ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
38 : 20

اِذْ اَوْحَیْنَاۤ اِلٰۤی اُمِّكَ مَا یُوْحٰۤی ۟ۙ

آنگاه به مادرت الهام کردیم تا تو را به‌هنگام شیرخوارگی از ترس فرعون در صندوق قرار دهد. چون فرعون دستور داده بود فرزندهای پسر بنی‌اسرائیل سر بریده شوند، بنابراین مادرش او را پنهان کرد و به شدت بر او می‌ترسید، و او را در صندوق گذاشت و سپس صندوق را در دریا انداخت؛ یعنی در دریای نیل انداخت، و خداوند دریا را دستور داد تا آن را به ساحل ببرد. و خداوند چنین مقرر نموده بود که بزرگ‌ترین دشمن او و بزرگ‌ترین دشمن موسی، آن را برگیرد، و موسی در میان فرزندان او رشد کند، و موجب شادی کسانی شود که وی را می‌بینند. بنابراین فرمود: ﴿وَأَلۡقَيۡتُ عَلَيۡكَ مَحَبَّةٗ مِّنِّي﴾ و از سوی خود، محبّتی بس بزرگ به تو دادم؛ پس هرکس او را می‌دید، دوستش می‌داشت، ﴿وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَيۡنِيٓ﴾ و تا تحت نظارت و رعایت من، چنانکه باید، پرورش یابی. و کدام نظارت و سرپرستی می‌تواند از سرپرستیِ خداوندِ مهربان و توانا برای تأمین منافع بنده، و دور کردن مضار از او، بزرگ‌تر و کامل‌تر باشد؟! پس موسی از حالتی به حالتی دیگر در نمی‌آمد مگر اینکه خداوند آن را برای مصلحت او سامان داده بود. و از حسن تدبیر و کارسازی خداوند این بود که وقتی موسی به دست دشمن افتاد، مادرش به شدت آشفته و پریشان شد و دلش تکان خورد؛ و اگر خداوند او را ثابت قدم و استوار نمی‌گرداند، نزدیک بود که خبر دهد موسی فرزند اوست. پس در این حالت، خداوند شیرِ دیگران را برموسی حرام کرد به گونه‌ای که موسی پستان هیچ زنی را به ‌دهان نگرفت تا سرانجام به مادرش برگردد، و او موسی را شیر دهد و نزد او به‌آرامش برسد و مادرش شاد و خوشحال شود. info
التفاسير:

external-link copy
39 : 20

اَنِ اقْذِفِیْهِ فِی التَّابُوْتِ فَاقْذِفِیْهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَاْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّیْ وَعَدُوٌّ لَّهٗ ؕ— وَاَلْقَیْتُ عَلَیْكَ مَحَبَّةً مِّنِّیْ ۚ۬— وَلِتُصْنَعَ عَلٰی عَیْنِیْ ۟ۘ

آنگاه به مادرت الهام کردیم تا تو را به‌هنگام شیرخوارگی از ترس فرعون در صندوق قرار دهد. چون فرعون دستور داده بود فرزندهای پسر بنی‌اسرائیل سر بریده شوند، بنابراین مادرش او را پنهان کرد و به شدت بر او می‌ترسید، و او را در صندوق گذاشت و سپس صندوق را در دریا انداخت؛ یعنی در دریای نیل انداخت، و خداوند دریا را دستور داد تا آن را به ساحل ببرد. و خداوند چنین مقرر نموده بود که بزرگ‌ترین دشمن او و بزرگ‌ترین دشمن موسی، آن را برگیرد، و موسی در میان فرزندان او رشد کند، و موجب شادی کسانی شود که وی را می‌بینند. بنابراین فرمود: ﴿وَأَلۡقَيۡتُ عَلَيۡكَ مَحَبَّةٗ مِّنِّي﴾ و از سوی خود، محبّتی بس بزرگ به تو دادم؛ پس هرکس او را می‌دید، دوستش می‌داشت، ﴿وَلِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَيۡنِيٓ﴾ و تا تحت نظارت و رعایت من، چنانکه باید، پرورش یابی. و کدام نظارت و سرپرستی می‌تواند از سرپرستیِ خداوندِ مهربان و توانا برای تأمین منافع بنده، و دور کردن مضار از او، بزرگ‌تر و کامل‌تر باشد؟! پس موسی از حالتی به حالتی دیگر در نمی‌آمد مگر اینکه خداوند آن را برای مصلحت او سامان داده بود. info
التفاسير:

external-link copy
40 : 20

اِذْ تَمْشِیْۤ اُخْتُكَ فَتَقُوْلُ هَلْ اَدُلُّكُمْ عَلٰی مَنْ یَّكْفُلُهٗ ؕ— فَرَجَعْنٰكَ اِلٰۤی اُمِّكَ كَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ ؕ۬— وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّیْنٰكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنّٰكَ فُتُوْنًا ۫۬— فَلَبِثْتَ سِنِیْنَ فِیْۤ اَهْلِ مَدْیَنَ ۙ۬— ثُمَّ جِئْتَ عَلٰی قَدَرٍ یّٰمُوْسٰی ۟

و از حسن تدبیر و کارسازی خداوند این بود که وقتی موسی به دست دشمن افتاد، مادرش به شدت آشفته و پریشان شد و دلش تکان خورد؛ و اگر خداوند او را ثابت قدم و استوار نمی‌گرداند، نزدیک بود که خبر دهد موسی فرزند اوست. پس در این حالت، خداوند شیرِ دیگران را برموسی حرام کرد به گونه‌ای که موسی پستان هیچ زنی را به ‌دهان نگرفت تا سرانجام به مادرش برگردد، و او موسی را شیر دهد و نزد او به‌آرامش برسد و مادرش شاد و خوشحال شود. پس خواهر موسی آمد و به آنها گفت: ﴿هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَيۡتٖ يَكۡفُلُونَهُۥ لَكُمۡ وَهُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ﴾ آیا شما را به خانواده‌ای راهنمایی کنم که از او سرپرستی ‌کنند، و آنها خیرخواه او هستند. ﴿فَرَجَعۡنَٰكَ إِلَىٰٓ أُمِّكَ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَلَا تَحۡزَنَۚ وَقَتَلۡتَ نَفۡسٗا﴾ و تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و اندوهگین نگردد. و تو بعد از بزرگ شدن، کسی را کشتی، و آن یک قبطی بود. موسی بدون آنکه مردم متوجه باشند، وارد شهر شد، و دید که دو مرد با هم دعوا می‌کنند؛ یکی از گروه موسی بود، و دیگری قبطی و از افراد دشمنش بود. ﴿فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ﴾ پس آن کس که از گروه موسی بود، از موسی در برابر آن فرد کمک خواست، ﴿فَوَكَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيۡهِ﴾ و موسی یک سیلی به او زد، و آن مَرد را کُشت. موسی به درگاه خداوند دعا کرد، و از او طلب آمرزش نمود، و خداوند او را بخشید. سپس موسی وقتی دید که فرعونیان به دنبالش هستند تا او را بکشند، از آنجا گریخت و فرار کرد. ﴿فَنَجَّيۡنَٰكَ مِنَ ٱلۡغَمِّ﴾ پس خداوند او را از غم و اندوهِ حاصل از عقوبتِ گناه و قتل نجات داد، ﴿وَفَتَنَّٰكَ فُتُونٗا﴾ یعنی و تو را آزمودیم و به مشکلات گرفتار کردیم و تو در تمام حالاتِ خود، راست و استوار بودی. یا معنی ﴿وَفَتَنَّٰكَ فُتُونٗا﴾ این است که احوال و وضعیت تو را دگرگون ساختیم تا اینکه به اینجا رسیدی، ﴿فَلَبِثۡتَ سِنِينَ فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ﴾ پس سال‌هایی را در میان مردمان اهل مدین ماندگار شدی. وقتی موسی از دست فرعون و سران قومش که می‌خواستند او را بکشند، فرار کرد، به سوی مدین رفت و در آنجا ازدواج نمود، و ده یا هشت سال در آنجا ماند. ﴿ثُمَّ جِئۡتَ عَلَىٰ قَدَرٖ يَٰمُوسَىٰ﴾ سپس ای موسی! در موعدی که مقدّر شده بود، بازگشتی؛ یعنی آمدن تو، اتفاقی نبود که بدون هدف و تدبیر بیایی، بلکه بر اساس تقدیر و لطف ما برگشتی، و این دلالت می‌نماید که خداوند کاملاً کلیم خودش موسی -علیه السلام- را مورد عنایت قرار داده بود. info
التفاسير:

external-link copy
41 : 20

وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِیْ ۟ۚ

﴿وَٱصۡطَنَعۡتُكَ لِنَفۡسِي﴾ و تو را از نعمت و عادت‌های خوب و تربیت الهی برخوردار نمودم تا مورد پسند من و از خاصان و برگزیدگان باشی، و در این زمینه به جایی برسی که جز افراد اندکی به آن نرسیده‌اند. و چون کسی بخواهد از میان مردم، دوستی را برای خود برگزیند، و بخواهد او به کمال مطلوب برسد، آخرین تلاش خود را برای رسیدن به آن کمال، صرف می‌نماید. پس در مورد پروردگار توانا و بزرگوار چه فکر می‌کنی، آنگاه که بخواهد به کسی رسیدگی کند! و به ‌گمان شما، خداوند در مورد کسی که می‌خواهد او را برای خودش تربیت نماید و او را ازمیان مردم برگزیند، چه اقدامی خواهد کرد؟! info
التفاسير:

external-link copy
42 : 20

اِذْهَبْ اَنْتَ وَاَخُوْكَ بِاٰیٰتِیْ وَلَا تَنِیَا فِیْ ذِكْرِیْ ۟ۚ

پس از آنکه خداوند نعمت‌های دینی و دنیوی به موسی ارزانی کرد، به او فرمود: ﴿ٱذۡهَبۡ أَنتَ وَأَخُوكَ بِ‍َٔايَٰتِي﴾ تو و برادرت هارون همراه با نشانه‌های من -که بر حق و حقیقت و نیک بودن آن و زشتی باطل دلالت می‌نمایند- به ‌سوی فرعون و فرعونیان بروید با نُه آیت و نشانه؛ نشانه‌هایی چون دست سفید و درخشان، و عصا و امثال آن. ﴿وَلَا تَنِيَا فِي ذِكۡرِي﴾ و در یاد کردن من سستی و تنبلی نورزید، و همواره مرا یاد کنید، و به ذکر و یاد من پایبند باشید، چنانکه وعدۀ این کار داده‌اید: ﴿كَيۡ نُسَبِّحَكَ كَثِيرٗا وَنَذۡكُرَكَ كَثِيرًا﴾ زیرا ذکر خداوند انسان را بر همۀ کارها یاری می‌کند، و کارها را آسان می‌نماید، و بارِ آن را سبک می‌گرداند. info
التفاسير:

external-link copy
43 : 20

اِذْهَبَاۤ اِلٰی فِرْعَوْنَ اِنَّهٗ طَغٰی ۟ۚۖ

﴿ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ﴾ به سوی فرعون بروید؛ زیرا او در کفر و گمراهی و ستم و تجاوزش، از حد گذشته است. info
التفاسير:

external-link copy
44 : 20

فَقُوْلَا لَهٗ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهٗ یَتَذَكَّرُ اَوْ یَخْشٰی ۟

﴿فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّيِّنٗا﴾ و با نرمی و مهربانی، و مؤدبانه با او سخن بگویید، بدون اینکه ناسزا بگویید، و گزافه‌گویی کنید، و بدون اینکه سخن تند، و حرکت تنفرآمیزی انجام دهید. ﴿لَّعَلَّهُۥ﴾ شاید او به سبب این گفتار نرم، ﴿يَتَذَكَّرُ﴾ یاد آور شود، و آنچه را که به او فایده می‌دهد، فراگیرد، و آن را انجام دهد، ﴿أَوۡ يَخۡشَىٰ﴾ و یا بهراسد و از آنچه او را زیان می‌دهد، بپرهیزد، و آن را ترک کند؛ زیرا گفتار نرم، انسان را به این فرا می‌خواند؛ و گفتار تند و درشت، انسان را از گوینده متنفر می‌کند، و گفتار نرم به این تفسیر شده است: ﴿فَقُلۡ هَل لَّكَ إِلَىٰٓ أَن تَزَكَّىٰ وَأَهۡدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخۡشَىٰ﴾ پس بگو: «آیا می‌خواهی پاکیزه شوی، و تو را به سوی پروردگات راهنمایی کنم، پس بهراسی؟» این سخن از نرمی و آسان‌گیری فراوانی برخوردار است، که اگر کسی در آن بیندیشد بر او پوشیده نخواهد بود. و کلمۀ ﴿هَلۡ﴾ را آورده است که بر پیشنهاد و مشاوره دلالت می‌نماید، و هیچ کس از آن متنفر نمی‌شود، و او را به پاک شدن از آلودگیِ گناهان فرا خوانده است که اصلِ آن، پاک کردن خویشتن از شرک است، و پاک کردنِ خویشتن از شرک را، هرعقل سالمی می‌پذیرد. و نگفت: من تو را پاکیزه می‌کنم، بلکه گفت: خودت را پاکیزه کن. سپس او را به راه پروردگارش -که او را پرورش داده و نعمت‌های باطنی و ظاهری به وی بخشیده بود- فرا خواند، پروردگاری که باید در مقابل آن همه احسان بی‌پایانش، شکرش را به جای آورد و او را یاد کند. ﴿وَأَهۡدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخۡشَىٰ﴾ و تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم، پس پرهیزگار شوی؟ وقتی فرعون این سخن نرم را که در دل‌ها جای می‌گیرد، نپذیرفت، مشخّص شد که تذکر دادن در مورد او مفید واقع نمی‌شود، پس خداوند او را به عذاب سخت گرفتار کرد. info
التفاسير:

external-link copy
45 : 20

قَالَا رَبَّنَاۤ اِنَّنَا نَخَافُ اَنْ یَّفْرُطَ عَلَیْنَاۤ اَوْ اَنْ یَّطْغٰی ۟

﴿قَالَا رَبَّنَآ إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفۡرُطَ عَلَيۡنَآ﴾ گفتند: پروردگارا! می‌ترسیم بر ما تعدی کند؛ یعنی بلافاصله و قبل از اینکه پیام تو را به او برسانیم و بر وی اقامۀ حجت کنیم، ما را شکنجه کند، ﴿أَوۡ أَن يَطۡغَىٰ﴾ و یا از پذیرفتن حق سر باز زند، و تمرّد نماید، و به سبب پادشاهی و قدرت و یاورانش سرکشی کند. info
التفاسير:

external-link copy
46 : 20

قَالَ لَا تَخَافَاۤ اِنَّنِیْ مَعَكُمَاۤ اَسْمَعُ وَاَرٰی ۟

﴿قَالَ لَا تَخَافَآ﴾ فرمود: از اینکه بر شما تعدی کند، نترسید، ﴿إِنَّنِي مَعَكُمَآ أَسۡمَعُ وَأَرَىٰ﴾ همانا من با شما هستم، می‌شنوم و می‌بینم؛ یعنی شما تحت حفاظت و رعایت من هستید؛ گفته‌های شما را می‌شنوم، و تمام حالات شما را می‌بینم. بنابراین از او نترسید. آنگاه ترس از آنها دور شد، و دل‌هایشان به وعدۀ پروردگارشان اطمینان یافت. info
التفاسير:

external-link copy
47 : 20

فَاْتِیٰهُ فَقُوْلَاۤ اِنَّا رَسُوْلَا رَبِّكَ فَاَرْسِلْ مَعَنَا بَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ ۙ۬— وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ؕ— قَدْ جِئْنٰكَ بِاٰیَةٍ مِّنْ رَّبِّكَ ؕ— وَالسَّلٰمُ عَلٰی مَنِ اتَّبَعَ الْهُدٰی ۟

یعنی با این دو فرمان پیش او بروید؛ دعوت دادن او به اسلام، و آزاد کردن این ملت شریف؛ یعنی بنی‌اسرائیل از اسارت و بردگی فرعون و فرعونیان، تا آزاد شوند و اموراتشان به دست خودشان باشد، و موسی، شریعت و دین خدا را در میان آنان بر پا دارد. ﴿قَدۡ جِئۡنَٰكَ بِ‍َٔايَةٖ﴾ نشانه و معجزه‌هایی را از پروردگارت برایت آورده‌ایم که بر راستگویی ما دلالت می‌نماید. [سپس موسی عصایش را انداخت که ناگهان به مار بزرگی تبدیل شد، و دستش را بیرون کشید و سفید و درخشان گردید.] و دیگر بیاناتی که خداوند در مورد آنها گفته است. ﴿وَٱلسَّلَٰمُ عَلَىٰ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلۡهُدَىٰٓ﴾ یعنی کسی که از راه راست پیروی نماید، و به شریعت روشن راهیاب شود، در دنیا و آخرت سلامت و در امان خواهد بود. info
التفاسير:

external-link copy
48 : 20

اِنَّا قَدْ اُوْحِیَ اِلَیْنَاۤ اَنَّ الْعَذَابَ عَلٰی مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلّٰی ۟

﴿إِنَّا قَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡنَآ﴾ همانا از جانب خدا خبر داده شده‌ایم، و از طرف خودمان نمی‌گوییم، ﴿أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ﴾ عذاب بر کسی واقع می‌شود که پیام پروردگار و پیامبرش را تکذیب کند، و از تسلیم شدن در برابر آن، و پیروی از آن روی بگرداند. در اینجا فرعون به ایمان آوردن و تصدیق نمودن و پیروی کردن از موسی و هارون تشویق شده است، و از تکذیب آیات و عصیان در برابر خدا برحذر داشته شده است. اما موعظه و پند دادن، در مورد فرعون مفید واقع نگردید، و او پروردگارش را انکار کرد و به وی کفر ورزید، و در این مورد از روی ستمگری و عناد مجادله کرد. info
التفاسير:

external-link copy
49 : 20

قَالَ فَمَنْ رَّبُّكُمَا یٰمُوْسٰی ۟

فرعون در قالب انکار به موسی گفت: ﴿فَمَن رَّبُّكُمَا يَٰمُوسَىٰ﴾ پس پروردگارِ شما دو نفر کیست ای موسی؟ info
التفاسير:

external-link copy
50 : 20

قَالَ رَبُّنَا الَّذِیْۤ اَعْطٰی كُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهٗ ثُمَّ هَدٰی ۟

موسی به او پاسخی کافی و روشن داد ‌و گفت: ﴿رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ﴾ پروردگار ما کسی است که همۀ مخلوقات را آفریده، و به هر مخلوقی آفرینش سزاوار آن را بخشیده و آن را زیبا آفریده؛ به‌گونه‌ای که جثۀ برخی را بزرگ و برخی را کوچک، و برخی را متوسط خلق کرده و همۀ ویژگی‌های لازم را به آن داده است. ﴿ثُمَّ هَدَىٰ﴾ سپس آن را در راستای چیزی که برایش آفریده شده، هدایت کرده است. و این هدایتِ عام، در همۀ مخلوقات و آفریده‌ها مشاهده می‌شود، بنابراین هر موجودی برای منافع خود تلاش می‌نماید، و در دفع نمودن زیان‌ها از خویشتن می‌کوشد. حتی خداوند به حیوان زبان بسته هم به اندازه‌ای عقل داده که با آن می‌تواند برای منافع خود بکوشد و خود را از زیان‌ها دور نماید. و این مانند فرمودۀ الهی است که فرموده است: ﴿ٱلَّذِيٓ أَحۡسَنَ كُلَّ شَيۡءٍ خَلَقَهُۥ﴾ خداوندی که هرچیزی را زیبا آفریده است. پس خداوندی که موجودات را آفریده، و هر یک را چنان زیبا آفریده است که عقل‌ها زیباتر از آن را نمی‌توانند پیشنهاد کنند، و هر یک از موجودات را در راستای منافعش هدایت کرده است، پروردگارِ حقیقی است و انکارِ آن انکارِ بزرگ‌ترین حقیقت است، بلکه خود بزرگ بینی و دروغ آشکار است. پس چنانچه تصور شود که آدمی یکی از امور معلوم را انکار نماید، انکارِ خداوند از سوی وی، به مراتب بزرگ‌تر از این است. بنابراین وقتی فرعون نتوانست با این دلیل قاطع مخالفت کند، غوغا به پا کرد و به جنجال روی آورد و از مقصود اصلی خارج شد info
التفاسير:

external-link copy
51 : 20

قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُوْنِ الْاُوْلٰی ۟

و به موسی گفت: ﴿فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ﴾ وضع و حال نسل‌های گذشته چه می‌شود، و آنها در چه حالی قرار دارند؟ چون آنها پیش از ما انکار کرده و کفر ورزیده‌اند، و دست به ستمگری و مخالفت زده‌اند، و آنها الگوی ما هستند؟ info
التفاسير: