ترجمة معاني القرآن الكريم - الترجمة الفارسية - تفسير السعدي

رقم الصفحة: 316:312 close

external-link copy
77 : 20

وَلَقَدْ اَوْحَیْنَاۤ اِلٰی مُوْسٰۤی ۙ۬— اَنْ اَسْرِ بِعِبَادِیْ فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیْقًا فِی الْبَحْرِ یَبَسًا ۙ— لَّا تَخٰفُ دَرَكًا وَّلَا تَخْشٰی ۟

وقتی موسی با دلیل بر فرعون و قومش پیروز شد، در مصر باقی ماند و آنها را به اسلام فرا ‌خواند و برای آزاد کردن بنی‌اسرائیل از دست فرعون کوشید. فرعون، سرکش و قدرتمند، و فرمانش بر بنی‌اسرائیل سخت بود. خداوند به فرعون نشانه و عبرت‌هایی را نشان ‌داد که در قرآن برای ما بیان کرده است. بنی‌اسرائیل نمی‌توانستند ایمان خود را اظهار و آشکار بکنند. آنها خانه‌های خود را سجده‌گاه کرده و در آن عبادت می‌کردند، و در برابر فرعون و اذیّت و آزار او بردباری می‌ورزیدند. پس خداوند خواست آنها را از شرّ دشمنان نجات دهد، و در زمین به آنها قدرت ببخشد تا او را آشکارا عبادت کنند و دستورش را اجرا نمایند . بنابراین خداوند به پیامبرش موسی وحی کرد که مخفیانه با بنی‌اسرائیل وعده بگذارد و در اول شب حرکت کنند. و به او خبر داد که فرعون و قومش به زودی او را دنبال خواهند کرد. پس بنی‌اسرائیل همراه با زنان و کودکان و فرزندانشان در اول شب بیرون رفتند. وقتی اهل مصر شب را پشت سر نهادند، صبح فردا ناگهان دیدند که از بنی‌اسرائیل هیچ‌کس در مصر وجود ندارد. فرعون بر آنها خشمگین شد و افرادی را به شهرها فرستاد تا آنان را از رفتن منع کنند، و مردم را بر دنبال کردن بنی‌اسرائیل تحریک نمایند. پس به وقت صبح، آنها را دنبال کردند. ﴿فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ﴾ وقتی دو گروه روبه‌رو شدند، یاران موسی گقتند: بدون تردید ما را گرفتند، و به ما رسیدند، و آشفته و پریشان شدند، و ترسیدند. دریا جلویشان بود و فرعون پشت سرشان قرار داشت که به شدت بر آنان خشمگین بود. اما موسی اطمینان و آرامش داشت، و به وعدۀ پروردگارش مطمئن بود. پس فرمود: ﴿كَلَّآۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ﴾ نه! بی‌گمان پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد. پس خداوند به موسی وحی نمود که عصایش را به دریا بزند، و موسی آن را به دریا زد، آنگاه دوازده راه در دریا شکافته شد، و آب از چپ و راست چون کوه بلند شده بود. و خداوند راه‌های آنان را خشک کرد، و آنان را فرمان داد که نهراسند، و به آنان اطمینان داد که فرعون نمی‌تواند آنها را دستگیر ‌کند. پس راه‌ها را در پیش گرفته و در آن حرکت نمودند، تا اینکه قوم موسی به طور کامل از دریا بیرون رفتند و گروه فرعون به طور کامل وارد دریا شدند، آنگاه دریا بر آنان جمع شد و آنها را فرو پوشانید و همه غرق شدند و هیچ کس از آنها نجات پیدا نکرد. بنی‌اسرائیل با چشمِ سر نابودی دشمن را نظاره کردند، و خداوند با نابود کردن دشمنشان، چشم آنان را روشن کرد. و این، سرانجامِ کفر و گمراهی و رهنمود نشدن به راهنمایی خداوند است. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ﴾ فرعون با آراسته کردن کفر برای آنها، و بی‌ارزش جلوه دادن آنچه موسی آورده بود، و فریب دادنشان، آنان را گمراه نمود، و هیچ وقت آنها را هدایت نکرد. پس آنها را به گمراهی و انحراف کشاند، سپس آنها را در معرض عذاب و شکنجه قرار داد. info
التفاسير:

external-link copy
78 : 20

فَاَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُوْدِهٖ فَغَشِیَهُمْ مِّنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ ۟ؕ

وقتی موسی با دلیل بر فرعون و قومش پیروز شد، در مصر باقی ماند و آنها را به اسلام فرا ‌خواند و برای آزاد کردن بنی‌اسرائیل از دست فرعون کوشید. فرعون، سرکش و قدرتمند، و فرمانش بر بنی‌اسرائیل سخت بود. خداوند به فرعون نشانه و عبرت‌هایی را نشان ‌داد که در قرآن برای ما بیان کرده است. بنی‌اسرائیل نمی‌توانستند ایمان خود را اظهار و آشکار بکنند. آنها خانه‌های خود را سجده‌گاه کرده و در آن عبادت می‌کردند، و در برابر فرعون و اذیّت و آزار او بردباری می‌ورزیدند. پس خداوند خواست آنها را از شرّ دشمنان نجات دهد، و در زمین به آنها قدرت ببخشد تا او را آشکارا عبادت کنند و دستورش را اجرا نمایند . بنابراین خداوند به پیامبرش موسی وحی کرد که مخفیانه با بنی‌اسرائیل وعده بگذارد و در اول شب حرکت کنند. و به او خبر داد که فرعون و قومش به زودی او را دنبال خواهند کرد. پس بنی‌اسرائیل همراه با زنان و کودکان و فرزندانشان در اول شب بیرون رفتند. وقتی اهل مصر شب را پشت سر نهادند، صبح فردا ناگهان دیدند که از بنی‌اسرائیل هیچ‌کس در مصر وجود ندارد. فرعون بر آنها خشمگین شد و افرادی را به شهرها فرستاد تا آنان را از رفتن منع کنند، و مردم را بر دنبال کردن بنی‌اسرائیل تحریک نمایند. پس به وقت صبح، آنها را دنبال کردند. ﴿فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ﴾ وقتی دو گروه روبه‌رو شدند، یاران موسی گقتند: بدون تردید ما را گرفتند، و به ما رسیدند، و آشفته و پریشان شدند، و ترسیدند. دریا جلویشان بود و فرعون پشت سرشان قرار داشت که به شدت بر آنان خشمگین بود. اما موسی اطمینان و آرامش داشت، و به وعدۀ پروردگارش مطمئن بود. پس فرمود: ﴿كَلَّآۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ﴾ نه! بی‌گمان پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد. پس خداوند به موسی وحی نمود که عصایش را به دریا بزند، و موسی آن را به دریا زد، آنگاه دوازده راه در دریا شکافته شد، و آب از چپ و راست چون کوه بلند شده بود. و خداوند راه‌های آنان را خشک کرد، و آنان را فرمان داد که نهراسند، و به آنان اطمینان داد که فرعون نمی‌تواند آنها را دستگیر ‌کند. پس راه‌ها را در پیش گرفته و در آن حرکت نمودند، تا اینکه قوم موسی به طور کامل از دریا بیرون رفتند و گروه فرعون به طور کامل وارد دریا شدند، آنگاه دریا بر آنان جمع شد و آنها را فرو پوشانید و همه غرق شدند و هیچ کس از آنها نجات پیدا نکرد. بنی‌اسرائیل با چشمِ سر نابودی دشمن را نظاره کردند، و خداوند با نابود کردن دشمنشان، چشم آنان را روشن کرد. و این، سرانجامِ کفر و گمراهی و رهنمود نشدن به راهنمایی خداوند است. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ﴾ فرعون با آراسته کردن کفر برای آنها، و بی‌ارزش جلوه دادن آنچه موسی آورده بود، و فریب دادنشان، آنان را گمراه نمود، و هیچ وقت آنها را هدایت نکرد. پس آنها را به گمراهی و انحراف کشاند، سپس آنها را در معرض عذاب و شکنجه قرار داد. info
التفاسير:

external-link copy
79 : 20

وَاَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهٗ وَمَا هَدٰی ۟

وقتی موسی با دلیل بر فرعون و قومش پیروز شد، در مصر باقی ماند و آنها را به اسلام فرا ‌خواند و برای آزاد کردن بنی‌اسرائیل از دست فرعون کوشید. فرعون، سرکش و قدرتمند، و فرمانش بر بنی‌اسرائیل سخت بود. خداوند به فرعون نشانه و عبرت‌هایی را نشان ‌داد که در قرآن برای ما بیان کرده است. بنی‌اسرائیل نمی‌توانستند ایمان خود را اظهار و آشکار بکنند. آنها خانه‌های خود را سجده‌گاه کرده و در آن عبادت می‌کردند، و در برابر فرعون و اذیّت و آزار او بردباری می‌ورزیدند. پس خداوند خواست آنها را از شرّ دشمنان نجات دهد، و در زمین به آنها قدرت ببخشد تا او را آشکارا عبادت کنند و دستورش را اجرا نمایند . بنابراین خداوند به پیامبرش موسی وحی کرد که مخفیانه با بنی‌اسرائیل وعده بگذارد و در اول شب حرکت کنند. و به او خبر داد که فرعون و قومش به زودی او را دنبال خواهند کرد. پس بنی‌اسرائیل همراه با زنان و کودکان و فرزندانشان در اول شب بیرون رفتند. وقتی اهل مصر شب را پشت سر نهادند، صبح فردا ناگهان دیدند که از بنی‌اسرائیل هیچ‌کس در مصر وجود ندارد. فرعون بر آنها خشمگین شد و افرادی را به شهرها فرستاد تا آنان را از رفتن منع کنند، و مردم را بر دنبال کردن بنی‌اسرائیل تحریک نمایند. پس به وقت صبح، آنها را دنبال کردند. ﴿فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ﴾ وقتی دو گروه روبه‌رو شدند، یاران موسی گقتند: بدون تردید ما را گرفتند، و به ما رسیدند، و آشفته و پریشان شدند، و ترسیدند. دریا جلویشان بود و فرعون پشت سرشان قرار داشت که به شدت بر آنان خشمگین بود. اما موسی اطمینان و آرامش داشت، و به وعدۀ پروردگارش مطمئن بود. پس فرمود: ﴿كَلَّآۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ﴾ نه! بی‌گمان پروردگارم با من است و مرا هدایت خواهد کرد. پس خداوند به موسی وحی نمود که عصایش را به دریا بزند، و موسی آن را به دریا زد، آنگاه دوازده راه در دریا شکافته شد، و آب از چپ و راست چون کوه بلند شده بود. و خداوند راه‌های آنان را خشک کرد، و آنان را فرمان داد که نهراسند، و به آنان اطمینان داد که فرعون نمی‌تواند آنها را دستگیر ‌کند. پس راه‌ها را در پیش گرفته و در آن حرکت نمودند، تا اینکه قوم موسی به طور کامل از دریا بیرون رفتند و گروه فرعون به طور کامل وارد دریا شدند، آنگاه دریا بر آنان جمع شد و آنها را فرو پوشانید و همه غرق شدند و هیچ کس از آنها نجات پیدا نکرد. بنی‌اسرائیل با چشمِ سر نابودی دشمن را نظاره کردند، و خداوند با نابود کردن دشمنشان، چشم آنان را روشن کرد. و این، سرانجامِ کفر و گمراهی و رهنمود نشدن به راهنمایی خداوند است. بنابراین خداوند متعال فرمود: ﴿وَأَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَمَا هَدَىٰ﴾ فرعون با آراسته کردن کفر برای آنها، و بی‌ارزش جلوه دادن آنچه موسی آورده بود، و فریب دادنشان، آنان را گمراه نمود، و هیچ وقت آنها را هدایت نکرد. پس آنها را به گمراهی و انحراف کشاند، سپس آنها را در معرض عذاب و شکنجه قرار داد. info
التفاسير:

external-link copy
80 : 20

یٰبَنِیْۤ اِسْرَآءِیْلَ قَدْ اَنْجَیْنٰكُمْ مِّنْ عَدُوِّكُمْ وَوٰعَدْنٰكُمْ جَانِبَ الطُّوْرِ الْاَیْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَیْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوٰی ۟

خداوند منّت و احسان بزرگ خویش را بر بنی‌اسرائیل یادآور می‌شود، که دشمنشان را هلاک کرد؛ و موسی را در طرف راستِ کوه طور وعده داد تا کتابی را که احکام بزرگ و اخبار زیبا در آن هست، بر وی نازل نماید؛ و نعمت دینی را، بعد از تکمیل نمودن نعمت دنیوی، بر آنان کامل بگرداند. نیز منّت خویش را بر آنها بیان می‌نماید، آنگاه که در آن میدانِ برهوتِ «تیه» ﴿ٱلۡمَنَّ﴾ یعنی ترنجین و ﴿وَٱلسَّلۡوَىٰ﴾ یعنی پرندۀ بلدرچین آسمانی، و روزیِ آماده و گوارا که بدون مشقّت به دست می‌آید بر آنان فرو فرستاد و به آنها فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
81 : 20

كُلُوْا مِنْ طَیِّبٰتِ مَا رَزَقْنٰكُمْ وَلَا تَطْغَوْا فِیْهِ فَیَحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبِیْ ۚ— وَمَنْ یَّحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِیْ فَقَدْ هَوٰی ۟

﴿كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ﴾ از روزی‌های پاکی که به شما داده‌ایم، بخورید، و سپاس نعمت‌هایی که به سوی شما سرازیر کرده‌ایم، به‌جای آورید. ﴿وَلَا تَطۡغَوۡاْ فِيهِ﴾ و در آن از حدّ تجاوز نکنید، و آن را در نافرمانی خداوند به کار نگیرید، و به سبب برخورداری از نعمت‌ها مغرور نشوید؛ زیرا اگر چنین کنید، خشم من بر شما محقّق ‌شده و دامنگیرتان می‌شود؛ یعنی بر شما خشم می‌گیرم، سپس عذابتان خواهم داد. ﴿وَمَن يَحۡلِلۡ عَلَيۡهِ غَضَبِي فَقَدۡ هَوَىٰ﴾ و هرکس که خشمِ من او را فرا بگیرد، به راستی که نابود شده است؛ یعنی هلاک و ناکام و زیانمند می‌گردد، چون او خشنودی و احسان را از دست داده است. info
التفاسير:

external-link copy
82 : 20

وَاِنِّیْ لَغَفَّارٌ لِّمَنْ تَابَ وَاٰمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدٰی ۟

با وجود این، دروازۀ توبه باز است؛ گرچه بنده، گناهان زیادی را انجام داده باشد. بنابراین فرمود: ﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٞ﴾ و بدون شک، آمرزش و رحمت من، نسبت به کسی که از کفر و بدعت و فسق توبه نماید، و به خدا و فرشتگانش و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز قیامت ایمان بیاورد، و اعمال قلبی و بدنی و گفتارهای شایسته انجام دهد، زیاد و فراوان است. ﴿ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ﴾ سپس راه یابد؛ یعنی راه راست را در پیش بگیرد، و از پیامبر بزرگوار و از دین استوار اطاعت نماید، خداوند گناهان چنین کسی را می‌آمرزد، و گناهان گذشته و اصرار او بر آن‌ها را می‌بخشد؛ چون او بزرگ‌ترین اسباب آمرزش و رحمت را فراهم کرده است، چرا که همۀ اسباب آمرزش و رحمت در این امور منحصر می‌شود؛ زیرا توبه، تمام گناهان گذشته را از میان می‌برد؛ و ایمان و اسلام، پروندۀ گذشته را می‌بندد؛ و عمل صالح و نیکی‌ها، بدی‌ها را از بین می‌برند؛ و در پیش گرفتن راه‌های هدایت از قبیل: آموختن علم و اندیشیدن در مفاهیم آیات و احادیث و دعوت کردن مردم به ‌سوی دین حق، و مبارزه با بدعت و کفر و گمراهی، و جهاد و هجرت و دیگر جزییات، همۀ گناهان را از بین می‌برند، و انسان را به هدف و مطلوب می‌رسانند. info
التفاسير:

external-link copy
83 : 20

وَمَاۤ اَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ یٰمُوْسٰی ۟

خداوند با موسی وعده گذارده بود که به نزد او بیاید تا در مدت سی شب، تورات را بر او نازل کند، و آن را با ده روز دیگر تکمیل کرد. پس وقتی روز موعود فرا رسید، و از آنجا که موسی مشتاق دیدار پروردگارش بود، پیش از موعد بدانجا شتافت. خداوند به او فرمود: ﴿وَمَآ أَعۡجَلَكَ عَن قَوۡمِكَ يَٰمُوسَىٰ﴾ چه چیز باعث شده تا پیش از آنها بیایی؟ و چرا صبر نکردی تا با هم بیایید؟ info
التفاسير:

external-link copy
84 : 20

قَالَ هُمْ اُولَآءِ عَلٰۤی اَثَرِیْ وَعَجِلْتُ اِلَیْكَ رَبِّ لِتَرْضٰی ۟

گفت: ﴿هُمۡ أُوْلَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِي ﴾ آنها به دنبال من هستند؛ یعنی به من نزدیک بوده، و به زودی از پشت سر من خواهند رسید. و آنچه مرا وادار کرد تا پیش از دیگران به سوی میعاد تو بشتابم، طلب نزدیکی و شتاب در جستن خشنودی و علاقمندی به تو بود. خداوند به او فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
85 : 20

قَالَ فَاِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَاَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ ۟

﴿فَإِنَّا قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَكَ مِنۢ بَعۡدِكَ﴾ قطعاً ما بعد از تو، قومت را دچار فتنه کردیم و آنان را آزمودیم؛ یعنی با عبادت گوساله، آنان را آزمودیم، پس صبر نکردند. و چون آزمایش و بلا به آنها رسید، کفر ورزیدند. ﴿وَأَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِيُّ﴾ و سامری آنها را گمراه ساخت.﴿فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُكُمۡ وَإِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِيَ﴾ پس مجسّمۀ گوساله را برای آنها ساخت که صدایی مانند صدای گاو داشت و به آنان گفت: «این خدای شما و خدای موسی است، و موسی آن را فراموش کرده است.» بنابراین بنی‌اسرائیل گمراه شدند و آن را پرستش کردند. و هارون آنها را نهی کرد، اما باز نیامدند. info
التفاسير:

external-link copy
86 : 20

فَرَجَعَ مُوْسٰۤی اِلٰی قَوْمِهٖ غَضْبَانَ اَسِفًا ۚ۬— قَالَ یٰقَوْمِ اَلَمْ یَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا ؕ۬— اَفَطَالَ عَلَیْكُمُ الْعَهْدُ اَمْ اَرَدْتُّمْ اَنْ یَّحِلَّ عَلَیْكُمْ غَضَبٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ فَاَخْلَفْتُمْ مَّوْعِدِیْ ۟

موسی در حالی که خشمگین و اندوهناک بود، به سوی قومش بازگشت و کارشان را نکوهش و تقبیح نمود و به آنها گفت: ﴿يَٰقَوۡمِ أَلَمۡ يَعِدۡكُمۡ رَبُّكُمۡ وَعۡدًا حَسَنًا﴾ ای قوم من! مگر پروردگارتان به شما وعده‌ای نیکو نداد که تورات را بر شما نازل ‌نماید؟ ﴿أَفَطَالَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡعَهۡدُ﴾ آیا مدّت جدایی من از شما به طول انجامید، و غیبت من را طولانی احساس کردید؟ حال آنکه مدتی کوتاه بود؟ این گفتۀ بسیاری از مفسّران است. و احتمال دارد که معنی‌اش این باشد که آیا از دوران نبوت و رسالت، مدتی طولانی بر شما گذشته است، درنتیجه شما هیچ علم و آگاهی نسبت به نبوت ندارید؟ و به خاطر گذشت زیاد زمان، نشانه‌ها و آثار آن از بین رفته و شما به سبب غالب بودن جهالت، و آگاهی نداشتن به آثار رسالت، چیزی دیگر به جز خداوند را عبادت کردید؟ یعنی چنین نیست، بلکه نبوت در میان شماست، و بدان علم و آگاهی دارید، و هیچ عذری از شما پذیرفته نیست. بلکه با این کارتان خواسته‌اید خشمی از جانب خداوند شما را فرا بگیرد؛ یعنی اسباب حلول خشم الهی را فراهم آوردید؛ و آنچه موجب عذاب الهی است، انجام دادید. ﴿فَأَخۡلَفۡتُم مَّوۡعِدِي﴾ و از وعده‌ام تخلف کردید؛ آنگاه که شما را به استقامت توصیه کردم، و هارون را در مورد شما سفارش نمودم؛ و رعایت حال مرا نکردید، و برای هارون که در میانتان بود، احترامی قایل نشدید. info
التفاسير:

external-link copy
87 : 20

قَالُوْا مَاۤ اَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلٰكِنَّا حُمِّلْنَاۤ اَوْزَارًا مِّنْ زِیْنَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنٰهَا فَكَذٰلِكَ اَلْقَی السَّامِرِیُّ ۟ۙ

قومش به او گفتند: آنچه ما انجام دادیم، از روی قصد و اختیار نبود؛ بلکه انگیزه و سبب آن این بود که ما از زیور آلاتِ زیادِ قبطی‌ها که نزد ما بود، به خاطر آنکه مرتکب گناه نشویم، پرهیز کرده و آن را دور انداختیم. گفته می‌شود آنها زیور آلات زیادی را از قبطی‌ها به امانت گرفته بودند، و همراه با آنها از آنجا حرکت کردند، سپس آن را دور انداختند. وقتی موسی به میعاد رفت، آن را جمع کردند تا بعد از آنکه موسی برگشت، درمورد آن گفتگو نمایند. سامری روز غرق شدن فرعون و فرعونیان، رد پای رسولِ خدا به سوی موسی را دید، و از رد پایش مشتی خاک برداشت، و چون آن را بر چیزی می‌پاشید ـ به جهت آزمایش و امتحان ـ زنده می‌شد. پس یک مشت را روی این مجسّمه که به صورت گوساله ساخته بود پاشید، و گوساله حرکت کرد، و دارای صدایی شد. و گفتند موسی به دنبال جستجوی پروردگارش رفته است، حال آنکه پروردگارش اینجاست، پس او آن را فراموش کرده است. و این از بی‌عقلی و بی‌خردی آنها بود؛ زیرا وقتی این گوسالۀ عجیب را دیدند که صدایی داشت درحالی که جامد و بی‌جان بود، گمان بردند که خداوند زمین و آسمان‌ها همین است. info
التفاسير: