خداوند متعال از تهمتی که مشرکان به پروردگار جهانیان میزنند، خبر داده و میفرماید: ﴿قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗا﴾ گفتند: خداوند فرزندی بر گرفته است. پس خداوند خویشتن را از چنین چیزی منزّه قرار داده و میفرماید: ﴿سُبۡحَٰنَهُۥ﴾ پاک و منزه است ازآنچه ستمگران میگویند. و او فراتر از آن کمبودهایی است که به وی نسبت میدهند. سپس خداوند بر این امر چندین دلیل آورد.
دلیل اول: ﴿هُوَ ٱلۡغَنِيُّ﴾ بینیازی فقط منحصر در اوست، و از هرجهت و به هر صورت و از هر نظر بینیاز است. پس او که بینیاز است، چرا برای خود فرزندی میگیرد؟ آیا به خاطر نیازی که به فرزند دارد، این کار را میکند؟ این با بینیازی او متضاد است؛ زیرا هیچ کس فرزندی بر نمیگیرد، مگر اینکه به آن نیاز داشته باشد.
دلیل دوم: ﴿لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ﴾ آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست. و این یک قاعدۀ جامع و فراگیر است، و هیچ موجودی از اهل آسمانها و زمین از آن بیرون نمیرود، و همه مخلوق و بندگان خدا هستند.
و مشخص است که این صفتِ کلی و فراگیر، منافیِ آن است که برای او فرزندی باشد؛ زیرا فرزند از جنس پدرش است، و مخلوق و مملوک نخواهد بود. پس مالکیت او بر آسمانها و زمین با فرزند داشتن متضاد است.
دلیل سوم: ﴿إِنۡ عِندَكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآ﴾ آیا دلیلی دارید که خدا فرزندی داشته باشد؟ و اگر آنان دلیلی داشتند، آن را آشکار میکردند. و هنگامی که خداوند آنها را به مبارزه طلبید و آنها از آوردن دلیل ناتوان شدند، بطلان گفتههایشان آشکار شد، و معلوم گشت که سخنی بدون علم و آگاهی است. بنابراین فرمود: ﴿أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ﴾ آیا چیزی را به خداوند نسبت میدهید که نمیدانید؟ زیرا این از بزرگترین کارهای حرام است.