വിശുദ്ധ ഖുർആൻ പരിഭാഷ - പേർഷ്യൻ പരിഭാഷ - തഫ്സീർ അൽ-സഅദി

مجادله

external-link copy
1 : 58

قَدْ سَمِعَ اللّٰهُ قَوْلَ الَّتِیْ تُجَادِلُكَ فِیْ زَوْجِهَا وَتَشْتَكِیْۤ اِلَی اللّٰهِ ۖۗ— وَاللّٰهُ یَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا ؕ— اِنَّ اللّٰهَ سَمِیْعٌ بَصِیْرٌ ۟

این آیات کریمه دربارۀ مردی از انصار نازل شده‌اند؛ مردی که زنش از او به خدا شکایت برد و دربارۀ شوهرش با پیامبر به بحث و مجادله پرداخت؛ چون شوهرش بعد از زندگانی طولانی و بعد از آنکه از آن زن صاحب فرزندانی شده و به پیرمردی سالخورده تبدیل شده بود، او را بر خود حرام کرد. پس زن شکایت را به خدا و پیامبرش رساند، و در اینباره سخن گفت، و چندین بار درخواستش را تکرار کرد. پس خداوند متعال فرمود: ﴿قَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّتِي تُجَٰدِلُكَ فِي زَوۡجِهَا وَتَشۡتَكِيٓ إِلَى ٱللَّهِ وَٱللَّهُ يَسۡمَعُ تَحَاوُرَكُمَآ﴾ به راستی خداوند سخن زنی را شنید که دربارۀ همسرش با تو بحث و مجادله می‌کرد و به خدا شکایت می‌برد؛ و خداوند گفتگوی شما دو تا را می‌شنود. ﴿إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ﴾ بی‌گمان، خداوند شنواست، و همۀ صداها را در همۀ اوقات و علی رغم گوناگون بودن نیازها می‌شنود. ﴿بَصِيرٌ﴾ و بیناست و خزیدن مورچۀ سیاه را بر صخرۀ سنگی در شبی ظلمانی و تاریک می‌بیند. در اینجا خداوند از کمال شنوا و بینا بودن خود خبر می‌دهد و می‌فرماید: شنوایی و بینایی خداوند همۀ امور کوچک و بزرگ را احاطه کرده است، و در ضمن اشاره به این است که خداوند شکایت و بلایی را که این زن بدان گرفتار شده است دفع می‌کند. بنابراین، حکم آن زن و حکم زنان دیگر را به طور عام بیان کرد و فرمود: info
التفاسير:

external-link copy
2 : 58

اَلَّذِیْنَ یُظٰهِرُوْنَ مِنْكُمْ مِّنْ نِّسَآىِٕهِمْ مَّا هُنَّ اُمَّهٰتِهِمْ ؕ— اِنْ اُمَّهٰتُهُمْ اِلَّا الّٰٓـِٔیْ وَلَدْنَهُمْ ؕ— وَاِنَّهُمْ لَیَقُوْلُوْنَ مُنْكَرًا مِّنَ الْقَوْلِ وَزُوْرًا ؕ— وَاِنَّ اللّٰهَ لَعَفُوٌّ غَفُوْرٌ ۟

﴿ٱلَّذِينَ يُظَٰهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَآئِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَٰتِهِمۡۖ إِنۡ أُمَّهَٰتُهُمۡ إِلَّا ٱلَّٰٓـِٔي وَلَدۡنَهُمۡ﴾ کسانی از شما که با زنانشان ظهار می‌کنند. ظهار عبارت از این است که شوهر به زنش بگوید: «أنتِ عَلَیَّ کَظَهرِ أمِّی» تو بر من همچون پشت مادرم هستی. یا هر زنِ دیگری از محارمش. یا بگوید: «أنتِ عَلَیَّ حَرَامٌ» تو بر من حرام هستی. و چون آنها می‌گفتند تو برای من همانند پشت «ظهر» مادرم هستی، خداوند این عمل را ظهار نامید.پس فرمود: ﴿ٱلَّذِينَ يُظَٰهِرُونَ مِنكُم مِّن نِّسَآئِهِم مَّا هُنَّ أُمَّهَٰتِهِمۡ﴾ کسانی از شما که با زنانشان ظهار می‌کنند، آنان مادرانشان نیستند؛ یعنی چگونه این سخن را می‌گویند! سخنی که آنها می‌دانند حقیقت ندارد؟! پس آنها چگونه آن را بر زبان می‌آورند و همسرانشان را به مادرانشان که آنها را زاده‌اند تشبیه می‌کنند؟ بنابراین خداوند این را کاری بزرگ و زشت قرار داد و فرمود: ﴿وَإِنَّهُمۡ لَيَقُولُونَ مُنكَرٗا مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ وَزُورٗا﴾ و بی‌گمان، آنها سخنی زشت و دروغ می‌گویند. ﴿وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٞ﴾ و خداوند، بخشندۀ آمرزنده است؛ و هرکسی که مخالفتی از او سرزده باشد و آن را با توبۀ نصوح جبران نماید، خداوند او را می‌آمرزد. info
التفاسير:

external-link copy
3 : 58

وَالَّذِیْنَ یُظٰهِرُوْنَ مِنْ نِّسَآىِٕهِمْ ثُمَّ یَعُوْدُوْنَ لِمَا قَالُوْا فَتَحْرِیْرُ رَقَبَةٍ مِّنْ قَبْلِ اَنْ یَّتَمَآسَّا ؕ— ذٰلِكُمْ تُوْعَظُوْنَ بِهٖ ؕ— وَاللّٰهُ بِمَا تَعْمَلُوْنَ خَبِیْرٌ ۟

﴿وَٱلَّذِينَ يُظَٰهِرُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ﴾ علما در مورد معنی ﴿يَعُودُونَ﴾ اختلاف کرده‌اند؛ بعضی می‌گویند: یعنی ارادۀ آمیزش جنسی با زنی که شوهر با آن ظهار کرده است، و شوهر به محض اینکه چنین اراده‌ای کند، کفّارۀ مذکور بر او واجب می‌شود، و اینکه خداوند در مورد کفّاره گفته است که باید قبل از آمیزش باشد بر همین مفهوم دلالت می‌نماید. و گفته شده که معنی ﴿يَعُودُونَ﴾ در حقیقت همان آمیزش جنسی است. و ﴿ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ﴾ بر همین معنی دلالت می‌نماید، چون آنچه آنها گفته‌اند که بر آنها حرام است آمیزش می‌باشد. و بنا بر هردو قول ﴿فَتَحۡرِيرُ رَقَبَةٖ﴾ هرگاه برگشتی در کار بود، کفارۀ این تحریم عبارت است از آزاد کردن برده‌ای مؤمن، همان‌گونه که در آیه‌ای دیگر چنین قیدی برایش ذکر شده است. این بنده ـ یا کسی که باید آزاد گردد ـ خواه مرد باشد یا زن به شرطی که از عیوبی در امان باشد که به کار کردنِ او ضرر می‌رساند. ﴿مِّن قَبۡلِ أَن يَتَمَآسَّا﴾ بر شوهر لازم است از آمیزش با زنی که با آن ظهار کرده خودداری نماید تا اینکه یک برده‌را به عنوان کفّارۀ سوگند خود آزاد کند. ﴿ذَٰلِكُمۡ تُوعَظُونَ بِهِۦ﴾ حکمی که برایتان بیان کردیم، درس و پندی است که به شما داده می‌شود؛ یعنی حکم ظهار به همراه هشداری که با آن ذکر شده است برایتان بیان می‌شود. چون «وعظ» به معنی بیان حکم به همراه ترغیب یا ترهیب و هشدار است. پس هرکس بخواهد ظهار کند وقتی که به یاد بیاورد که آزاد کردن یک برده بر او لازم است، از ظهار کردن خودداری می‌نماید. ﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ﴾ و خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است، و هریک را طبق کاری که کرده است جزا و سزا می‌دهد. info
التفاسير:

external-link copy
4 : 58

فَمَنْ لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ اَنْ یَّتَمَآسَّا ۚ— فَمَنْ لَّمْ یَسْتَطِعْ فَاِطْعَامُ سِتِّیْنَ مِسْكِیْنًا ؕ— ذٰلِكَ لِتُؤْمِنُوْا بِاللّٰهِ وَرَسُوْلِهٖ ؕ— وَتِلْكَ حُدُوْدُ اللّٰهِ ؕ— وَلِلْكٰفِرِیْنَ عَذَابٌ اَلِیْمٌ ۟

﴿فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ شَهۡرَيۡنِ مُتَتَابِعَيۡنِ مِن قَبۡلِ أَن يَتَمَآسَّاۖ فَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ فَإِطۡعَامُ سِتِّينَ مِسۡكِينٗا﴾ پس اگر کسی برده‌ای نیابد که آن را آزاد کند؛ به این صورت که برده‌ای نداشته باشد، و یا پول خرید آن را نداشته باشد که بخرد و آزاد کند، بر او واجب است که دو ماه پیاپی بدون فاصله روزه بگیرد، و قبل از آنکه زن و شوهر با یکدیگر نزدیکی و آمیزش کنند، باید این کفّاره را بدهد. و اگر کسی توانایی روزه گرفتن را نداشت، باید به شصت نفر فقیر خوراک بدهد. یا آنها را از خوراکی که در شهر آنان استفاده می‌شود به اندازه‌ای بدهد که آنان را کفایت ‌کند، آن‌طور که بسیاری از مفسّرین چنین گفته‌اند. یا اینکه به هر فقیر به اندازۀ نصف صاع گندم و یا دیگر خوراکی‌هایی بدهد که در فطریه پرداخت می‌شود، آن‌گونه که گروهی دیگر از مفسّرین گفته‌اند. حکمی که برای شما بیان کردیم و توضیح دادیم برای آن است که ﴿لِتُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ﴾ تا به خدا و پیغمبرش ایمان بیاورید؛ یعنی تا با پایبندی به این حکم و دیگر احکام و عمل کردن به آن ایمان بیاورید؛ زیرا پایبندی به احکام و فرامین خداوند، و عمل به آن جزو ایمان است، بلکه مقصود و هدف از ایمان همین است، و این از جمله اموری است که ایمان با آن کامل می‌گردد و رشد می‌کند. ﴿وَتِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ﴾ و این حدود، مقرّر شدۀ الهی است که نباید به آن وارد شد و نباید از آن تجاوز کرد و در انجام آن نیز نباید کوتاهی ورزید. ﴿وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ و کافران عذابی دردناک دارند. در این آیات شماری از احکام وجود دارند که عبارتند از: 1- لطف خداوند نسبت به بندگانش، و توجّه او به آنها که شکایت این زن گرفتار و رنج‌دیده را بیان نمود و مشکل او را حل کرد، و این گرفتاری را به طور کلّی رفع نمود، و با حکم و دستور کلّی خویش آن را برای هر کسی که به این مشکل گرفتار ‌شود حل نمود. 2- ظهار به همسر اختصاص دارد، چون خداوند می‌فرماید: ﴿مِّن نِّسَآئِهِم﴾ با زنانشان ظهار می‌کنند. پس اگر مردی با کنیزش ظهار کرد، این ظهار شمرده نمی‌شود، بلکه از نوع حرام کردن حلال است مانند کسی که آب و غذا را بر خود حرام نماید که در این فقط کفّارۀ قسم لازم می‌شود. 3- ظهار کردن با زنی که هنوز با آن ازدواج نکرده است اعتبار ندارد، همان‌طور که طلاق قبل از عقد چه مشروط و معلّق باشد یا نه، اعتبار ندارد. 4- ظهار حرام است؛ چون خداوند آن‌را سخنی زشت و دروغ نامیده است: ﴿مُنكَرٗا مِّنَ ٱلۡقَوۡلِ وَزُورٗا﴾ 5- خداوند حکم و حکمت آن را بیان نموده و می‌فرماید: ﴿مَّا هُنَّ أُمَّهَٰتِهِمۡ﴾ آنان مادرانشان نیستند. 6- مکروه است که مرد زنش را به نام محرم‌های خود صدا بزند. مثل اینکه بگوید: «ای مادرم»، «ای خواهرم» و غیره، چون این، شبیه حرام است. 7- کفّاره زمانی واجب می‌شود که شوهری که ظهار کرده است از گفتۀ خود باز گردد، طبق اختلافی که در دو قول گذشته بیان شد. نه اینکه به محض اینکه ظهار کرد بر او کفّاره لازم آید. 8- در کفّارۀ آزاد کردن برده، کوچک و بزرگ و زن یا مرد جایز است؛ چون در آیه به‌طور مطلق گفته شده که باید برده‌ای آزاد کند. 9- کفّاره اگر آزاد کردن برده یا روزه باشد، باید قبل از آمیزش جنسی انجام بگیرد. همان‌طور که خداوند با این قید بیان کرده است، به خلاف کفّارۀ خوراک دادن که در هنگام خوراک دادن، آمیزش جایز است. 10- شاید حکمتِ ادای کفّاره قبل از نزدیکی کردن و آمیزش این باشد که در این صورت شوهر بهتر و زودتر کفّاره را می‌دهد؛ چون وقتی که علاقه‌مند به نزدیکی کردن با همسرش باشد و بداند که بدون دادن کفّاره نمی‌تواند چنین کاری را انجام دهد، هرچه زودتر به دادن کفّاره اقدام می‌کند. 11- باید به شصت نفر مسکین و فقیر خوراک بدهد؛ و اگر خوراک شصت نفر فقیر را به یک نفر یا کمتر از شصت نفر داد، جایز نیست؛ چون خداوند فرموده است: ﴿فَإِطۡعَامُ سِتِّينَ مِسۡكِينٗا﴾ اگر توانایی آزاد کردن برده و دو ماه روزه گرفتن را نداشت، باید به شصت نفر فقیر خوراک بدهد. info
التفاسير:

external-link copy
5 : 58

اِنَّ الَّذِیْنَ یُحَآدُّوْنَ اللّٰهَ وَرَسُوْلَهٗ كُبِتُوْا كَمَا كُبِتَ الَّذِیْنَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَقَدْ اَنْزَلْنَاۤ اٰیٰتٍۢ بَیِّنٰتٍ ؕ— وَلِلْكٰفِرِیْنَ عَذَابٌ مُّهِیْنٌ ۟ۚ

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُحَآدُّونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ﴾ بی‌گمان، کسانی که با خدا و پیامبرش مخالفت می‌ورزند، و از آنها نافرمانی می‌کنند خصوصاً با انجام کارهای بسیار زشت مانند کفر ورزیدن و دشمنی کردن با دوستان خدا، ﴿كُبِتُواْ كَمَا كُبِتَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ﴾ مخالفان خدا خوار و ذلیل می‌شوند همان‌طور که کسانی که پیش از ایشان بوده‌اند به سزای کارشان خوار گشته‌اند. و اینها حجّتی در برابر خدا نخواهند داشت؛ چون خداوند حجّت را بر مردم اتمام کرده، و آیات روشنی را نازل کرده است، و دلایلی ارائه داده که به وسیلۀ آن حقایق و مقاصد روشن می‌گردند. پس هرکس از این آیات و دلایل پیروی کند و به آن عمل نماید، از راه یافتگان و رستگاران است. ﴿وَلِلۡكَٰفِرِينَ﴾ و کسانی که به این آیات کفر می‌ورزند، ﴿عَذَابٞ مُّهِينٞ﴾ عذاب خوارکننده‌ای دارند. پس همان‌طور که آنها با برتری‌جویی و تکبّر در مقابل آیات الهی، اعراض کرده‌اند، خداوند نیز آنها را خوار و ذلیل می‌گرداند. info
التفاسير:

external-link copy
6 : 58

یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللّٰهُ جَمِیْعًا فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوْا ؕ— اَحْصٰىهُ اللّٰهُ وَنَسُوْهُ ؕ— وَاللّٰهُ عَلٰی كُلِّ شَیْءٍ شَهِیْدٌ ۟۠

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَوۡمَ يَبۡعَثُهُمُ ٱللَّهُ جَمِيعٗا﴾ روزی که خداوند مردم را زنده می‌گرداند، و همه شتابان از گورهایشان برمی‌خیزند، ﴿فَيُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوٓاْ﴾ پس آنگاه به نیک و بدی که کرده‌اند خبرشان می‌دهد؛ زیرا خداوند از همۀ آنچه که کرده‌اند آگاه است. ﴿أَحۡصَىٰهُ ٱللَّهُ﴾ و خداوند کار نیک و بد آنها را در لوح محفوظ نوشته، و به فرشتگان دستور داده است تا آن را ثبت و ضبط نمایند.﴿وَنَسُوهُ﴾ در حالی که انجام دهندگان، کاری را که کرده‌اند از یاد برده‌اند، امّا خداوند حساب آن را نگاه داشته است. ﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ﴾ و خداوند بر همه چیز گواه و حاضر و ناظر است. بر آنچه آشکار است و بر پنهانی‌ها و پوشیدگی‌ها گواه و حاضر و ناظر است. بنابراین از گستردگی آگاهی خویش خبر داد، و اینکه او به همه چیزهای کوچک و بزرگی که در آسمان‌ها و زمین است آگاه می‌باشد. info
التفاسير: