r
﴿فَقَالَ ٱلۡمَلَأُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوۡمِهِۦ﴾ سران کافر و اشراف قومش دعوت او را نپذیرفتند. و آنها اولین کسانی بودند که دعوت پیامبر را رد کرده و گفتند: ﴿مَا نَرَىٰكَ إِلَّا بَشَرٗا مِّثۡلَنَا﴾ تو را جز بشری همچون خودمان نمیبینیم. و انسان بودن نوح ـ به ادّعای آنها ـ مانعی برای پیروی کردن از وی بود، با اینکه در حقیقت همین درست است و غیر از آن جایز نیست؛ چون انسانها میتوانند از انسان یاد بگیرند و در هر کاری به او مراجعه نمایند، به خلاف فرشتگان. ﴿وَمَا نَرَىٰكَ ٱتَّبَعَكَ إِلَّا ٱلَّذِينَ هُمۡ أَرَاذِلُنَا﴾ و میبینیم که جز افراد فرومایۀ ما، کسی از تو پیروی نکرده است.
اما در حقیقت آنان اشراف و اهل عقل بودند که از حق فرمان بردند. و مانند فرومایگانی نشدند که به آنها سران قوم گفته میشد، اما از هر شیطان سرکشی پیروی کرده و خدایانی از سنگ و درخت برای خود برگرفته و برای آن سجده برده و به آن تقرب میجستند. آیا فرومایهتر و ذلیلتر از اینها کسی وجود دارد؟
﴿بَادِيَ ٱلرَّأۡيِ﴾ یعنی بدون فکر و اندیشه از تو پیروی کردند. منظورشان این بود که آنها از روی بینش و تفکر این کار را نکردهاند؛ بلکه به محض اینکه آنان را دعوت نمودی، از تو پیروی کردند. غافل از اینکه عقلهای سلیم، حقِ آشکار را به طور بدیهی میپذیرند و خردمندان آن را تصدیق مینمایند، به خلاف کارها وامور پنهانی که به تأمل و تفکر طولانی احتیاج دارد. ﴿وَمَا نَرَىٰ لَكُمۡ عَلَيۡنَا مِن فَضۡلِۢ﴾ و برای شما فضلی بر خویش نمیبینیم؛ یعنی از ما برتر نیستید، تا از شما اطاعت کنیم.
﴿بَلۡ نَظُنُّكُمۡ كَٰذِبِينَ﴾ بلکه شما را دروغگو میپنداریم. و آنها در این سخن، دروغ میگفتند؛ چون آنها نشانههایی را که خداوند برای تأیید نوح فرستاده بود، دیدند؛ نشانههایی که باعث میشد به طور کامل به صداقت نوح پی ببرند.