«پیکار با دشمنان» که در آیۀ قبل آمده بود، ماههای حرام و دیگر ماهها را دربر میگرفت، بنابراین خداوند جنگ را در ماههای حرام استثنا نمود، و فرمود: ﴿يَسَۡٔلُونَكَ عَنِ ٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ﴾ جمهور براین باورند که حرام بودن جنگ در ماههای حرام، با دستور به «جنگ کردن با مشرکان هرجا که یافت شدند» نسخ شده است.
و بعضی از مفسرین گفتهاند: حرام بودن جنگ در ماههای حرام منسوخ نشده است، چون مطلق بر مقید حمل میشود، و این آیه مقید کنندۀ امر عامی است که بهطور مطلق به کشتن و جنگ با مشرکان دستور داده است، و اینکه یکی از مزیتهای ماههای حرام ـ بلکه بزرگترین مزیت آن ـ تحریم جنگ در آن میباشد. و حرمت جنگ در این ماهها در مورد جنگ تهاجمی است، و اما جنگ تدافعی در ماههای حرام جایز است، همان طور که در سرزمین حرم جایز است.
سبب نزول این آیه، ماجرایی بود که برای سریۀ عبد الله بن جحش پیش آمد، آنها عمروبن حضرمی را کشتند، و اموالش را گرفتند. این واقعه آن طور که گفته شده، در ماه رجب روی داد، به همین خاطر مشرکین به عیبجویی از مسلمین پرداختند و گفتند: آنها در ماههای حرام میجنگند. و آنها در این عیبجویی ستمکار بودند، چون زشتیهایی در وجود آنان بود که از آنچه به سبب آن از مسلمین عیبجویی میکردند، بزرگتر بود.
خداوند متعال در این رابطه فرمود: ﴿وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾ و بازداشتن مشرکین کسی را که میخواهد به خدا و پیامبرش ایمان بیاورد، و شکنجه کردنش، و تلاش مشرکین برای بازگرداندن او از دینش، و کفری که در ماه حرام و سرزمین حرام از آنها سر میزند، بزرگترین گناه و زشتترین عمل است. پس مسلم است که این کارهای زشت، چنانچه در ماه حرام و سرزمین حرام انجام شوند، زشتی آن چندین برابر خواهد بود.
﴿وَإِخۡرَاجُ أَهۡلِهِۦ﴾ و اخراج اهل مسجدالحرام. و اهل آن، پیامبر صلی الله علیه وسلم و اصحابش میباشند؛ چون آنها از مشرکین به مسجدالحرام شایستهترند. و در حقیقت آباد کنندۀ آن، پیامبر و یارانش هستند، اما مشرکین آنها را ﴿مِنۡهُ﴾ از آن بیرون کردند، و به آنها اجازۀ رسیدن به مسجدالحرام را ندادند، در صورتی که مقیم مکه و بادیه نشین و کسانی که از راه دور میآیند، در رابطه با کعبه از حقوقی مساوی برخوردارند.
پس هر یک از این کارها ﴿أَكۡبَرُ مِنَ ٱلۡقَتۡلِ﴾ از کشتارِ در ماه حرام بزرگتر است. اما آنان همۀ این کارها را در ماه حرام انجام دادند. پس معلوم شد که آنها در عیبجویی از مسلمین به خطا رفته، و فاسق و ستمکارند. سپس خداوند متعال خبرداد که آنها همواره با مؤمنان خواهند جنگید، و هدفشان گرفتن اموال مومنان و کشتن آنها نیست، بلکه میخواهند مؤمنان را از دینشان بازدارند و آنها را به کفر و کافری بر گردانند تا از یاران آتش باشند. پس مشرکین تمام قدرت و توان خود را در این راه خرج میکنند، اما خداوند جز این نمیپذیرد که نورش را کامل گرداند، گر چه کافران نپسندند.
و این صفت همۀ کافران است، آنها همواره با دیگران میجنگند تا آنان را از دینشان بازگردانند. به ویژه اهل کتاب، از قبیل: یهود ونصاری، که جمعیتهایی را تأسیس نموده و دعوتگرانی را پخش کرده، و پزشکانی را به این سو و آن سو فرستاده، و مدارسی را ساختهاند تا ملتها را به سوی آیین خود جذب کنند، و آنان را در دینشان دچار شک و شبهه کنند. و از خداوندی که اسلام را بر مؤمنین ارزانی داشته و به عنوان آیینی ارزشمند برگزیده، و برای آنها کامل گردانیده است، میطلبیم که با استوار نمودنشان بر دین اسلام، نعمت خود را به بهترین صورت بر آنها کامل بگرداند. و از بارگاه اقدسش میطلبیم هرکس را که میخواهد نور او را خاموش کند، ذلیل و خوار کند، و مکر آنها را به خودشان برگرداند، و دینش را نصرت نماید، و کلمۀ خود را بلند گرداند.
این آیه بر کفار معاصر نیز صدق میکند، چنانچه بر کفار گذشته نیز صدق کرده است، که میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُمۡ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيۡهِمۡ حَسۡرَةٗ ثُمَّ يُغۡلَبُونَۗ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحۡشَرُونَ﴾ بیگمان، کسانی که کفر ورزیدند، مالهای خود را برای اینکه [مردم را] از راه خدا باز دارند، خرج میکنند، سپس برای آنها مایۀ حسرت خواهد بود؛ و پس از آن مغلوب میشوند. و کسانی که کفر ورزیدند، به سوی جهنم حشر میشوند.
سپس خداوند متعال خبر داد که هر کس از اسلام برگردد و کفر را برگزیند، و در حال کفر بمیرد، ﴿ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ﴾ ایشان اعمالشان در دنیا و آخرت تباه میشود. چون شرط پذیرفتهشدن اعمال که اسلام است، در آنان وجود ندارد. ﴿وَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ﴾ مفهوم آیه دلالت مینماید که هر کس مرتد شود، سپس به اسلام بازگردد، اعمالی را که قبل از مرتد شدن انجام داده است، به او باز گردانده میشود. همچنین کسی که از گناه توبه کند، اعمال گذشتهاش به او باز گردانده میشود.