ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐ ߟߎ߬ ߘߟߊߡߌߘߊ - ߟߊߘߛߏߣߍ߲" ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐߦߌߘߊ ߘߐ߫ ߝߊ߯ߙߛߌߞߊ߲ ߘߐ߫

ߞߐߜߍ ߝߙߍߕߍ:close

external-link copy
22 : 28

وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَآءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسٰی رَبِّیْۤ اَنْ یَّهْدِیَنِیْ سَوَآءَ السَّبِیْلِ ۟

و چون رو به‌سوی مدین پیش رفت گفت: امیدوارم که پروردگارم مرا به بهترین راه راهنمایی کند، و از آن منحرف نشوم. info
التفاسير:

external-link copy
23 : 28

وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ اُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُوْنَ ؗ۬— وَوَجَدَ مِنْ دُوْنِهِمُ امْرَاَتَیْنِ تَذُوْدٰنِ ۚ— قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ؕ— قَالَتَا لَا نَسْقِیْ حَتّٰی یُصْدِرَ الرِّعَآءُ ٚ— وَاَبُوْنَا شَیْخٌ كَبِیْرٌ ۟

و وقتی به آب مدین که از آن آب برمی‌داشتند رسید گروهی از مردم را دید که به دام‌های‌شان آب می‌دادند، و پایین‌تر از آنها، دو زن را دید که گوسفندهای‌شان را از آب بازمی‌دارند تا مردم آب بردارند، موسی علیه السلام به آن دو گفت: چرا همراه مردم آب برنمی‌دارید؟ آن دو به او گفتند: عادت ما این است که درنگ می‌کنیم و آب برنمی‌داریم تا اینکه چوپانان بازگردند؛ تا مبادا با آنها آمیخته شویم، و پدرمان پیری سالخورده است، و نمی‌تواند آب بردارد، پس ما به آب‌ دادن گوسفندانمان ناچاریم. info
التفاسير:

external-link copy
24 : 28

فَسَقٰی لَهُمَا ثُمَّ تَوَلّٰۤی اِلَی الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ اِنِّیْ لِمَاۤ اَنْزَلْتَ اِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیْرٌ ۟

پس به آن دو دلسوزی کرد و گوسفندان‌شان را آب داد، سپس به‌سوی سایه بازگشت و در آنجا استراحت کرد، و با اشاره به نیاز خویش پروردگارش را خواند، و گفت: پروردگارا به‌راستی‌که من به هر خیری که برایم بفرستی نیازمندم. info
التفاسير:

external-link copy
25 : 28

فَجَآءَتْهُ اِحْدٰىهُمَا تَمْشِیْ عَلَی اسْتِحْیَآءٍ ؗ— قَالَتْ اِنَّ اَبِیْ یَدْعُوْكَ لِیَجْزِیَكَ اَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا ؕ— فَلَمَّا جَآءَهٗ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ ۙ— قَالَ لَا تَخَفْ ۫— نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظّٰلِمِیْنَ ۟

چون آن دو رفتند پدرشان را در مورد موسی علیه السلام باخبر کردند، پس یکی از آن دو را به‌سوی موسی علیه السلام فرستاد تا او را دعوت کند، آن دختر درحالی‌که با حیا راه می‌رفت، گفت: پدرم تو را دعوت می‌کند نزدش بیایی تا مزد اینکه به ما آب دادی را برایت بدهد، وقتی موسی علیه السلام نزد پدر آن دو آمد، و او را از سرگذشت خویش باخبر ساخت، برای آرام‌ کردن موسی علیه السلام به او گفت: نترس که از قوم ستمکار، فرعون و سرانش نجات یافتی، زیرا آنها تسلطی بر مدین ندارند، و نمی‌توانند آزاری به تو برسانند. info
التفاسير:

external-link copy
26 : 28

قَالَتْ اِحْدٰىهُمَا یٰۤاَبَتِ اسْتَاْجِرْهُ ؗ— اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَاْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْاَمِیْنُ ۟

یکی از دو دخترش گفت: ای پدرم، او را استخدام کن تا گوسفندانمان را بچراند، زیرا شایستگی این را دارد که او را به کار بگماری؛ چون هم قوی است و هم امانتدار، زیرا آنچه که به آن مکلف شده است را با قدرت انجام می‌دهد، و آنچه را که بر آن امین گماشته شده است با امانتداری حفظ می‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
27 : 28

قَالَ اِنِّیْۤ اُرِیْدُ اَنْ اُنْكِحَكَ اِحْدَی ابْنَتَیَّ هٰتَیْنِ عَلٰۤی اَنْ تَاْجُرَنِیْ ثَمٰنِیَ حِجَجٍ ۚ— فَاِنْ اَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِنْدِكَ ۚ— وَمَاۤ اُرِیْدُ اَنْ اَشُقَّ عَلَیْكَ ؕ— سَتَجِدُنِیْۤ اِنْ شَآءَ اللّٰهُ مِنَ الصّٰلِحِیْنَ ۟

پدر آن دو دختر خطاب به موسی علیه السلام گفت: می‌خواهم یکی از این دو دخترم را به نکاح تو درآورم، به شرط اینکه مهریۀ او این باشد که هشت سال گوسفندانمان را بچرانی، و اگر این مدت را ده سال کامل کنی لطفی از جانب تو است و به آن مجبور نیستی، زیرا پیمان بر هشت سال بسته شده است، و بیشتر از آن اختیاری است، و من نمی‌خواهم که تو را به آنچه برایت دشوار است ملزم کنم. - ان‌شاءالله- مرا از نیکوکارانی که به پیمان‌ها وفا می‌کنند، و عهدها را نمی‌شکنند خواهی یافت. info
التفاسير:

external-link copy
28 : 28

قَالَ ذٰلِكَ بَیْنِیْ وَبَیْنَكَ ؕ— اَیَّمَا الْاَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَیَّ ؕ— وَاللّٰهُ عَلٰی مَا نَقُوْلُ وَكِیْلٌ ۟۠

موسی علیه السلام گفت: این پیمانی میان من و تو است که بر آن پیمان بستیم، پس هر یک از دو مدت: هشت یا ده سال را که انجام دادم، به آنچه بر من است وفا کرده‌ام، پس بیشتر از من نخواه، و الله بر آنچه که پیمان بستیم وکیل و نگهبان است. info
التفاسير:
ߟߝߊߙߌ ߟߎ߫ ߢߊ߬ߕߣߐ ߘߏ߫ ߞߐߜߍ ߣߌ߲߬ ߞߊ߲߬:
• الالتجاء إلى الله طريق النجاة في الدنيا والآخرة.
پناه ‌بردن به الله راه نجات در دنیا و آخرت است. info

• حياء المرأة المسلمة سبب كرامتها وعلو شأنها.
حیای زن مسلمان سبب کرامت و بالارفتن شأن اوست. info

• مشاركة المرأة بالرأي، واعتماد رأيها إن كان صوابًا أمر محمود.
مشارکت زن در نظر دادن، و اعتماد به نظر او اگر درست باشد امری پسندیده است. info

• القوة والأمانة صفتا المسؤول الناجح.
قدرت و امانت‌داری، دو صفتِ یک مسئول موفق است. info

• جواز أن يكون المهر منفعة.
جواز انتخاب منفعت برای مهریه. info