Traduzione dei Significati del Sacro Corano - Traduzione persiana - Esegesi di Al-Sa'di

Numero di pagina:close

external-link copy
12 : 47

اِنَّ اللّٰهَ یُدْخِلُ الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا وَعَمِلُوا الصّٰلِحٰتِ جَنّٰتٍ تَجْرِیْ مِنْ تَحْتِهَا الْاَنْهٰرُ ؕ— وَالَّذِیْنَ كَفَرُوْا یَتَمَتَّعُوْنَ وَیَاْكُلُوْنَ كَمَا تَاْكُلُ الْاَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًی لَّهُمْ ۟

وقتی خداوند بیان نمود که او یاور و کارساز مؤمنان است، به بیان نعمت‌هایی پرداخت که در آخرت برای مؤمنان انجام می‌شود، از قبیل: وارد شدن به باغ‌هایی که چشمه‌سارها و رودبارها در زیر آن روان است که باغ‌های شکوفا و درختان زیبای پر میوه را آبیاری می‌کنند. و وقتی که بیان داشت که کافران کارساز و یاوری ندارند، یادآور شد که آنها به خودشان واگذار شده‌اند، بنابراین به صفات مروّت و انسانیّت متصف نیستند، بلکه از مقام مروّت و انسانیّت بسیار پایین آمده و مانند چهارپایان شده‌اند؛ چهارپایانی که عقل و فضیلتی ندارند؛ زیرا کافران تمام هدف و مقصدشان بهره‌مند شدن از لذّت‌ها و دلخوشی‌های دنیاست. پس حرکت‌های ظاهری و باطنی‌شان حول همین محور دور می‌زند و آنها را به خیر و سعادت نمی‌رساند. بنابراین آتش دوزخ جایگاهشان است که برایشان آماده شده است و از آن بیرون آورده نمی‌شوند، و از عذابش بر آنها کاسته نمی‌شود. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 47

وَكَاَیِّنْ مِّنْ قَرْیَةٍ هِیَ اَشَدُّ قُوَّةً مِّنْ قَرْیَتِكَ الَّتِیْۤ اَخْرَجَتْكَ ۚ— اَهْلَكْنٰهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ ۟

و چه شهرهای زیادی از شهرهای تکذیب کنندگان را که اهالی آن از نظر ثروت و فرزندان و یاوران و ساختمان‌ها و وسایل [زندگی] از اهالی شهری که تو را از آن بیرون کردند توانمندتر بوده‌اند، ﴿أَهۡلَكۡنَٰهُمۡ﴾ و وقتی که پیامبران را تکذیب کردند و موعظه‌ها در مورد آنان سودمند واقع نگردید، ما آنان را هلاک و نابود کردیم و هیچ یاوری نداشتند و قدرتشان در برابر عذاب خدا برایشان کاری نکرد. پس چگونه است حالت اهالی ناتوان شهر تو که تو را از وطنت بیرون کردند و دروغگویت انگاشتند و با تو که برترینِ پیامبران هستی و بهترینِ پیشینیان و پسینیان هستی دشمنی ورزیدند؟! آنها به نابود شدن و کیفر سزاوارترند، امّا خداوند پیامبرش را به عنوان سَفیر رحمت و مهربانی و شکیبایی حتی به سوی کافران منکر فرستاده است. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 47

اَفَمَنْ كَانَ عَلٰی بَیِّنَةٍ مِّنْ رَّبِّهٖ كَمَنْ زُیِّنَ لَهٗ سُوْٓءُ عَمَلِهٖ وَاتَّبَعُوْۤا اَهْوَآءَهُمْ ۟

کسی که در امر دین خود از نظر دانش و عمل دارای بینش و بصیرت است، و حق را شناخته و از آن پیروی نموده، و به آنچه خداوند به اهل حق وعده داده امید دارد، با کسی برابر نیست که دلش کور گشته، و حق را ترک گفته و آن را از دست داده است، و بدون رهنمودی از سوی خداوند از هوی و هوس خود پیروی کرده است، و با این وجود فکر می‌کند آنچه او بر آن می‌باشد حق است. پس چقدر این دو گروه از همدیگر فاصله دارند، و اهل هدایت و اهل گمراهی چه تفاوت بزرگی با یکدیگر دارند! info
التفاسير:

external-link copy
15 : 47

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِیْ وُعِدَ الْمُتَّقُوْنَ ؕ— فِیْهَاۤ اَنْهٰرٌ مِّنْ مَّآءٍ غَیْرِ اٰسِنٍ ۚ— وَاَنْهٰرٌ مِّنْ لَّبَنٍ لَّمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهٗ ۚ— وَاَنْهٰرٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشّٰرِبِیْنَ ۚ۬— وَاَنْهٰرٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّی ؕ— وَلَهُمْ فِیْهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرٰتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّنْ رَّبِّهِمْ ؕ— كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ وَسُقُوْا مَآءً حَمِیْمًا فَقَطَّعَ اَمْعَآءَهُمْ ۟

﴿مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَ﴾ ویژگی بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده است، بهشتی که خداوند برای آن دسته از بندگانش مهیّا کرده که از ناخشنودی او پرهیز کرده و از رضایت او پیروی نموده‌اند چنین است که ﴿فِيهَآ أَنۡهَٰرٞ مِّن مَّآءٍ غَيۡرِ ءَاسِنٖ﴾ در آن رودبارهایی است که آبش نگندیده و بدبو نگشته است؛ یعنی آب آن تغییر نمی‌کند، بدین صورت که بدبو یا تیره شود، بلکه صاف‌ترین و زلال‌ترین و خوشبوترین و گواراترین آب است. ﴿وَأَنۡهَٰرٞ مِّن لَّبَنٖ لَّمۡ يَتَغَيَّرۡ طَعۡمُهُۥ﴾ و رودبارهایی از شیری است که مزّۀ آن با ترش شدن و غیره تغییر نکرده است. ﴿وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ خَمۡرٖ لَّذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ﴾ و رودبارهایی از شرابی است که نوشندگان از نوشیدن آن لذّت فراوانی می‌برند و مانند شراب دنیا نیست که طعم آن خوب نیست و انسان را دچار سردرد می‌کند و عقل را مختل می‌نماید. ﴿وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ عَسَلٖ مُّصَفّٗى﴾ و رودبارهایی از عسل ناب است که از موم و دیگر آلودگی‌های آن پاک است. ﴿وَلَهُمۡ فِيهَا مِن كُلِّ ٱلثَّمَرَٰتِ﴾ و در آنجا آنان هرگونه میوه‌ای دارند، از قبیل: خرما و انگور و سیب و انار و انجیر و لیمو و دیگر چیزهایی که در دنیا نظیر و همانندی ندارند. پس این امور دوست داشتنی و مطلوب برایشان حاصل است. سپس فرمود: ﴿وَمَغۡفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِمۡ﴾ و آمرزشی از سوی پروردگارشان که به وسیلۀ آن، آنچه مایۀ هراس است از آنها دور می‌گردد. پس آیا اینها بهترند یا کسانی که ﴿خَٰلِدٞ فِي ٱلنَّارِ﴾ در آتش گرم و سوزان که عذاب آن چند برابر [عذاب دنیاست] است جاودانه هستند؟ ﴿وَسُقُواْ مَآءً حَمِيمٗا﴾ و در دوزخ آب بسیار داغ به آنها نوشانده می‌شود. ﴿فَقَطَّعَ أَمۡعَآءَهُمۡ﴾ در نتیجه روده‌هایشان را پاره پاره می‌نماید. پاک و منزه است پروردگاری که میان این دو دنیا، میان این دو جزا، میان این دو گروه عمل کننده و میان این دو عمل تفاوت گزارده است. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 47

وَمِنْهُمْ مَّنْ یَّسْتَمِعُ اِلَیْكَ ۚ— حَتّٰۤی اِذَا خَرَجُوْا مِنْ عِنْدِكَ قَالُوْا لِلَّذِیْنَ اُوْتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ اٰنِفًا ۫— اُولٰٓىِٕكَ الَّذِیْنَ طَبَعَ اللّٰهُ عَلٰی قُلُوْبِهِمْ وَاتَّبَعُوْۤا اَهْوَآءَهُمْ ۟

﴿وَمِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُ إِلَيۡكَ﴾ خداوند متعال می‌فرماید: در میان منافقان کسانی هستند که به آنچه می‌گویی گوش فرا می‌دهند امّا نه به این قصد که آن را بپذیرند و اطاعت کنند، بلکه دل‌هایشان از آن رویگردان است. بنابراین فرمود: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا خَرَجُواْ مِنۡ عِندِكَ قَالُواْ لِلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ مَاذَا قَالَ ءَانِفًا﴾ تا وقتی که از نزد تو بیرون می‌روند، به کسانی که بدیشان علم و دانش داده شده می‌گویند: «کمی پیش چه گفت؟» یعنی دربارۀ آنچه گفته‌ای و آنها شنیده‌اند و علاقه‌ای به آن نداشته اند می‌پرسند، گویا آن را نفهمیده‌اند. و این نهایت مذمّت آنهاست؛ چون اگر آنان به خیر علاقه‌مند بودند، به آن گوش فرا می‌دادند و در دل‌هایشان جای می‌گرفت و اعضایشان از آن اطاعت می‌کرد، امّا آنها برعکس این هستند. بنابراین فرمود: ﴿أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ﴾ اینان کسانی‌اند که خداوند بر دل‌هایشان مهر زده است، و به سبب پیروی کردنشان از خواسته‌های باطل نفسانی‌شان، تمامی راه‌های خیر را به رویشان بسته است. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 47

وَالَّذِیْنَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًی وَّاٰتٰىهُمْ تَقْوٰىهُمْ ۟

سپس حالت ره‌یافتگان را بیان کرد و فرمود: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ﴾ و کسانی که با ایمان آوردن و فرمانبرداری و اطاعت از آنچه خدا را خشنود می‌کند راهیاب و هدایت شده‌اند، ﴿زَادَهُمۡ هُدٗى﴾ خداوند به پاس این کارشان بر هدایتشان می‌افزاید، ﴿وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ﴾ و به آنان تقوایشان را می‌دهد؛ یعنی به آنها توفیق خیر را می‌دهد، و از شر و بدی آنها را حفاظت می‌نماید. پس برای هدایت یافتگان دو پاداش را بیان کرد: یکی علم مفید و دیگری عمل صالح. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 47

فَهَلْ یَنْظُرُوْنَ اِلَّا السَّاعَةَ اَنْ تَاْتِیَهُمْ بَغْتَةً ۚ— فَقَدْ جَآءَ اَشْرَاطُهَا ۚ— فَاَنّٰی لَهُمْ اِذَا جَآءَتْهُمْ ذِكْرٰىهُمْ ۟

آیا این تکذیب‌کنندگان فقط منتظر قیامت هستند، ﴿ أَن تَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ﴾ که ناگهان و درحالی که نمی‌دانند به سراغشان بیاید؟ ﴿فَقَدۡ جَآءَ أَشۡرَاطُهَا﴾ به راستی نشانه‌هایی که بر نزدیک بودن قیامت دلالت دارند، آمده‌اند، ﴿فَأَنَّىٰ لَهُمۡ إِذَا جَآءَتۡهُمۡ ذِكۡرَىٰهُمۡ﴾ پس هنگامی که قیامت بیاید و اجل‌های آنان تمام شود، چگونه فرصت خواهند داشت که پند پذیرند و پوزش بطلبند؟ دیگر زمان آن کار از دست رفته، و وقت پند پذیرفتن تمام شده است؛ و به آنها عمری داده شده که هرکس بخواهد پند پذیرد، در آن پند می‌گیرد؛ و هشدار دهنده هم به نزد آنها آمده است. پس در اینجا انسان تشویق شده که قبل از آمدن ناگهانیِ مرگ، آمادگی کسب کند؛ چرا که مرگ انسان، به معنی برپا شدن قیامت اوست. info
التفاسير:

external-link copy
19 : 47

فَاعْلَمْ اَنَّهٗ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّا اللّٰهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْۢبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِیْنَ وَالْمُؤْمِنٰتِ ؕ— وَاللّٰهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوٰىكُمْ ۟۠

دانستن باید همراه با اقرار و شناخت قلبی باشد؛ یعنی آنچه که از آدمی خواسته شده آن را بداند، و کمالِ آن این است که به مقتضای دانش خود عمل کند. و این دانشی که خداوند به آن فرمان داده است ـ‌که شناخت یگانگی خداست‌ـ بر هر انسانی فرض عین است و از هیچ کس ـ‌هرکسی باشدـ ساقط نمی‌شود، بلکه هر کس باید این را بداند. و امّا راه دانستن اینکه هیچ معبود به حقّی جز الله نیست چند چیز است که عبارتند از: 1- تدبّر و اندیشیدن در نام‌ها و صفات خدا و کارهایش که بر کمال و عظمت و شکوه او دلالت می‌کنند. این ایجاب می‌کند تا بنده تمام تلاش خود را برای پرستش و بندگیِ پروردگارش -که شایستۀ هر گونه ستایش و بزرگی و زیبایی و شکوه است- مبذول دارد. و این بزرگ‌ترین وسیله‌ای است برای کسب آگاهی از اینکه «الله» یگانه معبود برحق است. 2- شناخت اینکه خداوند در آفرینش و تدبیر امور یکتا و یگانه است، و چنانچه این شناخت و معرفت تحقق پیدا کند، آنگاه دانسته می‌شود که خداوند در الوهیت نیز یگانه است. 3- شناخت اینکه او در بخشیدن و عطا کردن نعمت‌های ظاهری و باطنی و دینی و دنیوی یکتاست، و هرگاه انسان این را بداند، به خدا دل می‌بندد، و محبّت او در وجودش جای می‌گیرد، و تنها او را که شریکی ندارد بندگی می‌نماید. 4- آنچه ما مشاهده می‌کنیم و می‌شنویم مبنی بر اینکه خداوند به دوستان موحّدش پاداش‌هایی از قبیل پیروزی و نعمت‌های دنیوی می‌دهد، و دشمنان مشرکش را عقوبت می‌دهد، این امر بیانگر آن است که تنها خداوند سزاوار بندگی و عبادت است. 5- شناخت صفت‌های بت‌ها و همتایانی که به همراه خداوند مورد پرستش قرار گرفته‌اند و به خدایی گرفته شده‌اند، و اینکه آنها از همۀ جهات ناقص‌اند و محتاج می‌باشند، و مالک سود و زیان خویشتن و عبادت کنندگان خود نیستند، و چیزی از مرگ و زندگی و رستاخیز در دست آنها نیست، و نمی‌توانند پرستش‌کنندگان خود را یاری کنند و به اندازۀ ذرّه‌ای به آنها سود ‌بخشند و خیری را برایشان فراهم آورند و شرّی را از آنها دور نمایند، شناخت این امور باعث می‌شود که انسان بداند هیچ معبود به حقّی جز خداوند وجود ندارد، و الوهیّت غیر خدا باطل می‌باشد. 6- همۀ کتاب‌ها بر یگانگی خدا متفق هستند. 7- برگزیدگان خلق که از نظر اخلاق و خرد و فکر و درست اندیشی و دانش از همۀ مردم کامل‌تر هستند ـ و آنان پیامبران خدا و علمای ربّانی می‌باشند ـ به یگانگی خداوند گواهی داده‌اند. 8- دلایل آفاقی و و أنفُسی که خداوند آنها را پدید آورده است، بر توحید دلالت می‌کنند؛ و آفرینش زیبا و حکمت بدیع او، با زبان حال ندای توحید را سر می‌دهند. اینها راه‌هایی هستند برای دانستن اینکه هیچ معبود به حقّی جز الله وجود ندارد؛ مطلبی که خداوند در جاهای زیادی بندگان را به آن دعوت کرده، و در کتابش آن را بارها تکرار نموده است. هرگاه بنده در یکی از این راه‌ها بیندیشد، به یگانگی خداوند یقین می‌کند، پس چگونه است اگر در همۀ اینها بیندیشد؟ و [استفاده از] همۀ این راه‌ها برایش ممکن باشد؟ پس در آن وقت، ایمان به الوهیّت خدا و شناخت آن در قلب بنده ریشه می‌دواند؛ طوری که همانند کوه‌های محکم هیچ شبهات و خیالاتی آن را متزلزل نمی‌کنند، و باطل و شبهه چیزی جز رشد و کمال به آن نمی‌افزاید. علاوه بر اینها اگر به دلیل بزرگ توحید-که اندیشیدن در قرآن و تأمّل در آیات آن است- بنگری، خواهی دید که قرآن بزرگ‌ترین راهِ رسیدن به توحید است، و از مفاهیم آن چیزهایی را به دست می‌آوری که از دیگر راه‌ها به دست نمی‌آید. ﴿وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ﴾ و از خداوند برای گناهانت آمرزش بخواه، به این صورت که اسباب آمرزش را فراهم کنی، ازقبیل: توبه و استغفار و انجام نیکی‌ها که بدی‌ها را از بین می‌برند و ترک کردن گناهان و گذشت از جرائم. ﴿وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ﴾ و همچنین برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه؛ چرا که آنها به خاطر ایمانشان بر هر مرد و زن مسلمانی حق‌دارند. و از جمله حقوقشان این است که برایشان دعا کند، و برای گناهانشان از خداوند طلب آمرزش نماید. و هرگاه فرمان یافت که برای آنها استغفار نماید؛ استغفاری که متضمّن زدوده شدن گناهان و کیفرها از آنان است، این استغفار مستلزم خیر خواهی و دلسوزی برای آنان است، و باید هر چیز خوبی که برای خود دوست می‌دارد، برای آنان نیز بپسندد و دوست بدارد؛ و آنچه برای خود نمی‌پسندد، برای مؤمنان نیز نپسندد؛ و آنها را به آنچه که خیرشان در آن است امر کند، و از آنچه که باعث زیانشان می‌شود باز دارد، و از بدی‌ها و عیب‌هایشان درگذرد، و به وحدت و یکپارچگی آنها علاقه‌مند باشد، و بکوشد اتّحادی را در میان آنان به وجود آورد که به وسیلۀ آن دل‌هایشان انس و الفت یابد، و کینه‌هایی را که در میانشان است از بین ببرد؛ کینه‌هایی که به دشمنی و چند دستگی می‌انجامد، و به وسیلۀ آن گناهان و معصیت‌هایشان افزایش می‌یابد. ﴿وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ مُتَقَلَّبَكُمۡ﴾ و خداوند تصرّفات و حرکت‌هایتان و آمد و رفت شما را می‌داند، ﴿وَمَثۡوَىٰكُمۡ﴾ و محلّی را که در آن مستقرّ می‌شوید می‌داند. پس او حرکات و سکنات شما را می‌داند، و طبق آن کامل‌ترین سزا و جزا را به شما می‌دهد. info
التفاسير: