Prijevod značenja časnog Kur'ana - Prijevod na perzijski jezik - Tefsir od es-Sa'dija

Broj stranice:close

external-link copy
68 : 7

اُبَلِّغُكُمْ رِسٰلٰتِ رَبِّیْ وَاَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ اَمِیْنٌ ۟

﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ لَيۡسَ بِي سَفَاهَةٞ﴾ گفت: ای قوم من! به هیچ وجه من سفیه و بی‌خرد نیستم. بلکه او پیامبر و راهنما و عاقل بود. ﴿وَلَٰكِنِّي رَسُولٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ﴾ بلکه من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم. ﴿أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمۡ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴾ اوامر و احکام خدا را به شما می‌رسانم و من برای شما اندرزگویی امین هستم. پس بر شما واجب است که آن را بپذیرید و از پروردگار جهانیان فرمان برید. info
التفاسير:

external-link copy
69 : 7

اَوَعَجِبْتُمْ اَنْ جَآءَكُمْ ذِكْرٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ عَلٰی رَجُلٍ مِّنْكُمْ لِیُنْذِرَكُمْ ؕ— وَاذْكُرُوْۤا اِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَآءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوْحٍ وَّزَادَكُمْ فِی الْخَلْقِ بَصْۜطَةً ۚ— فَاذْكُرُوْۤا اٰلَآءَ اللّٰهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُوْنَ ۟

﴿أَوَعَجِبۡتُمۡ أَن جَآءَكُمۡ ذِكۡرٞ مِّن رَّبِّكُمۡ عَلَىٰ رَجُلٖ مِّنكُمۡ لِيُنذِرَكُمۡ﴾ یعنی چگونه از چیزی تعجب می‌کنید که جای هیچ تعجبی در آن نیست؟ و آن اینکه خداوند مردی از شما را به سویتان فرستاده است که او را می‌شناسید، و شما را به آنچه که مصلحت و منفعت شماست، پند می‌دهد، و شما را بر آنچه که به سود شماست، برمی‌انگیزد. پس شما از روی انکار از وی تعجب می‌کنید! ﴿ وَٱذۡكُرُوٓاْ إِذۡ جَعَلَكُمۡ خُلَفَآءَ مِنۢ بَعۡدِ قَوۡمِ نُوحٖ﴾ پروردگارتان را ستایش کنید و سپاس بگوئید؛ زیرا قدرت و نعمت به شما داده، و شما را جانشینان امت‌های هلاک شده کرده است؛ کسانی که پیامبران را تکذیب کردند، خداوند آنها را هلاک ساخت و شما را باقی گذاشت تا ببیند که چگونه عمل می‌کنید. و بپرهیزید از اینکه به تکذیب کردن بپردازید، همان طور که آنها تکذیب کردند. پس، عذابی که به آنان رسید به شما نیز می‌رسد. و نعمت خدا را به یاد آورید که آن را اختصاصاً به شما داده وآن این است که: ﴿وَزَادَكُمۡ فِي ٱلۡخَلۡقِ بَصۜۡطَةٗ﴾ قدرت و بزرگی جسم شما را از دیگر مردمان بیشتر کرده است. ﴿فَٱذۡكُرُوٓاْ ءَالَآءَ ٱللَّهِ﴾ پس نعمت‌های گسترده و پی در پی او را به یاد آورید. ﴿لَعَلَّكُمۡ﴾ باشد که با به جای آوردن شکر نعمت و ادا کردن حق آن، ﴿تُفۡلِحُونَ﴾ به خواسته‌هایتان دست یازید و از امر ناگوار و نامطلوب نجات پیدا کنید. پس هود برای آنها موعظه کرد و آنان را پند داد، و به توحید و یکتا پرستی امر نمود، و برای آنها بیان کرد که خیرخواه و اندرزگویی امین برای آنان است. و آنان را برحذر داشت که خداوند آنها را به عذاب گرفتار کند، همان‌طور کسانی را که پیش از آنها بودند به عذاب خویش گرفتار کرد. و نعمت‌هایی را که خداوند به آنها ارزانی نموده و روزی فراوانی را که به سوی آنان سرازیر کرده بود، به آنان یاد آور شد؛ اما فرمان نبردند و دعوت او را نپذیرفتند. info
التفاسير:

external-link copy
70 : 7

قَالُوْۤا اَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللّٰهَ وَحْدَهٗ وَنَذَرَ مَا كَانَ یَعْبُدُ اٰبَآؤُنَا ۚ— فَاْتِنَا بِمَا تَعِدُنَاۤ اِنْ كُنْتَ مِنَ الصّٰدِقِیْنَ ۟

﴿قَالُوٓاْ﴾ با تعجب از دعوت هود، و درحالی که او را مطلع ‌ساختند که محال است از او اطاعت کنند، گفتند: ﴿أَجِئۡتَنَا لِنَعۡبُدَ ٱللَّهَ وَحۡدَهُۥ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعۡبُدُ ءَابَآؤُنَا﴾ آیا پیش ما آمده‌ای تا تنها خدا را بپرستیم و آنچه را که پدران ما می‌پرستیدند، رها کنیم؟ خداوند خوار و شرمسارشان کند! آنان چیزی را که واجب‌ترینِ واجبات و کامل‌ترینِ آن است، در ردیف چیزی قرار دادند که در آن به مخالفت راه و برنامه‌ای نمی‌پردازند که پدران و نیاکان خود را بر آن یافتند. پس شرک و پرستش بت‌ها را که پدرانِ گمراه خود را بر آن یافته بودند، بر توحید و یگانگی خدا ترجیح دادند، و پیامبران را تکذیب کردند و گفتند: ﴿فَأۡتِنَا بِمَا تَعِدُنَآ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ﴾ پس آنچه را که به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور، اگر تو از راستگویانی! و آنان با این در خواست، نابودی خویش را طلب کردند. info
التفاسير:

external-link copy
71 : 7

قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَیْكُمْ مِّنْ رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَّغَضَبٌ ؕ— اَتُجَادِلُوْنَنِیْ فِیْۤ اَسْمَآءٍ سَمَّیْتُمُوْهَاۤ اَنْتُمْ وَاٰبَآؤُكُمْ مَّا نَزَّلَ اللّٰهُ بِهَا مِنْ سُلْطٰنٍ ؕ— فَانْتَظِرُوْۤا اِنِّیْ مَعَكُمْ مِّنَ الْمُنْتَظِرِیْنَ ۟

﴿قَالَ﴾ هود علیه السلام به آنان گفت: ﴿قَدۡ وَقَعَ عَلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ رِجۡسٞ وَغَضَبٌ﴾ عذاب و خشم بزرگی از جانب پروردگارتان بر شما واقع شد؛ یعنی حتماً واقع می‌شود؛ زیرا اسباب آن فراهم شده، و وقت و زمان هلاکت فرا رسیده است. ﴿أَتُجَٰدِلُونَنِي فِيٓ أَسۡمَآءٖ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم﴾ چگونه با من در مورد چیزهایی مجادله می‌کنید که حقیقت ندارند؟ و چگونه در مورد بت‌هایی با من مجادله می‌کنید که آن را خدا نامیده‌اید، و هیچ چیزی ـ حتی به اندازه‌ی ذره‌ای ـ از صفات الوهیت و خدایی در آن بت‌ها وجود ندارد؟ ﴿مَّا نَزَّلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٖ﴾ خداوند در تأیید این قضیه، دلیلی نفرستاده است؛ زیرا اگر آن درست بود، خداوند بر صحت آن دلیلی فرو می‌فرستاد. پس، این دلیلی است بر باطل بودن این ادعا؛ زیرا هیچ مسأله‌ای نیست ـ به ویژه در امور بزرگ و کلان ـ مگر اینکه خداوند در مورد آن دلایلی بیان کرده که در سایۀ آن، مسأله بر کسی پوشیده نمی‌ماند. ﴿فَٱنتَظِرُوٓاْ﴾ پس منتظر عذابی باشید که من شما را بدان وعده داده‌ام، ﴿إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ﴾ همانا من همراه شما از منتظران هستم. و میان این دو انتظار فرق است؛ انتظار کشیدن کسی که از واقع شدن عذاب می‌ترسد، و انتظار کشیدن کسی که از خدا چشم پاداش و یاری دارد. info
التفاسير:

external-link copy
72 : 7

فَاَنْجَیْنٰهُ وَالَّذِیْنَ مَعَهٗ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِیْنَ كَذَّبُوْا بِاٰیٰتِنَا وَمَا كَانُوْا مُؤْمِنِیْنَ ۟۠

[بنابراین خداوند میان دو گروه قضاوت کرد، و این موضوع را فیصله داد.] پس فرمود: ﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ﴾ یعنی هود را نجات دادیم، ﴿وَٱلَّذِينَ﴾ و آنان که ایمان آوردند ﴿مَعَهُۥ بِرَحۡمَةٖ مِّنَّا﴾ همراه با او به رحمتی از جانب ما. آنان همان کسانی بودند که خداوند به سوی ایمان هدایتشان کرد و ایمان آنان را سببی برای نیل آنها به رحمت خویش قرار داد. پس آنان را به سبب رحمت خویش نجات داد. ﴿وَقَطَعۡنَا دَابِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا﴾ و به‌وسیلۀ عذاب سختی که هیچ کس از آنان را باقی نگذاشت، آنها را ریشه کن نمودیم و نابودشان کردیم. و خداوند طوفان و تند باد شدیدی را بر آنها مسلط نمود که با هر چیزی برخورد می‌کرد، آن را چون استخوان پودر شده می‌گرداند. پس هلاک شدند و چنان بلایی بر سر آنان آمد که چیزی جز مسکن‌هایشان به چشم نمی‌خورد. پس بنگر سرانجام بیم داده‌شدگان چه شد! کسانی که حجت بر آنها اقامه شد اما تسلیم آن نشدند، و به ایمان فرا خوانده شدند ولی ایمان نیاوردند، و سرانجام آنها هلاکت و خواری و رسوایی شد. ﴿وَأُتۡبِعُواْ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ أَلَآ إِنَّ عَادٗا كَفَرُواْ رَبَّهُمۡۗ أَلَا بُعۡدٗا لِّعَادٖ قَوۡمِ هُودٖ﴾ ودر این دنیا و در روز قیامت نفرین به دنبالشان است. آگاه باشید! همانا قوم عاد پروردگارشان را ناسپاسی کردند، نابود باد قبیلۀ عاد، قوم هود.و در اینجا فرمود: ﴿وَقَطَعۡنَا دَابِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَاۖ وَمَا كَانُواْ مُؤۡمِنِينَ﴾ و کسانی‌را که آیات ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند، نابود و ریشه‌کن ساختیم. و آنان آیات را تکذیب کردند و به هیچ وجهی ایمان نیاوردند، بلکه تکذیب و مخالفت و تکبر و فساد در قلب آنان رسوخ کرد. info
التفاسير:

external-link copy
73 : 7

وَاِلٰی ثَمُوْدَ اَخَاهُمْ صٰلِحًا ۘ— قَالَ یٰقَوْمِ اعْبُدُوا اللّٰهَ مَا لَكُمْ مِّنْ اِلٰهٍ غَیْرُهٗ ؕ— قَدْ جَآءَتْكُمْ بَیِّنَةٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ ؕ— هٰذِهٖ نَاقَةُ اللّٰهِ لَكُمْ اٰیَةً فَذَرُوْهَا تَاْكُلْ فِیْۤ اَرْضِ اللّٰهِ وَلَا تَمَسُّوْهَا بِسُوْٓءٍ فَیَاْخُذَكُمْ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟

﴿وَإِلَىٰ ثَمُودَ﴾ و خداوند به سوی قبیلۀ معروف ثمود که در «حجر» و اطراف آن در سرزمین حجاز و جزیرۀ العرب سکونت داشتند، ﴿أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗا﴾ برادرشان صالح را فرستاد، که پیامبر بود و آنان را به ایمان و توحید فرا خواند، و از شرک و انباز گرفتن برای خدا نهی کرد. ﴿قَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مَا لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرُهُۥ﴾ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید، شما جز او معبودی به حق ندارید. دعوت صالح -علیه السلام- از جنس و نوع دعوت سایر برادران پیامبرش بود که مردم را به عبادت خدا فرا می‌خواند و برای آنان بیان می‌کرد که معبودی جز «الله» ندارند. ﴿قَدۡ جَآءَتۡكُم بَيِّنَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ﴾ بی‌گمان معجزه‌ای از جانب پروردگارتان نزد شما آمده است؛ یعنی امری خارق العاده که جز نشانه‌ای آسمانی، چیزی دیگر نمی‌تواند باشد، و مردم نمی‌توانند مانند آن را بیاورند. سپس این معجزه را توضیح داد و گفت: ﴿هَٰذِهِۦ نَاقَةُ ٱللَّهِ لَكُمۡ ءَايَةٗ﴾ این، شتر خداست، نشانه و معجزه‌ای است برای شما؛ یعنی این، شتری شریف و برتر است، چون به خدا نسبت داده شده است، و این نسبت، نسبت اکرام و بزرگداشت و نشانۀ بزرگی است. ودر آیه‌ای دیگر فرموده است: ﴿لَّهَا شِرۡبٞ وَلَكُمۡ شِرۡبُ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ﴾ برای او روزی مشخص، برای آب نوشیدن است؛ و برای شما روزی مشخص. و آنان چاهی داشتند و آن معروف به چاه شتر بود که آنها و شتر به نوبت از آن آب می‌خوردند؛ روزی شتر از آن آب می‌نوشید و آنان از پستان‌هایش شیر می‌نوشیدند، و یک روز نوبت آنها بود که بر چاه می‌آمدند و شتر از آنها دور می‌شد. و پیامبرشان صالح ـ علیه السلام ـ به آنها گفت: ﴿فَذَرُوهَا تَأۡكُلۡ فِيٓ أَرۡضِ ٱللَّهِ﴾ آن را بگذارید تا در زمین خدا بچرد و مخارج آن بر شما نیست. ﴿وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ﴾ و آن را آزار ندهید، با سر بریدن یا غیر آن. ﴿فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ﴾ که عذابی دردناک شما را فرا می‌گیرد. info
التفاسير: