﴿قَالَ﴾ هود علیه السلام به آنان گفت: ﴿قَدۡ وَقَعَ عَلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ رِجۡسٞ وَغَضَبٌ﴾ عذاب و خشم بزرگی از جانب پروردگارتان بر شما واقع شد؛ یعنی حتماً واقع میشود؛ زیرا اسباب آن فراهم شده، و وقت و زمان هلاکت فرا رسیده است.
﴿أَتُجَٰدِلُونَنِي فِيٓ أَسۡمَآءٖ سَمَّيۡتُمُوهَآ أَنتُمۡ وَءَابَآؤُكُم﴾ چگونه با من در مورد چیزهایی مجادله میکنید که حقیقت ندارند؟ و چگونه در مورد بتهایی با من مجادله میکنید که آن را خدا نامیدهاید، و هیچ چیزی ـ حتی به اندازهی ذرهای ـ از صفات الوهیت و خدایی در آن بتها وجود ندارد؟ ﴿مَّا نَزَّلَ ٱللَّهُ بِهَا مِن سُلۡطَٰنٖ﴾ خداوند در تأیید این قضیه، دلیلی نفرستاده است؛ زیرا اگر آن درست بود، خداوند بر صحت آن دلیلی فرو میفرستاد.
پس، این دلیلی است بر باطل بودن این ادعا؛ زیرا هیچ مسألهای نیست ـ به ویژه در امور بزرگ و کلان ـ مگر اینکه خداوند در مورد آن دلایلی بیان کرده که در سایۀ آن، مسأله بر کسی پوشیده نمیماند.
﴿فَٱنتَظِرُوٓاْ﴾ پس منتظر عذابی باشید که من شما را بدان وعده دادهام، ﴿إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ﴾ همانا من همراه شما از منتظران هستم. و میان این دو انتظار فرق است؛ انتظار کشیدن کسی که از واقع شدن عذاب میترسد، و انتظار کشیدن کسی که از خدا چشم پاداش و یاری دارد.