تا در دل‌هایشان نسبت به برادران مؤمن خود کینه‌ای نداشته باشند. آنها که این دعا را می‌کنند، مستلزم آن است یکدیگر را دوست داشته باشند؛ و هرکس چیزی را که برای خود می‌پسندد، برای برادرش نیز بپسندد و در بودن و نبودن برادرش و در زمانی که زنده یا مرده است، خیرخواهش باشد. آیۀ کریمه دلالت می‌نماید که این از جمله حقوق مؤمنان است که بر یکدیگر دارند. سپس دعای مؤمنان را با دو اسم بزرگوار خداوند به پایان برد، دو اسمی که بر کمال رحمت خداوند و شدّت مهربانی‌اش نسبت به بندگان دلالت می‌نمایند. از جمله رحمت و رأفت او این است که به مؤمنان توفیق داده است تا حقوق خدا و بندگانش را به جا بیاورند. پس این گروه‌های سه گانه، گروه‌های این امّت هستند و اینها سزاوار غنیمت می‌باشند و مسلّم است که غنیمت در جایی مصرف می‌شود که مصلحت و منفعت مسلمین در آن باشد.و اینها اهل غنیمت هستند، خداوند ما را از زمرۀ آنان بگرداند! info
التفاسير:

external-link copy
11 : 59

اَلَمْ تَرَ اِلَی الَّذِیْنَ نَافَقُوْا یَقُوْلُوْنَ لِاِخْوَانِهِمُ الَّذِیْنَ كَفَرُوْا مِنْ اَهْلِ الْكِتٰبِ لَىِٕنْ اُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِیْعُ فِیْكُمْ اَحَدًا اَبَدًا ۙ— وَّاِنْ قُوْتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ ؕ— وَاللّٰهُ یَشْهَدُ اِنَّهُمْ لَكٰذِبُوْنَ ۟

سپس خداوند شگفتی حالت منافقان را بیان می‌کند؛ آنهایی که به برادران اهل کتاب خود قول می‌دهند که شما را یاری می‌کنیم و به اهل کتاب می‌گویند: ﴿لَئِنۡ أُخۡرِجۡتُمۡ لَنَخۡرُجَنَّ مَعَكُمۡ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمۡ أَحَدًا أَبَدٗا﴾ هرگاه شما را بیرون کنند، ما هم با شما بیرون خواهیم آمد، و هرکس ما را سرزنش کند یا بترساند تا شما را یاری نکنیم، از او اطاعت نخواهیم کرد. ﴿وَإِن قُوتِلۡتُمۡ لَنَنصُرَنَّكُمۡ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾ و اگر با شما جنگ و پیکار شود، قطعاً شما را یاری خواهیم کرد؛ و خداوند گواهی می‌دهد که آنان در این وعده‌ای که با آن برادران اهل کتاب خود را فریب می‌دهند، دروغگو هستند. info
التفاسير:

external-link copy
12 : 59

لَىِٕنْ اُخْرِجُوْا لَا یَخْرُجُوْنَ مَعَهُمْ ۚ— وَلَىِٕنْ قُوْتِلُوْا لَا یَنْصُرُوْنَهُمْ ۚ— وَلَىِٕنْ نَّصَرُوْهُمْ لَیُوَلُّنَّ الْاَدْبَارَ ۫— ثُمَّ لَا یُنْصَرُوْنَ ۟

و این از آنها بعید نیست، چون دروغ، صفت آنهاست؛ و مکر و فریب و نفاق و بزدلی را همواره به همراه دارند. بنابراین خداوند آنها را تکذیب کرد، و همان‌طور که خداوند خبر داده بود اتفاق افتاد، و فرمود: ﴿لَئِنۡ أُخۡرِجُواْ﴾ اگر از خانه‌هایشان بیرون رانده شوند و آواره گردند، ﴿لَا يَخۡرُجُونَ مَعَهُمۡ﴾ منافقان به همراه آنها بیرون نخواهند رفت؛ چون وطن خود را دوست دارند و بر جنگیدن و پیکار کردن شکیبا نیستند، و به عهد خود وفادار نمی‌باشند. ﴿وَلَئِن قُوتِلُواْ لَا يَنصُرُونَهُمۡ﴾ و اگر با آنان کارزار شود به آنان یاری نمی‌رسانند، بلکه ترس و بزدلی بر آنها مستولی می‌گردد و سستی آنها را فرامی‌گیرد و در زمانی که برادرانشان به شدّت به آنها نیاز دارند خوارشان می‌گردانند. ﴿وَلَئِن نَّصَرُوهُمۡ﴾ و به فرض اگر آنها را یاری کنند، ﴿لَيُوَلُّنَّ ٱلۡأَدۡبَٰرَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ﴾ قطعاً پشت خواهند کرد و می‌گریزند. یعنی نمی‌جنگند و پا به فرار می‌گذارند و خداوند هم آنها را یاری نمی‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 59

لَاَنْتُمْ اَشَدُّ رَهْبَةً فِیْ صُدُوْرِهِمْ مِّنَ اللّٰهِ ؕ— ذٰلِكَ بِاَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَفْقَهُوْنَ ۟

و آنچه آنها را بر این امر واداشت این است که ترس از شما مؤمنان ﴿أَشَدُّ رَهۡبَةٗ فِي صُدُورِهِم مِّنَ ٱللَّهِ﴾ در سینه‌های ایشان بیش از هراس آنان از خداست. پس آنها ترسشان از شما بیشتر از ترسشان از خداست و آنها ترس از مخلوقی که اختیار کوچک‌ترین سود و زیانی را برای خودش ندارد بر ترس از آفریننده‌ای که سود و زیان و دادن و ندادن در دست اوست مقدّم داشته‌اند. ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَفۡقَهُونَ﴾ این بدان خاطر است که آنان قومی هستند که مراتب امور و حقایق آن را نمی‌فهمند و عواقب کارها را تصوّر نمی‌کنند. و فهمیدن کامل و درک واقعی این است که ترس از خداوند و امید و محبّت به او بر محبّت و ترس دیگران مقدّم باشد. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 59

لَا یُقَاتِلُوْنَكُمْ جَمِیْعًا اِلَّا فِیْ قُرًی مُّحَصَّنَةٍ اَوْ مِنْ وَّرَآءِ جُدُرٍ ؕ— بَاْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیْدٌ ؕ— تَحْسَبُهُمْ جَمِیْعًا وَّقُلُوْبُهُمْ شَتّٰی ؕ— ذٰلِكَ بِاَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا یَعْقِلُوْنَ ۟ۚ

﴿لَا يُقَٰتِلُونَكُمۡ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرٗى مُّحَصَّنَةٍ أَوۡ مِن وَرَآءِ جُدُرِۢ﴾ آنان به صورت دسته‌جمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمی‌جنگند؛ یعنی در پیکار با شما ثابت قدم و مصمّم نخواهند بود مگر اینکه در آبادی و قلعه‌ها پناه بگیرند، و یا اینکه پشت دیوارها باشند، در چنین مواقعی ممکن است که آنها با تکیه بر قلعه‌ها و دیوارهایشان مقاومت کنند، نه اینکه بر اثر شجاعت خودشان جنگیده باشند، و این بزرگ‌ترین مذمّت است. ﴿بَأۡسُهُم بَيۡنَهُمۡ شَدِيدٞ﴾ عداوت و جنگشان در میان خودشان سخت است. آنها در جسم و توانایی‌شان آفتی ندارند. بلکه آفتشان این است که ایمانشان ضعیف است و متّحد نیستند. بنابراین فرمود: ﴿تَحۡسَبُهُمۡ جَمِيعٗا﴾ وقتی آنها را گرد هم می‌بینی، گمان می‌بری که متّحد هستند، ﴿وَقُلُوبُهُمۡ شَتَّىٰ﴾ حال آنکه دل‌هایشان پراکنده است؛ یعنی نسبت به یکدیگر حسد و نفرت دارند. ﴿ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَعۡقِلُونَ﴾ آنها چون عقل و خرد ندارند، چنین هستند؛ و اگر عقل ‌داشتند، آنچه را که بهتر است برای خود بر می‌گزیدند و برای خویشتن خوارترین شیوه را نمی‌پسندیدند و متّحد می‌شدند و همدل می‌گشتند و یکدیگر را یاری می‌کردند. و همدیگر را در راستای منافع دینی و دنیوی‌شان کمک می‌نمودند. داستان این خوارشدگان اهل کتاب که خداوند انتقام پیامبرش را از آنها گرفت، و طعم خواری و ذلت را در دنیا به آنها چشاند info
التفاسير:

external-link copy
15 : 59

كَمَثَلِ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِیْبًا ذَاقُوْا وَبَالَ اَمْرِهِمْ ۚ— وَلَهُمْ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟ۚ

و از سوی کسانی که به آنها وعده داده بودند یاری‌شان کنند، یاری نشدند، همچون داستان کسانی است که اندکی پیش از اینان بودند. آنها کفّار قریش بودند که شیطان کارهایشان را برایشان زیبا جلوه داد و گفت: ﴿لَا غَالِبَ لَكُمُ ٱلۡيَوۡمَ مِنَ ٱلنَّاسِ وَإِنِّي جَارٞ لَّكُمۡۖ فَلَمَّا تَرَآءَتِ ٱلۡفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّنكُمۡ إِنِّيٓ أَرَىٰ مَا لَا تَرَوۡنَ﴾ امروز هیچ کس از مردم بر شما چیره نخواهد شد، و من همراه شما هستم. وقتی دو گروه رو در روی هم قرار گرفتند، شیطان به عقب فرار کرد و گفت: «من از شما بیزارم، من چیزی می‌بینم که شما نمی‌بینید.» پس آنان فریب خودشان را خوردند، نیز کسانی دیگر آنها را فریب دادند که به آنان سودی نرساندند و عذاب را از آنان دور نکردند تا اینکه با تکبّر و غرور به محل «بدر» وارد شدند به گمان اینکه آنها به آرزویی که دربارۀ پیامبر و مؤمنان داشتند می‌رسند. امّا خداوند پیامبرش و مؤمنان را بر آنها پیروز گرداند، و بزرگان و سرانشان کشته شدند و تعدادی از آنها به اسارت درآمدند و برخی پا به فرار گذاشتند. از این رو ﴿ذَاقُواْ وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ﴾ طعم کارشان و سرانجام شرک و تجاوز خویش را چشیدند. این عذابشان در دنیا بود، ﴿وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾ و در آخرت عذاب دردناکی دارند. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 59

كَمَثَلِ الشَّیْطٰنِ اِذْ قَالَ لِلْاِنْسَانِ اكْفُرْ ۚ— فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ اِنِّیْ بَرِیْٓءٌ مِّنْكَ اِنِّیْۤ اَخَافُ اللّٰهَ رَبَّ الْعٰلَمِیْنَ ۟

مثال منافقانی که برادران اهل کتاب خود را فریب دادند، ﴿كَمَثَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ إِذۡ قَالَ لِلۡإِنسَٰنِ ٱكۡفُرۡ﴾ مانند مثال شیطان است که به انسان گفت: کافر شو؛ یعنی کفر را برای او زیبا جلوه داد و او را به آن فراخواند. وقتی انسان فریب شیطان را خورد و کافر شد و به بدبختی گرفتار آمد، شیطانی که با او دوست بود و او را به این کارها فرا می‌خواند، به او فایده‌ای نرساند بلکه از او گریزان شد و بیزاری جست و، ﴿قَالَ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّنكَ إِنِّيٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ گفت: من از تو بیزارم، من از خداوند، پروردگار جهانیان می‌ترسم؛ یعنی من برای دور کردن عذاب از تو قدرتی ندارم، و به اندازۀ یک ذره نمی‌توانم به تو سود برسانم. info
التفاسير: