ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐ ߟߎ߬ ߘߟߊߡߌߘߊ - ߟߊߘߛߏߣߍ߲" ߞߎ߬ߙߣߊ߬ ߞߟߊߒߞߋ ߞߘߐߦߌߘߊ ߘߐ߫ ߝߊ߯ߙߛߌߞߊ߲ ߘߐ߫

ߞߐߜߍ ߝߙߍߕߍ:close

external-link copy
84 : 18

اِنَّا مَكَّنَّا لَهٗ فِی الْاَرْضِ وَاٰتَیْنٰهُ مِنْ كُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا ۟ۙ

به تحقیق که ما در زمین بر او قدرت بخشیدیم، و از هر چیزی‌که خواسته‌اش به آن بستگی داشت راهی که با آن به مرادش می‌رسید برایش عطا کردیم. info
التفاسير:

external-link copy
85 : 18

فَاَتْبَعَ سَبَبًا ۟

پس وسایل و راه‌هایی را که برای رسیدن به مطلوبش به او عطا کردیم به کار گرفت، آن‌گاه به جانب غرب رفت. info
التفاسير:

external-link copy
86 : 18

حَتّٰۤی اِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِیْ عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَّوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا ؕ۬— قُلْنَا یٰذَا الْقَرْنَیْنِ اِمَّاۤ اَنْ تُعَذِّبَ وَاِمَّاۤ اَنْ تَتَّخِذَ فِیْهِمْ حُسْنًا ۟

و به راه افتاد تا وقتی که به پایان خشکی در جهت غروب خورشید -آن گونه که جلوى ديد چشمان بود- رسید و آن را در حالی که گویی در چشمه ای داغ و دارای گِلی سیاه، فرو می رود، مشاهده كرد. در غروبگاه خورشید گروهی کافر را دید، و به او حق انتخاب دادیم و گفتیم: ای ذوالقرنین (صاحب دو شاخ) یا آنان را با کشتن یا شیوه ای دیگر، عذاب می دهی یا در حق ایشان نیکوکاری می کنی. info
التفاسير:

external-link copy
87 : 18

قَالَ اَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهٗ ثُمَّ یُرَدُّ اِلٰی رَبِّهٖ فَیُعَذِّبُهٗ عَذَابًا نُّكْرًا ۟

ذوالقرنین گفت: اما کسی‌که پس از اینکه او را به‌سوی عبادت الله دعوت کردیم به الله شرک ورزد و بر این کار پافشاری کند به‌زودی او را با قتل در دنیا مجازات خواهیم کرد، سپس در روز قیامت به‌سوی پروردگارش بازمی‌گردد که در آنجا به عذابی سهمگین او را عذاب می‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
88 : 18

وَاَمَّا مَنْ اٰمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهٗ جَزَآءَ ١لْحُسْنٰی ۚ— وَسَنَقُوْلُ لَهٗ مِنْ اَمْرِنَا یُسْرًا ۟ؕ

اما هرکس از آنها که به الله ایمان آوَرَد و عمل صالح انجام دهد به پاس ایمان و عمل صالح او بهشت از جانب پروردگارش برای اوست؛ و به‌زودی فرمانی نرم و آسان در حق او صادر خواهیم کرد. info
التفاسير:

external-link copy
89 : 18

ثُمَّ اَتْبَعَ سَبَبًا ۟

سپس راهی غیر از راه اول به‌سوی محل برآمدن خورشید در پیش گرفت. info
التفاسير:

external-link copy
90 : 18

حَتّٰۤی اِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلٰی قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَلْ لَّهُمْ مِّنْ دُوْنِهَا سِتْرًا ۟ۙ

و تا وقتی که به مشرق خورشید رسید -آن گونه که جلوى ديد چشمان بود- راهى شد، و در آنجا خورشيد را ديد كه بر قومى طلوع مى كند که به آن ها در مقابل نور خورشید، پوششی مانند خانه و سایه ی درختان قرار نداده بودیم. info
التفاسير:

external-link copy
91 : 18

كَذٰلِكَ ؕ— وَقَدْ اَحَطْنَا بِمَا لَدَیْهِ خُبْرًا ۟

کار ذوالقرنین چنین بود، و به‌طور قطع علم ما به جزئیات توان و قدرت او احاطه داشت. info
التفاسير:

external-link copy
92 : 18

ثُمَّ اَتْبَعَ سَبَبًا ۟

سپس راهی غیر از دو راه اول و مخالف مشرق و مغرب پیمود. info
التفاسير:

external-link copy
93 : 18

حَتّٰۤی اِذَا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُوْنِهِمَا قَوْمًا ۙ— لَّا یَكَادُوْنَ یَفْقَهُوْنَ قَوْلًا ۟

و رفت تا اینکه به دره‌ای میان دو کوه رسید و در برابر آن دو مردمی را دید که هیچ زبانی غیر از زبان خودشان را نمی‌فهمیدند. info
التفاسير:

external-link copy
94 : 18

قَالُوْا یٰذَا الْقَرْنَیْنِ اِنَّ یَاْجُوْجَ وَمَاْجُوْجَ مُفْسِدُوْنَ فِی الْاَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلٰۤی اَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ۟

گفتند: ای ذوالقرنین، به‌راستی‌که یأجوج و مأجوج (منظورشان دو امت بزرگ از بنی‌آدم بود) با قتل و سایر کارهایی که انجام می‌دهند در زمین فساد برپا می‌کنند، پس آیا مالی برایت بدهیم تا میان ما و آنها مانعی ایجاد کنی؟ info
التفاسير:

external-link copy
95 : 18

قَالَ مَا مَكَّنِّیْ فِیْهِ رَبِّیْ خَیْرٌ فَاَعِیْنُوْنِیْ بِقُوَّةٍ اَجْعَلْ بَیْنَكُمْ وَبَیْنَهُمْ رَدْمًا ۟ۙ

ذوالقرنین گفت: فرمانروایی و قدرتی که پروردگارم بر من ارزانی داشته است از مالی که شما به من می‌دهید برایم بهتر است، پس با مردان و ابزار به من یاری رسانید تا میان شما و آنها مانعی قرار دهم. info
التفاسير:

external-link copy
96 : 18

اٰتُوْنِیْ زُبَرَ الْحَدِیْدِ ؕ— حَتّٰۤی اِذَا سَاوٰی بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قَالَ انْفُخُوْا ؕ— حَتّٰۤی اِذَا جَعَلَهٗ نَارًا ۙ— قَالَ اٰتُوْنِیْۤ اُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْرًا ۟ؕ

قطعات آهن را بیاورید، پس آنها را آوردند آن‌گاه شروع به ساختن مانع میان آن دو کوه کرد، تا اینکه بنایش را برابر با دو کوه کرد. به کارگران گفت: آتش بر این قطعات بدمید، تا اینکه قطعات آهن سرخ شد گفت: مس بیاورید تا روی آن بریزم. info
التفاسير:

external-link copy
97 : 18

فَمَا اسْطَاعُوْۤا اَنْ یَّظْهَرُوْهُ وَمَا اسْتَطَاعُوْا لَهٗ نَقْبًا ۟

پس یأجوج و مأجوج نتوانستند به خاطر ارتفاع مانع از آن بالا روند، و به خاطر سختی آن نتوانستند آن را از پایین سوراخ کنند. info
التفاسير:
ߟߝߊߙߌ ߟߎ߫ ߢߊ߬ߕߣߐ ߘߏ߫ ߞߐߜߍ ߣߌ߲߬ ߞߊ߲߬:
• أن ذا القرنين أحد الملوك المؤمنين الذين ملكوا الدنيا وسيطروا على أهلها، فقد آتاه الله ملكًا واسعًا، ومنحه حكمة وهيبة وعلمًا نافعًا.
ذوالقرنین یکی از پادشاهان مؤمنی است که در دنیا پادشاهی کردند و بر ساکنانش تسلط داشتند، زیرا الله پادشاهی گسترده‌ای به او عطا کرده بود، و حکمت و هیبت و علمی نافع به او بخشیده بود. info

• من واجب الملك أو الحاكم أن يقوم بحماية الخلق في حفظ ديارهم، وإصلاح ثغورهم من أموالهم.
یکی از وظایف پادشاه یا حاکم این است که حمایت مردم از اموال‌شان را در حفظ سرزمین‌شان و اصلاح مرزهای آنها برپا دارد. info

• أهل الصلاح والإخلاص يحرصون على إنجاز الأعمال ابتغاء وجه الله.
صالحان و مخلصان بر اجرای اعمال، در طلب رضایت الله مشتاق هستند. info