هر چیزی که در زمین حرکت میکند از قبیل: انسان و حیوان، برّی باشد یا بحری، خداوند روزی همه را به عهده گرفته و به همه روزی میدهد. ﴿وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَا﴾ و قرارگاه این جنبندگان و محل زیست و جایی که در آن قرار میگیرند را میداند. و محل رفت و آمد آنها را که در حالتهای مختلف به آن روی میآورند، میداند.
﴿كُلّٞ﴾ تفاصیل احوال آنها، ﴿فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ﴾ در لوح محفوظ ـ که همۀ اتفاقاتی که پیش میآید و آنچه در آسمانها و زمین اتفاق میافتد را در بر دارد ـ ثبت و ضبط شده است. و علم خداوند به همه اینها احاطه دارد، و قلمش آن را نگاشته است، و مشیّت او بر آن جاری گردیده است و روزیاش به همه میرسد. پس دلها آرام گیرند به کفایت و شایستگی کسی که روزی آنها را به عهده گرفته است، و با علم و دانش خود ذات و صفات آنها را در بر گرفته است.
خداوند متعال خبر میدهد که او، ﴿خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ﴾ آسمانها و زمین را در شش روز آفریده است، نخستینِ این ایام روز یکشنبه و آخرین آن روز جمعه است. ﴿وَ﴾ هنگامی که آسمانها و زمین را آفرید، ﴿كَانَ عَرۡشُهُۥ عَلَى ٱلۡمَآءِ﴾ عرشش بر روی آب و بر بالای آسمان هفتم بود. و بعد از اینکه آسمانها و زمین را آفرید، بر عرش خود بلند و مرتفع گردید و کارها و احکام قدری و شرعی را طبق مشیّت خود تدبیر میکند.
بنابراین فرمود: ﴿لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗا﴾ تا شما را بیازماید که چه کسی کارهای نیکوتری انجام میدهد؛ یعنی خداوند ـ به خاطر پیروی شما از اوامر و نواهی وی ـ آنچه را در آسمانها و زمین است آفرید تا امتحان کند و ببیند کدام یک از شما عمل نیکوتری را انجام میدهد.
فضیل بن عیاض ـ رحمة الله ـ گفته است: «یعنی تا شما را بیازماید که چه کسی عمل خالصتر و درستتر انجام میدهد.»
گفته شد: ای ابا علی! عمل خالص و درست تر کدام است؟ گفت: «اگر عمل خالصانه انجام شود و درست نباشد، پذیرفته نمیشود، و اگر درست باشد و خالصانه انجام نشود، [باز] پذیرفته نمیشود، مگر اینکه خالصانه و درست باشد. عمل خالص این است که برای خدا انجام شود. و عمل درست؛ یعنی عملی که در انجام آن، از قرآن و سنت پیروی شود. همانطور که خداوند متعال فرموده است: ﴿وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِيَعۡبُدُونِ﴾ من جنها و انسانها را نیافریدم، مگر برای اینکه مرا پرستش نمایند.»
و خداوند متعال فرموده است: ﴿ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ وَمِنَ ٱلۡأَرۡضِ مِثۡلَهُنَّۖ يَتَنَزَّلُ ٱلۡأَمۡرُ بَيۡنَهُنَّ لِتَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ وَأَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عِلۡمَۢا﴾ «الله» تعالی ذاتی است که هفت آسمان را آفرید و در زمین نیز مثل آنرا آفرید، امر خود را میان آنها نازل میگرداند، تا بدانید که خداوند بر همه چیز توانا است، و علم او همه چیز را احاطه نموده است. پس خداوند متعال خلقرا به خاطر عبادت خویش و شناختن ذات و اسما وصفتهایش آفریده است، و آنهارا به این دستور داده است. پس هرکس فرمان ببرد و آنچه را که به آن دستور داده شده است انجام دهد، از رستگاران است؛ و هر کس روی بگرداند، از زیانکاران میباشد، و حتماً خداوند آنها را در جهانی دیگر جمع خواهد کرد تا آنان را جزا و سزا بدهد. بنابراین خداوند به تکذیب سزا و جزا از سوی مشرکین پرداخت و فرمود:
﴿وَلَئِن قُلۡتَ إِنَّكُم مَّبۡعُوثُونَ مِنۢ بَعۡدِ ٱلۡمَوۡتِ لَيَقُولَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ﴾ و اگر از سوی من به ایشان بگویی، و آنها را از زنده شدن پس از مرگ خبر دهی، کافران تو را تصدیق نمیکنند، بلکه به شدت تو را تکذیب مینمایند، و از آنچه آوردهای، عیب گرفته و میگویند: ﴿إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّبِينٞ﴾ این چیزی جز جادوی آشکار نیست. آگاه باشید و بدانید که آن حقِ آشکار است.
﴿وَلَئِنۡ أَخَّرۡنَا عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابَ إِلَىٰٓ أُمَّةٖ مَّعۡدُودَةٖ﴾ و اگر عذاب را تا مدت زمانی مشخص از آنان به تأخیر بیندازیم، میگویند: چرا نیامده است، و چرا دیر میآید؟ و از روی نادانی و ستمگریشان میگویند: ﴿مَا يَحۡبِسُهُۥٓ﴾ چه چیزی آن را باز میدارد؟ و مفهوم سخنشان این است که آن را دروغ میانگارند، و آنها از اینکه عذاب زود نمیآید، بر دروغگو بودن پیامبر استدلال میکنند که از آمدن عذاب خبر میدهد. چه استدلال بیجایی است!!
﴿أَلَا يَوۡمَ يَأۡتِيهِمۡ لَيۡسَ مَصۡرُوفًا عَنۡهُم﴾ آگاه باشید! روزی که عذاب به سراغ آنان بیاید، از آنان باز داشته نمیشود، و نمیتوانند در کار خویش بنگرند. ﴿وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ﴾ و چیزی را که مسخره میکردند، آنان را احاطه کرده و در بر میگیرد؛ یعنی عذابی که آن را مسخره میکردند و آن را ناچیز میانگاشتند تا جایی که قاطعانه به دروغگو بودن پیامبر حکم کردند، آنان را از هر سو فرا میگیرد.
خداوند متعال از طبیعت انسان خبر میدهد که وی نادان و ستمکار است، و هر وقت رحمتی را از سوی خود به او بچشاند از قبیل: سلامتی، روزی، فرزندان و امثال آن، سپس آن نعمتها را از او بگیرد، به ناامیدی و یأس تن میدهد، و امیدی به پاداش خدا نخواهد داشت و به ذهنش نمیآید که خداوند آن را باز خواهد گرداند یا بهتر از آن را باز به او خواهد داد.
و هرگاه خداوند بعد از رنج و ناخوشی که به انسان میرسد، نعمت و رحمتی به وی عطا کند شادمان میشود و به خود میبالد و گمان میبرد که آن خیر برای همیشه برایش باقی میماند، و میگوید: ﴿ذَهَبَ ٱلسَّئَِّاتُ عَنِّيٓۚ إِنَّهُۥ لَفَرِحٞ فَخُورٌ﴾ بدیها و سختیها از من دور شدند، و او شادمان و خودستا است.
یعنی به آنچه که طبق میل و دلخواهش به او داده شده است، شاد میگردد؛ و با نعمتهایی که خداوند به او عطا کرده است، بر بندگان خدا فخرفروشی میکند و این حالت، او را به خودپسندی و تکبر ورزیدن بر مردم و تحقیر آنان وادار میکند. و چه عیبی بزرگتر از این وجود دارد؟!
و این طبیعت انسان است، مگر کسانی که خداوند آنان را توفیق دهد و از این اخلاق زشت بیرون آوَرَد، و به ضدّ آن راهنمایی کند، و آنان کسانی هستند که به هنگام ناخوشی و رنج، بردباری کرده و ناامید نمیشوند؛ و هنگام راحتی و خوشی، به خود نبالیده و کارهای شایسته و واجب و مستحب را انجام میدهند.
﴿أُوْلَٰٓئِكَ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٞ﴾ با بخشوده شدن گناهانشان، هر امر نامطلوبی از آنها دور میگردد و به پاداش بزرگی میرسند و آن دست یابی به باغهای پر ناز و نعمت بهشت است که هرچه انسان بخواهد و چشمها از دیدن آن لذت ببرند، در آن موجود است.
و هرگاه خداوند بعد از رنج و ناخوشی که به انسان میرسد، نعمت و رحمتی به وی عطا کند شادمان میشود و به خود میبالد و گمان میبرد که آن خیر برای همیشه برایش باقی میماند، و میگوید: ﴿ذَهَبَ ٱلسَّئَِّاتُ عَنِّيٓۚ إِنَّهُۥ لَفَرِحٞ فَخُورٌ﴾ بدیها و سختیها از من دور شدند، و او شادمان و خودستا است.
یعنی به آنچه که طبق میل و دلخواهش به او داده شده است، شاد میگردد؛ و با نعمتهایی که خداوند به او عطا کرده است، بر بندگان خدا فخرفروشی میکند و این حالت، او را به خودپسندی و تکبر ورزیدن بر مردم و تحقیر آنان وادار میکند. و چه عیبی بزرگتر از این وجود دارد؟!
و این طبیعت انسان است، مگر کسانی که خداوند آنان را توفیق دهد و از این اخلاق زشت بیرون آوَرَد، و به ضدّ آن راهنمایی کند، و آنان کسانی هستند که به هنگام ناخوشی و رنج، بردباری کرده و ناامید نمیشوند؛ و هنگام راحتی و خوشی، به خود نبالیده و کارهای شایسته و واجب و مستحب را انجام میدهند.
﴿أُوْلَٰٓئِكَ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٞ كَبِيرٞ﴾ با بخشوده شدن گناهانشان، هر امر نامطلوبی از آنها دور میگردد و به پاداش بزرگی میرسند و آن دست یابی به باغهای پر ناز و نعمت بهشت است که هرچه انسان بخواهد و چشمها از دیدن آن لذت ببرند، در آن موجود است.
خداوند متعال با دلجویی دادن پیامبرش صلی الله علیه وسلم در مقابل تکذیبکنندگان میفرماید: ﴿فَلَعَلَّكَ تَارِكُۢ بَعۡضَ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ وَضَآئِقُۢ بِهِۦ صَدۡرُكَ أَن يَقُولُواْ﴾ یعنی شایسته نیست که گفتۀ آنان در تو اثر بگذارد؛ و از آنچه که بر آن هستی، باز بدارد؛ و آنگاه برخی از مطالبی را که به سوی تو وحی میشود، رها کنی؛ و به خاطر خیرهسری آنان، دلتنگ گردی، که میگویند: ﴿لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ كَنزٌ أَوۡ جَآءَ مَعَهُۥ مَلَكٌ﴾ چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده، یا چرا فرشتهای با او نیامده است؟ زیرا این سخن ناشی از خیرهسری و ستمگری و مخالفت و گمراهی و عدم شناخت آنان نسبت به حجتها و دلایل است. پس به کارت ادامه بده؛ و این گفتههای پوچ که جز فردی بیخرد آن را بر زبان نمیآورد، تو را باز ندارد؛ و دلت را تنگ و ناراحت نکند. آیا دلیلی ارائه دادهاند که از حل آن درمانده باشی؟ یا در آنچه آوردهای، عیبی گرفتهاند که عیبجویی آنها در آن اثر گذارد و ارزش آن را کم کند؟ پس دلتنگ نشو؛ زیرا حساب آنها بر گردن تو نیست، و با زور نمیتوانی آنها را هدایت کنی. بلکه تو ﴿إِنَّمَآ أَنتَ نَذِيرٞۚ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ وَكِيلٌ﴾ تنها بیم دهنده هستی، و خداوند بر هر چیزی نگاهبان است و اعمالشان را ثبت و ضبط مینماید و آنها را طبق اعمالشان سزا و جزا میدهد.