クルアーンの対訳 - ペルシア語対訳 - アッ=サァディーの注釈

ページ番号:close

external-link copy
122 : 3

اِذْ هَمَّتْ طَّآىِٕفَتٰنِ مِنْكُمْ اَنْ تَفْشَلَا ۙ— وَاللّٰهُ وَلِیُّهُمَا ؕ— وَعَلَی اللّٰهِ فَلْیَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُوْنَ ۟

﴿وَإِذۡ غَدَوۡتَ مِنۡ أَهۡلِكَ تُبَوِّئُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مَقَٰعِدَ لِلۡقِتَالِ﴾ این جریان در روز جنگ احد، اتفاق افتاد، آنگاه که مشرکین به نزدیک احد رسیدند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم همراه با مؤمنان بیرون رفت، و برای هر یک از آنان جایگاهی تعیین کرد، و آنها را در سنگرهایشان مستقر نمود، و به طور عجیبی آنها را آرایش داد، و این بر مهارت کامل او در فنون سیاسی و جنگی دلالت می‌نماید. همان‌طور که او در همۀ موارد و در هرچیزی، به بهترین صورت عمل می‌کرد. ﴿وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ و خداوند شنوا و داناست، و هیچ چیزی از کارهایتان بر او پنهان نمی‌ماند. ﴿إِذۡ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمۡ أَن تَفۡشَلَا﴾ آنگاه که دو طائفه از میان شما، خواستند سستی ورزند، و آن دو طائفه، بنو سلمه و بنو حارثه بودند، اما خداوند متعال، لطف و توجه و توفیق خویش را شامل حالِ آنان گرداند، و آنها را از این رخوت و سستی در آورد. ﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾ و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند؛ زیرا وقتی بر او توکل نمایند، خداوند آنها را کفایت نموده، و آنها را یاری می‌کند، و آنان را از در افتادن در آنچه که به دین و دنیایشان زیان می‌رساند، محافظت می‌نماید. این آیه و آیه‌هایی از این قبیل، مبین آن هستند که توکل واجب است و اینکه توکل بنده، بر حسب مقدار و اندازۀ ایمانش می‌باشد. توکل؛ یعنی اینکه بنده در به دست آوردن منافع خود و دفع کردن چیزهایی که به او زیان می‌رساند، به پرودگارش تکیه نماید. پس وقتی که حالت آنها را در جنگ اُحُد و مشکلی که برای آنان پیش آمد، بیان کرد، آنان را به یاری و کمک و نعمت خویش در جنگ بدر، یادآوری نمود، تا سپاسگزار پرودگارشان باشند، و خاطرات روز بدر این مصیبت را بر آنها آسان نماید. بنابراین فرمود: ﴿وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞ﴾ و خداوند شما را در بدر پیروز گرداند، در حالی که ناچیز و در تعداد و ساز و برگ نظامی، اندک بودید. تعداد مسلمانان در جنگ بدر حدود سیصد و سیزده نفر بود، و به اندازۀ کافی، وسیلۀ سواری نداشتند، و اسلحه‌هایشان کهنه و فرسوده بود، و دشمنانشان نزدیک به هزار نفر بوده و با اسلحۀ زیاد به جنگ آنها آمده بودند. ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾ پس، از خدا بترسید، باشد که سپاس وی را به جا آورید که یاری خویش را به شما ارزانی داشت. info
التفاسير:

external-link copy
123 : 3

وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللّٰهُ بِبَدْرٍ وَّاَنْتُمْ اَذِلَّةٌ ۚ— فَاتَّقُوا اللّٰهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُوْنَ ۟

﴿وَإِذۡ غَدَوۡتَ مِنۡ أَهۡلِكَ تُبَوِّئُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ مَقَٰعِدَ لِلۡقِتَالِ﴾ این جریان در روز جنگ احد، اتفاق افتاد، آنگاه که مشرکین به نزدیک احد رسیدند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم همراه با مؤمنان بیرون رفت، و برای هر یک از آنان جایگاهی تعیین کرد، و آنها را در سنگرهایشان مستقر نمود، و به طور عجیبی آنها را آرایش داد، و این بر مهارت کامل او در فنون سیاسی و جنگی دلالت می‌نماید. همان‌طور که او در همۀ موارد و در هرچیزی، به بهترین صورت عمل می‌کرد. ﴿وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ و خداوند شنوا و داناست، و هیچ چیزی از کارهایتان بر او پنهان نمی‌ماند. ﴿إِذۡ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمۡ أَن تَفۡشَلَا﴾ آنگاه که دو طائفه از میان شما، خواستند سستی ورزند، و آن دو طائفه، بنو سلمه و بنو حارثه بودند، اما خداوند متعال، لطف و توجه و توفیق خویش را شامل حالِ آنان گرداند، و آنها را از این رخوت و سستی در آورد. ﴿وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾ و مؤمنان باید بر خدا توکل کنند؛ زیرا وقتی بر او توکل نمایند، خداوند آنها را کفایت نموده، و آنها را یاری می‌کند، و آنان را از در افتادن در آنچه که به دین و دنیایشان زیان می‌رساند، محافظت می‌نماید. این آیه و آیه‌هایی از این قبیل، مبین آن هستند که توکل واجب است و اینکه توکل بنده، بر حسب مقدار و اندازۀ ایمانش می‌باشد. توکل؛ یعنی اینکه بنده در به دست آوردن منافع خود و دفع کردن چیزهایی که به او زیان می‌رساند، به پرودگارش تکیه نماید. پس وقتی که حالت آنها را در جنگ اُحُد و مشکلی که برای آنان پیش آمد، بیان کرد، آنان را به یاری و کمک و نعمت خویش در جنگ بدر، یادآوری نمود، تا سپاسگزار پرودگارشان باشند، و خاطرات روز بدر این مصیبت را بر آنها آسان نماید. بنابراین فرمود: ﴿وَلَقَدۡ نَصَرَكُمُ ٱللَّهُ بِبَدۡرٖ وَأَنتُمۡ أَذِلَّةٞ﴾ و خداوند شما را در بدر پیروز گرداند، در حالی که ناچیز و در تعداد و ساز و برگ نظامی، اندک بودید. تعداد مسلمانان در جنگ بدر حدود سیصد و سیزده نفر بود، و به اندازۀ کافی، وسیلۀ سواری نداشتند، و اسلحه‌هایشان کهنه و فرسوده بود، و دشمنانشان نزدیک به هزار نفر بوده و با اسلحۀ زیاد به جنگ آنها آمده بودند. ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ﴾ پس، از خدا بترسید، باشد که سپاس وی را به جا آورید که یاری خویش را به شما ارزانی داشت. info
التفاسير:

external-link copy
124 : 3

اِذْ تَقُوْلُ لِلْمُؤْمِنِیْنَ اَلَنْ یَّكْفِیَكُمْ اَنْ یُّمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلٰثَةِ اٰلٰفٍ مِّنَ الْمَلٰٓىِٕكَةِ مُنْزَلِیْنَ ۟ؕ

﴿إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ آنگاه که به مومنان مژده می‌دادی، تا باعث اطمینان و آرامش آنها گردد، و می‌گفتی: ﴿أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ آیا شما را بس نیست که پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشتۀ فرود آمده، یاری کند؟ آری! اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، و با همین شیوه بر شما بتازند و بر شما حمله‌ور شوند، خداوند با پنج هزار فرشته که نشان شجاعت را دارند، شما را یاری خواهد کرد. در اینجا اختلاف وجود دارد که آیا در این کمک رساندن به مؤمنان، فرشتگان به طور مستقیم جنگیده‌اند، یا اینکه خداوند این مژده را، فقط برای پابرجایی بندگان مؤمن، و انداختن ترس در دل‌های مشرکین داده است؟ آن طور که بسیاری از مفسرین چنین گفته‌اند. این گفتۀ خداوند، دلالت می‌نماید که شقّ دوم قضیه به حقیقت نزدیک‌تر است: ﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ﴾ در این آیه به این مطلب اشاره شده است که نباید بنده بر اسباب اعتماد کند، بلکه تکیه و اعتماد او، باید به خدا باشد. و اسباب و فراهم شدن آن، باعث اطمینان قلب و پا بر جا بودن بر کار خیر می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
125 : 3

بَلٰۤی ۙ— اِنْ تَصْبِرُوْا وَتَتَّقُوْا وَیَاْتُوْكُمْ مِّنْ فَوْرِهِمْ هٰذَا یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ اٰلٰفٍ مِّنَ الْمَلٰٓىِٕكَةِ مُسَوِّمِیْنَ ۟

﴿إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ آنگاه که به مومنان مژده می‌دادی، تا باعث اطمینان و آرامش آنها گردد، و می‌گفتی: ﴿أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ آیا شما را بس نیست که پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشتۀ فرود آمده، یاری کند؟ آری! اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، و با همین شیوه بر شما بتازند و بر شما حمله‌ور شوند، خداوند با پنج هزار فرشته که نشان شجاعت را دارند، شما را یاری خواهد کرد. در اینجا اختلاف وجود دارد که آیا در این کمک رساندن به مؤمنان، فرشتگان به طور مستقیم جنگیده‌اند، یا اینکه خداوند این مژده را، فقط برای پابرجایی بندگان مؤمن، و انداختن ترس در دل‌های مشرکین داده است؟ آن طور که بسیاری از مفسرین چنین گفته‌اند. این گفتۀ خداوند، دلالت می‌نماید که شقّ دوم قضیه به حقیقت نزدیک‌تر است: ﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ﴾ در این آیه به این مطلب اشاره شده است که نباید بنده بر اسباب اعتماد کند، بلکه تکیه و اعتماد او، باید به خدا باشد. و اسباب و فراهم شدن آن، باعث اطمینان قلب و پا بر جا بودن بر کار خیر می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
126 : 3

وَمَا جَعَلَهُ اللّٰهُ اِلَّا بُشْرٰی لَكُمْ وَلِتَطْمَىِٕنَّ قُلُوْبُكُمْ بِهٖ ؕ— وَمَا النَّصْرُ اِلَّا مِنْ عِنْدِ اللّٰهِ الْعَزِیْزِ الْحَكِیْمِ ۟ۙ

﴿إِذۡ تَقُولُ لِلۡمُؤۡمِنِينَ﴾ آنگاه که به مومنان مژده می‌دادی، تا باعث اطمینان و آرامش آنها گردد، و می‌گفتی: ﴿أَلَن يَكۡفِيَكُمۡ أَن يُمِدَّكُمۡ رَبُّكُم بِثَلَٰثَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُنزَلِينَ بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم بِخَمۡسَةِ ءَالَٰفٖ مِّنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ مُسَوِّمِينَ﴾ آیا شما را بس نیست که پروردگارتان، شما را با سه هزار فرشتۀ فرود آمده، یاری کند؟ آری! اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، و با همین شیوه بر شما بتازند و بر شما حمله‌ور شوند، خداوند با پنج هزار فرشته که نشان شجاعت را دارند، شما را یاری خواهد کرد. در اینجا اختلاف وجود دارد که آیا در این کمک رساندن به مؤمنان، فرشتگان به طور مستقیم جنگیده‌اند، یا اینکه خداوند این مژده را، فقط برای پابرجایی بندگان مؤمن، و انداختن ترس در دل‌های مشرکین داده است؟ آن طور که بسیاری از مفسرین چنین گفته‌اند. این گفتۀ خداوند، دلالت می‌نماید که شقّ دوم قضیه به حقیقت نزدیک‌تر است: ﴿وَمَا جَعَلَهُ ٱللَّهُ إِلَّا بُشۡرَىٰ لَكُمۡ وَلِتَطۡمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِۦۗ وَمَا ٱلنَّصۡرُ إِلَّا مِنۡ عِندِ ٱللَّهِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ﴾ در این آیه به این مطلب اشاره شده است که نباید بنده بر اسباب اعتماد کند، بلکه تکیه و اعتماد او، باید به خدا باشد. و اسباب و فراهم شدن آن، باعث اطمینان قلب و پا بر جا بودن بر کار خیر می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
127 : 3

لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِیْنَ كَفَرُوْۤا اَوْ یَكْبِتَهُمْ فَیَنْقَلِبُوْا خَآىِٕبِیْنَ ۟

خداوند بندگان مؤمنش را یاری می‌کند تا گروهی از کافران را نابود نماید، و یا آنها با خشم و کینه‌ای که در دل دارند، ناامیدانه و در حالی که هیچ خوبی به دست نیاورده‌اند، برگردند، همان‌طور که خداوند متعال آنها را در روز خندق که با قدرت و عصبانیت آمده بودند، خشمگین ساخت و ناکام باز گرداند. info
التفاسير:

external-link copy
128 : 3

لَیْسَ لَكَ مِنَ الْاَمْرِ شَیْءٌ اَوْ یَتُوْبَ عَلَیْهِمْ اَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَاِنَّهُمْ ظٰلِمُوْنَ ۟

وقتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم در جنگ احد زخمی شد و رباعیۀ[رباعیه دندانی است که بین ثنایا و دندان نیش است] مبارکش شکست و سرش زخمی شد، فرمود: «چگونه قومی رستگار می‌شوند که صورت پیامبرشان را زخمی کردند و رباعیۀ او را شکستند؟» پس خداوند این آیه را نازل کرد و بیان فرمود که همۀ امور در دست خداست و پیامبر صلی الله علیه وسلم اختیاری ندارد، و چیزی در دست او نیست؛ چون پیامبر، بنده‌ای از بندگان خدا است و همه تحت بندگی پروردگارشان می‌باشند، و تدبیر خداوند آنها را به چرخش در می‌آورد. و ای پیامبر! کسانی که علیه آنها دعا کردی، و یا رستگاری و هدایتشان را بعید می‌دانستی، اگر خداوند بخواهد، توبه‌شان را می‌پذیرد، و به آنها توفیق می‌دهد تا در اسلام داخل شوند. و خداوند چنین کرد؛ زیرا بیشتر آنها را هدایت نمود، پس مسلمان شدند. و اگر بخواهد آنها را عذاب می‌دهد؛ زیرا آنان ستمگرند و سزاوار عقوبت و عذاب الهی هستند. خداوند متعال خبر می‌دهد که او در جهان هستی تصرف می‌نماید، و توبۀ هرکس را که بخواهد می‌پذیرد و او را می‌آمرزد، و هرکس را که بخواهد خوار و رسوا می‌نماید و او را عذاب می‌دهد. ﴿وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾ یکی از صفات لازمۀ او، کمال آمرزگاری و مهربانی است که در آفرینش و فرمانروایی‌اش تجلی می‌یابد، پس توبه کنندگان را می‌بخشد و هرکس که موجبات رحمت وی را فراهم کند، مشمول رحمت خویش قرار می‌دهد. خداوند متعال فرمود: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ﴾ و از خدا و از رسول او اطاعت کنید، تا مورد رحمت قرار گیرید. info
التفاسير:

external-link copy
129 : 3

وَلِلّٰهِ مَا فِی السَّمٰوٰتِ وَمَا فِی الْاَرْضِ ؕ— یَغْفِرُ لِمَنْ یَّشَآءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَّشَآءُ ؕ— وَاللّٰهُ غَفُوْرٌ رَّحِیْمٌ ۟۠

وقتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم در جنگ احد زخمی شد و رباعیۀ[رباعیه دندانی است که بین ثنایا و دندان نیش است] مبارکش شکست و سرش زخمی شد، فرمود: «چگونه قومی رستگار می‌شوند که صورت پیامبرشان را زخمی کردند و رباعیۀ او را شکستند؟» پس خداوند این آیه را نازل کرد و بیان فرمود که همۀ امور در دست خداست و پیامبر صلی الله علیه وسلم اختیاری ندارد، و چیزی در دست او نیست؛ چون پیامبر، بنده‌ای از بندگان خدا است و همه تحت بندگی پروردگارشان می‌باشند، و تدبیر خداوند آنها را به چرخش در می‌آورد. و ای پیامبر! کسانی که علیه آنها دعا کردی، و یا رستگاری و هدایتشان را بعید می‌دانستی، اگر خداوند بخواهد، توبه‌شان را می‌پذیرد، و به آنها توفیق می‌دهد تا در اسلام داخل شوند. و خداوند چنین کرد؛ زیرا بیشتر آنها را هدایت نمود، پس مسلمان شدند. و اگر بخواهد آنها را عذاب می‌دهد؛ زیرا آنان ستمگرند و سزاوار عقوبت و عذاب الهی هستند. خداوند متعال خبر می‌دهد که او در جهان هستی تصرف می‌نماید، و توبۀ هرکس را که بخواهد می‌پذیرد و او را می‌آمرزد، و هرکس را که بخواهد خوار و رسوا می‌نماید و او را عذاب می‌دهد. ﴿وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ﴾ یکی از صفات لازمۀ او، کمال آمرزگاری و مهربانی است که در آفرینش و فرمانروایی‌اش تجلی می‌یابد، پس توبه کنندگان را می‌بخشد و هرکس که موجبات رحمت وی را فراهم کند، مشمول رحمت خویش قرار می‌دهد. خداوند متعال فرمود: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ﴾ و از خدا و از رسول او اطاعت کنید، تا مورد رحمت قرار گیرید. info
التفاسير:

external-link copy
130 : 3

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا لَا تَاْكُلُوا الرِّبٰۤوا اَضْعَافًا مُّضٰعَفَةً ۪— وَّاتَّقُوا اللّٰهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُوْنَ ۟ۚ

در مقدمۀ این تفسیر گذشت که شایسته است بنده، اوامر و نواهی خدا را در رابطه با خود و دیگران رعایت کند، و هرگاه خداوند او را به فرمانی دستور داد، نخست بر او واجب است حدود و اندازۀ آن را بداند، و آنچه را که خداوند به آن دستور داده است، بشناسد تا بتواند آن فرمان را انجام دهد و از آن اطاعت کند. پس هرگاه آن را دانست و شناخت، تلاش می‌کند که آن را انجام دهد و برای عملی کردن آن در خود و دیگران، به میزان آنچه که توانایی دارد، از خداوند استعانت می‌طلبد. و نیز هرگاه خداوند از کاری نهی کرد، بنده باید حدود و میزان آن را بداند، و آنچه را که مشمول آن نهی می‌گردد، بداند، سپس برای ترک آن تلاش نماید و از خداوند یاری بجوید. و شایسته است این رویه، در همۀ اوامر و نواهی خداوند رعایت شود. این آیات دستورات و آداب زیبایی را در بردارند که خداوند به آن دستور داده، و مسلمانان را بر انجام آن تشویق نموده، و پاداش انجام‌دهندگان آن را بیان کرده است. در این آیات خداوند از چیزهایی نهی کرده، و مسلمانان را تشویق نموده تا آنها را ترک کنند. شاید حکمتِ آوردن این آیات، در اثنای ذکر داستان جنگ احد، این باشد که خداوند بندگان مؤمن خویش را وعده داده است که اگر بردباری نمایند و پرهیزگاری کنند، آنان را بر دشمنانشان پیروز می‌گرداند و آنان را خوار و رسوا می‌کند، همان‌طور که فرموده است: ﴿وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيۡ‍ًٔا﴾ و اگر بردبار باشید و پرهیزگاری کنید، مکر آنان به شما هیچ زیانی نمی‌رساند. سپس گفت: ﴿بَلَىٰٓۚ إِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأۡتُوكُم مِّن فَوۡرِهِمۡ هَٰذَا يُمۡدِدۡكُمۡ رَبُّكُم﴾ آری! اگر بردباری کنید و پرهیزگاری نمایید، و هم اکنون بر شما حمله‌ور شوند، پروردگارتان شما را یاری می‌کند. انگار مردم به شناختن آداب و رسوم پرهیزگاری که باعث پیروزی و رستگاری و سعادت می‌گردد، علاقه‌مند شده‌اند، پس خداوند در این آیات، مهم‌ترین ویژگی‌های پرهیزگاری را بیان کرد. خداوند سه بار کلمۀ «تقوی» را ذکر نمود؛ یک بار به طور مطلق: ﴿أُعِدَّتۡ لِلۡمُتَّقِينَ﴾ و دو بار به‌صورت مقید: ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ﴾، و﴿وَٱتَّقُواْ ٱلنَّار﴾ و این بیانگر آن است که، هرگاه عبد مؤمن از این ویژگی‌ها برخوردار گردد، قطعاً از دیگر خصایل و شمایل پرهیزگاری نیز بهره‌مند خواهد شد. پس خداوند متعال هرجا از قرآن که می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ ای مؤمنان [چنان کنید، یا چنین نکنید]، بر این دلالت می‌نماید که ایمان، سبب اطاعت از فرمان و دستور، و انگیزۀ پرهیز از نهی است؛ زیرا ایمان به معنی تصدیق کامل چیزی می‌باشد که تصدیق آن واجب است، و مستلزم اعمال جوارح و اعضا است. پس خداوند آنها را از خوردن چندین برابر ربا، نهی کرده است، که اهل جاهلیت به آن عادت کرده بودند، و کسانی که به دستورات شرع توجه نمی‌کردند، هرگاه زمان سر رسید وام فرا می‌رسید و فرد بدهکار تنگدست بود، و چیزی از او به‌دست نمی‌آمد، به او می‌گفتند: یا بدهی و وام را پرداخت کن، و یا اینکه به تو وقت بیشتری می‌دهیم و باید بدهی بیشتری پرداخت ‌کنی. پس فرد فقیر مجبور می‌شد که زیر بار بدهی بیشتر برود، و او را با اضافه کردن مبلغی بر بدهی قبلی‌اش، از پیش خود می‌راندند. و این‌گونه بدهکار، چندین برابر وام پرداخت می‌کرد بدون اینکه فایده‌ای از آن ببرد. ﴿أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَةٗ﴾ بیانگر اوج زشتی و قباحت رباخواری، و بیان حکمت حرام بودن آن می‌باشد. نیز خداوند می‌خواهد، مردم را از حکمت حرام بودن ربا، آگاه سازد، و اینکه در ربا، ظلم و اجحاف است، به همین دلیل آن را منع کرده است؛ زیرا خداوند واجب گردانیده تا به بدهکاران تنگدست، مهلت داده شود، و بر وامی که بر گردن آنهاست، افزوده نشود. پس ملزم کردن مدیون و بدهکار به پرداخت بیشتر، ستمی دو چندان است، بنابراین مؤمن پرهیزگار باید ربا را ترک کند و نباید به آن نزدیک شود؛ زیرا ترک کردن ربا، از مقتضیات پرهیزگاری است و باید درک کرد که رستگاری، درسایۀ پرهیزگاری حاصل می‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
131 : 3

وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِیْۤ اُعِدَّتْ لِلْكٰفِرِیْنَ ۟ۚ

بنابراین فرمود: ﴿وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَوَٱتَّقُواْ ٱلنَّارَ ٱلَّتِيٓ أُعِدَّتۡ لِلۡكَٰفِرِينَ﴾ و از خدا بترسید تا رستگار شوید. و از آتشی بترسید که برای کافران آماده شده است؛ یعنی با ترک کردن چیزهایی که سبب داخل شدن به آتش جهنم می‌گردد، از قبیل: کفر وگناهان گوناگون، از آن آتش بپرهیزید؛ زیرا همۀ گناهان به ویژه گناهان بزرگ، آدمی را به وادی کفر می‌کشاند، چرا که گناهان از خصلت و عادت‌های کافران بوده، و خداوند، آتش جهنم را برای کافران آماده نموده است. پس ترک گناه، آدمی را از آتش جهنم نجات می‌دهد و از خشم خداوند جبار، مصون می‌دارد. و انجام کارهای خیر، واطاعت از فرامین الهی، باعث خشنودی خداوند بخشنده و داخل شدن به بهشت و به دست آوردن رحمت پروردگار متعال می‌گردد. info
التفاسير:

external-link copy
132 : 3

وَاَطِیْعُوا اللّٰهَ وَالرَّسُوْلَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُوْنَ ۟ۚ

بنابراین فرمود: ﴿وَأَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ﴾ و با انجام دستورات و فرامین و پرهیز از نواهی، از خدا و پیامبرش اطاعت کنید، ﴿لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ﴾ پس اطاعت از خدا و پیامبر، یکی از اسباب حاصل شدن رحمت الهی است، همان‌طور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَرَحۡمَتِي وَسِعَتۡ كُلَّ شَيۡءٖۚ فَسَأَكۡتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ﴾ و رحمت من، همه چیز را فراگرفته است و آن را برای کسانی که پرهیزگاری پیشه می‌کنند و زکات می‌پردازند، مقرر می‌دارم. info
التفاسير: