Übersetzung der Bedeutungen von dem heiligen Quran - Die Übersetzung in Dari - Muhammad Anwar Badakhshani
Nummer der Seite:
20
:
26
قَالَ فَعَلۡتُهَآ إِذٗا وَأَنَا۠ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ
(موسی) گفت: آن را وقتی مرتکب شدم که (به علم و دانایی نبوت) از بیخبران بودم.
التفاسير:
21
:
26
فَفَرَرۡتُ مِنكُمۡ لَمَّا خِفۡتُكُمۡ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكۡمٗا وَجَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
پس وقتی از شما ترسیدم، از شما گریختم، پس پروردگارم به من علم و فهم بخشید و مرا از پیغمبران گردانید.
التفاسير:
22
:
26
وَتِلۡكَ نِعۡمَةٞ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنۡ عَبَّدتَّ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ
و آیا این نعمتی است که (آن را) بر من منت مینهی؟ در حالی که بنی اسرائیل را به بردگی گرفتهای.
التفاسير:
23
:
26
قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَمَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
فرعون گفت: و پروردگار عالمیان چیست؟
التفاسير:
24
:
26
قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ
(موسی) گفت: پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان هردو است، اگر یقینکنندگانید.
التفاسير:
25
:
26
قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ
(فرعون) به اطرافیان خود گفت: آیا نمیشنوید؟ (که موسی چه میگوید؟)
التفاسير:
26
:
26
قَالَ رَبُّكُمۡ وَرَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ
(موسی) گفت: پروردگار شما و پروردگار نیاکان پیشین شماست.
التفاسير:
27
:
26
قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ
(فرعون) گفت: به یقین پیغمبرتان که بهسوی شما فرستاده شده، دیوانه است.
التفاسير:
28
:
26
قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَمَا بَيۡنَهُمَآۖ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ
(موسی) گفت: اوست پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آنهاست، اگر عقلمند هستید.
التفاسير:
29
:
26
قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ
(فرعون) گفت: اگر غیر از من معبودی اختیار کنی، حتماً تو را از جملۀ زندانیان میگردانم.
التفاسير:
30
:
26
قَالَ أَوَلَوۡ جِئۡتُكَ بِشَيۡءٖ مُّبِينٖ
(موسی) گفت: آیا اگر چیز آشکار هم برایت بیاورم؟
التفاسير:
31
:
26
قَالَ فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ
(فرعون) گفت: اگر (در ادعایت) از راستگویان هستی، پس آن (چیز آشکار) را بیاور.
التفاسير:
32
:
26
فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ
پس موسی عصایش را انداخت و ناگهان اژدهای نمایان شد.
التفاسير:
33
:
26
وَنَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ
و دست خود را از گریبانش بیرون آورد، پس ناگهان آن برای بینندگان سفید و درخشان معلوم شد.
التفاسير:
34
:
26
قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ
(فرعون) به اشراف و بزرگان دور و پیش خود گفت: یقیناً این مرد جادوگر بسیار داناست.
التفاسير:
35
:
26
يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ
میخواهد با جادوی خود شما را از دیارتان بیرون کند، اکنون شما چه رأی میدهید؟
التفاسير:
36
:
26
قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ وَٱبۡعَثۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ
(اشراف قوم) گفتند: او و برادرش را متوقف ساز و افراد را به تمام شهرها بفرست تا جادوگران را جمع کنند.
التفاسير:
37
:
26
يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٖ
تا هر جادوگر ماهر و دانا را نزد تو بیاورند.
التفاسير:
38
:
26
فَجُمِعَ ٱلسَّحَرَةُ لِمِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ
پس جادوگران در وعدهگاه روزی معین جمع کرده شدند.
التفاسير:
39
:
26
وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ
و به مردم گفته شد: آیا شما هم جمع میشوید؟
التفاسير:
