اگر زن از بدرفتاری شوهرش ترسید، به گونهای که خودش را از وی برتر و بالاتر دانست، و علاقهای به وی نداشت، و از او رویگردان شد، پس در این حالت بهتر است که میان خود، صلح و صفا برقرار کنند؛ به این صورت که زن از بعضی از خواستههایش به خاطر شوهرش چشم پوشی نماید، به شرطی که همچنان با وی زندگی کند. یا اینکه به مقدار کمتری از نفقه و پوشاک و مسکن راضی باشد، و حق خود را از گردن شوهر ساقط کند، یا شب و روزی را که نوبت اوست به شوهرش یا به هوویش ببخشد. اگر بر این حالت اتفاق کردند، گناهی بر زن و شوهر نیست. و دراین وقت برای شوهر جایز است که به این صورت با او باقی بماند، و این از جدایی بهتر است.
بنابراین فرمود: ﴿وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞ﴾ و صلح بهتر است. از عموم این لفظ استنباط می شود که صلح میان دو کس که با هم اختلاف و کشمکش دارند، بهتر از آن است که هر یک سعی کند حق خود را بهطور کامل بگیرد؛ زیرا صلح باعث اصلاح و بقای دوستی و متصف شدن به صفت چشم پوشی و گذشت میگردد. و صلح در همۀ حالات جایز است، مگر زمانی که چیز حرامی را حلال بگرداند یا حلالی را حرام کند. و این، صلح نامیده نمیشود، بلکه نوعی ستم است. و بدان که هیچ حکمی کامل نمیشود مگر زمانی که زمینهها و مقتضیات آن وجود داشته و موانع آن منتفی باشد. و صلح نیز از جملۀ آن امور و احکام است.
پس خداوند مقتضیات آن را بیان کرد و تذکر داد که صلح بهتر است، و هرکس که عاقل و خردمند باشد، خیر و نیکی را میجوید و به آن علاقهمند است.
و به دلیل اینکه خداوند به صلح دستور داده و بر آن تشویق نموده است، مؤمن بیشتر آن را میطلبد ، و بیشتر به آن علاقهمند است. و مانع آن را نیز بیان کرد و فرمود: ﴿وَأُحۡضِرَتِ ٱلۡأَنفُسُ ٱلشُّحَّ﴾ و انسانها بر بخل سرشتهاند. بخل به معنی نبخشیدن چیزی است که بر گردن انسان است. نیز به معنی حریص بودن و علاقه داشتن به حقی است که از آن اوست. پس انسانها به طور طبیعی بر این چیز سرشته شدهاند. بنابراین باید برای از بین بردن این عادت زشت، و دور کردن آن بکوشید، و خود را به گذشت و چشمپوشی و دادن حقی که برگردن شماست، و قانع شدن به بخشی از حقی که از آن شماست، عادت دهید.
پس هرگاه انسان به این اخلاق خوب و نیکو دست یافت، صلح بین او و کسی که با وی معامله کرده است، آسان شده، و راه رسیدن به آن سهل میگردد. به خلاف کسی که برای ازبین بردن و دور کردن بخل از خودش تلاش نمیکند، بدون شک صلح و رسیدن به توافق، برای چنین فردی بسیار مشکل است؛ زیرا به چیزی کمتر از گرفتن تمام حقش راضی نمیشود، و آنچه را که بر اوست، نمیپردازد. پس اگر طرفش نیز مانند او باشد، مسئله بسیار سخت و حاد میگردد.
سپس فرمود: ﴿وَإِن تُحۡسِنُواْ﴾ و اگر در عبادت پروردگار، نیکویی کنید؛ به این صورت که بنده طوری پروردگارش را پرستش نماید، که انگار او را میبیند، پس اگر او را نبیند، قطعاً خدا او را میبیند؛ و اگر از هر راهِ ممکن از قبیل سود رساندن با مال و علم و پست و مقام و غیره، به مردم نیکی کنید، ﴿وَتَتَّقُواْ﴾ و با انجام همۀ آنچه خدا به آن امر نموده، و ترک همۀ چیزهایی که از آن منع کرده است، از خدا بترسید، ﴿فَإِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٗا﴾ همانا خداوند به آنچه میکنید، آگاه است، و با علم و آگاهی، ظاهر و باطن اعمالتان را احاطه نموده است. پس کارهایتان را ثبت مینماید، و به طور کامل شما را در برابر آن، سزا یا جزا میدهد.