அல்குர்ஆன் மொழிபெயர்ப்பு - பாரசீக மொழிபெயர்ப்பு - இமாம் ஸஃதி அவர்களின் அல் குர்ஆன் விளக்கவுரை

பக்க எண்:close

external-link copy
12 : 41

فَقَضٰىهُنَّ سَبْعَ سَمٰوَاتٍ فِیْ یَوْمَیْنِ وَاَوْحٰی فِیْ كُلِّ سَمَآءٍ اَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَآءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیْحَ ۖۗ— وَحِفْظًا ؕ— ذٰلِكَ تَقْدِیْرُ الْعَزِیْزِ الْعَلِیْمِ ۟

﴿فَقَضَىٰهُنَّ سَبۡعَ سَمَٰوَاتٖ فِي يَوۡمَيۡنِ﴾ پس آفرینش آسمان‌ها و زمین در شش روز انجام یافت، از روز یکشنبه شروع شد و جمعه پایان پذیرفت با اینکه قدرت الهی و خواست او می‌تواند همۀ آفریده‌ها را در یک لحظه بیافریند. ولی اگر او تواناست، با حکمت و مهربان نیز هست. پس، از حکمت و مهربانی او این بود که آفرینش آسمان‌ها و زمین را در این مدت تعیین شده قرار داد. ظاهر این آیه با آیه‌ای ـ که در سورۀ نازعات بعد از موضوع آفرینش آسمان‌ها ذکر شده ـ تعارض دارد که می‌فرماید: ﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ﴾ پس از آن، زمین را گستراند. با اینکه در کتاب خدا تعارض و اختلافی نیست، آن گونه که بسیاری از سلف گفته‌اند پاسخ این است که آفرینش زمین بر آفرینش آسمان‌ها مقدّم بوده، همان‌طور که در اینجا بیان شده است، و گستراندن زمین به صورتی که ﴿أَخۡرَجَ مِنۡهَا مَآءَهَا وَمَرۡعَىٰهَا وَٱلۡجِبَالَ أَرۡسَىٰهَا﴾ «آب و چراگاهش را از آن بیرون آورد و کوه‌ها را بر آن میخ کرد» بعد از آفرینش آسمان‌ها صورت گرفته است همان‌طور که در سورۀ نازعات بیان شده است. بنابراین فرمود: ﴿وَٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ دَحَىٰهَآ أَخۡرَجَ مِنۡهَا﴾ و زمین را بعد از آفرینش آسمان‌ها گستراند به صورتی که از آن آب بیرون آورد. و نفرمود: زمین را بعد از آن آفرید. ﴿وَأَوۡحَىٰ فِي كُلِّ سَمَآءٍ أَمۡرَهَا﴾ و به هر آسمانی، امر و تدبیر مناسب آن را که حکمت احکم‌الحاکمین اقتضا نموده بود وحی کرد. ﴿وَزَيَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡيَا بِمَصَٰبِيحَ﴾ و آسمان دنیا را با چراغ‌هایی آراستیم، و این چراغ‌ها ستارگان هستند که روشنایی می‌دهند و به وسیلۀ آنها مردم راهیاب می‌شوند و باعث زینت و زیبایی هستند. ﴿وَحِفۡظٗا﴾ و با آن آسمان محافظت می‌شود، و شیاطین وقتی که برای استراق سمع به آسمان می‌روند با این ستاره‌ها رانده می‌شوند. ﴿ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ﴾ آنچه در زمین و آسمان و آنچه در میان آنهاست، برنامه‌ریزی خداوند تواناست که با توانایی‌اش بر همه چیز چیره است، و به تدبیر آن پرداخته، و با قدرت خویش مخلوقات را آفریده است. داناست و با دانایی و علم خود، همۀ مخلوقات را احاطه نموده است؛ مخلوقاتی که حاضر و مخلوقاتی که حاضر نیستند. خالص ننمودن طاعت و عبادت از سوی مشرکان برای این پروردگار بزرگ و یگانه و قهّار که مخلوقات تسلیم فرمان او هستند و تقدیر او در آنها نافذ است، امری عجیب می‌باشد، و عجیب‌تر اینکه آنها برای خداوند همتایانی قرار داده‌اند که آنها را با خداوند برابر قرار می‌دهند، درحالی که آن همتایان و معبودهای باطل در اوصاف و کارهایشان ناقص‌اند. و اگر رویگردانی اینها ادامه یابد، مسلّماً به عذاب‌های دنیوی و اخروی گرفتار می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 41

فَاِنْ اَعْرَضُوْا فَقُلْ اَنْذَرْتُكُمْ صٰعِقَةً مِّثْلَ صٰعِقَةِ عَادٍ وَّثَمُوْدَ ۟ؕ

بنابراین آنها را ترساند و فرمود: ﴿فَإِنۡ أَعۡرَضُواْ﴾ پس اگر این تکذیب کنندگان بعد از آنکه اوصاف قرآن و صفات خداوند بزرگ برای آنها بیان شد رویگردان شدند، ﴿فَقُلۡ أَنذَرۡتُكُمۡ صَٰعِقَةٗ﴾ بگو: شما را از عذابی می‌ترسانم که شما را ریشه کن و نابود می‌کند. ﴿مِّثۡلَ صَٰعِقَةِ عَادٖ وَثَمُودَ﴾ همان عذابی که دو قبیلۀ معروف عاد و ثمود را نابود کرد. و عذاب آنها را فرو گرفت، و این به خاطر ستمگری و کفرورزی‌شان بود. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 41

اِذْ جَآءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَیْنِ اَیْدِیْهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ اَلَّا تَعْبُدُوْۤا اِلَّا اللّٰهَ ؕ— قَالُوْا لَوْ شَآءَ رَبُّنَا لَاَنْزَلَ مَلٰٓىِٕكَةً فَاِنَّا بِمَاۤ اُرْسِلْتُمْ بِهٖ كٰفِرُوْنَ ۟

﴿إِذۡ جَآءَتۡهُمُ ٱلرُّسُلُ مِنۢ بَيۡنِ أَيۡدِيهِمۡ وَمِنۡ خَلۡفِهِمۡ﴾ هنگامی که پیغمبران یکی پس از دیگری به نزد ایشان آمدند. و دعوت همۀ پیامبران یکی بود و آن اینکه: ﴿أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ﴾ جز خدا را پرستش نکنید؛ یعنی آنها را به خالص گرداندن عبادت و طاعت برای خدا فرمان می‌دادند، و آنها را از شرک ورزیدن نهی می‌نمودند. امّا آنان رسالت پیامبران را نپذیرفته و آنان را تکذیب کردند. ﴿قَالُواْ لَوۡ شَآءَ رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَٰٓئِكَةٗ﴾ گفتند: اگر پروردگارمان می‌خواست که پیغمبری بفرستد، فرشتگانی فرو می‌فرستاد. شما همانند ما انسان هستید. ﴿فَإِنَّا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ كَٰفِرُونَ﴾ پس به چیزهایی که با خود آورده‌اید باور نداریم. این شبهه همواره بین امّت‌های تکذیب کننده وجود داشته، و این از واهی‌ترین و پوچ‌ترین شبهات است؛ زیرا شرط نیست که فرستاده شده حتماً فرشته باشد. بلکه شرط رسالت این است پیامبر چیزی را بیاورد که بر راستگویی او دلالت ‌کند. پس اگر آنها راست می‌گویند، راستگویی آنان را از نظر عقلی و شرعی زیر سؤال ببرند؛ اما هرگز نمی‌توانند این کار را بکنند. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 41

فَاَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوْا فِی الْاَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَقَالُوْا مَنْ اَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً ؕ— اَوَلَمْ یَرَوْا اَنَّ اللّٰهَ الَّذِیْ خَلَقَهُمْ هُوَ اَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً ؕ— وَكَانُوْا بِاٰیٰتِنَا یَجْحَدُوْنَ ۟

این بیان مشروح و مفصّل داستان دو امّتِ عاد و ثمود است. ﴿فَأَمَّا عَادٞ﴾ قوم عاد علاوه بر اینکه به خدا کفر ورزیدند و آیات خدا را انکار ‌کردند و به رسالت پیامبرانش باور نداشتند، در زمین تکبر می‌ورزیدند و بر بندگانی که در اطراف آنها بودند چیره شدند و به آنها ستم ‌کردند و قدرتشان آنها را به شگفت وا داشت. ﴿وَقَالُواْ مَنۡ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً﴾ و گفتند: چه کسی از ما قدرت بیشتری دارد؟ خداوندمتعال در رد گفتۀ آنها پاسخی داد که همه آن را می‌دانند و برای هرکس مسلّم است. پس فرمود: ﴿أَوَ لَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّ ٱللَّهَ ٱلَّذِي خَلَقَهُمۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُمۡ قُوَّةٗ﴾ آیا نیندیشیده‌اند خدایی که آنان را آفریده، از آنان توانمندتر است! پس اگر خداوند آنها را نمی‌آفرید، به ‌وجود نمی‌آمدند. و اگر آنها به درستی به این حالت نگاه می‌کردند، مغرور نمی‌شدند و فریب قدرتشان را نمی‌خوردند. پس خداوند به آنها کیفری داد که مناسب با قدرت و توانایی‌شان بود. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 41

فَاَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیْحًا صَرْصَرًا فِیْۤ اَیَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِیْقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیٰوةِ الدُّنْیَا ؕ— وَلَعَذَابُ الْاٰخِرَةِ اَخْزٰی وَهُمْ لَا یُنْصَرُوْنَ ۟

﴿فَأَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِمۡ رِيحٗا صَرۡصَرٗا﴾ یعنی باد بزرگی را به سوی آنها روانه کردیم، و از بس که قوی و سخت و تند بود دارای صدایی وحشتناک همانند رعد بود. خداوند این باد را ﴿فِيٓ أَيَّامٖ نَّحِسَاتٖ﴾ در روزهای شومی بر آنها فرستاد. ﴿سَبۡعَ لَيَالٖ وَثَمَٰنِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومٗاۖ فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِيهَا صَرۡعَىٰ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِيَةٖ﴾ هفت شب و هشت روز پیاپی، پس قوم را بیهوش و به زمین افتاده می‌دیدی، گویا تنه‌های درخت خرمای افتاده هستند. این باد آنها را هلاک و نابود ساخت، و از آنها چیزی جز مسکن‌هایشان دیده نمی‌شد. در اینجا فرمود: ﴿لِّنُذِيقَهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡيِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾ تا عذاب رسوایی را در زندگانی دنیا به آنها بچشانیم؛ یعنی عذابی که به وسیلۀ آن خوار گردیدند و میان مردم رسوا شدند. ﴿وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَخۡزَىٰۖ وَهُمۡ لَا يُنصَرُونَ﴾ و همانا عذاب آخرت رسوا کننده‌تر است، و آنها اصلاً یاری نمی‌شوند؛ یعنی نمی‌توانند از عذاب خدا جلوگیری ‌کنند، و نمی‌توانند به خودشان فایده و سودی برسانند. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 41

وَاَمَّا ثَمُوْدُ فَهَدَیْنٰهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمٰی عَلَی الْهُدٰی فَاَخَذَتْهُمْ صٰعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُوْنِ بِمَا كَانُوْا یَكْسِبُوْنَ ۟ۚ

﴿وَأَمَّا ثَمُودُ﴾ ثمود قبیلۀ معروفی بود که در حجر و حوالی آن سکونت داشتند. خداوند، صالح -علیه السلام- را به سوی ایشان فرستاد که آنها را به یگانه پرستی و توحید دعوت نمود، و از شرک ورزی نهی ‌کرد. و خداوند شتر ماده را به عنوان معجزه و نشانۀ بزرگی به آنها ارائه ‌داد که یک روز آب سهمیۀ آنها بود و یک روز سهمیۀ شتر. آنها یک روز شیر شتر را می‌نوشیدند و یک روز آب را. آنها چیزی خرج شتر نمی‌کردند، بلکه شتر از زمین خدا می‌خورد. بنابراین در اینجا فرمود: ﴿وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيۡنَٰهُمۡ﴾ و ثمود را راهنمایی کردیم؛ یعنی با روشنگری راه را به آنها نشان دادیم. در مورد ثمود تصریح کرد که برایشان اتمام حجّت شده و راهنمایی شده‌اند، با اینکه همۀ امّت‌هایی که هلاک شده‌اند، حجّت بر آنها اقامه گردیده و برایشان روشنگری شده است. امّا ثمود را به صورت خاص بیان کرد؛ چون معجزه و نشانه‌ای که برای آنها آمده بود، آشکار و ظاهر بود، و بزرگ و کوچک و زن و مردشان آن را دیدند، بنابراین آنها را به‌طور اختصاصی بیان کرد که برایشان روشنگری شده و راهنمایی گردیده‌اند، و امّا آنها به سبب ستمگری و بدکاری‌شان؛ نابینایی را که کفر و گمراهی است، بر هدایت که علم و بیان است ترجیح دادند. ﴿فَأَخَذَتۡهُمۡ صَٰعِقَةُ ٱلۡعَذَابِ ٱلۡهُونِ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ﴾ پس آذرخش عذاب خواری، آنان را به سبب کارهایی که می‌کردند فرا گرفت. این عذاب به خاطر اعمالشان بود، نه اینکه خداوند بر آنها ستم کرده باشد. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 41

وَنَجَّیْنَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْا وَكَانُوْا یَتَّقُوْنَ ۟۠

﴿وَنَجَّيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ﴾ خداوند، صالح علیه السلام و مؤمنانی را که از او پیروی کرده و از شرک و گناهان پرهیز نموده بودند، نجات داد. info
التفاسير:

external-link copy
19 : 41

وَیَوْمَ یُحْشَرُ اَعْدَآءُ اللّٰهِ اِلَی النَّارِ فَهُمْ یُوْزَعُوْنَ ۟

خداوند از دشمنانش خبر می‌دهد؛ آنهایی که به او و به آیات او کفر ‌ورزیدند، و پیامبران او را تکذیب نمودند و با آنان دشمنی ورزیدند، و حالت زشت آنها را به هنگامی که به سوی جهنم حشر می‌شوند ـ یعنی گرد آورده می‌شوند ـ بیان می‌کند؛ ﴿فَهُمۡ يُوزَعُونَ﴾ و همه به یکدیگر ملحق می‌گردند و با شدّت وخشونت به سوی جهنّم رانده می‌شوند، و نمی‌توانند امتناع ورزند و نمی‌توانند خودشان را یاری نمایند و نه از سوی کسی دیگر یاری می‌شوند. info
التفاسير:

external-link copy
20 : 41

حَتّٰۤی اِذَا مَا جَآءُوْهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَاَبْصَارُهُمْ وَجُلُوْدُهُمْ بِمَا كَانُوْا یَعْمَلُوْنَ ۟

﴿حَتَّىٰٓ إِذَا مَا جَآءُوهَا شَهِدَ عَلَيۡهِمۡ سَمۡعُهُمۡ وَأَبۡصَٰرُهُمۡ وَجُلُودُهُم بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ﴾ تا اینکه بر جهنّم وارد می‌شوند و به آن می‌رسند، و می‌خواهند گناهانی که کرده‌اند انکار نمایند، پس گوش‌ها و چشمان و پوست‌هایشان به آنچه می‌کردند علیه آنان گواهی می‌دهند. لفظ ﴿وَجُلُودُهُم﴾ ذکر عام بعد از خاص است؛ زیرا منظور از آن تمام اعضای بدن است؛ یعنی هر عضوی از اعضایشان گواهی می‌دهد، و هر عضوی می‌گوید من در فلان روز چنین و چنان کردم. و این سه عضو را به طور ویژه بیان کرد؛ چون بیشتر گناهان به وسیلۀ این سه عضو یا به سبب اینها انجام می‌گیرد. info
التفاسير: