﴿وَإِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِۦٓ﴾ و به یاد آورید آنچه که برای شما با موسی پیش آمد، آنگاه که فردی را کشتید و در مورد قاتل آن با یکدیگر اختلاف و کشمکش ورزیدید، تا اینکه مسئله در بین شما بزرگ شد، و اگر خداوند آن را برایتان روشن نمیکرد، شر بزرگی پدید میآمد. پس موسی، به منظور مشخص کردن قاتل، به شما گفت: گاوی را سر ببرید. و میبایست بیدرنگ، فرمان او اطاعت شود و اعتراضی صورت نگیرد. اما آنها اعتراض کردند و گفتند: ﴿أَتَتَّخِذُنَا هُزُوٗا﴾ آیا ما را مسخره میکنی؟
آنگاه موسی گفت: ﴿أَعُوذُ بِٱللَّهِ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡجَٰهِلِينَ﴾ به خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم؛ زیرا جاهل و نادان کسی است که سخن بیفایده میگوید و مردم را مسخره میکند. و اما عاقل میداند که بزرگترین عیب دین و عقل، مسخره کردن همنوع است، گرچه او بر آن برتری داشته باشد؛ زیرا برتری بر دیگران مستلزم آن است که شکر پروردگار را به جا آورد و با بندگانش مهربان بود.