ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
39 : 17

ذٰلِكَ مِمَّاۤ اَوْحٰۤی اِلَیْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ ؕ— وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللّٰهِ اِلٰهًا اٰخَرَ فَتُلْقٰی فِیْ جَهَنَّمَ مَلُوْمًا مَّدْحُوْرًا ۟

﴿ذَٰلِكَ﴾ احکام بزرگی که بیان نمودیم و آن را توضیح دادیم، ﴿مِمَّآ أَوۡحَىٰٓ إِلَيۡكَ رَبُّكَ مِنَ ٱلۡحِكۡمَةِ﴾ از امور حکمت آمیزی است که پروردگارت به تو وحی نموده است، زیرا حکمت؛ یعنی فرمان دادن به کارهای خوب و اخلاق شایسته، و نهی نمودن از زشتی‌های اخلاقی و کارهای بد. وکارهایی که در این آیات ذکر شدند، سرشار از حکمت عالی و فضایلی هستند که پروردگار جهانیان آن را به سرور پیامبران در شریف ترین کتاب خود وحی نموده است تا بهترین امت را بدان دستور دهد. پس اینها حکمت هستند، و هرکس که حکمت بدو داده شود، خیر فراوانی بدو داده شده است. سپس با نهی کردن از پرستش غیر خداوند، آیه را به پایان رساند. همان‌طور که این امور را با همین مطلب آغاز کرده بود، پس فرمود: ﴿وَلَا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتُلۡقَىٰ فِي جَهَنَّمَ﴾ و با خداوند معبودی دیگر قرار مده که در جهنم افکنده می‌شوی و برای همیشه در آن باقی می‌مانی؛ زیرا هرکس برای خداوند شریک بگیرد، خداوند بهشت را بر او حرام نموده و جایگاهش آتش جهنم است. ﴿مَلُومٗا مَّدۡحُورًا﴾ یعنی چنانچه چیزی را شریک خدا سازی، مورد سرزنش قرار گرفته و لعنت و نفرین و نکوهش خدا و فرشتگان و تمام مردم برتوست و به جهنم افکنده می‌شوی. info
التفاسير:

external-link copy
40 : 17

اَفَاَصْفٰىكُمْ رَبُّكُمْ بِالْبَنِیْنَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلٰٓىِٕكَةِ اِنَاثًا ؕ— اِنَّكُمْ لَتَقُوْلُوْنَ قَوْلًا عَظِیْمًا ۟۠

این، انکار و اعتراض شدیدی است برکسی که گمان می‌برد برخی از آفریده‌های خداوند دختران او هستند. بنابراین فرمود: ﴿أَفَأَصۡفَىٰكُمۡ رَبُّكُم بِٱلۡبَنِينَ﴾ آیا بهرۀ کامل را به شما داده و پسران را ویژه شما قرار داده است، و برای خودش از فرشتگان دخترانی برگرفته است؟ چون آنها گمان می‌بردند که فرشتگان دختران خداوند هستند. ﴿إِنَّكُمۡ لَتَقُولُونَ قَوۡلًا عَظِيمٗا﴾ واقعاً شما سخن بسیار بزرگی می‌گویید که بزرگ‌ترین جسارت در حق خداوند است؛ چراکه شما فرزند را به او نسبت دادید، که داشتن فرزند، متضمن نیازمندی خدا به فرزند و بی نیاز بودن برخی مخلوقات از اوست؛ و شما به آن بهره‌ای که از دیدگاهتان ناقص تر و بی ارزش تر است که دختران می‌باشند، برای خداوند حکم نمودید، و در همان حال ادعا کردید که خداوند پسرها را به شما اختصاص داده است. پس خداوند بسی برتر و والاتر است از آنچه ستمگران می‌گویند. info
التفاسير:

external-link copy
41 : 17

وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِیْ هٰذَا الْقُرْاٰنِ لِیَذَّكَّرُوْا ؕ— وَمَا یَزِیْدُهُمْ اِلَّا نُفُوْرًا ۟

خداوند متعال خبر می‌دهد که در قرآن به طرق و فنون مختلف حق را بیان داشته است؛ یعنی به صورت گوناگون احکام را بیان نموده و آن را روشن کرده، و دلایل و حجت‌های زیادی بر آنچه که مردم را به سوی آن فراخوانده، آورده؛ و موعظه و پند ارائه داده است تا آنچه را که به سود آنهاست، بپذیرند، و همان راه را در پیش بگیرند و آنچه را که به زیانشان است، بشناسند و آن را ترک گویند. اما بیشتر مردم، از آیات خدا گریزان‌اند، چراکه از حق نفرت دارند و باطلی را که بر آن قرار دارند، دوست می‌دارند. به همین جهت برای آن، تعصب نشان می‌دهند؛ و جز گریز از آیات الهی، راهی دیگر را انتخاب ننمودند، و به آیات الهی گوش ندادند و به آن توجه نکردند. و بزرگ‌ترین موضوعی که به شیوه‌های مختلف بیان شده و برای اثبات آن دلیل آورده شده است، توحید است که اصل و اساس همۀ اصول می‌باشد. و خداوند به یکتاپرستی و توحید دستور داده، و از ضد آن نهی نموده است؛ و دلایل عقلی و نقلی زیادی را بر این مطلب اقامه کرده است، طوری که اگر کسی به برخی از این دلایل گوش فرا بدهد، کوچک‌ترین شک و تردیدی در قلب او، برای پذیرش توحید باقی نمی‌ماند. و ازجمله دلایل توحید، این دلیل عقلی است که آن را در اینجا بیان نموده است: info
التفاسير:

external-link copy
42 : 17

قُلْ لَّوْ كَانَ مَعَهٗۤ اٰلِهَةٌ كَمَا یَقُوْلُوْنَ اِذًا لَّابْتَغَوْا اِلٰی ذِی الْعَرْشِ سَبِیْلًا ۟

﴿قُل لَّوۡ كَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ كَمَا يَقُولُونَ﴾ به مشرکان که همراه با خداوند معبودی دیگر قرار می‌دهند، بگو: اگر بر حسب گمان و دروغ آنها معبودانی با خداوند بودند، ﴿إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاْ إِلَىٰ ذِي ٱلۡعَرۡشِ سَبِيلٗا﴾ آنگاه راهی به سوی خدا به وسیلۀ پرستش او و بازگشت به سوی او و تقرب جستن به او می‌جستند، پس چگونه بنده‌ای که به شدت نیازمند عبادت پروردگارش می‌باشد، معبودی دیگر با خداوند قرار می‌دهد؟! آیا این جز بزرگ‌ترین ستم و بی‌خردی چیزی دیگر است؟!! بر اساس این معنا این آیه، مانند فرمودۀ الهی است که می‌فرماید: ﴿ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ يَبۡتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ ٱلۡوَسِيلَةَ أَيُّهُمۡ أَقۡرَبُ﴾ پیامبران و صالحان و فرشتگانی که ایشان به فریاد می‌خوانند، برای نزدیک شدن به خدا، با یکدیگر رقابت می‌نمایند و آنچه از کارهای شایسته که انسان را به خدا نزدیک می‌کند و توانایی انجام آن را دارند، انجام می‌دهند. و مانند اینکه فرموده است: ﴿وَيَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ وَمَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَقُولُ ءَأَنتُمۡ أَضۡلَلۡتُمۡ عِبَادِي هَٰٓؤُلَآءِ أَمۡ هُمۡ ضَلُّواْ ٱلسَّبِيلَ قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ مَا كَانَ يَنۢبَغِي لَنَآ أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنۡ أَوۡلِيَآءَ﴾ و روزی که، آنها و آنچه را که به جای خدا می‌پرستیدند، گرد می‌آورد و می‌گوید: «آیا شما این بندگانم را گمراه کردید یا خود راه را گم کردند؟!» می‌گویند: «خداوندا! تو پاکی! هیچ احدی را نسزد که ما را به غیر از تو پرستش کند، چرا که ما بندگان تو هستیم و نیازمندانِ به سوی [لطف و کرم] تو. و احتمال دارد که معنی آیه این گونه باشد: ﴿قُل لَّوۡ كَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ كَمَا يَقُولُونَ إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاْ إِلَىٰ ذِي ٱلۡعَرۡشِ سَبِيلٗا﴾ بگو: اگر با او ـ آنچنان که می‌گویند ـ خدایانی بود، در این صورت حتماً درصدد بر می‌آمدند که بر خداوند صاحبِ عرش چیره شوند و راهی برای شکست دادن خداوند می‌جستند و در پِیِ غلبه بر پروردگار متعال می‌شدند، پس یا بر او چیره می‌شد‌ند یا نه، و چنانچه غالب می‌شدند، ربوبیت و الوهیت از آنِ کسی می‌شد که پیروز می‌گردید. اما آنها می‌دانند و اقرار می‌کنند معبودانشان که به جای خدا می‌خوانند، شکست خورده و مغلوب اند و هیچ اختیاری ندارند؛ پس با این وجود، چرا آنها را به خدایی گرفته‌اند؟ و این مانند فرمودۀ خداوند است که می‌فرماید: ﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖ﴾ خداوند هیچ فرزندی را برنگرفته است، و خدایی با او وجود ندارد؛ زیرا اگر چنین بود، هر خدایی آنچه را که آفریده است، می‌برد و برخی از خدایان بر برخی دیگر چیره می‌شدند. info
التفاسير:

external-link copy
43 : 17

سُبْحٰنَهٗ وَتَعٰلٰی عَمَّا یَقُوْلُوْنَ عُلُوًّا كَبِیْرًا ۟

﴿سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ﴾ پاک و منزّه است خداوند، ﴿عَمَّا يَقُولُونَ﴾ از شرک و قراردادن همتایانی برای او، ﴿عُلُوّٗا كَبِيرٗا﴾ و بسیار بالا و برتر است، پس جایگاه او بلند است و کبریای او باشکوه است و نمی‌توان خدایانی را همتای او قرار داد؛ و هرکس چنین بگوید، به گمراهی آشکار مبتلا گشته و ستم بزرگی مرتکب شده است.به راستی که مخلوقات بزرگ، در برابر عظمت او، بس حقیرند؛ و در برابر شکوه و بزرگی‌اش، آسمان‌های هفت‌گانه و آنچه در آنهاست و زمین‌های هفت‌گانه و آنچه در آنهاست، بس کوچک و ناچیزند! ﴿وَٱلۡأَرۡضُ جَمِيعٗا قَبۡضَتُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُ مَطۡوِيَّٰتُۢ بِيَمِينِهِۦ﴾ و تمام زمین، در روز قیامت در قبضۀ اوست؛ و آسمان‌ها به دست راست او درهم پیچیده می‌شود، وجهان بالا و پایین برای بقا و هستی خود نیازمند اوست. و این نیاز هیچ زمانی از آنها برطرف نمی‌شود و همیشه نیازمند خدا هستند. و این نیازمندی، همه جانبه است؛ چرا که در آفرینش و رزق و روزی و تدبیر نیازمند او هستند، پس ناچارند او را بپرستند و دوست بدارند و به هنگام ناملایمات به او پناه ببرند. info
التفاسير:

external-link copy
44 : 17

تُسَبِّحُ لَهُ السَّمٰوٰتُ السَّبْعُ وَالْاَرْضُ وَمَنْ فِیْهِنَّ ؕ— وَاِنْ مِّنْ شَیْءٍ اِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهٖ وَلٰكِنْ لَّا تَفْقَهُوْنَ تَسْبِیْحَهُمْ ؕ— اِنَّهٗ كَانَ حَلِیْمًا غَفُوْرًا ۟

﴿تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ﴾ آسمان‌های هفت‌گانه و زمین و تمام جانداران و درختان و گیاهان و جمادات و مردگانی که در این میان قرار دارند، همگی با زبان «حال» و «قال» خداوند را به پاکی یاد می‌کنند، ﴿وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡ﴾ اما شما تسبیح آنها را نمی‌فهمید؛ یعنی شما نحوۀ تسبیح دیگر مخلوقاتی را که همزبانتان نیستند، نمی‌دانید، بلکه خداوند -که آگاه به پنهانی‌هاست و به همه چیز احاطه دارد- شیوۀ تسبیح آنان را می‌داند. ﴿إِنَّهُۥ كَانَ حَلِيمًا غَفُورٗا﴾ بی‌گمان او بردبارِ آمرزنده است؛ کسانی را که در مورد او سخن باطلی می‌گویند -که نزدیک است از زشتی آن آسمان‌ها تکه و پاره گردند و کوه‌ها از بیخ برکنده شوند- در این دنیا و با شتاب به عذاب گرفتار نمی‌کند، بلکه به آنان مهلت داده و به آنها نعمت ارزانی داشته و به آنان روزی و سلامتی عنایت فرموده و آنان را به درگاهش فراخوانده است تا از این گناه بزرگ توبه نمایند، تا پاداش بزرگ و فراوان به آنان بدهد و گناهانشان را بیامرزد. پس اگر شکیبایی و آمرزش او نبود، آسمان‌ها بر زمین فرو می‌افتادند و خداوند هیچ جنبنده‌ای را روی زمین باقی نمی‌گذاشت. info
التفاسير:

external-link copy
45 : 17

وَاِذَا قَرَاْتَ الْقُرْاٰنَ جَعَلْنَا بَیْنَكَ وَبَیْنَ الَّذِیْنَ لَا یُؤْمِنُوْنَ بِالْاٰخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُوْرًا ۟ۙ

خداوند متعال از کیفر کسانی خبر می‌دهد که حق را تکذیب ‌نموده و آن را رد کرده و از آن روی برمی‌تابند، و اینکه میان آنها و ایمان آوردنشان مانع ایجاد می‌کند، پس فرمود: ﴿وَإِذَا قَرَأۡتَ ٱلۡقُرۡءَانَ﴾ و هنگامی که قرآن را بخوانی ـ‌که در آن موعظه و پند و هدایت و ایمان و خیر و دانش فراوان موجود است‌ـ ﴿جَعَلۡنَا بَيۡنَكَ وَبَيۡنَ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ حِجَابٗا مَّسۡتُورٗا﴾ میان تو و آنان که به قیامت ایمان نمی‌آورند، پرده‌ای پوشیده قرار می‌دهیم به‌گونه‌ای که آنها را از فهمیدن حقیقت قرآن باز می‌دارد، و آنان را از درک حقایق و از تسلیم شدن در برابر خیری که آنان را به سویش فرا می‌خواند، باز می‌دارد. info
التفاسير:

external-link copy
46 : 17

وَّجَعَلْنَا عَلٰی قُلُوْبِهِمْ اَكِنَّةً اَنْ یَّفْقَهُوْهُ وَفِیْۤ اٰذَانِهِمْ وَقْرًا ؕ— وَاِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِی الْقُرْاٰنِ وَحْدَهٗ وَلَّوْا عَلٰۤی اَدْبَارِهِمْ نُفُوْرًا ۟

﴿وَجَعَلۡنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ أَكِنَّةً﴾ و بر دل‌های آنان پرده و پوشش‌هایی قرار می‌دهیم که بر اثر آن قرآن را نمی‌فهمند، بلکه فقط آن را می‌شنوند، و حجت بر آنها اقامه می‌شود. ﴿وَفِيٓ ءَاذَانِهِمۡ وَقۡرٗا﴾ و در گوش‌هایشان سنگینی ایجاد می‌کنیم؛ یعنی آنها را کر می‌کنیم، تا آن را نشنوند، ﴿وَإِذَا ذَكَرۡتَ رَبَّكَ فِي ٱلۡقُرۡءَانِ وَحۡدَهُۥ﴾ و هنگامی که پروردگارت را در قرآن به یگانگی یاد کنی، و به یگانگی او دعوت دهی، و آنان را از شرک ورزیدن به وی باز داری، ﴿وَلَّوۡاْ عَلَىٰٓ أَدۡبَٰرِهِمۡ نُفُورٗا﴾ از بس که توحید را نمی‌پسندند، و باطلی را که برآن هستند، دوست دارند، با نفرت پشت کرده و می‌گریزند. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَإِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَحۡدَهُ ٱشۡمَأَزَّتۡ قُلُوبُ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِۖ وَإِذَا ذُكِرَ ٱلَّذِينَ مِن دُونِهِۦٓ إِذَا هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ﴾ و هرگاه تنها خداوند یاد شود، آنان که به آخرت ایمان ندارند، ناراحت و متنفر می‌شوند؛ و هنگامی که خدایان پنداریِ ایشان نام برده شوند، شاد می‌گردند. info
التفاسير:

external-link copy
47 : 17

نَحْنُ اَعْلَمُ بِمَا یَسْتَمِعُوْنَ بِهٖۤ اِذْ یَسْتَمِعُوْنَ اِلَیْكَ وَاِذْ هُمْ نَجْوٰۤی اِذْ یَقُوْلُ الظّٰلِمُوْنَ اِنْ تَتَّبِعُوْنَ اِلَّا رَجُلًا مَّسْحُوْرًا ۟

﴿نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَسۡتَمِعُونَ بِهِۦٓ﴾ ما آنها را از بهره‌مند شدن از قرآن، به هنگام شنیدن آن، باز می‌داریم؛ چراکه می‌دانیم اهداف بدی دارند، و می‌خواهند دستاویزی برای طعنه زدن، و عیب جویی از قرآن به دست آورند. و گوش فرا دادن آنها، به خاطر این نیست که رهنمون شوند وحق را بپذیرند، بلکه آنها تصمیم گرفته‌اند که از قرآن پیروی نکنند. و هر کس که چنین باشد، گوش فرادادنش به قرآن سودی به او نمی‌بخشد. بنابراین فرمود: ﴿إِذۡ يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَ وَإِذۡ هُمۡ نَجۡوَىٰٓ﴾ هنگامی که پای سخنانت می‌نشینند و هنگامی که با هم درِ گوشی صحبت می‌کنند. ﴿إِذۡ يَقُولُ ٱلظَّٰلِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلٗا مَّسۡحُورًا﴾ آن زمان که ستمکاران با هم درِگوشی صحبت می‌کنند و می‌گویند: «جز از مرد جادو زده‌ای پیروی نمی‌کنید.» پس وقتی چنین ستمگرانه با خود درِ گوشی صحبت می‌نمایند و ادعا می‌کنند که پیامبر جادو زده است، قطعاً آنان تصمیم دارند که به سخنانش بها ندهند؛ چراکه از دیدگاه آنان، پیامبر یاوه‌گو است و خودش نمی‌داند که چه می‌گوید. info
التفاسير:

external-link copy
48 : 17

اُنْظُرْ كَیْفَ ضَرَبُوْا لَكَ الْاَمْثَالَ فَضَلُّوْا فَلَا یَسْتَطِیْعُوْنَ سَبِیْلًا ۟

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ٱنظُرۡ كَيۡفَ ضَرَبُواْ لَكَ ٱلۡأَمۡثَالَ﴾ با تعجب بنگر که چه مثل‌هایی برای تو می‌زنند، که از حقیقت و واقعیت بسی دور است، ﴿فَضَلُّواْ﴾ آنها در زدن این مثل‌ها، به بیراهه رفته‌اند. یا زدن این مثل‌ها، سبب گمراهی آنان شده است، چون آنها کار خود را براساس این مثل‌های فاسد و پوچ قرار داده‌اند، و مسلّم است هر چیزی را که بر امری فاسد استوار باشد، نیز از اساس فاسد و تباه می‌باشد. ﴿فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ سَبِيلٗا﴾ پس نمی‌توانند راهی [به‌سوی حق و هدایت] پیدا کنند؛ یعنی به هیچ سویی راهیاب نمی‌شوند، بلکه به گمراهی محض و ستم خالص گرفتار می‌آیند. info
التفاسير:

external-link copy
49 : 17

وَقَالُوْۤا ءَاِذَا كُنَّا عِظَامًا وَّرُفَاتًا ءَاِنَّا لَمَبْعُوْثُوْنَ خَلْقًا جَدِیْدًا ۟

خداوند از سخن آنانی که منکر رستاخیز و زنده‌شدن پس ‌از مرگ هستند، و آن را تکذیب می‌کنند، خبر می‌دهد که ‌می‌گویند: ﴿أَءِذَا كُنَّا عِظَٰمٗا وَرُفَٰتًا﴾ آیا هنگامی که ما تبدیل به استخوان‌ها و تکه‌های خشکیده شدیم، ﴿أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ خَلۡقٗا جَدِيدٗا﴾ آیا دوباره آفرینش تازه‌ای خواهیم یافت و برانگیخته خواهیم شد؟ یعنی چنین نمی‌شود. و این کار به گمان آنها غیرممکن بود. پس آنان به شدت گرفتار جهالت و نادانی شده و پیامبر خدا را تکذیب کرده و آیات الهی را انکار نموده و قدرت آفرینندۀ آسمان‌ها و زمین را با قدرت ضعیف و ناتوان خود مقایسه نمودند. و هنگامی که دیدند آنها توانایی چنین کاری را ندارند، قدرت خدا را نیز چنین انگاشتند. پاک است خداوندی که خلقی از آفریده‌هایش را -که خود را خردمند و اهل عقل می‌پندارد- نمونه‌ای برای ندانستن آشکارترین و روشن‌ترین چیز [= قیامت] و آنچه دلایلش از همه چیز واضح تر و بالاتر است، قرار داده است، تا به بندگانش نشان دهد که دو راه بیشتر وجود ندارد؛ یا اینکه توفیق و مدد خدا یاور انسان باشد، و یا اینکه هلاک و گمراه ‌شود. ﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ﴾ پروردگارا! پس از اینکه ما را هدایت نمودی، دل‌های ما را منحرف مگردان و از جانب خویش رحمتی به ما ببخشای، بی‌گمان فقط تو بخشنده‌ای. info
التفاسير: