పవిత్ర ఖురాన్ యొక్క భావార్థాల అనువాదం - పర్షియన్ అనువాదం - తఫ్సీర్ అల్-సాది

حُجُرات

external-link copy
1 : 49

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا لَا تُقَدِّمُوْا بَیْنَ یَدَیِ اللّٰهِ وَرَسُوْلِهٖ وَاتَّقُوا اللّٰهَ ؕ— اِنَّ اللّٰهَ سَمِیْعٌ عَلِیْمٌ ۟

این آیه بیانگر آن است که در پیشگاه خداوند و پیامبرش باید مؤدّب بود و پیامبر را گرامی داشت. خداوند بندگان مؤمن خویش را فرمان می‌دهد که به مقتضای ایمانِ به خدا و پیامبرش عمل ‌نمایند؛ از دستورات خدا پیروی کنند و از منهیّات او پرهیز نمایند. و آنها را امر می‌نماید تا به دنبال اوامر خدا حرکت کنند، و در همۀ کارهایشان از سنت پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم پیروی نمایند و بر خدا و پیامبرش پیشی نگیرند. پس سخن نگویند تا او سخن بگوید، و دستور ندهند تا او دستور بدهد. این است ادب حقیقی در برابر خدا و پیامبرش، و نشان سعادت بنده و رستگاری‌اش همین است، و با نبود آن، انسان سعادت همیشگی و نعمت جاودانی را از دست می‌دهد. در اینجا به شدّت از این نهی شده که گفتۀ کسی دیگر بر گفتۀ پیامبر مقدّم داشته شود. پس هرگاه سنّت و حدیث پیامبر مشخّص و واضح گردید، پیروی ازآن واجب است و باید بر گفتۀ دیگران ـ هرکس که باشد ـ مقدّم داشته شود. سپس خداوند به طور عام به تقوی فرمان داد، و تقوی آن گونه که «طلق بن حبیب» گفته است؛ یعنی اطاعت از خداوند در پرتو نور الهی به امید کسب پاداش او، و دوری از نافرمانی خداوند در پرتو نور الهی و ترس از کیفر او. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ﴾ بی‌گمان، خداوند همۀ صداها را در همۀ اوقات و در جاها و جهت‌های پوشیده و پنهان می‌شنود. ﴿عَلِيمٞ﴾ و خداوند به ظواهر و درون‌ها و گذشته و آینده و امور واجب و محال و جایز آگاه است. بعد از نهی کردن از پیشی گرفتن از خدا و پیامبر، و فرمان دادن به تقوای الهی، دو اسم ارجمند خدا ذکر شده‌اند و این در واقع تشویقی است در راستای عمل به این آداب مستحسن و برحذر بودن از ضد آن. info
التفاسير:

external-link copy
2 : 49

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا لَا تَرْفَعُوْۤا اَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوْا لَهٗ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ اَنْ تَحْبَطَ اَعْمَالُكُمْ وَاَنْتُمْ لَا تَشْعُرُوْنَ ۟

سپس خداوند متعال فرمود: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ﴾ این ادبِ سخن گفتن با پیامبر است؛ یعنی فردی که با او سخن می‌گوید، نباید صدایش را از صدای او بلندتر بکند و با آواز بلند با او سخن بگوید، بلکه باید صدایش را پایین بیاورد و با ادب و نزاکت و بزرگداشت و احترام او را مورد خطاب قرار دهد. و نباید پیامبر را مانند یکی از خودشان قرار دهند، و همان گونه که با همدیگر سخن می‌گویند با او سخن بگویند، بلکه به‌هنگام سخن گفتن باید بین او و دیگران فرق بگذارند، همان طور که او در واجب بودن حقّش بر امّت و واجب بودن ایمان آوردنِ به او و داشتن محبّت نسبت به او ـ محبّتی که ایمان جز با آن کامل نمی‌گردد ـ با دیگران فرق می‌کند؛ زیرا اگر این ادب رعایت نشود، بیم آن می‌رود که عمل بنده ضایع گردد درحالی که خودش نمی‌داند. همان‌طور که رعایت ادب در پیشگاه او، یکی از اسباب پاداش و پذیرفته شدن اعمال است. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 49

اِنَّ الَّذِیْنَ یَغُضُّوْنَ اَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُوْلِ اللّٰهِ اُولٰٓىِٕكَ الَّذِیْنَ امْتَحَنَ اللّٰهُ قُلُوْبَهُمْ لِلتَّقْوٰی ؕ— لَهُمْ مَّغْفِرَةٌ وَّاَجْرٌ عَظِیْمٌ ۟

سپس خداوند کسانی را که صدای خود را نزد پیامبر پایین می‌آورند ستود و فرمود: خداوند دل‌هایشان را برای پرهیزگاری امتحان کرده است، در نتیجه دل‌هایشان جایگاه پرهیزگاری گشته است. سپس آنها را به آمرزش گناهانشان و پاداشی بزرگ مژده داد که آمرزش گناهان متضمن دور شدن شر و ناگواری است، همان‌گونه که می‌فرماید: ﴿لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَأَجۡرٌ عَظِيمٌ﴾ آنان آمرزش و پاداشی بزرگ دارند؛ پاداش بزرگی که جز خداوند متعال وصف و ویژگی آن را نمی‌داند. و در «پاداش بزرگ» هر آنچه که دل بطلبد و از آن راضی و خشنود باشد، وجود دارد. و این دلیلی است بر اینکه خداوند دل‌ها را با امر و نهی و با مشکلات می‌آزماید؛ پس هرکس به امر و فرمان خدا پایبند باشد و از رضامندی او پیروی کند و به سوی رضامندی‌اش بشتابد و خشنودی او را برخواستۀ خود مقدّم بدارد، از صفت پرهیزگاری برخوردار می‌گردد و دلش اصلاح می‌شود؛ و هرکس چنین نباشد، معلوم است که شایستگی برخورداری از تقوی و پرهیزگاری را ندارد. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 49

اِنَّ الَّذِیْنَ یُنَادُوْنَكَ مِنْ وَّرَآءِ الْحُجُرٰتِ اَكْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُوْنَ ۟

این آیات دربارۀ مردمانی از عرب‌های بادیه نشین نازل شده که خداوند آنها را به سنگدلی توصیف نموده و می‌فرماید: آنها سزاوارترند که حدود آنچه را خداوند بر پیامبرش نازل فرموده است ندانند. این بادیه نشینان نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمدند و وقتی رسیدند، دیدند که او در خانه و اتاق‌های همسرانش می‌باشد. پس صبر نکردند و ادب را رعایت ننمودند تا او بیرون بیاید، بلکه او را صدا زدند: ای محمّد! ای محمّد! یعنی بیا بیرون. خداوند آنها را به سبب نداشتن خرد و عقل مذمّت نمود، چون آنها ادب را نسبت به پیامبر مراعات نکردند، که از نشانه‌های خردورزی و عقل رعایت ادب است. info
التفاسير: