ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
28 : 17

وَاِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَآءَ رَحْمَةٍ مِّنْ رَّبِّكَ تَرْجُوْهَا فَقُلْ لَّهُمْ قَوْلًا مَّیْسُوْرًا ۟

دستوری که در اینجا در رابطه با انفاق به خویشاوندان داده شده، در صورتی است که انسان توانایی آن را داشته باشد، اما اگر مالی نداشت یا خرج خودش سنگین و مشکل بود، خداوند متعال دستور داده‌است که ‌در آن صورت خویشاوندان و غیره را به‌صورت زیبایی پاسخ بدهد. پس فرمود: ﴿وَإِمَّا تُعۡرِضَنَّ عَنۡهُمُ ٱبۡتِغَآءَ رَحۡمَةٖ مِّن رَّبِّكَ تَرۡجُوهَا﴾ و اگر از بخشیدن و دادنِ به آنها روی بگردانی، و آن را برای وقتی دیگر و به امید اینکه خداوند به تو تواناییِ بخشش را بدهد، به تأخیر بیندازی، ﴿فَقُل لَّهُمۡ قَوۡلٗا مَّيۡسُورٗا﴾ به نرمی و مهربانی با آنها سخن بگوی، و به آنان وعده بده که در فرصت مناسب و چنانچه امکان کمک فراهم شود، آنان را کمک خواهی کرد؛ و از اینکه در حال حاضر نمی‌توانی کمکشان بنمایی، از آنان عذر خواهی کن تا با آسایش خاطر از پیش تو بروند. همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿قَوۡلٞ مَّعۡرُوفٞ وَمَغۡفِرَةٌ خَيۡرٞ مِّن صَدَقَةٖ يَتۡبَعُهَآ أَذٗىۗ ﴾ سخن نیکو و بخشش، از صدقه‌ای که به دنبال آن با منت گذاردن فرد مورد اذیت قرار می‌گیرد بهتر است، و این نیز از لطف خداوند نسبت به بندگان می‌باشد که به آنها دستور داده است تا منتظر رحمت و رزق و روزی وی باشند؛ زیرا انتظار چنین چیزی، عبادت است. و همچنین وعده دادن به بینوایان و خویشاوندان مبنی بر این که به آنها صدقه خواهد داد، عبادت است، چون اراده کردنِ انجام کار نیک، نیز نیکی به‌حساب می‌آید. بنابراین شایسته است که انسان آنچه از کار خیر که در توانایی اوست، انجام دهد؛ و آنچه را که نمی‌تواند انجام دهد، نیت انجام دادنش را داشته باشد تا به او پاداش برسد؛ چه بسا خداوند به خاطر انتظار و امید وی، آن کار را برایش آسان بگرداند info
التفاسير:

external-link copy
29 : 17

وَلَا تَجْعَلْ یَدَكَ مَغْلُوْلَةً اِلٰی عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوْمًا مَّحْسُوْرًا ۟

و در اینجا فرمود: ﴿وَلَا تَجۡعَلۡ يَدَكَ مَغۡلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ﴾ و دست خود را به گردنت بسته مدار. و این کنایه از شدت بخل است. ﴿وَلَا تَبۡسُطۡهَا كُلَّ ٱلۡبَسۡطِ﴾ و به تمامی آن را گشاده مساز، که آنگاه در آنچه که شایسته نیست، و افزون از اندازۀ لازم انفاق می‌کنی. ﴿فَتَقۡعُدَ مَلُومٗا مَّحۡسُورًا﴾ و آنگاه ملامت زده ودرمانده خواهی بود؛ یعنی به خاطر کاری که کرده‌ای، ملامت شده و دست خالی می‌مانی؛ نه مالی در دست داری، و نه به خاطر از دست دادن مال، مورد ستایش قرار می‌گیری. info
التفاسير:

external-link copy
30 : 17

اِنَّ رَبَّكَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَّشَآءُ وَیَقْدِرُ ؕ— اِنَّهٗ كَانَ بِعِبَادِهٖ خَبِیْرًا بَصِیْرًا ۟۠

. سپس خداوند متعال فرمود: ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ وَيَقۡدِرُ﴾ بی‌گمان پروردگارت روزی را برای هرکدام از بندگان که بخواهد، فراخ وگسترده می‌نماید؛و روزی هرکس را که بخواهد، کم و تنگ می‌گرداند، واین عینِ حکمت الهی است. ﴿إِنَّهُۥ كَانَ بِعِبَادِهِۦ خَبِيرَۢا بَصِيرٗا﴾ چرا که خدا به حال بندگانش آگاه و بیناست. پس آنچه که به صلاح بندگان است، به آنها می‌دهد؛ و به لطف و احسان خود، به تدبیر امور آنها می‌پردازد. info
التفاسير:

external-link copy
31 : 17

وَلَا تَقْتُلُوْۤا اَوْلَادَكُمْ خَشْیَةَ اِمْلَاقٍ ؕ— نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَاِیَّاكُمْ ؕ— اِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْاً كَبِیْرًا ۟

و این بیانگر رحمت الهی نسبت به بندگانش می‌باشد؛ چراکه او از پدر و مادر نسبت به بنده، مهربان تر است. پس پدر و مادر را از کشتن فرزندانشان به خاطر ترس فقر و تنگدستی نهی نموده، و روزی همه را بر عهده گرفته، و خبر داده که کشتن فرزندان گناه بزرگی است؛ یعنی از بزرگ‌ترین گناهان کبیره می‌باشد، چون کسی که به خود جرأت می‌دهد و کودکان بی‌گناه را به قتل می‌رساند، هیچ مهر و شفقتی در دل ندارد. info
التفاسير:

external-link copy
32 : 17

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنٰۤی اِنَّهٗ كَانَ فَاحِشَةً ؕ— وَسَآءَ سَبِیْلًا ۟

نهی از نزدیک شدن به زنا، از نهی از انجام زنا بلیغ تر است؛ چون این نهی، شامل نهی از تمام مقد‌ّمات و انگیزه‌های زناست؛ زیرا «هر کس در کنار و اطراف مزرعه و محل قرق شده بچرخد، به زودی در آن می‌افتد.» به ویژه اینکه در بسیاری از نفس‌ها، انگیزۀ بسیار قوی برای انجام این کار وجود دارد. و خداوند زنا را چنین توصیف نموده است: ﴿كَانَ فَٰحِشَةٗ﴾ زنا گناه بسیار زشتی است که از دیدگاه عقل و شریعت و سرشت، زشت خوانده می‌شود؛ چون زنا، شکستن حرمت حق خدا و حق زن و حق خانواده و همسر و از هم پاشیدن کانون خانواده و اختلاط نسب و نژادها و دیگر مفاسد را در بر دارد. ﴿وَسَآءَ سَبِيلٗا﴾ و راه کسی که بر ارتکاب این گناه بزرگ جرأت نموده است، بسیار راه بدی می‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
33 : 17

وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِیْ حَرَّمَ اللّٰهُ اِلَّا بِالْحَقِّ ؕ— وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوْمًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهٖ سُلْطٰنًا فَلَا یُسْرِفْ فِّی الْقَتْلِ ؕ— اِنَّهٗ كَانَ مَنْصُوْرًا ۟

﴿وَلَا تَقۡتُلُواْ ٱلنَّفۡسَ﴾ و کسی را نکشید. و این شامل هر نفسی است که خداوند کشتن آن را حرام نموده است، خواه کوچک باشد یا بزرگ، زن باشد یا مرد، برده باشد یا آزاد، مسلمان باشد یا کافری که پیمان دارد، ﴿إِلَّا بِٱلۡحَقِّ﴾ مگر در برابر حقی، مانند کشتن نفس در برابر نفس، وکشتن کسی که ازدواج کرده اما مرتکب زنا شده است، ویا مانند کشتن کسی که مرتد گشته وبه آیین کفر درآمده است، و یا مانند کشتن انسان تجاوزگر در حالت انجام دادن تجاوزش، به شرطی که به جز قتل وی، هیچ راه دیگری برای دفع تجاوز او وجود نداشته باشد. ﴿وَمَن قُتِلَ مَظۡلُومٗا فَقَدۡ جَعَلۡنَا لِوَلِيِّهِۦ سُلۡطَٰنٗا﴾ و هرکس مظلو‌مانه و به ناحق کشته شود، برای صاحب خونش -که نزدیک‌ترین وارثان و فامیل‌هایش می‌باشد- حجت و دلیل آشکاری برای قصاص نمودن قاتل قرار داده‌ایم. نیز تسلّطی تقدیری مبنی بر کشتن قاتل به او داده‌ایم. و این قصاص زمانی است که شرایط آن فراهم ‌شود، مانند قاتلی که از روی قصد و تجاوز کسی را بکشد، و وجود کفائت در میان قاتل و مقتول. ﴿فَلَا يُسۡرِف فِّي ٱلۡقَتۡلِ﴾ و ولیّ نباید در کشتن زیاده روی و از حد تجاوز نماید، مانند اینکه گوش و بینی قاتل را ببرد، یا او را با چیزی به قتل برساند که وی مقتول را با آن وسیله نکشته است، یا اینکه کسی دیگر غیر از قاتل را بکشد. ﴿إِنَّهُۥ كَانَ مَنصُورٗا﴾ بی‌گمان او یاری شونده است. و این آیه بیانگر آن است که حقِ کشتن، ازآنِ ولیّ است. بنابراین از قاتل قصاص گرفته نمی‌شود مگر به اجازۀ ولیّ خون؛ و اگر صاحب حق، قاتل را عفو کرد، قصاص ساقط می‌شود؛ و خداوند، ولیّ مقتول را برای قصاص گرفتن از قاتل و کسی که او را کمک کرده است، یاری می‌نماید تا قاتل را بکشد. info
التفاسير:

external-link copy
34 : 17

وَلَا تَقْرَبُوْا مَالَ الْیَتِیْمِ اِلَّا بِالَّتِیْ هِیَ اَحْسَنُ حَتّٰی یَبْلُغَ اَشُدَّهٗ ۪— وَاَوْفُوْا بِالْعَهْدِ ۚ— اِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْـُٔوْلًا ۟

این لطف و رحمت خدا نسبت به یتیمی است که پدرش را از دست داده، و کوچک است و هنوز مصلحت خودش را تشخیص نمی‌دهد. خداوند به اولیای یتیم دستور داده است تا او و مالش را حفاظت نمایند، و به اصلاح آن بپردازند، و با نیت بد به مال یتیم نزدیک نشوند، و در آن تصرف نکنند، ﴿إِلَّا بِٱلَّتِي هِيَ أَحۡسَنُ ﴾ مگر به شیوه‌ای که آن بهتر است، مانند اینکه با مال یتیم تجارت نمایند و آن را در معرض خطر قرار ندهند و بکوشند تا مالش رشد کند و زیاد شود، و این حالت باید ادامه یابد تا اینکه ﴿يَبۡلُغَ أَشُدَّهُۥ﴾ یتیم به سن بلوغ و به دوران عقل و رشد برسد؛ و چون به سن رشد خود رسید، دیگر کسی سرپرست او نیست و خودش سرپرست خود می‌باشد و مالش به او برگردانده می‌شود. همان گونه که خداوند متعال فرموده است: ﴿ فَإِنۡ ءَانَسۡتُم مِّنۡهُمۡ رُشۡدٗا فَٱدۡفَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ أَمۡوَٰلَهُمۡ﴾ پس اگر احساس کردید که آنها به سن رشد رسیده‌اند مال‌هایشان را به آنان بدهید. ﴿وَأَوۡفُواْ بِٱلۡعَهۡدِ﴾ و به عهد و پیمانی که با خدا و با مردم بسته‌اید، وفا کنید. ﴿إِنَّ ٱلۡعَهۡدَ كَانَ مَسۡ‍ُٔولٗا ﴾ به ‌درستی که شما از وفای به پیمان پرسیده می‌شوید. پس اگر به آن وفا کنید، پاداش بزرگی دارید؛ و اگر به پیمان خود وفا نکنید، گناه بزرگی بر شماست. info
التفاسير:

external-link copy
35 : 17

وَاَوْفُوا الْكَیْلَ اِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوْا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیْمِ ؕ— ذٰلِكَ خَیْرٌ وَّاَحْسَنُ تَاْوِیْلًا ۟

دراینجا به دادگری و به تمام و کمال دادن پیمانه‌ها و وزن‌ها دستور داده شده است، و اینکه بدون کم و کاست پیمانه‌ها و وزن‌ها باید داده شوند. و از هر نوع تقلب در قیمت یا کالا یا معامله نهی شده و به خیر خواهی و صداقت در آن دستور داده شده است. ﴿ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلٗا﴾ این کار بهتر است و سرانجام نیکوتری دارد؛ واز این راه، بنده از عقوبت خدا در امان می‌ماند، و این کار باعث برکت می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
36 : 17

وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهٖ عِلْمٌ ؕ— اِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ اُولٰٓىِٕكَ كَانَ عَنْهُ مَسْـُٔوْلًا ۟

و از آنچه که به آن آگاهی نداری، پیروی مکن؛ بلکه در همۀ گفتار و کردارت تحقیق کن؛ و گمان مبر که هرچه از روی نا آگاهی بگویی یا انجام دهی، اشکالی بدان وارد نیست، ﴿إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا﴾ همانا گوش و چشم و دل، هریک از اینها مورد بازخواست واقع خواهند شد. پس بنده‌ای که می‌داند در رابطه با آنچه گفته و انجام داده است، باید پاسخگو باشد؛ و از وی پرسیده می‌شود که اعضا و جوارحی را که خداوند برای عبادت آفریده، در چه راهی به کار گرفته است؛ باید پاسخی برای این پرسش الهی آماده نماید، و این جواب جز با به‌کارگیری اعضا و جوارح در پرستش خداوند و اخلاص در عبادت، و بازداشتن آنها ازآنچه خداوند نمی‌پسندد، مقبول نخواهد شد. info
التفاسير:

external-link copy
37 : 17

وَلَا تَمْشِ فِی الْاَرْضِ مَرَحًا ۚ— اِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْاَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُوْلًا ۟

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَا تَمۡشِ فِي ٱلۡأَرۡضِ مَرَحًا﴾ و در روی زمین متکبرانه و مغرورانه راه مرو، و در برابر حق خود را بزرگ مپندار، و با دیدۀ تحقیر به مردم منگر.﴿إِنَّكَ لَن تَخۡرِقَ ٱلۡأَرۡضَ وَلَن تَبۡلُغَ ٱلۡجِبَالَ طُولٗا﴾ چرا که تو با این کارت نمی‌توانی زمین را بشکافی، و نمی‌توانی از نظر عظمت و والایی به بلندای کوه‌ها برسی، بلکه با این کار نزد خدا خوار و بی‌ارزش می‌شوی، و نیز مورد نفرت مردم قرار می‌گیری، و نزد آنان خوار و بی‌ارزش خواهی شد؛ و با تکبر ورزیدن، در حقیقت بدترین روش اخلاقی و زشت‌ترین خوی را به خود می‌گیری بدون اینکه بتوانی به برخی از اهداف خود دست یابی. info
التفاسير:

external-link copy
38 : 17

كُلُّ ذٰلِكَ كَانَ سَیِّئُهٗ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوْهًا ۟

﴿كُلُّ ذَٰلِكَ﴾ همۀ امور مذکوری که خداوند در آیات گذشته از آن نهی نمود، از قبیل: ﴿وَلَا تَجۡعَلۡ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَر﴾ «و با خداوند معبودی دیگر قرار مده»، و نهی از نافرمانیِ پدر و مادر، و آنچه که بعد از آن بیان شد، همۀ این کارها ﴿كَانَ سَيِّئُهُۥ عِندَ رَبِّكَ مَكۡرُوهٗا﴾ به زیان کسانی است که آن را انجام می‌دهند، و خداوند این کارها را نمی‌پسندد. info
التفاسير: