ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
33 : 25

وَلَا یَاْتُوْنَكَ بِمَثَلٍ اِلَّا جِئْنٰكَ بِالْحَقِّ وَاَحْسَنَ تَفْسِیْرًا ۟ؕ

بنابراین فرمود: ﴿وَلَا يَأۡتُونَكَ بِمَثَلٍ﴾ و این کافران هیچ مثالی نمی‌آورند که به وسیلۀ آن، با حق مخالفت ‌نمایند، و رسالتِ تو را با آن مورد اعتراض قرار ‌دهند، ﴿إِلَّا جِئۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ وَأَحۡسَنَ تَفۡسِيرًا﴾ مگر اینکه ما پاسخِ راست و درست را، به بهترین وجه و زیباترین تفسیر به تو می‌نمایانیم؛ یعنی قرآن را بر تو نازل می‌کنیم که مفاهیم آن، در بر گیرندۀ حق است؛ و کلمات آن، واضح و روشن است. پس همۀ معانی آن، حق و راست است؛ و هیچ باطل و شبهه‌ای در آن نیست. و کلمات و تعاریف آن، روشن‌ترین کلمات و بهترین تفسیر می‌باشد، به ‌گونه‌ای که معانی را کاملاً بیان می‌دارد. و این آیه دلیلی است بر اینکه کسی که از علم سخن می‌گوید -خواه سخنگو باشد یا معلّم یا واعظ- باید به پروردگارش اقتدا نماید، و همان‌گونه که خداوند متعال حالت پیامبرش را تحت نظر و بررسی قرار داد، عالم نیز باید در امور و حالت مردم بیندیشد، و هرگاه اتفاقی پیش آمد، از آیات قرآنی و احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم همان را بگوید که با زمان و موقعیت مناسب است؛ و موعظه‌هایی ایراد نماید که موافق با آن باشد. و این ردّی است بر سخت‌گیران و تکلّف کنندگان از قبیل: «جهمیّه» و امثال آنان که بر این باورند بسیاری از نصوص قرآن، بر معنی ظاهری آن حمل نمی‌شوند، و غیر از این معانی، معانی دیگری دارند. پس طبق گفتۀ آنها، قرآن نمی‌تواند بهترین تفسیر باشد، بلکه بهترین تفسیر ـ ‌به گمان باطلشان ـ تفسیر آنهاست؛ تفسیری که طی آن، معانی قرآن را تحریف می‌کنند! info
التفاسير:

external-link copy
34 : 25

اَلَّذِیْنَ یُحْشَرُوْنَ عَلٰی وُجُوْهِهِمْ اِلٰی جَهَنَّمَ ۙ— اُولٰٓىِٕكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَّاَضَلُّ سَبِیْلًا ۟۠

خداوند متعال از حالت و سرانجامِ مشرکانی که خدا و پیامبرش را تکذیب کرده‌اند، خبر داده، و می‌فرماید: ﴿يُحۡشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ إِلَىٰ جَهَنَّمَ﴾ آنان در بدترین صورت و زشت‌ترین هیئت حشر می‌شوند؛ و فرشتگان عذاب، آنها را بر چهره‌هایشان می‌کشند و به جهنم می‌برند؛ جهنمی که هر نوع عذاب و سزا در آن وجود دارد، ﴿أُوْلَٰٓئِكَ شَرّٞ مَّكَانٗا﴾ اینان که چنین وضعیتی دارند، در مقایسه با کسانی که به خدا ایمان آورده و پیامبرانش را تصدیق کرده‌اند، بدترین جایگاه را دارند، ﴿وَأَضَلُّ سَبِيلٗا﴾ و گمراه‌ترین راه را دارند. و این از باب «استعمال صیغۀ تفضیل» در موردی است که یک طرف به کلی فاقد آن چیز است، چرا که مؤمنان جایگاه خوبی دارند، و در دنیا آنها به راه راست هدایت شده، و در آخرت نیز، به باغ‌های بهشت رهنمود گشته‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
35 : 25

وَلَقَدْ اٰتَیْنَا مُوْسَی الْكِتٰبَ وَجَعَلْنَا مَعَهٗۤ اَخَاهُ هٰرُوْنَ وَزِیْرًا ۟ۚۖ

خداوند در اینجا به این داستان‌ها اشاره کرده، و آن را به صورت مفصل در آیاتی دیگر بیان نموده است تا مخاطبان را از ادامه دادن به تکذیب پیامبرشان برحذر دارد، که اگر باز نیایند، به عذابی گرفتار خواهند شد که این ملت‌ها بدان گرفتار شدند؛ ملت‌هایی که از آنها نزدیک بوده، و داستان‌هایشان را می‌دانند. و برخی از این کافران، آثار ملت‌های هلاک شده را آشکارا می‌بینند، مانند قوم صالح در حجر، و مانند قریه‌ای که باران بلا بر آن بارانده شد، و با سنگ‌هایی از جنس گل سنگباران شدند. و این کافران صبحگاهان و شامگاهان و در سفرهایشان از آنجا عبور می‌کنند. به ‌درستی که این ملت‌ها از آنها بدتر نبوده، و پیامبرانشان از پیامبر اینها بهتر نبوده است، ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ﴾ آیا کافرانتان از ایشان بهترند، یا در کتاب‌های نازل شده، برائتِ شما نوشته شده است؟! آنچه که اینها را از ایمان آوردن ـ با وجود آیاتی که مشاهده ‌کردند ـ بازداشت، این بود که آنها به معاد، و زنده شدن پس از مرگ، باور و امیدی نداشتند. بنابراین امید به لقای پروردگارشان را ندارند، و از عذاب او نمی‌ترسند. پس به عناد و مخالفت خود ادامه دادند، وگرنه نشانه‌ها و آیاتی به نزد آنها آمده بود که هیچ شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. info
التفاسير:

external-link copy
36 : 25

فَقُلْنَا اذْهَبَاۤ اِلَی الْقَوْمِ الَّذِیْنَ كَذَّبُوْا بِاٰیٰتِنَا ؕ— فَدَمَّرْنٰهُمْ تَدْمِیْرًا ۟ؕ

خداوند در اینجا به این داستان‌ها اشاره کرده، و آن را به صورت مفصل در آیاتی دیگر بیان نموده است تا مخاطبان را از ادامه دادن به تکذیب پیامبرشان برحذر دارد، که اگر باز نیایند، به عذابی گرفتار خواهند شد که این ملت‌ها بدان گرفتار شدند؛ ملت‌هایی که از آنها نزدیک بوده، و داستان‌هایشان را می‌دانند. و برخی از این کافران، آثار ملت‌های هلاک شده را آشکارا می‌بینند، مانند قوم صالح در حجر، و مانند قریه‌ای که باران بلا بر آن بارانده شد، و با سنگ‌هایی از جنس گل سنگباران شدند. و این کافران صبحگاهان و شامگاهان و در سفرهایشان از آنجا عبور می‌کنند. به ‌درستی که این ملت‌ها از آنها بدتر نبوده، و پیامبرانشان از پیامبر اینها بهتر نبوده است، ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ﴾ آیا کافرانتان از ایشان بهترند، یا در کتاب‌های نازل شده، برائتِ شما نوشته شده است؟! آنچه که اینها را از ایمان آوردن ـ با وجود آیاتی که مشاهده ‌کردند ـ بازداشت، این بود که آنها به معاد، و زنده شدن پس از مرگ، باور و امیدی نداشتند. بنابراین امید به لقای پروردگارشان را ندارند، و از عذاب او نمی‌ترسند. پس به عناد و مخالفت خود ادامه دادند، وگرنه نشانه‌ها و آیاتی به نزد آنها آمده بود که هیچ شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. info
التفاسير:

external-link copy
37 : 25

وَقَوْمَ نُوْحٍ لَّمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ اَغْرَقْنٰهُمْ وَجَعَلْنٰهُمْ لِلنَّاسِ اٰیَةً ؕ— وَاَعْتَدْنَا لِلظّٰلِمِیْنَ عَذَابًا اَلِیْمًا ۟ۚۙ

خداوند در اینجا به این داستان‌ها اشاره کرده، و آن را به صورت مفصل در آیاتی دیگر بیان نموده است تا مخاطبان را از ادامه دادن به تکذیب پیامبرشان برحذر دارد، که اگر باز نیایند، به عذابی گرفتار خواهند شد که این ملت‌ها بدان گرفتار شدند؛ ملت‌هایی که از آنها نزدیک بوده، و داستان‌هایشان را می‌دانند. و برخی از این کافران، آثار ملت‌های هلاک شده را آشکارا می‌بینند، مانند قوم صالح در حجر، و مانند قریه‌ای که باران بلا بر آن بارانده شد، و با سنگ‌هایی از جنس گل سنگباران شدند. و این کافران صبحگاهان و شامگاهان و در سفرهایشان از آنجا عبور می‌کنند. به ‌درستی که این ملت‌ها از آنها بدتر نبوده، و پیامبرانشان از پیامبر اینها بهتر نبوده است، ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ﴾ آیا کافرانتان از ایشان بهترند، یا در کتاب‌های نازل شده، برائتِ شما نوشته شده است؟! آنچه که اینها را از ایمان آوردن ـ با وجود آیاتی که مشاهده ‌کردند ـ بازداشت، این بود که آنها به معاد، و زنده شدن پس از مرگ، باور و امیدی نداشتند. بنابراین امید به لقای پروردگارشان را ندارند، و از عذاب او نمی‌ترسند. پس به عناد و مخالفت خود ادامه دادند، وگرنه نشانه‌ها و آیاتی به نزد آنها آمده بود که هیچ شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. info
التفاسير:

external-link copy
38 : 25

وَّعَادًا وَّثَمُوْدَاۡ وَاَصْحٰبَ الرَّسِّ وَقُرُوْنًا بَیْنَ ذٰلِكَ كَثِیْرًا ۟

خداوند در اینجا به این داستان‌ها اشاره کرده، و آن را به صورت مفصل در آیاتی دیگر بیان نموده است تا مخاطبان را از ادامه دادن به تکذیب پیامبرشان برحذر دارد، که اگر باز نیایند، به عذابی گرفتار خواهند شد که این ملت‌ها بدان گرفتار شدند؛ ملت‌هایی که از آنها نزدیک بوده، و داستان‌هایشان را می‌دانند. و برخی از این کافران، آثار ملت‌های هلاک شده را آشکارا می‌بینند، مانند قوم صالح در حجر، و مانند قریه‌ای که باران بلا بر آن بارانده شد، و با سنگ‌هایی از جنس گل سنگباران شدند. و این کافران صبحگاهان و شامگاهان و در سفرهایشان از آنجا عبور می‌کنند. به ‌درستی که این ملت‌ها از آنها بدتر نبوده، و پیامبرانشان از پیامبر اینها بهتر نبوده است، ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ﴾ آیا کافرانتان از ایشان بهترند، یا در کتاب‌های نازل شده، برائتِ شما نوشته شده است؟! آنچه که اینها را از ایمان آوردن ـ با وجود آیاتی که مشاهده ‌کردند ـ بازداشت، این بود که آنها به معاد، و زنده شدن پس از مرگ، باور و امیدی نداشتند. بنابراین امید به لقای پروردگارشان را ندارند، و از عذاب او نمی‌ترسند. پس به عناد و مخالفت خود ادامه دادند، وگرنه نشانه‌ها و آیاتی به نزد آنها آمده بود که هیچ شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. info
التفاسير:

external-link copy
39 : 25

وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْاَمْثَالَ ؗ— وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِیْرًا ۟

خداوند در اینجا به این داستان‌ها اشاره کرده، و آن را به صورت مفصل در آیاتی دیگر بیان نموده است تا مخاطبان را از ادامه دادن به تکذیب پیامبرشان برحذر دارد، که اگر باز نیایند، به عذابی گرفتار خواهند شد که این ملت‌ها بدان گرفتار شدند؛ ملت‌هایی که از آنها نزدیک بوده، و داستان‌هایشان را می‌دانند. و برخی از این کافران، آثار ملت‌های هلاک شده را آشکارا می‌بینند، مانند قوم صالح در حجر، و مانند قریه‌ای که باران بلا بر آن بارانده شد، و با سنگ‌هایی از جنس گل سنگباران شدند. و این کافران صبحگاهان و شامگاهان و در سفرهایشان از آنجا عبور می‌کنند. به ‌درستی که این ملت‌ها از آنها بدتر نبوده، و پیامبرانشان از پیامبر اینها بهتر نبوده است، ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ﴾ آیا کافرانتان از ایشان بهترند، یا در کتاب‌های نازل شده، برائتِ شما نوشته شده است؟! آنچه که اینها را از ایمان آوردن ـ با وجود آیاتی که مشاهده ‌کردند ـ بازداشت، این بود که آنها به معاد، و زنده شدن پس از مرگ، باور و امیدی نداشتند. بنابراین امید به لقای پروردگارشان را ندارند، و از عذاب او نمی‌ترسند. پس به عناد و مخالفت خود ادامه دادند، وگرنه نشانه‌ها و آیاتی به نزد آنها آمده بود که هیچ شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. info
التفاسير:

external-link copy
40 : 25

وَلَقَدْ اَتَوْا عَلَی الْقَرْیَةِ الَّتِیْۤ اُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ ؕ— اَفَلَمْ یَكُوْنُوْا یَرَوْنَهَا ۚ— بَلْ كَانُوْا لَا یَرْجُوْنَ نُشُوْرًا ۟

خداوند در اینجا به این داستان‌ها اشاره کرده، و آن را به صورت مفصل در آیاتی دیگر بیان نموده است تا مخاطبان را از ادامه دادن به تکذیب پیامبرشان برحذر دارد، که اگر باز نیایند، به عذابی گرفتار خواهند شد که این ملت‌ها بدان گرفتار شدند؛ ملت‌هایی که از آنها نزدیک بوده، و داستان‌هایشان را می‌دانند. و برخی از این کافران، آثار ملت‌های هلاک شده را آشکارا می‌بینند، مانند قوم صالح در حجر، و مانند قریه‌ای که باران بلا بر آن بارانده شد، و با سنگ‌هایی از جنس گل سنگباران شدند. و این کافران صبحگاهان و شامگاهان و در سفرهایشان از آنجا عبور می‌کنند. به ‌درستی که این ملت‌ها از آنها بدتر نبوده، و پیامبرانشان از پیامبر اینها بهتر نبوده است، ﴿أَكُفَّارُكُمۡ خَيۡرٞ مِّنۡ أُوْلَٰٓئِكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَآءَةٞ فِي ٱلزُّبُرِ﴾ آیا کافرانتان از ایشان بهترند، یا در کتاب‌های نازل شده، برائتِ شما نوشته شده است؟! آنچه که اینها را از ایمان آوردن ـ با وجود آیاتی که مشاهده ‌کردند ـ بازداشت، این بود که آنها به معاد، و زنده شدن پس از مرگ، باور و امیدی نداشتند. بنابراین امید به لقای پروردگارشان را ندارند، و از عذاب او نمی‌ترسند. پس به عناد و مخالفت خود ادامه دادند، وگرنه نشانه‌ها و آیاتی به نزد آنها آمده بود که هیچ شک و شبهه‌ای را باقی نمی‌گذاشت. info
التفاسير:

external-link copy
41 : 25

وَاِذَا رَاَوْكَ اِنْ یَّتَّخِذُوْنَكَ اِلَّا هُزُوًا ؕ— اَهٰذَا الَّذِیْ بَعَثَ اللّٰهُ رَسُوْلًا ۟

﴿وَإِذَا رَأَوۡكَ﴾ و کسانی که تو را تکذیب می‌کنند، و با آیات خدا مخالفت، و در زمین تکبر می‌ورزند، هنگامی که ای محمد صلی الله علیه وسلم تو را می‌بینند، شما را مسخره نموده، و به شما توهین می‌کنند، و به صورت تحقیر و توهین می‌گویند: ﴿أَهَٰذَا ٱلَّذِي بَعَثَ ٱللَّهُ رَسُولًا﴾ آیا این است که خداوند او را به عنوان پیامبر فرستاده است؟! یعنی شایسته نیست که خداوند چنین شخصی را به عنوان پیامبر بفرستد. و این، شدتِ ستمگری و عناد و وارونه کردنِ حقیقت از سوی آنان را نشان می‌دهد؛ زیرا از این سخن، چنان فهمیده می‌شود که پیامبرـ نعوذ بالله در نهایت حقارت و پستی قرار دارد، و چنانچه کسی دیگر پیامبر ‌بود، مناسب‌تر بود. ﴿وَقَالُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنَ ٱلۡقَرۡيَتَيۡنِ عَظِيمٍ﴾ و گفتند: «چرا این قرآن بر مرد بزرگی از این دو قریه نازل نشده است؟!» چنین سخنی، جز از نادان‌ترین و گمراه‌ترین مردم سر نمی‌زند، و کسی که این سخن را می‌گوید، کینه‌توزی و لجاجت شدیدی داشته، و خودش را به نادانی می‌زند، و هدفش این است که با طعنه زدن به حق، و عیب‌جویی از آن، و کسی که آن را آورده است، باطل خود را ترویج دهد. و گرنه هرکس در حالات محمد بن عبدالله صلی الله علیه وسلم بیندیشد، او را مرد برجسته و عاقل می‌داند، و اینکه از نظر خرد و علم و هوشیاری و داشتنِ عادت‌های نیکو و پاکدامنی و شجاعت و... بر آنان مقدم است؛ و کسی که او را تحقیر می‌کند و ناسزا می‌گوید، دارای چنان بی‌خردی و جهالت و گمراهی و تناقض و ستم و تجاوزی است که در کسی دیگر وجود ندارد. و برای جهالت و گمراهی‌اش همین قدر کافی است که پیامبرِ بزرگوار و رادمرد و سخاوتمند را مورد عیب جویی قرار دهد. info
التفاسير:

external-link copy
42 : 25

اِنْ كَادَ لَیُضِلُّنَا عَنْ اٰلِهَتِنَا لَوْلَاۤ اَنْ صَبَرْنَا عَلَیْهَا ؕ— وَسَوْفَ یَعْلَمُوْنَ حِیْنَ یَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ اَضَلُّ سَبِیْلًا ۟

هدفِ مشرکان از توهین و استهزا به پیامبر، این بود که بر باطل خود پافشاری کنند، و انسان‌های ضعیف العقل را فریب دهند. بنابراین گفتند: ﴿إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا﴾ به راستی نزدیک بود ما را از پرستش معبودانمان گمراه کند، و به‌جای همۀ معبودانمان، یک معبود بپرستیم. ﴿لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَيۡهَا﴾ و اگر ما شکیبایی نمی‌ورزیدیم، ما را گمراه می‌نمود. و آنها ادّعا می‌کردند که توحید و یگانه پرستی، گمراهی است؛ و شرکی که آنها بر آن هستند، هدایت است. بنابراین یکدیگر را به شکیبایی و بردباری سفارش می‌کردند: ﴿وَٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ مِنۡهُمۡ أَنِ ٱمۡشُواْ وَٱصۡبِرُواْ عَلَىٰٓ ءَالِهَتِكُمۡ﴾ و سران و اشراف آنها به راه افتاده، و گفتند: «بروید و بر [پرستش] خدایان خود شکیبایی ورزید.» و در اینجا گفتند: ﴿لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَيۡهَا﴾ و اگر ما شکیبایی نمی‌ورزیدیم. صبر و شکیبایی در همه جا قابل ستایش است به جز درچنین جایی، زیرا چنین صبری اسباب و عوامل خشم الهی را فراهم می‌نماید، و هیزم وسوخت جهنم را بیشتر می‌کند. اما مؤمنان، همانطور که خدا در مورد آنها فرموده است: ﴿وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلۡحَقِّ وَتَوَاصَوۡاْ بِٱلصَّبۡرِ﴾ یکدیگر را به حق و بردباری سفارش می‌کنند. و ازآنجا که آنها با این سخنان حکم می‌کردند که هدایت یافته‌اند و پیامبر گمراه است و روشن و ثابت است که چاره‌ای برای به راه آمدن آنها نیست، خداوند آنان را به آمدن عذاب تهدید کرد و خبر داد که آنها، ﴿حِينَ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ﴾ در آن وقت که عذاب را می‌بینند به صورت حقیقی و واقعی خواهند دانست که ﴿مَنۡ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾چه کسی گمراه‌تر است. ﴿وَيَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا﴾ و روزی [خواهد آمد] که ستمکار دستهایش را گاز می‌گیرد و می‌گوید: «ای کاش! با پیامبر راهی برمی‌گرفتم». info
التفاسير:

external-link copy
43 : 25

اَرَءَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلٰهَهٗ هَوٰىهُ ؕ— اَفَاَنْتَ تَكُوْنُ عَلَیْهِ وَكِیْلًا ۟ۙ

و آیا گمراهی و ضلالتی بیشتر از این وجود دارد که کسی هوای نفس و خواسته‌های نفسانی خود را معبود خویش قرار دهد، و هرچه نفسش بخواهد انجام ‌دهد؟! بنابراین فرمود: ﴿أَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ﴾ آیا از حالت کسی تعجب نمی‌کنی که هوای نفس خویش را معبود خود قرار داده؟! و نمی‌نگری که در چه گمراهیِ شدیدی قرار دارد؟! حال آن‌که خودش را در جایگاه والایی می‌بیند! ﴿أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيۡهِ وَكِيلًا﴾ آیا تو وکیل او خواهی بود؟ یعنی تو بر او مسلط و چیره نیستی، بلکه فقط بیم دهنده هستی، و تو وظیفه‌ات را انجام داده‌ای، و حساب آنان با خداست. info
التفاسير: