ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐ ߟߎ߬ ߘߟߊߡߌߘߊ - ߝߊ߯ߙߛߌߞߊ߲ ߘߟߊߡߌߘߊ - ߛߊ߬ߺߊ߳ߑߘߌ߮ ߞߘߐߦߌߘߊ

ߞߐߜߍ ߝߙߍߕߍ:close

external-link copy
11 : 21

وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْیَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَّاَنْشَاْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا اٰخَرِیْنَ ۟

خداوند متعال این تکذیب‌کنندگانِ ستمگر را، از آنچه که با دیگر امت‌های تکذیب‌کننده انجام شده است، برحذر می‌دارد: ﴿وَكَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡيَةٖ﴾ و بسیار بوده‌اند آبادی‌هایی که به سبب کفرِ ساکنانش، آن را با عذابی ریشه‌کن‌کننده نابود کرده‌ایم، به گونه‌ای که به طور کامل تلف شده و از بین رفته‌اند.﴿وَأَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ﴾ و پس از آنان گروهی دیگر پدید آوردیم. info
التفاسير:

external-link copy
12 : 21

فَلَمَّاۤ اَحَسُّوْا بَاْسَنَاۤ اِذَا هُمْ مِّنْهَا یَرْكُضُوْنَ ۟ؕ

و این هلاک‌شدگان وقتی عذاب و مجازات الهی را حس کردند و آنها را به طور مستقیم فرا گرفت، بازگشت برایشان ممکن نشد و راهی برای فرار نداشتند و به‌خاطر پشیمانی و اضطراب و حسرت بر کارهایی که کرده بودند، پا به فرار گذاشتند. info
التفاسير:

external-link copy
13 : 21

لَا تَرْكُضُوْا وَارْجِعُوْۤا اِلٰی مَاۤ اُتْرِفْتُمْ فِیْهِ وَمَسٰكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْـَٔلُوْنَ ۟

به صورت تمسخر و استهزا بدیشان گفته می‌شود: ﴿لَا تَرۡكُضُواْ وَٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِيهِ وَمَسَٰكِنِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسۡ‍َٔلُونَ﴾ نگریزید! به جایی که در آن آسایش یافته‌اید و به خانه‌هایتان بازگردید، باشد که بازخواست شوید؛ یعنی گریختن و ندامت، فایده‌ای به شما نمی‌رساند. اما اگر توانایی دارید، به سوی زندگانی پرناز و نعمت خود و لذت‌ها و شهوت‌هایی که در آن به سر می‌بردید و به قصرهای پر زرق و برق خود و به سوی دنیا و معبودهایتان که شما را فریب داد، برگردید، و در آن قرار بگیرید و از لذت‌های آن استفاده کنید و در خانه‌هایتان با آرامش و شکوه بنشینید، شاید برای انجام کارهایتان به شما نیاز باشد، آن طور که قبلاً چنین بودید. و شاید از خواسته‌های دنیا، چیزی از شما خواسته شود. info
التفاسير:

external-link copy
14 : 21

قَالُوْا یٰوَیْلَنَاۤ اِنَّا كُنَّا ظٰلِمِیْنَ ۟

اما بسیار بعید است که آنها به آن برسند! زیرا وقت تمام شده، و عذاب و خشم خدا آنها را فرا گرفته، و عزت و شرافت و دنیایی‌شان را از دست داده‌اند، و ندامت و حسرت جانکاهی به آنها دست داده است. بنابراین ﴿قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ فَمَا زَالَت تِّلۡكَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِيدًا خَٰمِدِينَ﴾ می‌گویند: وای بر ما! ما ستمگر بوده‌ایم. info
التفاسير:

external-link copy
15 : 21

فَمَا زَالَتْ تِّلْكَ دَعْوٰىهُمْ حَتّٰی جَعَلْنٰهُمْ حَصِیْدًا خٰمِدِیْنَ ۟

و پیوسته این فریاد ایشان خواهد بود، و همواره برای نابودی و از بین رفتن یکدیگر، دعا خواهند کرد، و حسرت و پشیمانی آنان را فرا می‌گیرد، و به ستم خود اقرار نموده و اعتراف می‌کنند عذابی را که خداوند آنها را به آن گرفتار نموده است، عادلانه می‌باشد. سپس آنان را همانند گیاهانی درو شده می‌گردانیم؛ بی‌حرکت‌اند و صدایی از آنها شنیده نمی‌شود. پس ای مخاطبان! از ادامه دادن تکذیب پیامبران بپرهیزید؛ زیرا به عذابی گرفتار می‌شوید که آنها بدان گرفتار شدند. info
التفاسير:

external-link copy
16 : 21

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَالْاَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا لٰعِبِیْنَ ۟

خداوند متعال خبر می‌دهد که او آسمان‌ها و زمین را بیهوده و بی‌فایده و برای بازی نیافریده، بلکه آن را به حق و برای حق آفریده است تا بندگان از این طریق پی ببرند که او آفرینندۀ بزرگ و مدبر حکیم، بخشنده و مهربان است؛ کمال مطلق از آن اوست؛ و ستایش او را سزاست؛ و عزت همه از آنِ اوست؛ گفتارش راست است؛ و پیامبرانش در آنچه از او خبر می‌دهند، راست می‌گویند. و خداوندی که آسمان و زمین را با آن همه عظمت و بزرگی آفریده است، قطعاً می‌تواند انسان‌ها را بعد ‌از مرگشان زنده کند تا به نیکوکار پاداش نیک بدهد و بدکار را به سزای بدی‌اش برساند. info
التفاسير:

external-link copy
17 : 21

لَوْ اَرَدْنَاۤ اَنْ نَّتَّخِذَ لَهْوًا لَّاتَّخَذْنٰهُ مِنْ لَّدُنَّاۤ ۖۗ— اِنْ كُنَّا فٰعِلِیْنَ ۟

﴿لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا﴾ و به فرض محال اگر می‌خواستیم سرگرمی انتخاب کنیم، ﴿لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن كُنَّا فَٰعِلِينَ﴾ چیزی مناسب خود انتخاب می‌کردیم؛ و شما را از بازیچه بودن آن آگاه نمی‌نمودیم؛ چون این، نقص وکاستی است و دوست نداریم آن را به شما نشان دهیم. پس امکان ندارد که هدف از آفرینش آسمان‌ها و زمینی که همواره آن را می‌بینید، بازی و سرگرمی ‌باشد. در مباحثی که گذشت، خداوند عقل‌های ضعیف را اقناع کرد و در حد و اندازه‌های آن سخن ‌گفت. پس پاک است خداوند بردبار و مهربان و فرزانه که هر چیزی را در جایش قرار داده است. info
التفاسير:

external-link copy
18 : 21

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهٗ فَاِذَا هُوَ زَاهِقٌ ؕ— وَلَكُمُ الْوَیْلُ مِمَّا تَصِفُوْنَ ۟

خداوند متعال خبر می‌دهد که تثبیت نمودن حق، و از بین بردن باطل را، به عهده گرفته است؛ و اگر باطلی در میان باشد و در آن مجادله شود، خداوند حق و علم و بیانی را می‌آورد که باطل را درهم شکند.پس باطل نابود شده و از بین می‌رود، و بطلان آن برای هرکسی روشن می‌شود. ﴿فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞ﴾ و ناگهان باطل محو و نابود می‌شود و از بین می‌رود، و این عام است و همۀ مسائل دینی را شامل می‌شود. بنابراین چنانچه باطل‌گرایان شبهه‌ای عقلی یا نقلی برای احقاق باطل یا رد کردن حق وارد ‌کنند، دلایل قطعیِ عقلی و نقلیِ خداوند این سخن باطل را از بین برده و ریشه‌کن می‌نماید، و به زودی باطل بودنِ آن برای همه روشن و آشکار می‌شود. و با بررسی یکایک مسائل، می‌بینی که چنین است. سپس فرمود: ﴿وَلَكُمُ﴾ ای کسانی که خداوند را، آن‌گونه که شایستۀ او نیست توصیف می‌کنید، و می‌گویید او همسر و فرزند دارد، و شریکان و همتایانی برای او قرار می‌دهید! بهره‌ای که از این کار به شما می‌رسد، ﴿ٱلۡوَيۡلُ﴾ هلاکت و زیان و ندامت است؛ و در آنچه که گفته‌اید، برایتان فایده‌ای نیست؛ و سودی که به آن امید دارید و برای رسیدن به آن می‌کوشید، به شما نمی‌رسد؛ آنچه که عاید شما می‌شود، ناکامی و زیانمندی است. info
التفاسير:

external-link copy
19 : 21

وَلَهٗ مَنْ فِی السَّمٰوٰتِ وَالْاَرْضِ ؕ— وَمَنْ عِنْدَهٗ لَا یَسْتَكْبِرُوْنَ عَنْ عِبَادَتِهٖ وَلَا یَسْتَحْسِرُوْنَ ۟ۚ

سپس خبر داد که پادشاهی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن دو است، از آنِ اوست، و همه بندگان و ملک اویند، و هیچ کسی از آنان بهره‌ای از فرمانروایی ندارد، و خداوند را کمک و یاری نمی‌دهد، و هیچ کس بدون اجازۀ او نمی‌تواند برای کسی شفاعت کند. پس چگونه اینها به خدایی گرفته ‌شده، و چگونه یکی از اینها، فرزند خداوند قرار داده می‌شود؟! پس پاک و منزه و برتر است پادشاه و فرمانروای بزرگ که همه در برابرش گردن خم کرده، و تمامی دشواری‌ها در برابر عظمت او هموار شده، و فرشتگانِ مقرب در برابر او فروتن بوده، و همواره به پرستشِ وی مشغول‌اند.بنابراین فرمود: ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ﴾ و آنان که در نزد او هستند؛ یعنی فرشتگان، ﴿لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَلَا يَسۡتَحۡسِرُونَ﴾ از پرستش او سر باز نزده و خسته نمی‌شوند، چون به شدت به عبادت خداوند علاقه دارند، و به‌خاطر کمال محبتشان، و به دلیل قدرت بدنشان، هرگز خسته نمی‌گردند. info
التفاسير:

external-link copy
20 : 21

یُسَبِّحُوْنَ الَّیْلَ وَالنَّهَارَ لَا یَفْتُرُوْنَ ۟

﴿يُسَبِّحُونَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ لَا يَفۡتُرُونَ﴾ شب و روز تسبیح می‌گویند و سستی نمی‌ورزند؛ یعنی همواره و در همۀ اوقاتشان به عبادت و تسبیح مشغول‌اند، و هیچ بخشی از وقتشان خالی از عبادت و تسبیح نیست، و تمامی آنان این گونه‌اند. و این بیانِ عظمت خداوند و بزرگیِ سلطنت او و کمالِ علم و حکمتِ اوست، که ایجاب می‌کند جز او کسی عبادت نشود و پرستش برای غیر او انجام نگیرد. info
التفاسير:

external-link copy
21 : 21

اَمِ اتَّخَذُوْۤا اٰلِهَةً مِّنَ الْاَرْضِ هُمْ یُنْشِرُوْنَ ۟

وقتی خداوند کمال توانایی و عظمت خویش، و فروتنی تمام پدیده‌ها را در مقابلِ عظمت خویش بیان کرد، بر مشرکانی که موجودات ناتوان زمین را عبادت کردند، اعتراض نمود و فرمود: ﴿هُمۡ يُنشِرُونَ﴾ آیا می‌توانند به آنان زندگی دوباره ببخشند؟! استفهام به معنی نفی است. یعنی آنها تواناییِ برانگیختن و زنده کردنشان را ندارند. و این فرمودۀ الهی، این آیه را تفسیر می‌نماید که فرموده است: ﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ لَّا يَخۡلُقُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَهُمۡ يُخۡلَقُونَ وَلَا يَمۡلِكُونَ لِأَنفُسِهِمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗا وَلَا يَمۡلِكُونَ مَوۡتٗا وَلَا حَيَوٰةٗ وَلَا نُشُورٗا﴾ و به جز خداوند معبودانی را عبادت کردند که هیچ چیزی نمی‌آفرینند، و خودشان آفریده می‌شوند. و مالک هیچ سود و زیان و مرگ و زندگی و برانگیختنی نیستند. ﴿وَٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يُنصَرُونَ﴾٤٧﴿لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَهُمۡ وَهُمۡ لَهُمۡ جُندٞ مُّحۡضَرُونَ﴾ و به غیر از خداوند، معبودانی را عبادت کردند که شاید یاری کرده شوند. آنها نمی‌توانند آنان را یاری نمایند، و اینان برایشان لشکر آماده‌ای هستند. پس مشرک،مخلوقی را عبادت می‌کند که نمی‌تواند فایده بدهد، و نمی‌تواند ضرری برساند، و اخلاص عبادت خداوندی که همۀ کمالات از آنِ اوست و فایده و زیان و همه چیز در دستِ اوست، رها می‌نماید. و این ناشی از عدمِ توفیق و بی‌بهره‌گی و جهالتِ فراوان و شدتِ ستمگری آنان است؛ زیرا شایسته نیست که جز معبودی یگانه در آنها باشد، همچنان‌که جهان هستی توسط پروردگاری یگانه به ‌وجود آمده است. info
التفاسير:

external-link copy
22 : 21

لَوْ كَانَ فِیْهِمَاۤ اٰلِهَةٌ اِلَّا اللّٰهُ لَفَسَدَتَا ۚ— فَسُبْحٰنَ اللّٰهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُوْنَ ۟

بنابراین فرمود: ﴿لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ﴾ اگر در آسمان‌ها و زمین، ﴿ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾غیر از خداوند، معبودها و خدایانی بودند، آسمان‌ها و زمین تباه می‌شدند و از بین می‌رفتند، و مخلوقاتی که در آنهاست، تباه و نابود می‌گشتند. جهان بالا و پایین، آن گونه که دیده می‌شود، در کامل ترین انتظام و ساختار قرار دارد، و خلل و عیب و تضاد و تعارضی در آن وجود ندارد، پس این دلالت می‌نماید که مدبر و آفریننده و پروردگار و معبودش یکی است؛ و اگر دو آفریننده و خداوند ‌داشت، نظام آن مختل می‌شد و ارکان آن از هم می‌پاشید؛ زیرا اگر دو خدا بودند، با یکدیگر مخالفت می‌کردند، یکی آفریدن چیزی را اراده می‌کرد و دیگری نبودن آن را می‌خواست. و این غیر ممکن است که خواستۀ هر دو محقق شود. و اگر خواستۀ یکی تحقق یابد و خواستۀ دیگری محقق نشود، این بر ناتوانی دیگر خدای دلالت می‌کند؛ و اتفاق کردن هر دو در همۀ کارها امکان پذیر نیست. پس مشخص ‌شد خداوندِ توانایی که تنها آنچه او می‌خواهد انجام می‌پذیرد و مخالفی ندارد و کسی نمی‌تواند از کارش جلوگیری نماید، پروردگارِ یگانه و تواناست. بنابراین خداوند متعال در این آیه، دلیل تمانع را بیان کرده و می‌فرماید: ﴿مَا ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ مِن وَلَدٖ وَمَا كَانَ مَعَهُۥ مِنۡ إِلَٰهٍۚ إِذٗا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَٰهِۢ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾ خداوند فرزندی برنگرفته است، و همراه با او معبودی نیست؛ زیرا اگر معبود دیگری بود، هر خدایی آنچه را که آفریده است با خود می‌برد، و برخی از خدایان بر برخی دیگر برتری می‌جستند. خداوند، پاک و بسی برتر است از آنچه بیان می‌کنند. و طبق یکی از تفسیرها، این آیه نیز دلیل تمانع است: ﴿قُل لَّوۡ كَانَ مَعَهُۥٓ ءَالِهَةٞ كَمَا يَقُولُونَ إِذٗا لَّٱبۡتَغَوۡاْ إِلَىٰ ذِي ٱلۡعَرۡشِ سَبِيلٗا سُبۡحَٰنَهُۥ وَتَعَٰلَىٰ عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوّٗا كَبِيرٗا﴾ بگو: «اگر همراه او، خدایانی ‌بودند آن گونه که می‌گویند، آنگاه برای غلبه بر خداوندِ صاحبِ عرشِ عظیم، راهی می‌جستند.» پاک و منزه و بسی بالاتر است از آنچه می‌گویند. بنابراین در اینجا فرمود: ﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ﴾ او کمالِ مطلق است، و از هر عیب و نقصی پاک و منزه، و بسی برتر و بالاتر است، ﴿رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ﴾ پروردگار عرش، عرشی که سقف همۀ مخلوقات بوده و بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین مخلوق می‌باشد. پس وقتی او پروردگار عرش است، به طریق اولی پروردگارِ دیگر مخلوقات می‌باشد. ﴿عَمَّا يَصِفُونَ﴾ پاک است پروردگارِ عرش از آنچه که منکران وکافران بیان کرده، و می‌گویند فرزند و همسر دارد. و پاک است از اینکه شریکی داشته باشد. info
التفاسير:

external-link copy
23 : 21

لَا یُسْـَٔلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَهُمْ یُسْـَٔلُوْنَ ۟

﴿لَا يُسۡ‍َٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ﴾ خداوند به خاطر عظمت و عزت و کمال قدرتش، در مقابل آنچه انجام می‌دهد بازخواست نمی‌شود، و هیچ کس توانایی آن را ندارد که با او مخالفت نماید. و به خاطر کمالِ حکمتش و محکم ساختنِ هرچیزی به بهترین صورت، کار او سؤال برانگیز نخواهد بود؛ چون در آفرینش وی، خلل یا کمبودی وجود ندارد. ﴿وَهُمۡ يُسۡ‍َٔلُونَ﴾ و همۀ آفریده‌ها، به‌خاطر ناتوانی و نیازمند بودنشان در رابطه با کارها و گفته‌هایشان، مورد بازخواست قرار می‌گیرند؛ چون همه بنده هستند، و در رابطه با حرکت و کارهایشان بازخواست می‌شوند؛ آنها نه می‌توانند در وجود خودشان تصرف ‌کنند، و نه می‌توانند به اندازۀ ذره‌ای در دیگران تصرف نمایند. info
التفاسير:

external-link copy
24 : 21

اَمِ اتَّخَذُوْا مِنْ دُوْنِهٖۤ اٰلِهَةً ؕ— قُلْ هَاتُوْا بُرْهَانَكُمْ ۚ— هٰذَا ذِكْرُ مَنْ مَّعِیَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِیْ ؕ— بَلْ اَكْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُوْنَ ۙ— الْحَقَّ فَهُمْ مُّعْرِضُوْنَ ۟

سپس مجدداً به تقبیح مشرکین پرداخت و فرمود: آنها به غیر از خداوند، معبودانی را به خدایی گرفته‌اند، پس آنها را نکوهش و ملامت کن و به آنان بگو: ﴿أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗۖ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ﴾ آیا غیر از خداوند، معبودانی را به خدایی گرفته‌اند؟ بگو: دلیل خود را بیاورید؛ یعنی حجت و دلیل خود را، بر صحت آنچه بدان باور دارید، بیاورید. و مسلماً حجت و دلیلی ندارند، بلکه بر باطل بودن عملشان حجت و براهین وجود دارد. بنابراین فرمود: ﴿هَٰذَا ذِكۡرُ مَن مَّعِيَ وَذِكۡرُ مَن قَبۡلِي﴾ این، کتابِ امت من و [اینها هم] کتاب‌های امت‌های قبل از من است؛ یعنی کتاب‌ها و شریعت‌ها بر صحت آنچه به شما گفته‌ام -مبنی بر این که شرک باطل و بی‌اساس است- اتفاق دارند. پس این کتاب خداست که درآن هرچیزی همراه با دلایل عقلی و نقلی‌اش بیان شده است، و همۀ کتاب‌های گذشته نیز دلایل و حجت‌هایی بر آنچه که گفتیم، می‌باشند. پس معلوم شد که حجت بر آنها اقامه شده، و به‌طور یقین هیچ دلیلی توانِ مخالفت با آن دلایل را ندارد و هر دلیلی در مقابل آن شکست خواهد خورد. و اگر مخالفت‌هایی یافت شود، شبهاتی است که نمی‌تواند جای حق و حقیقت را بگیرد. ﴿بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّۖ فَهُم مُّعۡرِضُونَ﴾ بلکه بیشتر آنان حق را نمی‌شناسند، و به علت تقلید از نیاکان خود، بر باورهای پوچشان پافشاری می‌کنند، و بدون علم و دانش به مجادله می‌پردازند. آنها حق را نمی‌شناسند، اما این بدان خاطر نیست که حق پوشیده و پیچیده است، بلکه آنها خود از آن رویگردانند، و گرنه چنانچه اندکی به آن توجه کنند و بدان روی آورند، به طور واضح و آشکار حق را از باطل تشخیص می‌دهند. بنابراین فرمود: ﴿فَهُم مُّعۡرِضُونَ﴾ این است که آنها رویگردان هستند. info
التفاسير: