ترجمة معاني القرآن الكريم - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي

سورة القيامة - قیامت

external-link copy
1 : 75

لَاۤ اُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیٰمَةِ ۟ۙ

«لا» در اینجا به معنی نفی نیست، و همچنین زائد نمی‌باشد، بلکه برای استفتاح و اهمیت دادن به چیزی است که بعد از آن ذکر می‌شود. و استعمال «لا» با سوگند بسیار شایع است، لذا استفتاح با آن چیز عجیبی نیست، گرچه «لا» در اصل برای استفتاح وضع نشده است. آنچه به آن قسم یاد شده، همان چیزی است که برای اثبات آن قسم خورده شده؛ یعنی زنده شدن پس از مرگ، و برخاستن مردم از گورهایشان، و ایستادن آنها به انتظار اینکه پروردگار چه حکمی بر آنها می‌نماید. info
التفاسير:

external-link copy
2 : 75

وَلَاۤ اُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ۟

﴿وَلَآ أُقۡسِمُ بِٱلنَّفۡسِ ٱللَّوَّامَةِ﴾ و به نفس سرزنش‌کننده سوگند یاد می‌کنم. و این همۀ نفس‌های نیکوکار و بدکار را شامل می‌شود. و همه «لوامه» یعنی سرزنشگر، نامیده شده‌اند چون حالاتشان متنوع است و بر یک حالت ثابت نیستند.نفس انسان کافر، پس از مرگ، صاحبش را به خاطر کارهایی که انجام می‌داد سرزنش می‌کند؛ اما نفس مؤمن، صاحب خود را به خاطر کوتاهی‌هایی که ورزیده یا غفلتی که کرده است در دنیا سرزنش می‌کند. پس هم به جزا و اثبات آن، و هم به مستحقِ جزا سوگند یاد کرده است. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 75

اَیَحْسَبُ الْاِنْسَانُ اَلَّنْ نَّجْمَعَ عِظَامَهٗ ۟ؕ

سپس خبر داده است که برخی از مخالفان روز جزا را تکذیب می‌کنند. پس فرمود: ﴿أَيَحۡسَبُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَلَّن نَّجۡمَعَ عِظَامَهُۥ﴾ آیا انسان می‌پندارد که ما استخوان‌هایش را پس از مردنش گِرد نخواهیم آورد؟ همان‌طور که فرموده است: ﴿قَالَ مَن يُحۡيِ ٱلۡعِظَٰمَ وَهِيَ رَمِيمٞ﴾ گفت: «چه کسی استخوان‌های پوسیده را زنده می‌گرداند؟!» پس چنین انسانی به خاطر جهالت و عداوتش قدرت خداوند را بر آفرینش مجدد استخوان‌هایش ـ که ستون بدن او هستند ـ بعید می‌داند. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 75

بَلٰى قٰدِرِیْنَ عَلٰۤی اَنْ نُّسَوِّیَ بَنَانَهٗ ۟

ولی خدا سخن او را رد کرد و فرمود: ﴿بَلَىٰ قَٰدِرِينَ عَلَىٰٓ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُۥ﴾ آری! آنها را گرد می‌آوریم. ما حتّی می‌توانیم سرانگشتان و استخوان‌هایش را برابر کنیم و این مستلزم آفریدن همۀ بدن است. چون وقتی انگشتان به وجود بیایند، آفرینش جسد تمام شده است. و انکار قدرت خداوند بدان خاطر نیست که دلیل محکمی او را به قدرت خداوند راهنمایی نکرده باشد، بلکه ﴿يُرِيدُ ...لِيَفۡجُرَ﴾ بدان خاطر است که ـ عمداً ـ می‌خواهد رستاخیزی را که در پیش دارد انکار کند و مرتکب گناه شود و قصداً دروغ بگوید. سپس حالات قیامت را بیان کرد و فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
5 : 75

بَلْ یُرِیْدُ الْاِنْسَانُ لِیَفْجُرَ اَمَامَهٗ ۟ۚ

و انکار قدرت خداوند بدان خاطر نیست که دلیل محکمی او را به قدرت خداوند راهنمایی نکرده باشد، بلکه ﴿يُرِيدُ ...لِيَفۡجُرَ﴾ بدان خاطر است که ـ عمداً ـ می‌خواهد رستاخیزی را که در پیش دارد انکار کند و مرتکب گناه شود و قصداً دروغ بگوید. info
التفاسير:

external-link copy
6 : 75

یَسْـَٔلُ اَیَّانَ یَوْمُ الْقِیٰمَةِ ۟ؕ

و انکار قدرت خداوند بدان خاطر نیست که دلیل محکمی او را به قدرت خداوند راهنمایی نکرده باشد، بلکه ﴿يُرِيدُ ...لِيَفۡجُرَ﴾ بدان خاطر است که ـ عمداً ـ می‌خواهد رستاخیزی را که در پیش دارد انکار کند و مرتکب گناه شود و قصداً دروغ بگوید. سپس حالات قیامت را بیان کرد و فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
7 : 75

فَاِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ۟ۙ

﴿فَإِذَا بَرِقَ ٱلۡبَصَرُ﴾ وقتی قیامت برپا شود، چشم از هول و هراس بزرگ آن روز، خیره و باز می‌ماند. همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمۡ لِيَوۡمٖ تَشۡخَصُ فِيهِ ٱلۡأَبۡصَٰرُ مُهۡطِعِينَ مُقۡنِعِي رُءُوسِهِمۡ لَا يَرۡتَدُّ إِلَيۡهِمۡ طَرۡفُهُمۡۖ وَأَفۡ‍ِٔدَتُهُمۡ هَوَآءٞ﴾ آنها را برای روزی به تأخیر می‌اندازد که چشم‌ها در آن روز، خیره می‌گردند. شتابان سر برداشته، و چشم برهم نمی‌زنند و دل‌هایشان تهی است. info
التفاسير:

external-link copy
8 : 75

وَخَسَفَ الْقَمَرُ ۟ۙ

((وَخَسَفَ الْقَمَرُ)) و ماه بی نور و روشنایی گردد. info
التفاسير:

external-link copy
9 : 75

وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ۟ۙ

﴿وَجُمِعَ ٱلشَّمۡسُ وَٱلۡقَمَرُ﴾ و خورشید و ماه جمع می‌گردند. از وقتی که خداوند خورشید و ماه را آفریده است یک جا جمع نشده‌اند. در روز قیامت خداوند آنها را جمع می‌کند، و ماه بی نور می‌گردد، و خورشید تیره و تار می‌شود، و هر دو در آتش انداخته می‌شوند تا بندگان ببینند که خورشید و ماه دو بنده و تحت اختیار خدایند. و تا کسانی که خورشید و ماه را پرستش می‌کرده‌اند، بدانند و ببینند که دروغگو بوده‌اند. info
التفاسير:

external-link copy
10 : 75

یَقُوْلُ الْاِنْسَانُ یَوْمَىِٕذٍ اَیْنَ الْمَفَرُّ ۟ۚ

﴿يَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذٍ أَيۡنَ ٱلۡمَفَرُّ﴾ وقتی انسان این پریشانی‌ها را می‌بیند می‌گوید: راه رهایی از آنچه بر ما آمده و گرفتارش شده‌ایم کجاست؟ info
التفاسير:

external-link copy
11 : 75

كَلَّا لَا وَزَرَ ۟ؕ

﴿كَلَّا لَا وَزَرَ﴾ هیچ کس پناهگاهی جز خدا ندارد. info
التفاسير:

external-link copy
12 : 75

اِلٰى رَبِّكَ یَوْمَىِٕذِ ١لْمُسْتَقَرُّ ۟ؕ

﴿إِلَىٰ رَبِّكَ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡمُسۡتَقَرُّ﴾ در آن روز، قرارگاه سایر بندگان در دست پروردگار تو است. پس هیچ کس نمی‌تواند خود را پنهان و استتار نماید یا از آنجا بگریزد، بلکه به ناچار باید بایستد تا سزای عملش را ببیند. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 75

یُنَبَّؤُا الْاِنْسَانُ یَوْمَىِٕذٍ بِمَا قَدَّمَ وَاَخَّرَ ۟ؕ

﴿يُنَبَّؤُاْ ٱلۡإِنسَٰنُ يَوۡمَئِذِۢ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ﴾ انسان به همۀ کارهای نیک و بدی که در اول دوران زندگی و در آخر آن کرده است خبر داده می‌شود، و نمی‌تواند آن را انکار کند. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 75

بَلِ الْاِنْسَانُ عَلٰی نَفْسِهٖ بَصِیْرَةٌ ۟ۙ

﴿بَلِ ٱلۡإِنسَٰنُ عَلَىٰ نَفۡسِهِۦ بَصِيرَةٞ﴾ انسان بر خودش گواه است، و حسابرس خودش می‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 75

وَّلَوْ اَلْقٰى مَعَاذِیْرَهٗ ۟ؕ

﴿وَلَوۡ أَلۡقَىٰ مَعَاذِيرَهُۥ﴾ گرچه برای خود عذرهایی بیاورد، اما بداند که عذرهایش پذیرفته نخواهد شد، بلکه مجبور می‌شود که به عملکرد خود اقرار ‌نماید. همان‌طور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ٱقۡرَأۡ كِتَٰبَكَ كَفَىٰ بِنَفۡسِكَ ٱلۡيَوۡمَ عَلَيۡكَ حَسِيبٗا﴾کارنامۀ خویش را بخوان، همین کافی است که خودت بر خود گواه باشی. پس بنده گرچه انکار کند یا برای آنچه که کرده است عذر بیاورد، از او پذیرفته نمی‌شود و به او فایده نخواهد بخشید؛ چون گوش و چشم و همۀ اعضایش بر آنچه ‌کرده است گواهی می‌دهد. و اصولاً زمانی برای عذر خواستن باقی نمانده است، و عذرخواستن فایده‌ای ندارد. ﴿فَيَوۡمَئِذٖ لَّا يَنفَعُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مَعۡذِرَتُهُمۡ وَلَا هُمۡ يُسۡتَعۡتَبُونَ﴾ پس امروز به ستمکاران عذر خواستن‌شان فایده نخواهد داد، و از آنان خواسته نمی‌شود تا خداوند را خشنود کنند. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 75

لَا تُحَرِّكْ بِهٖ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهٖ ۟ؕ

وقتی جبرئیل همراه با وحی نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌آمد و شروع به خواندن آن می‌کرد، پیامبر از بس که حریص و علاقه‌مند بود با شتاب آن را فرامی‌گرفت قبل از آنکه جبرئیل کارش تمام شود، و به همراه جبرئیل آن را می‌خواند. پس خداوند او را از این نهی کرد و فرمود: ﴿وَلَا تَعۡجَلۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مِن قَبۡلِ أَن يُقۡضَىٰٓ إِلَيۡكَ وَحۡيُهُۥ﴾ و در خواندن قرآن، پیش از آنکه وحی آن تمام شود شتاب مکن. و در اینجا فرمود: ﴿لَا تُحَرِّكۡ بِهِۦ لِسَانَكَ لِتَعۡجَلَ بِهِۦٓ﴾ هنگام نزول وحی و قرآن، شتابگرانه زبان به خواندن آن مجُنبان. سپس خداوند برای او تضمین کرد که حتماً او قرآن را حفظ می‌کند و می‌خواند، و خداوند آن را در سینه‌اش جمع خواهد کرد. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 75

اِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهٗ وَقُرْاٰنَهٗ ۟ۚۖ

﴿إِنَّ عَلَيۡنَا جَمۡعَهُۥ وَقُرۡءَانَهُۥ﴾ گرد آوردن قرآن، و آسان ساختن خواندنش، بر عهدۀ ماست، پس تلاشی که تو می‌نمایی برای آن است که مبادا چیزی از آن را از دست بدهی یا فراموش کنی. اما خداوند ضامن است که آن را در سینه‌ات حفظ کند، بنابراین نیازی به تلاش مضاعف و آزمند بودن برای حفظ آن نیست. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 75

فَاِذَا قَرَاْنٰهُ فَاتَّبِعْ قُرْاٰنَهٗ ۟ۚ

((فَإِذَا قَرَأۡنَٰهُ فَٱتَّبِعۡ قُرۡءَانَهُۥ﴾) پس هرگاه جبرئیل آنچه را که به سوی تو وحی می‌کند، کامل گرداند، از آنچه که قرائت نمود تبعیت کن و آن را بخوان. info
التفاسير:

external-link copy
19 : 75

ثُمَّ اِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهٗ ۟ؕ

﴿ثُمَّ إِنَّ عَلَيۡنَا بَيَانَهُۥ﴾ و انگهی بیان مفاهیم آن بر عهدۀ ماست. خداوند به پیامبر وعده داد که کلمات و معانی آن را حفظ کند، و این بالاترین چیزی است که باید انجام ‌شود. پس پیامبر صلی الله علیه وسلم در برابر پروردگارش ادب را رعایت کرد؛ و بعد از آن هر وقت جبرئیل قرآن را بر او تلاوت می‌کرد، به جبرئیل گوش فرامی‌داد؛ و وقتی که جبرئیل تمام می‌کرد، پیامبر آن را می‌خواند. این آیه آداب فراگرفتن علم را بیان می‌نماید که دانش‌آموز باید بگذارد تا معلم مسئله را بیان کند؛ و وقتی مسئله را بیان کرد، دانش‌آموز اشکالش را بپرسد. همچنین اگر در ابتدای کلام چیزی بود که ایجاب می‌کرد تا سخن را رد کند یا آن را تایید نماید، درحالی که هنوز سخن تمام نشده است نباید آن را رد کند یا تایید نماید، تا درست و نادرستی سخن روشن گردد، و شنونده آن را خوب بفهمد و بتواند به درستی در مورد آن اظهارنظر نماید. در این همچنین به این مسأله اشاره شده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم همچنان که کلمات وحی را برای امت بیان کرده، مفاهیم آن را نیز بیان کرده است. info
التفاسير: