ការបកប្រែអត្ថន័យគួរអាន - ការបកប្រែជាភាសាពែរ្ស - តាហ្វសៀរ អាស-សាក់ទី

លេខ​ទំព័រ:close

external-link copy
41 : 8

وَاعْلَمُوْۤا اَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِّنْ شَیْءٍ فَاَنَّ لِلّٰهِ خُمُسَهٗ وَلِلرَّسُوْلِ وَلِذِی الْقُرْبٰی وَالْیَتٰمٰی وَالْمَسٰكِیْنِ وَابْنِ السَّبِیْلِ ۙ— اِنْ كُنْتُمْ اٰمَنْتُمْ بِاللّٰهِ وَمَاۤ اَنْزَلْنَا عَلٰی عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعٰنِ ؕ— وَاللّٰهُ عَلٰی كُلِّ شَیْءٍ قَدِیْرٌ ۟

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا غَنِمۡتُم مِّن شَيۡءٖ﴾ و [ای فاتحان!] بدانید! آنچه از اموال کافران که به حق و با زور به غنیمت گرفتید، کم باشد یا زیاد، ﴿فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُۥ﴾ یک پنجم آن، از آن خدا و باقیماندۀ آن؛ از آن شما است. چون خداوند غنیمت را به آنها نسبت داده و یک پنجمش را از آن بیرون نموده است. پس این دلالت می‌نماید که باقیماندۀ یک پنجم، مال آنهاست، و طبق شیوۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم تقسیم می‌شود؛ پیاده یک سهم دارد، و سواره دو سهم؛ سهم خودش و سهم اسبش. اما یک پنجم خدا نیز به پنج قسمت تقسیم می‌گردد؛ یک سهم از آن خدا و پیامبرش است، و در مصالح عمومی مسلمین صرف می‌گردد، بدون اینکه مصلحتی خاص تعیین شود، چون خداوند آن را برای خود و پیامبرش قرار داده است، و خدا و پیامبرش از آن بی‌نیاز هستند؛ پس دانسته شد که از آنِ بندگان خداست، و خداوند برای مصرف آن جای خاصی‌را تعیین نکرده است، بنابراین محل مصرف آن مصالح عمومی است. و سهم دوم از خمس خدا و رسول، برای خویشاوندان است، و آنها خویشاوندان پیامبر صلی الله علیه وسلم از بنی‌هاشم و بنی‌المطلب هستند. و خداوند آن را به خویشاوندان نسبت داده، و این بیانگر آن است که علت تعلق گرفتن، فقط خویشاوندی است؛ پس خویشاوندِ ثروتمند و فقیر، و مرد و زن در آن برابر هستند، و به همه تعلق می‌گیرد. و سهم سومِ خمس، مال یتیمان است، و آنها کسانی اند که پدرانشان را از دست داده‌اند، در حالی که کوچک هستند. خداوند یک پنجم خمس را برای آنان قرارداده، و این ناشی از مهربانی خدا نسبت به آنها است؛ چون آنان از تهیۀ مصالح و منافع خود ناتوان‌اند، و کسی را که به کارهای آنان و امور زندگی‌شان بپردازد، از دست داده‌اند. و چهارمین سهمِ خمس، از آنِ مستمندان است؛ یعنی نیازمندان و فقیران، چه کوچک باشند و چه بزرگ، مرد باشند یا زن. و پنجمین سهمِ خمس برای مسافر و درماندۀ در راه است؛ آن که مسافر است، و در شهری دیگر مانده است. برخی از مفسرین می‌گویند: یک پنجم غنیمت که متعلق به خدا و رسولش است، به افرادی خارج از این گروه‌ها داده نمی‌شود. و لازم نیست که به همه به یک اندازه داده شود، و همه برابر باشند، بلکه طبق مصلحت و صلاحیت به هر یک داده می‌شود، و این بهترین روش است. خداوند دادن خمس به گونۀ شایسته را شرطِ داشتن ایمان قرار داد، و فرمود: ﴿إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَىٰ عَبۡدِنَا يَوۡمَ ٱلۡفُرۡقَانِ﴾ اگر شما به خدا و آنچه که در روز جدایی بر بندۀ خود نازل کرده‌ایم، ایمان دارید. و منظور از روز جدایی، روز بدر است که خداوند حق را از باطل جدا نمود، و حق را آشکار و پیروز گردانید، و باطل را نابود کرد. ﴿يَوۡمَ ٱلۡتَقَى ٱلۡجَمۡعَانِ﴾ آن روز که دو گروه روبه‌رو شدند؛ گروه مسلمین و گروه کافران؛ یعنی اگر شما به خدا و حقی که پروردگار در روز جدایی بر پیامبرش نازل نمود، ایمان دارید؛ روزی که در آن نشانه‌ها و دلایل زیادی بر حقانیت آنچه که پیامبر آورده است، هویدا گشت، ﴿وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ﴾ و خداوند بر هر چیزی تواناست؛ قادر و شکست ناپذیر است. info
التفاسير:

external-link copy
42 : 8

اِذْ اَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْیَا وَهُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوٰی وَالرَّكْبُ اَسْفَلَ مِنْكُمْ ؕ— وَلَوْ تَوَاعَدْتُّمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیْعٰدِ ۙ— وَلٰكِنْ لِّیَقْضِیَ اللّٰهُ اَمْرًا كَانَ مَفْعُوْلًا ۙ۬— لِّیَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَّیَحْیٰی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ ؕ— وَاِنَّ اللّٰهَ لَسَمِیْعٌ عَلِیْمٌ ۟ۙ

﴿إِذۡ أَنتُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلدُّنۡيَا﴾ آنگاه که شما در دامنۀ نزدیک دره به سمت مدینه بودید، ﴿وَهُم بِٱلۡعُدۡوَةِ ٱلۡقُصۡوَىٰ﴾ و آنها در دامنۀ بالای دره مستقر بودند، وهمگی شما در یک دره جمع شده بودید. ﴿وَٱلرَّكۡبُ﴾ و کاروانی که شما درطلب آن بیرون رفته بودید ـ و خداوند غیر آن را برایتان اراده کرده بود ـ ﴿أَسۡفَلَ مِنكُمۡ﴾ پایین‌تر از شما و به طرف ساحل دریا بود ﴿وَلَوۡ تَوَاعَدتُّمۡ﴾ و اگر شما و آنان با این ویژگی و با این حال با یکدیگر وعده گذاشته بودید، ﴿لَٱخۡتَلَفۡتُمۡ فِي ٱلۡمِيعَٰدِ﴾ شما خلاف وعده می‌نمودید؛ یعنی حتماً پس و پیش می‌کردید، و یا منزلگاه دیگری می‌گرفتید، و دیگر چیزهایی که برای شما یا برای آنها پیش می‌آمد که شما یا آنها را از وعده‌گاه باز می‌داشت. ﴿وَلَٰكِن﴾ ولی خداوند شما را بر این صورت و حالت گرد آورد، ﴿لِّيَقۡضِيَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا كَانَ مَفۡعُولٗا﴾ تا خداوند کاری را تحقق بخشد که ‌انجام‌یافتنی بود؛ یعنی در ازل مقدر شده بود، و باید به ‌وقوع می‌پیوست. ﴿لِّيَهۡلِكَ مَنۡ هَلَكَ عَنۢ بَيِّنَةٖ﴾ تا کسی که نابود می‌شود، از روی دلیل نابود شود؛ یعنی تا دلیل و حجتی بر مخالف باشد، و کفر را با علم و بینش انتخاب نماید، و به بطلان خویش یقین حاصل شود و برای او عذری پیش خدا باقی ‌نماند، ﴿وَيَحۡيَىٰ مَنۡ حَيَّ عَنۢ بَيِّنَةٖ﴾ و کسی که باید زنده بماند، از روی دلیل زنده بماند؛ یعنی بر بینش و یقین مؤمن افزوده شود، چرا که خداوند به هر دو گروه دلایلی نشان داد که مایۀ پند و اندرز خردمندان است. ﴿وَإِنَّ ٱللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ و خداوند شنوا است و همۀ صداها را علی رغم اختلاف زبان‌ها وبا توجه به گوناگون بودن نیازها می‌شنود. ﴿عَلِيمٌ﴾ و آشکار و برون‌ها و ضمیر و راز‌ها و پنهان و آشکار را می‌داند. info
التفاسير:

external-link copy
43 : 8

اِذْ یُرِیْكَهُمُ اللّٰهُ فِیْ مَنَامِكَ قَلِیْلًا ؕ— وَلَوْ اَرٰىكَهُمْ كَثِیْرًا لَّفَشِلْتُمْ وَلَتَنَازَعْتُمْ فِی الْاَمْرِ وَلٰكِنَّ اللّٰهَ سَلَّمَ ؕ— اِنَّهٗ عَلِیْمٌۢ بِذَاتِ الصُّدُوْرِ ۟

خداوند مشرکین را در خواب به پیامبرش اندک نشان داد، پیامبر یارانش را مژده داد که تعداد مشرکان کم و ناچیز است، پس دل‌هایشان آرامش یافت و استوار گردید.﴿وَلَوۡ أَرَىٰكَهُمۡ كَثِيرٗا﴾ و اگر خداوند آنها را به تو بسیار می‌نمایاند، و به تو و یارانت خبر می‌داد که تعدادشان زیاد است، ﴿لَّفَشِلۡتُمۡ وَلَتَنَٰزَعۡتُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِ﴾ سست می‌شدید، و دربارۀ این‌کار اختلاف می‌نمودید؛ برخی معتقد می‌شدید که نباید به جنگ اقدام کرد، و برخی دیگر خلاف این را ابراز می‌داشتید. و اختلاف و کشمکش، باعث سست شدنِ عزم و اراده می‌گردد. ﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ سَلَّمَ﴾ ولی خداوند نسبت به شما لطف نمود. ﴿إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ﴾ بی‌گمان او به راز دل‌ها داناست. خداوند به ثبات و آشفتگی و راستی و دروغ دل‌ها داناست. و خداوند از دل‌هایتان چیزی را دریافت و آن سبب شد تا نسبت به شما لطف واحسان بورزد، و خواب پیامبرش را راست و محقق گرداند. info
التفاسير:

external-link copy
44 : 8

وَاِذْ یُرِیْكُمُوْهُمْ اِذِ الْتَقَیْتُمْ فِیْۤ اَعْیُنِكُمْ قَلِیْلًا وَّیُقَلِّلُكُمْ فِیْۤ اَعْیُنِهِمْ لِیَقْضِیَ اللّٰهُ اَمْرًا كَانَ مَفْعُوْلًا ؕ— وَاِلَی اللّٰهِ تُرْجَعُ الْاُمُوْرُ ۟۠

پس خداوند دشمن را در چشمان مؤمنان کم نشان داد، و شما مؤمنان را نیز در نظر کافران کم جلوه داد، به گونه‌ای که هریک از دو گروه، گروه دیگر را اندک می‌پنداشت تا دو گروه بر همدیگر حمله‌ور شوند. ﴿لِيَقۡضِيَ ٱللَّهُ أَمۡرٗا كَانَ مَفۡعُولٗا﴾ تا خداوند کاری را که انجام یافتنی بود، به انجام برساند؛ و آن، پیروزی مسلمین، و شکست و رسوایی کافران، و کشته شدن رهبران آنان، و سران گمراهشان بود، به‌گونه‌ای که هیچ یک از افراد نامدار آنها باقی نماند. تا پس از آن، اطاعت کردنشان آسان گردد، هر گاه که به سوی اسلام فرا خوانده شدند. پس این نیز لطفی نسبت به بازماندگان بود؛ کسانی که خداوند با ارزانی کردن اسلام، بر آنها منّت نهاد. ﴿وَإِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ﴾ و همۀ امور و خلائق به سوی خدا بر گردانده می‌شوند. پس خداوند، پاک را از ناپاک جدا می‌نماید، و در میان مردم با داوری عادلانۀ خویش که هیچ ستم و ظلمی در آن نیست، داوری می‌کند. info
التفاسير:

external-link copy
45 : 8

یٰۤاَیُّهَا الَّذِیْنَ اٰمَنُوْۤا اِذَا لَقِیْتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوْا وَاذْكُرُوا اللّٰهَ كَثِیْرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُوْنَ ۟ۚ

خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا لَقِيتُمۡ فِئَةٗ﴾ ای مؤمنان! هرگاه با گروهی از کفار که با شما می‌جنگند، روبه‌رو شدید، ﴿فَٱثۡبُتُواْ﴾ در جنگِ با آنان پایدار و ثابت قدم باشید، و صبر و شکیبایی پیشه کنید، و بر این طاعت بزرگ که سرانجام آن عزت و پیروزی است، مقاوم باشید، و از ذکر و یاد خدا یاری بجویید. ﴿لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ﴾ تا رستگار شوید؛ یعنی تا پیروزی بر دشمنان را به دست آورید. پس صبر و شکیبایی و پایداری و یاد خدا، از بزرگ‌ترین اسباب و عوامل پیروزی است. info
التفاسير: