ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
65 : 20

قَالُوْا یٰمُوْسٰۤی اِمَّاۤ اَنْ تُلْقِیَ وَاِمَّاۤ اَنْ نَّكُوْنَ اَوَّلَ مَنْ اَلْقٰی ۟

پس وقتی که کید و نیرنگشان به اوج رسید و قصد و هدف خود را همسو کردند، ﴿قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِيَ﴾ گفتند: ای موسی! تو اول عصای خود را می‌اندازی، ﴿وَإِمَّآ أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ﴾ یا ما نخستین کسانی باشیم که می‌اندازیم؟! آنها موسی را مختار نمودند؛ زیرا یقین داشتند که به هر حال بر او پیروز خواهند شد. info
التفاسير:

external-link copy
66 : 20

قَالَ بَلْ اَلْقُوْا ۚ— فَاِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ اِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ اَنَّهَا تَسْعٰی ۟

موسی به آنان گفت: ﴿بَلۡ أَلۡقُواْ﴾ بلکه شما بیندازید، پس آنان ریسمان‌ها و عصاهایشان را انداختند، ﴿فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِيُّهُمۡ يُخَيَّلُ إِلَيۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ﴾ پس ناگهان ریسمان‌ها و عصاهایشان، بر اثر سحر آنان، در نظر موسی چنان به ‌نظر آمد که مار شده‌اند و می‌خزند و تند راه می‌روند، info
التفاسير:

external-link copy
67 : 20

فَاَوْجَسَ فِیْ نَفْسِهٖ خِیْفَةً مُّوْسٰی ۟

﴿فَأَوۡجَسَ فِي نَفۡسِهِۦ خِيفَةٗ مُّوسَىٰ﴾ وقتی موسی چنین به نظرش آمد، چنانکه مقتضای طبیعت بشری است، در دلِ خود اندکی احساس هراس کرد، وگر نه او به وعدۀ خدا و کمک او یقین داشت. info
التفاسير:

external-link copy
68 : 20

قُلْنَا لَا تَخَفْ اِنَّكَ اَنْتَ الْاَعْلٰی ۟

و ما برای تثبیت و آرامش موسی به او گفتیم: ﴿لَا تَخَفۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ﴾ مترس! بدون شک تو بر آنان چیره خواهی شد، و آنان را شکست خواهی داد، و در برابرِ تو ذلیل و فروتن می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
69 : 20

وَاَلْقِ مَا فِیْ یَمِیْنِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوْا ؕ— اِنَّمَا صَنَعُوْا كَیْدُ سٰحِرٍ ؕ— وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ اَتٰی ۟

﴿وَأَلۡقِ مَا فِي يَمِينِكَ﴾ و چیزی را که در دست راست داری، بیفکن؛ یعنی عصایت را بینداز، ﴿تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ كَيۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَيۡثُ أَتَىٰ﴾ تا مکر و نیرنگ‌های ساختگی‌شان را که ساخته‌اند، فرو ببلعد؛ چرا که آنچه ساخته‌اند، نیرنگ جادوگر است؛ و جادوگر هر کجا برود، پیروز نمی‌شود. یعنی مکر و نیرنگشان برای آنها نتیجه و ثمره‌ای نخواهد داشت و موفّق نخواهد بود؛ زیرا کار آنها، نیرنگِ جادوگران است؛ کسانی که مردم را فریب داده، و باطل را چنان نشان می‌دهند که گویا حق است. پس موسی عصایش را انداخت و همۀ آنچه را که درست کرده بودند، خورد. مردم این عمل شگفت‌انگیز را مشاهد ‌کردند، پس ساحران به یقین دانستند که این جادو نیست، و این از طرف خداوند است. پس بلافاصله ایمان آوردند، info
التفاسير:

external-link copy
70 : 20

فَاُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوْۤا اٰمَنَّا بِرَبِّ هٰرُوْنَ وَمُوْسٰی ۟

بنابراین حق پیروز و چیره شد، و سحر و مکر و نیرنگ در آن مجمع بزرگ باطل و نابود گشت. این ماجرا، دلیل و رحمتی برای مؤمنان، و حجّتی علیه مخالفان شد. info
التفاسير:

external-link copy
71 : 20

قَالَ اٰمَنْتُمْ لَهٗ قَبْلَ اَنْ اٰذَنَ لَكُمْ ؕ— اِنَّهٗ لَكَبِیْرُكُمُ الَّذِیْ عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ ۚ— فَلَاُقَطِّعَنَّ اَیْدِیَكُمْ وَاَرْجُلَكُمْ مِّنْ خِلَافٍ وَّلَاُوصَلِّبَنَّكُمْ فِیْ جُذُوْعِ النَّخْلِ ؗ— وَلَتَعْلَمُنَّ اَیُّنَاۤ اَشَدُّ عَذَابًا وَّاَبْقٰی ۟

پس فرعون به جادوگران گفت: ﴿ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡ﴾ آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، بدو ایمان آوردید؟ یعنی چگونه اقدام به ایمان آوردن به او نمودید، بدون اینکه به من مراجعه کنید و از من اجازه بگیرید؟ فرعون از این کار آنها تعجّب کرد؛ زیرا آنها درمقابل او مؤدّب بودند، و در هر کاری از او فرمان می‌بردند، و فرعون ایمان آوردن آنها را مانند دیگر کارها قرار داد، و تصوّرش این بود که می‌بایست این بار هم از او اجازه بگیرند. پس بعد ‌از مشاهدۀ این دلیل، فرعون باز بر کفر و سرکشی خود اصرار ورزید، و قومش را نادان قرار داد، و اظهار داشت که پیروز شدن موسی بر جادوگران، به خاطر این نیست که آنچه او دارد حق است، بلکه به خاطر این است که او و جادوگران [پنهانی] توافق کرده و نیرنگ ورزیده و نقشه کشیده‌اند تا فرعون و قومش را از سرزمینشان بیرون کنند. پس قوم فرعون این مکر او را قبول کردند و گمان بردند که او راست می‌گوید: ﴿فَٱسۡتَخَفَّ قَوۡمَهُۥ فَأَطَاعُوهُۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ﴾ قومش را نادان قرار داد، پس، از او اطاعت کردند، بی گمان آنها قوم فاسقی بودند. هر چند که سخن فرعون، در عقل کسی که کمترین بهره از خرد و شناخت داشته باشد، نمی‌گنجد؛ زیرا موسی تنها از مدین آمده، و با هیچ یک از جادوگران دیدار نکرده بود، و کسی از جادوگران را ندیده بود؛ بلکه او وقتی از مدین آمد، بلافاصله فرعون و قومش را دعوت کرد، و معجزات را به آنها نشان داد. پس فرعون خواست با آنچه موسی آورده است، مبارزه کند؛ بنابراین آنچه در توان داشت، انجام داد؛ و افرادی را به شهرها فرستاد تا هرجادوگر ماهری را به نزد او بیاورند. جادوگران به نزد او آمدند، و فرعون به آنها وعده داد که اگر پیروز شوند، به آنها پاداش و مقام بدهد. و جادوگران بسیار کوشیدند، و آخرین مکرشان را برای شکست دادن موسی به کار بستند، و آنچه می‌توانستند انجام دادند. پس آیا می‌توان تصور کرد که آنها با موسی نقشه کشیده، و بر آنچه روی داد، اتفاق کرده باشند؟ بدون شک این از محال‌ترینِ محال‌ها است. سپس فرعون جادوگران را تهدید کرد و گفت: ﴿فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَأَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ﴾ بی‌گمان دست‌هایتان و پاهایتان را برعکس یکدیگر قطع می‌کنم، آن‌گونه که با محارب و «مفسد فی الأرض» رفتار می‌شود؛ که دست راست و پای چپش قطع می‌شود. ﴿وَلَأُصَلِّبَنَّكُمۡ فِي جُذُوعِ ٱلنَّخۡلِ﴾ و شما را بر تنه‌های درختان خرما به دار می‌آویزیم تا همه شما را ببینند و رسوا شوید. ﴿وَلَتَعۡلَمُنَّ أَيُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ﴾ و بی‌شک خواهید دانست کدام‌یک از ما سخت کیفرتر و پایدارتر است؛ یعنی به گمانش، کیفر او از عذاب خدا سخت‌تر است. و فرعون حقیقت‌ها را دگرگون نمود و کسانی را که عقل نداشتند، می‌ترساند. info
التفاسير:

external-link copy
72 : 20

قَالُوْا لَنْ نُّؤْثِرَكَ عَلٰی مَا جَآءَنَا مِنَ الْبَیِّنٰتِ وَالَّذِیْ فَطَرَنَا فَاقْضِ مَاۤ اَنْتَ قَاضٍ ؕ— اِنَّمَا تَقْضِیْ هٰذِهِ الْحَیٰوةَ الدُّنْیَا ۟ؕ

بنابراین وقتی جادوگران حق را شناختند، و خداوند به آنها عقلی داد که با آن حقیقت را درک ‌کردند، در پاسخ فرعون گفتند: ﴿لَن نُّؤۡثِرَكَ عَلَىٰ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾ هرگز تو و آنچه را که از تقرب و پاداش به ما وعده داده‌ای، بر دلایل روشنی که بیانگر آنند خداوند تنها پروردگار و معبود است، و تنها او بزرگ و معظم است، و غیر از او هرچه هست باطل می‌باشد، ترجیح نمی‌دهیم؛ و تو را، بر کسی که ما را آفریده است، برنمی‌گزینیم، چنین چیزی امکان ندارد. ﴿فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍ﴾ پس هرچه می‌خواهی بکن، و در انجام آنچه که ما را بدان تهدید می‌کنی -مبنی براینکه دست و پایمان را قطع می‌کنی، و ما را به دار می‌آویزی، و شکنجه می‌دهی- دریغ مکن. ﴿إِنَّمَا تَقۡضِي هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَآ﴾ زیرا آنچه ما را بدان تهدید می‌کنی، نهایتش این است که در این دنیا بدان گرفتار می‌شویم، و آن از بین می‌رود و به ما ضرری نمی‌رساند؛ اما کسی که بر کفر خود ادامه دهد، عذابش بزرگ و همیشگی است. و این پاسخِ سخنِ فرعون بود که گفت: ﴿وَلَتَعۡلَمُنَّ أَيُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ﴾ و خواهید دانست که کدام‌یک از ما سخت کیفرتر و پایدارتر است. و این سخن جادوگران، مبیّن این موضوع است که فرد عاقل باید لذّت‌های دنیا و آخرت، و عذاب دنیا و آخرت را با هم مقایسه کند. info
التفاسير:

external-link copy
73 : 20

اِنَّاۤ اٰمَنَّا بِرَبِّنَا لِیَغْفِرَ لَنَا خَطٰیٰنَا وَمَاۤ اَكْرَهْتَنَا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ ؕ— وَاللّٰهُ خَیْرٌ وَّاَبْقٰی ۟

﴿إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغۡفِرَ لَنَا خَطَٰيَٰنَا﴾ ما به پروردگارمان ایمان آورده‌ایم تا [خداوند] کفر و گناهانمان را بیامرزد؛ زیرا ایمان، کفارۀ گناهان است؛ و توبۀ، گناهان گذشته را محو و نابود می‌کند. ﴿وَمَآ أَكۡرَهۡتَنَا عَلَيۡهِ مِنَ ٱلسِّحۡرِ﴾ و تا جادوگری‌هایی که ما را به آن وادار کردی، و با آن به مبارزۀ با حق برخاستیم [نیز محو کند و ببخشاید]. و این دلیلی است براینکه آنها در کار گذشتۀ خود مختار نبودند، بلکه فرعون آنها را بدان مجبور کرده بود. ظاهراً چنین به نظر می‌آید و خداوند بهتر می‌داند وقتی که موسی آنها را موعظه کرد ـ و گفت: ﴿ وَيۡلَكُمۡ لَا تَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا فَيُسۡحِتَكُم بِعَذَابٖ﴾ وای برشما! برخداوند دروغ مبندید، که شما را با عذابی سخت نابود و ریشه‌کن خواهد کرد ـ این موعظه تأثیر به سزایی در وجودشان گذاشت. بنابراین بعد ‌از این موعظه، با یکدیگر اختلاف کردند؛ سپس فرعون، آنها را بر نیرنگی که اجرا کردند، وادار نمود. و قبل از اینکه موسی به نزدشان بیاید، سخن گذشتۀ فرعون را بر زبان آوردند: ﴿إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ يُرِيدَانِ أَن يُخۡرِجَاكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِمَا﴾ این دو جادوگرند و می‌خواهند شما را از سرزمینتان، به وسیلۀ جادوی خود بیرون کنند. پس جادوگران، برنامه‌ای را که فرعون برایشان تدارک دیده بود و آنها را بر اجرای آن مجبور ساخته بود، اجرا کردند. آنان مخالفت و مبارزۀ خود با حق را باطل می‌دانستند و آن را نمی‌پسندیدند؛ و آنچه را که انجام دادند، از روی چشم‌پوشی [از حقایقی] بود [که آنها بدان یقین حاصل کرده بودند]. و شاید همین امر، سبب شد که خداوند آنها را مورد رحمت خویش قرار دهد، و به آنها توفیق ایمان و توبه ارزانی کند. و گفتند: ﴿وَٱللَّهُ خَيۡرٞ وَأَبۡقَىٰٓ﴾ خداوند، از پاداش و مقامی که تو به ما وعده داده‌ای، بهتر است؛ و پاداش او، نیکوتر و ماندگارتر است. و آن طور نیست که فرعون می‌گوید: ﴿وَلَتَعۡلَمُنَّ أَيُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَأَبۡقَىٰ﴾ و خواهید دانست که کدام‌یک از ما، عذابش سخت‌تر و دردناک‌تر و پایدارتر است. در همۀ جاهایی که داستان فرعون و موسی بیان شده است، وقتی خداوند به داستان جادوگران می‌رسد، می‌فرماید: فرعون آنها را به قطع کردن دست‌ها و پاهایشان، و به‌دار آویختن تهدید کرد، و بیان نکرده است که فرعون این کار را کرده باشد، و هیچ حدیث صحیحی وارد نشده که فرعون دست و پاهایشان را قطع کرده، و آنها را به‌دار آویخته باشد. یقین داشتن به اینکه این کار انجام شده یا نشده، نیاز به دلیل دارد. و خداوند این را بهتر می‌داند. info
التفاسير:

external-link copy
74 : 20

اِنَّهٗ مَنْ یَّاْتِ رَبَّهٗ مُجْرِمًا فَاِنَّ لَهٗ جَهَنَّمَ ؕ— لَا یَمُوْتُ فِیْهَا وَلَا یَحْیٰی ۟

﴿إِنَّهُۥ مَن يَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحۡيَىٰ﴾ خداوند متعال خبر می‌دهد که هرکس که به صورت مجرم و گناهکار پیش او آید؛ یعنی از هر جهت گناهکار و مجرم باشد، و این مستلزم کفر است، و بر کفر خویش تا دم مرگ ماندگار باشد، جهنم از آنِ اوست؛ که شکنجۀ آن سخت، و زنجیرهایش بزرگ، و ژرفای آن بسیار عمیق، و گرمای آن دردناک می‌باشد. جهنمی که انواع عذاب در آن وجود دارد، و فردی که در آن عذاب داده می‌شود نه می‌میرد و نه زنده می‌ماند؛ نه می‌میرد که راحت شود، و نه چنان زندگی می‌کند که لذّت ببرد؛ بلکه زندگی‌اش، آکنده از عذاب قلب و روح و بدن است، و اندازۀ آن را کسی نمی‌داند. لحظه‌ای عذاب از او دور نمی‌شود؛ کمک می‌خواهد، اما به دادش نمی‌رسند؛ دعا می‌کند، اما اجابت نمی‌شود. آری! وقتی فرد جهنمی کمک بجوید، با آبی چون فلز گداخته شده که چهره‌ها را بریان می‌کند، به دادش می‌رسند؛ و چون دعا کند، این‌گونه پاسخ داده می‌شود: ﴿ٱخۡسَ‍ُٔواْ فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ﴾ بتمرکید در آن، و حرف نزنید info
التفاسير:

external-link copy
75 : 20

وَمَنْ یَّاْتِهٖ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصّٰلِحٰتِ فَاُولٰٓىِٕكَ لَهُمُ الدَّرَجٰتُ الْعُلٰی ۟ۙ

. و هرکس با ایمان و عملِ صالحِ واجب و مستحب و در حالی که پیامبران را تصدیق نموده و از کتاب‌هایشان پیروی کرده است، به نزد پروردگارش بیاید، ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ ﴾ اینان درجات بلند دارند؛ یعنی در منزل‌های بلند، و اتاق‌های مزیّن، و لذّت‌های پیوسته، و جویبارهای روان خواهند ماند، که هیچ چشمی مانند آن را ندیده، و هیچ گوشی آن را نشنیده، و به ذهن هیچ انسانی خطور نکرده است. ﴿وَذَٰلِكَ جَزَآءُ مَن تَزَكَّىٰ﴾ و این، پاداشِ کسی است که خویشتن را از شرک و کفر و فسق و گناهان پاکیزه داشته است؛ یا این کارها را اصلاً انجام نداده باشد؛ و اگر انجام داده باشد، توبه نموده و خودش را پاک نموده، و با ایمان و عمل صالح وجودش را رشد داده باشد؛ زیرا پاک کردن، دو معنی دارد: پاکیزه کردن، و دور کردن پلیدی. و با انجام کارهای نیک، بر پاکی‌اش بیفزاید. و زکات به خاطر این دو چیز، زکات نامیده شده است، که از ریشۀ تزکیه است. info
التفاسير:

external-link copy
76 : 20

جَنّٰتُ عَدْنٍ تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهٰرُ خٰلِدِیْنَ فِیْهَا ؕ— وَذٰلِكَ جَزٰٓؤُا مَنْ تَزَكّٰی ۟۠

﴿وَذَٰلِكَ جَزَآءُ مَن تَزَكَّىٰ﴾ و این، پاداشِ کسی است که خویشتن را از شرک و کفر و فسق و گناهان پاکیزه داشته است؛ یا این کارها را اصلاً انجام نداده باشد؛ و اگر انجام داده باشد، توبه نموده و خودش را پاک نموده، و با ایمان و عمل صالح وجودش را رشد داده باشد؛ زیرا پاک کردن، دو معنی دارد: پاکیزه کردن، و دور کردن پلیدی. و با انجام کارهای نیک، بر پاکی‌اش بیفزاید. و زکات به خاطر این دو چیز، زکات نامیده شده است، که از ریشۀ تزکیه است. info
التفاسير: