ترجمة معاني القرآن الكريم - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي

رقم الصفحة:close

external-link copy
25 : 21

وَمَاۤ اَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَّسُوْلٍ اِلَّا نُوْحِیْۤ اِلَیْهِ اَنَّهٗ لَاۤ اِلٰهَ اِلَّاۤ اَنَا فَاعْبُدُوْنِ ۟

پس از آنکه خداوند متعال جهت روشن شدن این موضوع دستور داد که در سرگذشت امت‌های پیشین اندیشه کنیم، خود به طور کامل قضیه را باز کرد و فرمود: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ﴾ و هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که: «معبود به حقی جز من نیست، پس مرا بپرستید.» بنابراین همۀ پیامبرانِ پیشِ از تو، چکیده پیامشان این بوده است که تنها خداوند پرستش شود، خدایی که شریکی ندارد، واو معبود راستین است، و پرستشِ دیگر چیزها باطل می‌باشد. info
التفاسير:

external-link copy
26 : 21

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمٰنُ وَلَدًا سُبْحٰنَهٗ ؕ— بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُوْنَ ۟ۙ

خداوند متعال از بی‌خردی مشرکان سخن به میان می‌آورد که پیامبر را تکذیب کرده و ادّعا کردند ـ ‌خداوند خوارشان کند ـ پروردگار فرزندی برای خود برگرفته است؛ پس گفتند: فرشتگان، دخترانِ خداوند هستند. بسی پاک و برتر است خداوند از گفتۀ آنان. و خداوند خبر داد که فرشتگان، فرزندان خدا نبوده، بلکه بندگانی هستند که آفریده شده‌اند و اختیاری ندارند، و آنها نزد پروردگار، محترم و گرامی هستند؛ چون آنها را با خوبی‌ها و پاکی‌ها آراسته، و از زشتی‌ها پاکیزه داشته است؛ و آنان نهایت ادب را در مقابل با خداوند رعایت کرده و از فرمان او پیروی می‌کنند. info
التفاسير:

external-link copy
27 : 21

لَا یَسْبِقُوْنَهٗ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِاَمْرِهٖ یَعْمَلُوْنَ ۟

﴿لَا يَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ﴾ از پیش خود، سخنی در رابطه با ادارۀ امور نمی‌گویند مگر اینکه خداوند بگوید، چون در کمال ادب قرار دارند و به کمال حکمت و علم الهی آگاه هستند. ﴿وَهُم بِأَمۡرِهِۦ يَعۡمَلُونَ﴾ و آنها را به هرچیزی دستور بدهد، از فرمانش اطاعت می‌کنند؛ و بر هر کاری آنها را بگمارد، آن را انجام می‌دهند. پس آنها به اندازۀ یک چشم به هم زدن، از فرمان وی سرپیچی نمی‌کنند؛ و بدون فرمان الهی، به دلخواه خود کاری را انجام نمی‌دهند؛ info
التفاسير:

external-link copy
28 : 21

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ اَیْدِیْهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا یَشْفَعُوْنَ ۙ— اِلَّا لِمَنِ ارْتَضٰی وَهُمْ مِّنْ خَشْیَتِهٖ مُشْفِقُوْنَ ۟

با وجود این، علم الهی آنها را احاطه کرده است. ﴿يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ﴾ و خداوند کارهای گذشته و آیندۀ آنان را می‌داند، پس آنها نمی‌توانند از دایرۀ علم الهی بیرون روند، چنانکه نمی‌توانند از فرمان و تدبیر او بیرون روند. یکی دیگر از صفاتشان، این است که آنها در سخن گفتن از او پیشی نمی‌گیرند، و برای هیچ کسی بدون اجازۀ خداوند شفاعت نمی‌کنند، و چون به آنها اجازه دهد، و کسی را که در مورد او شفاعت می‌نمایند بپسندد، برایش شفاعت می‌کنند؛ اما خداوند هیچ گفتار و کرداری را نمی‌پسندد مگر آنچه که خالصانه برای وی انجام شده، و در آن کار از پیامبر اطاعت شده باشد. و این آیه بیش از هر چیزی بر اثبات شفاعت دلالت می‌نماید و بیانگر آن است که فرشتگان شفاعت می‌کنند. ﴿وَهُم مِّنۡ خَشۡيَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ﴾ و آنان از بیم خداوند، ترسان و هراسان‌اند و همه در برابر شکوه و عظمت وی فروتن بوده، و در برابر عزت و جمال الهی تسلیم می‌باشند. info
التفاسير:

external-link copy
29 : 21

وَمَنْ یَّقُلْ مِنْهُمْ اِنِّیْۤ اِلٰهٌ مِّنْ دُوْنِهٖ فَذٰلِكَ نَجْزِیْهِ جَهَنَّمَ ؕ— كَذٰلِكَ نَجْزِی الظّٰلِمِیْنَ ۟۠

وقتی تصریح کرد که آنان حقی در الوهیت ندارند و سزاوار هیچ بندگی و پرستشی نیستند -چون صفاتی که دارند چنین اقتضا می‌نماید- بیان نمود که آنها حتی حق چنین ادعایی هم ندارند، و چنانچه ـ فرض کنیم و کوتاه بیاییم ـ یکی از آنها بگوید، ﴿إِنِّيٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ﴾ من به جای او معبود هستم، ﴿فَذَٰلِكَ نَجۡزِيهِ جَهَنَّمَۚ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ چنین کسی جهنم را سزایش می‌گردانیم. بدینسان به ستمکاران سزا می‌دهیم. و چه ستمی بزرگ‌تر از این است انسانی که از هرجهت محتاج خداوند است ادعا کند در الوهیت و ربوبیت با خداوند مشارکت دارد؟! info
التفاسير:

external-link copy
30 : 21

اَوَلَمْ یَرَ الَّذِیْنَ كَفَرُوْۤا اَنَّ السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنٰهُمَا ؕ— وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَآءِ كُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ ؕ— اَفَلَا یُؤْمِنُوْنَ ۟

آیا این کافران -که به پروردگارشان کفر ورزیده و بندگی و عبادت را تنها برای او انجام نمی‌دهند- به ‌وضوح نمی‌بینند که خداوند، پروردگار ستوده و بزرگوار و معبود راستین است؟! پس اگر بنگرند آسمان و زمین را مشاهده می‌نمایند، آسمان و زمین را به هم پیوسته می‌بینند؛ این یکی ابر و بارانی در آن نیست، و آن یکی خشک و پژمرده است و هیچ گیاهی در آن وجود ندارد، پس ما آسمان را می‌گشاییم [و از آن باران فرو می‌ریزیم]، و زمین را می‌شکافیم و از آن گیاهان زیادی بیرون می‌آوریم. آیا کسی که از آسمان صاف ابر پدید می‌آورد، و باران فراوانی از آن سرازیر می‌کند، سپس آن را به سرزمینی خشکیده و قحطی زده می‌رساند و در آنجا می‌باراند، سپس به دنبال باران، انواع گیاهان گوناگون سبز ‌شده و رشد می‌کنند، آیا اینها دلیلی نیست بر اینکه او حق است و غیر از او باطل، و او زنده کنندۀ مرده‌ها و بخشنده و مهربان است؟! بنابراین فرمود: ﴿أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ﴾ آیا ایمان نمی‌آورند، ایمانی درست که شرک و شکی در آن نباشد؟! سپس خداوند آیات و نشانه‌های موجود در جهان آفرینش و آفاق را برشمرد و فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
31 : 21

وَجَعَلْنَا فِی الْاَرْضِ رَوَاسِیَ اَنْ تَمِیْدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِیْهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ یَهْتَدُوْنَ ۟

یکی از دلایلی که بر قدرت و کمال و یگانگی و رحمت خدا دلالت می‌نماید، این است که خداوند زمین را به وسیلۀ کوه‌ها محکم و استوار گرداند و کوه‌ها را به عنوان میخ بر آن کوبید تا انسان‌ها را مضطرب نسازد و نجنباند، که درصورت اضطراب و جنبش، بندگان نمی‌توانند در آن سکونت کنند، و نمی‌توانند در آن کشاورزی نمایند و درآن استقرار یابند. پس خداوند زمین را با کوه‌ها استوار و پا برجا نمود، و به وسیلۀ این عمل، منافع زیادی برای انسان‌ها فراهم آورد. و از آنجا که کوه‌ها بسیار به هم پیوسته بودند، اگر به حالت قله‌ها و کوه‌های سر به فلک کشیده‌ای باقی می‌ماندند، برقراری ارتباط میان بسیاری از شهرها غیرممکن می‌شد. پس خداوند بنا بر حکمت و رحمت خویش، در لابلای این کوه‌ها راه‌های هموار و فراخی را به وجود آورد تا انسان‌ها برای رسیدن به شهرها مشکلی نداشته باشند، و بتوانند به اهدافی که در دیگر مناطق دارند، برسند. و تا از این طریق یگانگی خداوند را دریابند و هدایت گردند. info
التفاسير:

external-link copy
32 : 21

وَجَعَلْنَا السَّمَآءَ سَقْفًا مَّحْفُوْظًا ۖۚ— وَّهُمْ عَنْ اٰیٰتِهَا مُعْرِضُوْنَ ۟

و این شامل همۀ نشانه‌های آسمان از قبیل: بلند بودن و گسترده بودن و بزرگی و رنگ زیبای آن و ساختار محکم و شگفت‌انگیزش می‌باشد. و از دیگر نشانه‌های آن از قبیل: ستارگان و سیاره‌ها و خورشید و ماه تابان و شب و روز که از پی یکدیگر می‌آیند، و نیز شناور بودن ماه و خورشید و ستارگان در این فضای بیکران، غافل و رویگردان‌اند. و بدین سبب منافعی از قبیل گرما و سرما و پیدایش فصل‌ها برای بندگان پدید می‌آید و حساب عبادت و معاملاتشان را می‌دانند. در شب استراحت می‌کنند و آرام می‌گیرند، و در روز پراکنده می‌شوند و برای کسب معاش خود تلاش می‌نمایند. اگر فرد هوشیار و خردمند در این کارها بیندیشد و خوب به آن بنگرد، به طور قطع باور می‌نماید که خداوند نظام هستی را تا وقت معینی قرار داده است، و بندگان فواید و خواسته‌هایشان را از آن به‌دست می‌آورند و از آن بهره‌مند می‌شوند، سپس این انتظام از بین رفته و متلاشی می‌شود؛ و خداوندی که آن را به وجود آورده است، همو آن را از بین می‌برد و نابود می‌کند. و کسی که آن را به حرکت در آورده است، از حرکت باز می‌دارد. و انسان‌ها را به سرایی غیر از این جهان منتقل می‌کند که در آنجا پاداش و سزای اعمالشان را به طور کامل می‌یابند. و [فرد هوشیار] متوجه می‌شود که مقصود از این جهان، آن است که مزرعه‌ای برای آخرت باشد؛ نیز متوجه می‌شود که این دنیا، سرای سفر است نه محل اقامت. info
التفاسير:

external-link copy
33 : 21

وَهُوَ الَّذِیْ خَلَقَ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ؕ— كُلٌّ فِیْ فَلَكٍ یَّسْبَحُوْنَ ۟

﴿وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗا﴾ و آسمان را سقفِ زمینی قرار دادیم که شما بر آن هستید، و آن را از سقوط محفوظ داشته‌ایم: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ أَن تَزُولَاۚ ﴾ همانا خداوند آسمان‌ها و زمین را نگاه می‌دارد تا نیفتند. و نیز آسمان از استراق سمع شیطان‌ها محفوظ قرار داده شده است. ﴿وَهُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ﴾ و آنان از نشانه‌هایش رویگردان‌اند؛ یعنی غافل و بی خبر هستند. و این شامل همۀ نشانه‌های آسمان از قبیل: بلند بودن و گسترده بودن و بزرگی و رنگ زیبای آن و ساختار محکم و شگفت‌انگیزش می‌باشد. و از دیگر نشانه‌های آن از قبیل: ستارگان و سیاره‌ها و خورشید و ماه تابان و شب و روز که از پی یکدیگر می‌آیند، و نیز شناور بودن ماه و خورشید و ستارگان در این فضای بیکران، غافل و رویگردان‌اند. و بدین سبب منافعی از قبیل گرما و سرما و پیدایش فصل‌ها برای بندگان پدید می‌آید و حساب عبادت و معاملاتشان را می‌دانند. در شب استراحت می‌کنند و آرام می‌گیرند، و در روز پراکنده می‌شوند و برای کسب معاش خود تلاش می‌نمایند. اگر فرد هوشیار و خردمند در این کارها بیندیشد و خوب به آن بنگرد، به طور قطع باور می‌نماید که خداوند نظام هستی را تا وقت معینی قرار داده است، و بندگان فواید و خواسته‌هایشان را از آن به‌دست می‌آورند و از آن بهره‌مند می‌شوند، سپس این انتظام از بین رفته و متلاشی می‌شود؛ و خداوندی که آن را به وجود آورده است، همو آن را از بین می‌برد و نابود می‌کند. و کسی که آن را به حرکت در آورده است، از حرکت باز می‌دارد. و انسان‌ها را به سرایی غیر از این جهان منتقل می‌کند که در آنجا پاداش و سزای اعمالشان را به طور کامل می‌یابند. و [فرد هوشیار] متوجه می‌شود که مقصود از این جهان، آن است که مزرعه‌ای برای آخرت باشد؛ نیز متوجه می‌شود که این دنیا، سرای سفر است نه محل اقامت. info
التفاسير:

external-link copy
34 : 21

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ ؕ— اَفَاۡىِٕنْ مِّتَّ فَهُمُ الْخٰلِدُوْنَ ۟

از آنجا که دشمنان پیامبر می‌گفتند: ﴿نَّتَرَبَّصُ بِهِۦ رَيۡبَ ٱلۡمَنُونِ﴾ منتظر پیامبر هستیم تا گرفتار حوادث تلخ روزگار شود و بمیرد، خداوند متعال فرمود: راه مرگ، راهی است که هر انسانی باید آن را در پیش گیرد، ﴿وَمَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَ﴾ و ای محمد! ما پیش از تو، برای هیچ انسانی در دنیا جاودانگی مقرر نداشته‌ایم؛ پس اگر بمیری، مرگ راهی است که پیامبران و اولیا و غیره آن را طی کرده‌اند. ﴿أَفَإِيْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ﴾ آیا اگر بمیری، ایشان بعد از تو جاودان می‌مانند؟ پس اگر چنین است، جاودانگی، آنها را مبارک باد! info
التفاسير:

external-link copy
35 : 21

كُلُّ نَفْسٍ ذَآىِٕقَةُ الْمَوْتِ ؕ— وَنَبْلُوْكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً ؕ— وَاِلَیْنَا تُرْجَعُوْنَ ۟

اما چنین نیست، بلکه هر کس روزی فنا می‌شود و از بین می‌رود. بنابراین فرمود: ﴿كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ﴾ هر نفسی، مرگ را می‌چشد. و این قانون، همۀ خلائق را شامل می‌شود؛ و مرگ، جامی است که هر کس باید آن را بنوشد، گرچه بنده مهلت زیاد و عمر طولانی داشته باشد. اما خداوند بندگانش را به وجود آورده و آنها را امر و نهی نموده، و با خیر و شر، و ثروتمندی و فقر، و عزت و ذلت، و زندگی و مرگ آزموده است. ﴿لِنَبۡلُوَهُمۡ أَيُّهُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا﴾ تا آنها را بیازماییم، که کدام یک عمل بهتری انجام می‌دهد، و چه کسی در مواقع آزمایش دچار فتنه می‌شود و چه کسی نجات می‌یابد؟! ﴿وَإِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ﴾ و به سوی ما بازگردانده می‌شوید. پس شما را به سبب اعمالتان مجازات می‌کنیم؛ اگر اعمالتان نیک و خوب باشد، به شما پاداش نیک می‌دهیم؛ و اگر بد باشد، سزای بد می‌دهیم.﴿وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ﴾ و پروردگارت بر بندگان ستم نمی‌کند. و این آیه، بر باطل بودن سخن کسی دلالت می‌نماید که می‌گوید: خضر زنده است و در دنیا جاویدان است؛ و این سخن که خضر برای همیشه زنده است، سخن بی دلیلی است و با دلایل شرعی مخالف است. info
التفاسير: