クルアーンの対訳 - ペルシア語対訳 - アッ=サァディーの注釈

ページ番号:close

external-link copy
52 : 7

وَلَقَدْ جِئْنٰهُمْ بِكِتٰبٍ فَصَّلْنٰهُ عَلٰی عِلْمٍ هُدًی وَّرَحْمَةً لِّقَوْمٍ یُّؤْمِنُوْنَ ۟

بلکه ﴿جِئۡنَٰهُم بِكِتَٰبٖ فَصَّلۡنَٰهُ﴾ کتابی را پیش آنها آوردیم که آن را بیان کردیم؛ یعنی همۀ مطالبی را که مردم به آن نیاز دارند، در آن کتاب بیان نمودیم. ﴿عَلَىٰ عِلۡمٍ﴾ آنچه را که به طور مفصل در آن کتاب آوردیم، مبتنی بر آگاهیِ خدا از حالت‌های بندگان در تمامی زمان‌ها و مکان‌ها، و علم به آنچه که به صلاح آنان است و آنچه که برای آنان شایسته نیست، بود. و توضیح خدا، توضیحی ناآگاهانه نیست که برخی از حالات را نداند و حکمی نامناسب را صادر نماید. بلکه بیان خدا از روی آگاهی و دانشی است که هر چیزی را احاطه نموده، و رحمت او هر چیزی را در برگرفته است. ﴿هُدٗى وَرَحۡمَةٗ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ﴾ در سایۀ این کتاب، هدایت مؤمنان حاصل شده، و حق و باطل و گمراهی و هدایت برای آنان بیان می‌شود. نیز به‌وسیلۀ این کتاب، مؤمنان به رحمت الهی؛ یعنی خیر و سعادت دنیا و آخرت دست می‌یابند. پس در سایۀ قرآن، گمراهی و بدبختی از آنها دور می‌شود. و کسانی که عذاب بر آنان واجب شده است، به این کتاب بزرگ ایمان نیاورده و از اوامر و نواهی آن فرمان نبرده‌اند. پس برای آنان هیچ راه حلّی نمانده است، جز اینکه مستحق نزول عذابی باشند که قرآن از آن خبر داده است. info
التفاسير:

external-link copy
53 : 7

هَلْ یَنْظُرُوْنَ اِلَّا تَاْوِیْلَهٗ ؕ— یَوْمَ یَاْتِیْ تَاْوِیْلُهٗ یَقُوْلُ الَّذِیْنَ نَسُوْهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَآءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ ۚ— فَهَلْ لَّنَا مِنْ شُفَعَآءَ فَیَشْفَعُوْا لَنَاۤ اَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ الَّذِیْ كُنَّا نَعْمَلُ ؕ— قَدْ خَسِرُوْۤا اَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَّا كَانُوْا یَفْتَرُوْنَ ۟۠

بنابراین فرمود: ﴿هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأۡوِيلَهُۥ﴾ آیا جز این انتظار می‌کشند که تأویل آن بیاید؟ یعنی چیزی بیاید که قرآن از آن خبر داده است؟ همان طور که یوسف -علیه السلام- وقتی تعبیر خوابش اتفاق افتاد، گفت: ﴿هَٰذَا تَأۡوِيلُ رُءۡيَٰيَ مِن قَبۡلُ﴾ این تأویل رویا و خواب گذشتۀ من است. ﴿يَوۡمَ يَأۡتِي تَأۡوِيلُهُۥ يَقُولُ ٱلَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبۡلُ﴾ روزی که تأویلش می‌آید، کسانی که آن را قبلاً در دنیا فراموش کرده‌اند، پشیمان شده و به سبب آنچه که در گذشته از دست داده‌اند، تأسف می‌خورند، و در حالی که جویای شفاعت کننده‌ای هستند تا سفارش کند گناهانشان آمرزیده شود، به آنچه پیامبران از آن خبر داده‌اند، اقرار کرده و می‌گویند: ﴿قَدۡ جَآءَتۡ رُسُلُ رَبِّنَا بِٱلۡحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَآءَ فَيَشۡفَعُواْ لَنَآ أَوۡ نُرَدُّ﴾ بی‌گمان پیامبرانِ پروردگارمان حق را آوردند، پس آیا برای ما میانجیگرانی وجود دارد که برایمان میانجیگری کنند، یا به دنیا برگردانده شویم؟ ﴿فَنَعۡمَلَ غَيۡرَ ٱلَّذِي كُنَّا نَعۡمَلُ﴾ وعملی غیر از آنچه که انجام می‌دادیم، انجام دهیم؟ فرصت از دست رفته است، و وقت بازگشت به دنیا نیست. ﴿فَمَا تَنفَعُهُمۡ شَفَٰعَةُ ٱلشَّٰفِعِينَ﴾ پس شفاعتِ میانجیگران به آنان سودی نمی‌دهد. و درخواست آنها مبنی بر اینکه به دنیا بازگردند تا عملی غیر از عملی که انجام داده‌اند، انجام دهند، دروغی بیش نیست؛ و هدفشان، دور کردن عذابی است که به آن گرفتار شده‌اند.خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَوۡ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنۡهُ وَإِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾ و اگر برگردانده شوند، باز آنچه را که از آن نهی شده‌اند، تکرار می‌کنند. همانا ایشان دروغگویان‌اند. ﴿قَدۡ خَسِرُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ﴾ بدون شک خویشتن را ضایع کردند، آنگاه که سودهای فراوان را از دست دادند و راه هلاکت را در پیش گرفتند. واین زیان، همانند زیانِ از دست دادن اموال و کالاها یا فرزندان نمی‌باشد، بلکه این زیانی است که قابل جبران نمی‌باشد. ﴿وَضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ﴾ و آنچه را که در دنیا به دروغ برای خود ساختند، از دست دادند؛ یعنی چیزهایی که مبتنی بر امیال و آرزوهای خودشان بود و شیطان به آنها وعده می‌داد، از آنان ناپدید می‌شود؛ و به جایی آمده‌اند، که گمان آن را نداشتند. و باطل و گمراهی‌شان برایشان روشن گردیده؛ و راستیِ آنچه که پیامبران آورده بودند، برایشان واضح و روشن گشته است. info
التفاسير:

external-link copy
54 : 7

اِنَّ رَبَّكُمُ اللّٰهُ الَّذِیْ خَلَقَ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضَ فِیْ سِتَّةِ اَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوٰی عَلَی الْعَرْشِ ۫— یُغْشِی الَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهٗ حَثِیْثًا ۙ— وَّالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُوْمَ مُسَخَّرٰتٍ بِاَمْرِهٖ ؕ— اَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْاَمْرُ ؕ— تَبٰرَكَ اللّٰهُ رَبُّ الْعٰلَمِیْنَ ۟

خداوند با بیان اینکه او پروردگار و معبود یگانه است و شریکی ندارد، می‌فرماید: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ﴾ همانا پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین و آنچه در بین آنهاست را با بزرگی و گستردگی و محکمی وشگفتی شان آفریده است. ﴿فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ﴾ آنها را در مدت شش روز آفریده است، که اول آن یکشنبه و آخر آن روز جمعه است. و وقتی که آفرینش آسمان‌ها و زمین را به پایان رساند و حکم و فرمانش را در آنها به ودیعه نهاد، ﴿ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ﴾ خداوند تبارک و تعالی بر عرشِ عظیم، بلند و مرتفع گردید که آسمان‌ها و زمین و آنچه را در آنهاست و آنچه را میان آنهاست دربر می‌گیرد. منظور از استوا [=بلندی و ارتفاع] بلندی و ارتفاعی است که شایسته و مناسبِ شکوه و عظمت و پادشاهیِ اوست. پس بر «عرش» بلند و مرتفع گردید و بر هستی فرمانروایی کرد و احکام کَونی و احکام دینی‌اش را بر آن اجرا نمود. بنابراین فرمود: ﴿يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ﴾ روز روشن را با شب تاریک می‌پوشاند. پس تاریکی، گسترۀ زمین را فرا گرفته و انسان‌ها آرام می‌گیرند و مخلوقات به منازل و خانه‌هایشان پناه می‌برند، و از خستگیِ رفت و آمدِ روزانه می‌آسایند. ﴿يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا﴾ شب، شتابان به دنبال روز است. هر وقت شب بیاید، روز می‌رود؛ و هر وقت روز بیاید؛ شب می‌رود، و تا ابد این روند ادامه دارد، تا روزی که خداوند بساط این جهان را در هم می‌پیچد و بندگان از این سرا و جهان، به سرا و جهانی دیگر منتقل می‌شوند. ﴿وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ وَٱلنُّجُومَ مُسَخَّرَٰتِۢ بِأَمۡرِهِۦٓ﴾ و خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او مسخر هستند، پدید آورد؛ یعنی ماه و خورشید و ستارگان به سبب اینکه خداوند آنها را تسخیر نموده است، رام و مسخر شده‌اند؛ امری که بر صفت‌های کمال خداوند دلالت می‌نماید. پس خداوند این مخلوقات با عظمت را آفریده است که بیانگر کمال و قدرت او هستند. و استحکام و نظم سیستماتیک آنها بر کمال حکمت خداوند دلالت می‌کند. ومنافع و مصالحی که در آنهاست، بر گستردگی رحمت و دانش خداوند دلالت می‌نماید، و اینکه او معبود حقیقی است و عبادت، جز برای او شایسته نیست. ﴿أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُ﴾ آگاه باشید که آفرینش و فرمان دادن، تنها از آنِ اوست؛ یعنی آفریدن از آن اوست؛ زیرا همۀ مخلوقات بالا و پایین، و صفت‌ها و کارهایشان را او آفریده است. و فرمان دادن نیز ازآنِ اوست که شامل شریعت‌ها و ارسال پیامبران است. پس «خلق» متضمن احکام کَونی و تقدیری خداست، و «امر» متضمن احکام دینی، شرعی و جزایی خدا در روز قیامت است. ﴿تَبَارَكَ ٱللَّهُ﴾ بزرگ است خداوند تعالی، و خیر و احسان او فراوان است. پس در ذات خودش با برکت است، چون اوصاف و کمالاتش بزرگ است. و برای دیگران نیز با برکت است؛ چرا که خیر فراوان و نیکی زیاد به آنان داده است. پس هر خیر و برکتی که در جهان است، از آثار رحمت اوست. بنابراین فرمود: ﴿تَبَارَكَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ با برکت و دارای خیر فراوان است خداوندی که پروردگار جهانیان است. وقتی عظمت و شکوهش را بیان نمود که خردمندان را راهنمایی می‌کند تا تنها او را بپرستند و همۀ نیازها وحاجاتشان را از آستانۀ او بطلبند، به آنچه که بر این امر مترتب می‌شود، دستور داد و فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
55 : 7

اُدْعُوْا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَّخُفْیَةً ؕ— اِنَّهٗ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِیْنَ ۟ۚ

دعا، شامل دعای خواستن و دعای عبادت است. پس خداوند دستور داد تا او را فروتنانه بخوانند، ﴿تَضَرُّعٗا﴾ یعنی در دعا و نیایش جدی و در عبادت نیز مستمر باشید. ﴿وَخُفۡيَةً﴾ دعای پنهانی و آهسته نه آشکارا و علنی که بیم ریا در آن باشد. بلکه دعا باید آهسته و به صورت پنهانی صورت پذیرد، و مخلصانه برای خدا باشد. ﴿إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ﴾ بدون شک خداوند آنان را که در هرکاری از حد می‌گذرند، دوست ندارد. و از جملۀ تجاوز این است که بنده چیزهایی را از خدا بخواهد که شایستۀ او نیست، و یا دعای قطع صلۀ رحم را بکند، و یا اینکه در دعا صدایش را بیش از حد بلند کند. پس همۀ اینها در تجاوزی که از آن نهی شده است، داخل‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
56 : 7

وَلَا تُفْسِدُوْا فِی الْاَرْضِ بَعْدَ اِصْلَاحِهَا وَادْعُوْهُ خَوْفًا وَّطَمَعًا ؕ— اِنَّ رَحْمَتَ اللّٰهِ قَرِیْبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِیْنَ ۟

﴿وَلَا تُفۡسِدُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ و با انجام گناه، در زمین فساد و تباهی مکنید، ﴿بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا﴾ بعد از آبادانی و اصلاح آن به وسیلۀ طاعت و عبادت؛ زیرا گناه، باعث تباهی اخلاق و کارها و روزی‌ها می‌گردد. همان طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿ظَهَرَ ٱلۡفَسَادُ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ بِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِي ٱلنَّاسِ﴾ به سبب آنچه که مردم کرده‌اند، فساد در خشکی و دریا آشکار شده است. همان طور که اخلاق و اعمال و حالات دنیا و آخرت با طاعات و عبادات سامان می‌یابد. ﴿وَٱدۡعُوهُ خَوۡفٗا وَطَمَعًا﴾ و خداوند را با بیم و امید بخوانید؛ یعنی در حالی که از عذاب او می‌ترسید، و به پاداش او و پذیرفته شدن عبادتتان امیدوارید، و از رد شدن دعایتان می‌ترسید. و خدا را مانند بنده‌ای دعا نکنید که به پروردگارش دستور می‌دهد و او را راهنمایی می‌کند که چنین کن و چنان کن؛ بنده‌ای که خود پسند بوده، و خویشتن را بالاتر از جایگاهش قرار می‌دهد. نیز خدا را بسان کسی مخوانید که بی خبر و غافل است و دعا می‌کند. و خلاصۀ آدابی که خداوند برای دعا بیان کرده، چنین است: دعا باید مخلصانه و تنها برای خدا انجام شود، چون دعای پنهانی، متضمن اخلاص است. واینکه قلب باید بیم و امید داشته باشد نه اینکه بی خبر بوده و به اجابت و پذیرفته شدن دعا توجهی نداشته باشد، و این بهترین نوعِ دعا کردن، و احسانِ در دعا است؛ زیرا احسان در هر عبادتی آن است که تلاش شود به صورت کامل و بدون اینکه هیچ نقص و کمبودی در آن وجود داشته باشد، ادا شود. بنابراین فرمود: ﴿إِنَّ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ مِّنَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ﴾ بی‌گمان رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است؛ کسانی که عبادت خدا را با نیکویی و احسان انجام داده، و با بندگان خدا به نیکی رفتار می‌نمایند. پس هر چه بنده احسان و نیکوکاری‌اش بیشتر باشد، به رحمت پروردگارش نزدیک‌تر می‌شود. در این آیه انسان مسلمان، بر احسان و نیکوکاری تشویق شده است. info
التفاسير:

external-link copy
57 : 7

وَهُوَ الَّذِیْ یُرْسِلُ الرِّیٰحَ بُشْرًاۢ بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهٖ ؕ— حَتّٰۤی اِذَاۤ اَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنٰهُ لِبَلَدٍ مَّیِّتٍ فَاَنْزَلْنَا بِهِ الْمَآءَ فَاَخْرَجْنَا بِهٖ مِنْ كُلِّ الثَّمَرٰتِ ؕ— كَذٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتٰی لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُوْنَ ۟

خداوند اثری از آثار قدرت و نسیمی از نسیم‌های عطر آگین رحمت خویش را بیان کرده و می‌فرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِي يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦ﴾ و خداوند است که بادها را می‌فرستد؛ بادهایی که مژده دهندۀ نزول باران هستند، بارانی که آن را به فرمان خدا از زمین برمی‌خیزانند، آنگاه مردم به رحمت خدا شادمان می‌گردند و قلب‌هایشان قبل از نزول باران آرام می‌گیرد. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَآ أَقَلَّتۡ سَحَابٗا ثِقَالٗا﴾ تا هنگامی که بادها ابرهای سنگینی را بردارند. برخی از بادها، ابرها را تحریک کرده، و بادی دیگر آن را جمع می‌نماید و بادی دیگر آن را از جایی به جایی می‌برد.﴿سُقۡنَٰهُ لِبَلَدٖ مَّيِّتٖ﴾ [آنگاه] آن را به سوی سرزمینی مرده می‌رانیم که نزدیک است حیوانات آن هلاک شده و مردمانِ آن از رحمت خدا ناامید شوند. ﴿فَأَنزَلۡنَا بِهِ ٱلۡمَآءَ﴾ پس در آن سرزمین مرده، آب فراوان از آن ابر فرو می‌فرستیم، و خداوند برای آن، بادی را مسخر می‌کند که آن را سرازیر ‌کند، و باد دیگری را مسخر می‌سازد که آن را به فرمان خدا پراکنده ‌نماید. ﴿فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦ مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ﴾ پس به‌وسیلۀ آن، از انواع میوه‌ها پدید می‌آوریم. بنابراین مردم به رحمت خدا خوشحال می‌گردند و از خیرات و برکات وی بهره‌مند می‌شوند. ﴿كَذَٰلِكَ نُخۡرِجُ ٱلۡمَوۡتَىٰ لَعَلَّكُمۡ تَذَكَّرُونَ﴾ این‌گونه مردگان را بیرون می‌آوریم، باشد که شما متذکّر شوید؛ یعنی همان طور که زمین را پس از اینکه مرده بود با رویاندن سبزی‌ها در آن، زنده کردیم؛ همان گونه نیز مردگان را پس از اینکه فرسوده شده و از بین رفته و پاره پاره شدند، از قبرهایشان بیرون می‌آوریم. و این استدلال روشنی است؛ زیرا این دو مسئله با هم فرقی ندارند. پس کسی که رستاخیز و زنده شدن پس از مرگ را انکار می‌کند با وجود اینکه او نظیر و مانند آن را می‌بیند، از روی عناد وانکارِ امور محسوس، چنین می‌کند. و در این آیه، آدمی به تأمّل در نعمت‌های خدا، و نظر افکندن در آن با چشم عبرت و استدلال نه با چشم غفلت، تشویق شده است. info
التفاسير: